ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۸۷ اسفند ۲۴, شنبه

جشن بالندگی در کشور برپا شده ‌است

رئیس جمهور با اشاره به افتتاح پروژه های مختلف در کشور گفت: امروز با افتتاح این پروژه ها می توانیم ادعا کنیم که جشن توانستن و جشن بالندگی و جشن حرکت به سوی قله های بلند برپا کرده ایم.

به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به هرمزگان، دکترمحمود احمدی نژاد که عصر جمعه در آئین بهره برداری از مجتمع فولاد این استان سخن می گفت با بیان این مطلب اظهار داشت : این مجتمع در طول 32 ماه ساخته شده است که این امر برای بسیاری از کشورها پیام دارد، چرا که این مجتمع در حالی ساخته شد که شرایط کار برای ما سخت شده بود.

رئیس جمهور افزود: این مجتمع در دورانی ساخته شد که بسیاری از کشورها از همه توان خود استفاده کرده بودند که جلوی حرکت رو به جلوی ملت ایران را بگیرند، آنها منابع مالی و تجهیزات را محدود کردند و سنگین ترین تبلیغات سیاسی و روانی و حتی نظامی را بر علیه ملت ما به راه انداختند تا روحیه ملت را بشکنند و حرکت رو به جلوی آنان را متوقف و یا سست کنند.

وی با اشاره به افتتاح کارخانه تولید آند گفت: کشورهایی که به ما نزدیک بودند دو سال پیش از فروش این محصول به ما خودداری کردند اما امروز اعلام شد که ما در این زمینه خودکفا شده ایم این یعنی اینکه ملت ایران شایسته است و در اوج قرار گرفته است.

احمدی نژاد با اشاره به اینکه هر روز یک پروژه عمرانی، صنعتی، خدماتی و علمی در کشور به بهره برداری می رسد گفت: امروز در بلوک سرمایه داری چیزی که مشاهده می شود یاس و رکود است و دیگر امیدی به سرمایه گذاری نیست. در شرایطی که آنها در بحران هستند در ایران ابتکار، حرکت، بالندگی و سازندگی وجود دارد.

رئیس جمهور با اشاره به برگزاری دهمین اجلاس سران اکو در تهران گفت: اگر بخواهیم در یک جمله تفاوت این اجلاس را با سایر اجلاسی که در خصوص بحرانهای مالی جهان برگزار شده است بگوییم این کافی است که در آن اجلاس سران ناامید می آیند و ناامیدتر می روند ولی در اجلاس تهران سران کشورها با امید آمدند و با امید مضاعف برگشتند.

وی افزود: اکنون دیگر ادبیات، فرهنگ و سازوکاری که صد سال بر دنیا حاکم بود و بلاهایی که بر سر بشریت آورد که در نوع خود در تاریخ بی نظیر است به پایان خط رسیده است. این جریان امروز خود رسما اعلام می کند که نیمی از جمعیت جهان در فقر است. به عبارت دیگر، می توان گفت که آنها دروغ، آدم کشی، محروم کردن ملتها از حقوقشان را به سایر کشورها صادر کردند.

رئیس شورای اقتصاد کشور گفت: اجلاس اکویی که در تهران برگزار شد به ما می گوید که آن ادبیات و فرهنگ در حال رفتن است و فرهنگ اسلامی و انسانی و عدالت و برادری و اسلام ناب محمدی (ص) جایگزین آن خواهد شد.

احمدی نژاد خاطرنشان کرد: امروز ما در آستانه تحولات بزرگ جهانی هستیم.این قدرتها در حال رفتن هستند و جایشان صالحان می آیند که رمز این تحول و اتفاق عظیم را باید در دلهای ملت انقلابی ایران جستجو کرد.

رئیس جمهور تصریح کرد: یک ملت بزرگ و متعهد پشت سر رهبری خود ایستاد و از حقوق انسانی، هویت، موجودیت و اندیشه خود دفاع کرد و همین امر سرآغاز تحول بزرگ در تاریخ بشریت است.

وی افزود: امروز همان کشورهایی که در گذشته ابرقدرت بودن ایران در منطقه را انکار می کردند به این قدرت ایران اعتراف می کنند ولی با این حال باید بگویم که ما در ابتدای راه هستیم و باید فرهنگ عدالت، یکتاپرستی، عشق، برادری و مبارزه با ظلم و فقر را به همه دنیا منتشر کنیم چرا که در حال حاضر محبوب ترین ملتها، ملت ایران است.

احمدی نژاد در پایان سخنان خود گفت: ملتی که راه خود را پیدا کند و تصمیم بگیرد روی پای خود بایستد قطعا پرچمدار است و هیچکسی نمی تواند در دنیا پیراهن ذلت را به تن آن ملت بپوشاند.

وی در پایان سخنان خود خطاب به مدیران این مجمع فولاد گفت: از آنجا که کارکنان این مجتمع بسیار زحمت کشیدند بنده از شما می خواهم تا در ایام شب عید مراقب باشید تا کارگران با دست پر راهی خانه هایشان شوند چرا که کارگران سرمایه های یک ملت هستند.

دکتر محمود احمدی نژاد تا ساعتی دیگر این استان را به مقصد تهران ترک خواهد کرد.

۱۳۸۷ اسفند ۲۳, جمعه

آمريكايي ها الان براي كمك به امنيت افغانستان از ايران التماس مي كنند

خبرگزاري فارس: رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: آمريكايي ها الان با التماس از ايران مي خواهند كه در امنيت افغانستان مشاركت كند، براي ايران آنچه مهم است ملت افغانستان و كمك به آنها در مسير زندگي شان است.

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس آيت الله اكبر هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در مراسم افتتاحيه بيست و دومين كنفرانس بين المللي وحدت اسلامي كه صبح امروز جمعه در محل مجلس شوراي اسلامي برگزار شد با بيان اينكه 22 سال از برگزاري اين كنفرانس كه با هدف تقريب مذاهب اسلامي برگزار مي شود،مي گذرد و اگر بخواهيم به واقع وضع وحدت در ميان امت اسلامي را بررسي كنيم اين موضوع مطلوب نيست و جاي درنگ و مطالعه دارد و عنوان اين اجلاس مي تواند تفكرات را بهتر به دنبال اين مسئله بكشاند .
وي با تاكيد بر لزوم وحدت و جلوگيري از تفرقه در ميان ملت هاي مسلمان جهان اظهار داشت: تفكر آمريكايي ها در مواجه به ملت هاي مسلمان جهان هنوز تفكر دوران استعماري است.
وي گفت: عمل كردن به مفاهيم اسلام در قالب قرآن به واقع سرمايه اصلي تمام ملت هاي مسلمان جهان است و آن چه كه بايد در عقايد، شيوه كار و حل اختلافات به عنوان پايه و اساس مورد تاكيد قرار گيرد قرآن به عنوان محور عمل است.
رئيس مجلس خبرگان رهبري با اشاره به وجود اختلافات گسترده در زمان حضور پيامبر اسلام در مدينه و يكي از دلايل دعوت مسلمانان از ايشان براي هجرت به مدينه به احياي وحدت در اين جامعه بود عنوان كرد: اگر پايبند به قرآن كه متن دست نخورده امت اسلامي و معجزه پيامبر و سيره عملي مورد توافق مذاهب اسلامي است مصداق عمل قرار دهيم مي توانيم بر بسياري از اختلافات پيروز شويم.
هاشمي رفسنجاني ادامه داد: ما بايد با محتوا وحدت خود را تنظيم و همه مزاحمت هاي در اين مسير را از ميدان به در كنيم و ابزار كار تامين وحدت بسيار مهم و قابل دسترسي است و مجموعه كشورها بايد با شناسايي زمينه هاي اختلاف و همين طور شناسايي برنامه ريزي هاي دشمنان و استكبار در اين مسير براي مقابله با تفرقه اقدامات عملي صورت دهند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به مسائلي همچون حقوق بشر، حقوق زنان، آزادي عقيده، آزادي بيان، محيط زيست و .... گفت: همه اصول و محورهاي سالم يك جامعه و حركت در قرآن وجود دارد و بايد ديد كه چه شده كه به واسطه اين مسائل كشورهاي اسلامي مورد تهمت قرار مي گيرند. دشمنان با طرح اين مسائل زمينه تفرقه ميان تحصيلكردگان يك ملت و زنان آن را به وجود مي آوردند البته ما نيز بايد ببينيم آيا آنچه اسلام براي زنان خواهان بوده عمل كرده ايم يا نه.
هاشمي رفسنجاني افزود: بايد با كنار گذاشتن برخي از افراط ها و تفريط به الگوي براي ملت هاي عالم تبديل شويم. بايد پذيرفت كه اشكال در عدم معرفي درست اسلام است، به واقع كجاي اسلام به ما اجازه تفريط و افراط مي دهد، كجاي اسلام به ما اجازه مي دهد كه بواسطه اختلاف سليقه يكديگر را به كفر و شرك متهم كنيم.
رئيس مجلس خبرگان رهبري به شرايط پديد آمده در خصوص تروريسم در منطقه اشاره كرد و گفت: دشمنان مي خواهند اسلام را مساوي تروريست جلوه دهند و بهترين راه براي مقابل با اين تفكر عمل به محتواي اسلام آن گونه كه هست امروز ديگر با شيوه هاي گذشته نمي توان با فتنه هاي دشمن مقابل كرد، معضل مراكز اطلاع رساني جهاني در اختيار آمريكايي ها است و آنها با ابزارهاي كه در دست دارند به دنبال جهت دهي به سوي افكار عمومي جهان هستند.
هاشمي رفسنجاني با بيان اينكه تفكر آمريكايي ها هنوز تفكر دوران استعماري است ادامه داد: هدف پنهاني متجاوزين به كشورهاي اسلامي پس از استقلال ظاهري به بيان خودشان به ثمر رساندن 3 قرن تلاش براي اداره حساس ترين نقطه جهان خاورميانه بود. اما اشغالگران دچار اشتباه بزرگي شدند. آنها تصوري از دنيا گذشته داشتند اما عصر جديدي رقم خورد كه پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان سر آغاز آن و توجه ملت‌ها به قدرت هاي مديريت اسلام را جلب كرد.
وي به سفر اخير خود به عراق اشاره كرد و گفت: سر آمريكايي ها در عراق به سنگ خورده هزينه هاي مالي اقتصادي، جاني و روحي كه در عراق داشته و دارند بسيار زياد بوده است، از سامرا تا نجف يك آمريكايي را نديديم. البته به ما اطلاع دادند كه به آمريكايي ‌ها گفته شد كه در طول حضور هيئت ايراني در عراق خودشان را كمتر نشان دهند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به تجربه حضور آمريكايي در افغانستان اشاره كرد و گفت: بحث توليد مواد مخدر به ميزان بسيار زيادي افزايش يافته و از سوي ديگر اشغالگران قادر به تامين امنيت خودشان در پادگان هايشان نيز نيستند در ابتداي حمله آمريكايي ها به افغانستان ما كمك كرديم كه افغانستان به بستري براي تروريست تبديل نشود. اما تا اندكي مستقر شدن ايران را از ميدان به در كردند ولي الان با التماس باز از ايران مي خواهند كه در امنيت افغانستان مشاركت كنند، البته براي ايران ناتو و قدرت هاي غربي مهم نيست و آنچه مهم است ملت افغانستان و كمك به آنها در مسير زندگي شان است.
هاشمي رفسنجاني گفت: اشغالگران حتي در بغداد قادر به اداره و كنترل امنيت خود نيستند، ديوار هاي بلند بتني و تخليه برخي از مناطق عراق نيز نه تنها نتوانست امنيت در اين منطقه را افزايش دهد بلكه خود القاء ناامني مي‌كند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري گفت: شكست آمريكايي ها و اروپايي ها در ميدان حضور نزديك آنها را به سمت تشديد فعاليت هاي اطلاع رساني برده كه در آن ميدان به واسطه تجربيات و توانايي هاي بالاتر از قدرت بالايي برخوردارند كه بايد در اين زمينه هوشيار بود.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در پايان با اشاره به جمعيت 25 درصدي مسلمانان در جهان، مسير هاي استراتژيك، مناطق با اهميت، معادن فسيلي غني، 25 درصد بازار دنيا، مواد خام و نيروهاي خوب و مكتب عالي كه در شرايط حاضر در اختيار مسلمانان است اظهار داشت: ما وظيفه داريم با عمل به اسلام انسجام خود را تشديد كرده و با عمل به سنت پيامبر در دادن آزادي و آزادي بيان به ملت‌ها و با بهره گيري از تمامي سرمايه هاي مكتبي و انساني جغرافيايي و تاريخي و تمدني راه توسعه را به پيش گرفته و از آن بهره مند شويم و حيف است كه به واسطه اختلافات چند گروه افراطي و خطرناك دچار تفرقه و مشكل باشيم.
بيست و دومين كنفرانس بين المللي وحدت اسلامي با عنوان امت اسلامي چالش ها و راهكارها با حضور يكصد و شصت متفكر اسلامي از بيش از 35 كشور جهان از 23 تا 25 اسفند ماه در محل مجلس قديم شوراي اسلامي و سالن كنفرانس سران اسلامي در حال برگزاري است.

ساخت ماهواره اميد دستاورد عظيمي براي انقلاب اسلامي است

خبرگزاري فارس: آيت‌الله‌العظمي مكارم شيرازي از مراجع عظام تقليد گفت: ماهواره اميد به صورت كاملا داخلي و بدون كمك‌ گرفتن از متخصصان خارجي ساخته شد و اين دستاورد بسيار عظيمي براي انقلاب اسلامي است.

به گزارش خبرگزاري فارس از قم، آيت‌الله العظمي ناصر مكارم شيرازي ‌پنجشنبه در ديدار دانشمندان هوا و فضا و متخصصان سازنده ماهواره اميد در سخناني با بيان اينكه پرتاب اين ماهواره باعث خرسندي ايرانيان شد، گفت: پرتاب ماهواره اميد نوعي تبليغ عملي براي دين مبين اسلام است.
وي با بيان اينكه بايد در تمام زمينه‌هاي علمي عقب‌ماندگي‌هاي خود را جبران كنيم، تاكيد كرد: بايد دانشمندان ايراني با الگو گيري از نحوه برنامه ريزي و پيشرفت در كارهاي خود به صورت جهشي پيشرفت كنند.
اين مرجع تقليد با اشاره به ارزشمند بودن فعاليت‌هاي صورت گرفته در ارتباط با ساخت ماهواره اميد تاكيد كرد: با ساخت ماهواره اميد دانشمندان مسلمان ايراني توانايي و دانش خود را در عرصه فضا به همگان اثبات كردند.
وي در ادامه با بيان اينكه پيشرفت‌هاي علمي مسلمانان نوعي تبليغ عملي براي دين مبين اسلام به شمار مي‌رود، گفت: پيشرفت‌هاي صورت گرفته در عرصه‌هاي مختلف از جمله پيشرفت‌هاي علمي همه به بركت انقلاب اسلامي ايران محقق شده است.
آيت‌الله مكارم شيرازي با اشاره به مطرح شدن نظريه دين افيون ملت‌ها است، تصريح كرد: ايران اسلامي امروز در ميان كشورهاي مختلف به كشوري مستقل و قدرتمند تبديل شده و اين موفقيت همه به دليل وجود حكومت ديني در اين منطقه است.
وي با اشاره به اينكه دانشمندان مسلمان، همواره در تاريخ در عرصه‌هاي علمي پيشتاز بوده‌اند، تصريح كرد: بسياري از پيشرفت‌هاي امروز غرب مديون تلاش‌هاي دانشمندان مسلمان است و در سايه موفقيت مسلمانان محقق شده است.
اين مرجع تقليد با بيان اينكه بايد دوران شكوفايي علمي بار ديگر در اسلام محقق شود، خاطرنشان كرد: بايد با بهره‌گيري از استعدادهاي جوانان مسلمان بار ديگر اسلام از نظر پيشرفت‌هاي علمي به جايگاه واقعي خود بازگردد.
در اين ديدار ‌معاون سازمان هوا و فضاي ايران نيز گزارشي از اقدامات صورت گرفته براي ساخت و پرتاب ماهواره اميد به فضا ارائه كرد.

خاتمي خودش نمي تواند درباره ماندن يا رفتن تصميم بگيرد

خبرگزاري فارس: همسر محمدرضا خاتمي گفت: خاتمي مجبور به آمدن است و نمي تواند خودش تصميم بگيرد، بايد خرد جمعي اصلاح طلبان تصميم بگيرد كه خاتمي باشد يا كناره‌گيري كند.

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، زهرا اشراقي همسر محمدرضا خاتمي در حاشيه نخستين گردهمايي ستاد جوانان حامي خاتمي در پاسخ به سوالات خبرنگاران فارس، با اشاره به كانديدهاي حاضر در اصلاح‌طلبان گفت: اصلاح‌طلبان تنها 2 كانديدا دارند و اين دو كانديدا فقط كروبي و خاتمي است و ميرحسين هم كه اعلام كانديداتوري كرده است، گفته‌اند كه اصلاح‌طلب نيستند بنابراين بنده به دليل اينكه نظرات ايشان را نمي‌دانم و چشم بسته به كسي راي نمي‌دهم، تصور مي‌كنم كه زمان اعلام كانديداتوري ميرحسين بسيار دير شده است.
وي افزود: با توجه به منطقي كه بين 2 كانديداي اصلاح‌طلبان يعني خاتمي و كروبي وجود دارد، يك خروجي بيشتر حاصل نمي‌شود و او فردي است كه ما مطمئن هستيم در مقابل حريف راي اكثريت را كسب مي‌كند.
* كناره‌گيري خاتمي به خاطر ميرحسين به ضرر موسوي است
همسر محمدرضا خاتمي با اشاره به سخن محمدخاتمي در خصوص اينكه "يا من مي‌آيم يا ميرحسين موسوي " گفت: اين سخن پيش از حضور خاتمي بوده است و چون ميرحسين موسوي اعلام كانديداتوري نكرد، خاتمي در اين انتخابات حضور يافت وگرنه تمايل خاتمي به اين بود كه ميرحسين موسوي وارد عرصه شود؛ لذا كناره‌گيري خاتمي به خاطر ميرحسين موسوي به ضرر موسوي تمام مي‌شود.
اشراقي همچينن اظهار داشت: اينكه ‌چرا ميرحسين موسوي نظر خاتمي را نقض كرده است را بايد از خود ايشان بپرسيم، اما اين امر نشانه هيچ اختلافي بين اين 2 نفر نيست و اين سوال شما، سوالي است كه براي من نيز مطرح است.
وي با اشاره به نظر شخصي خود در خصوص ميرحسين موسوي گفت: بنده ايشان را اصولگرا مي‌دانم و اينكه چرا ايشان در جلسات متعدد در كنار خاتمي حضور پيدا مي‌كرد را نمي‌دانم و بنده نظر شخصي خودم را مي‌گويم.
همسر محمدرضا خاتمي در ادامه با اشاره به اجماع اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست جمهوري دهم گفت: به نظر من عاقلانه اين است كه خروجي اصلاح‌طلبان اگر هدفشان پيروزي است، بايد كانديدايي باشد كه راي‌آوري بيشتري داشته باشد.
اشراقي در پاسخ به يكي ديگر از سوالات خبرنگار فارس مبني بر اينكه آقاي كروبي معتقدند ديگر وقتي براي اجماع اصلاح طلبان نمانده است و با اين توصيف اگر ايشان كناره‌گيري نكند، هيچ اجماعي صورت نمي‌گيرد و پيش‌بيني شما از اين شرايط چيست، گفت: پيش بيني بنده اين است كه بايد ببينيم خاتمي چه تصميمي‌ مي‌گيرد ولي به نظر من خاتمي مجبور به آمدن است چرا كه ايشان فرد نيست كه بتواند تصميم بگيرد، يعني بايد خرد جمعي اصلاح طلبان تصميم بگيرد كه خاتمي باشد يا اينكه كناره‌گيري كند و اين خرد جمعي امروز معتقد است كه بايد خاتمي بماند.
وي با اشاره به مسائل مطرح شده در خصوص قهر كردن همسر خاتمي به خاطر كانديداتوري وي در انتخابات، گفت: ايشان چنين بچه‌بازي‌هايي ندارد و امروز در منزل خود حضور دارد و چنين چيزي هرگز منطقي نيست و واقعيت ندارد.

4 میلیون ایرانی مستمری بگیر کمیته امداد هستند

در حالی که وزیر رفاه آمار فقرای واقعی ایران را 49 هزار و 462 نفر اعلام کرده است آخرین تحقیقات و آمار کمیته امداد امام خمینی(ره) نشان می دهد 7 میلیون و 50 هزار نفر تحت حمایت کمیته امداد بوده و 4 میلیون و 53 نفر نیز مستمری بگیر دائم این نهاد هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، طرح مددجویی طرحی است که به موجب آن اقشار نیازمند و محروم جامعه اعم از ایتام، ازکارافتادگان، بی سرپرستان، معلولان و به ویژه زنان و کودکان بی سرپرست مورد حمایتهای مادی و معنوی این نهاد قرار گرفته و از انواع خدمات مورد نیاز بهره مند می شوند.

بر اساس آخرین آمار و اطلاعات کمیته امداد در پایان سال 86 تعداد 1.12 میلیون خانوار با جمعیت 2.97 میلیون نفر به صورت دائمی و حدود 3 میلیون نفر نیز به صورت موردی از مزایای طرح مددجویی بهره مند شدند.

مجموع کمکهای پرداختی در سال گذشته به مددجویان تحت پوشش حدود 11638 میلیارد ریال بوده است.

بر اساس این آمار از مجموع 1.12 میلیون خانوار تحت پوشش تعداد 767.3 هزار خانوار با جمعیت 1.82 میلیون نفر ساکن در مناطق شهری و تعداد 350.5 هزار خانوار با جمعیت 1.15 میلیون نفر ساکن در مناطق روستایی می باشند.

در حالی کمیته امداد این آمارها را منتشر کرده که چندی پیش وزیر رفاه اعلام کرده بود که بر اساس آمارهای سال 84 ، جمعیت زیر خط فقر یک دلاری در کشور ما 1.6 درصد معادل 750 هزار نفر بوده است که این تعداد در سال 86 به یک دهم درصد یعنی 49 هزار و 462 نفر رسیده است.

مصری عنوان کرده بود تعداد جمعیت زیر خط فقر روستایی نیز در سال 84 ، 1.7 بوده است که در سال 86 به 6 دهم درصد و معادل 130 هزار نفر رسیده است.

بر اساس اعلام کمیته امداد، از کل مددجویان تحت پوشش طرح مددجویی تعداد 679.1 هزار خانوار با جمعیت 1.47 میلیون نفر دارای سرپرست زن هستند.

همچنین 2 میلیون و 95 هزار نفر تعداد جمعیت زنان و دختران تحت پوشش و یک میلیون و 54 هزار نفرنیز تعداد معلولان و بیماران و از کارافتادگان تحت پوشش کمیته امداد است.

تعداد زنان و کودکان خانواده های دارای سرپرست زن کمیته امداد یک میلیون و 93 هزار نفر و 439.7 نفر نیز تعداد ایتام تحت پوشش است همچنین یک میلیون و 41 هزار نفر نیز تعداد سالمندان بالای 60 سال است و 774 هزار و 2 نفر دانش آموز و 68 هزار و 9 نفر نیز دانشجو و طلاب تحت پوشش این نهاد هستند.

همچنین بر اساس آمار کمیته امداد، از مجموع خانوار و نفرات تحت پوشش طرح شهید رجایی تعداد 297 هزار نفر با جمعیت 460 هزار نفر دارای سرپرست زن هستند.

بنا به گفته تدوینگر نقشه فقر در ایران اگر خانواده ای که جمعیت آنان 4 نفر است کمتر از 850 هزار تومان در ماه درآمد داشته باشد زیر خط فقر محسوب می شود.

باراک اوباما تحریمهای ایران را تمدید کرد

رئیس جمهور آمریکا در رفتاری متناقض نسبت به گفته های خود، تحریمهای غیر قانونی و یکجانبه این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران را به مدت یک سال دیگر تمدید کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از فاکس نیوز، "باراک اوباما" روز پنج‌ شنبه، ۱۲ مارس با "تهدید" خواندن ایران گفت : با وجود آمادگی برای گفتگو با ایران، تحریمها و محدودیتهای تجاری علیه جمهوری اسلامی را یک سال دیگر تمدید می کنم.

رئیس جمهور آمریکا در ادامه مدعی شد: اقدامها و سیاست دولت ایران در تضاد با منافع آمریکا در منطقه است و تهدیدی نامتعارف و خارق ‌العاده برای امنیت ملی و نیز سیاست خارجی آمریکا محسوب می‌ شود.

تحریمهای تمدید شده از سوی باراک اوباما، برای نخستین بار توسط بیل کلینتون، رییس جمهور سابق ایالات متحده، در سال ۱۹۹۵ علیه ایران و برای جلوگیری از کمک شرکتهای آمریکایی به ایران اعمال شدند. این تحریمها از معاملات نفتی شرکتهای آمریکایی با تهران و نیز سرمایه ‌گذاری در ایران جلوگیری می‌ کنند.

این در حالی است که اوباما در ماههای گذشته بارها بر این نکته تاکید کرده است که برخلاف جرج بوش برای گفتگو با ایران آماده است.

دستیابی به حیات مصنوعی تا 5 سال آینده امکانپذیر می‌شود

آزمایشگاههای سراسر جهان در حال نزدیک شدن به ایجاد "حیات ثانویه" هستند، دستاوردی که می تواند طی 5 سال آینده به یکی از بزرگترین اکتشافات علمی در طول حیات بشر تبدیل شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، محققان آمریکایی اعلام کردند امکان خلق حیات مصنوعی تا 5 الی 10 سال آینده ممکن خواهد شد.

پروفسور دیوید دیمر در دانشگاه کالیفرنیا اظهار داشت در حالیکه ساخت شکلی جدید از حیات امری ترسناک به نظر می آید اما امکان ایجاد آن تا 10 سال آینده به وجود آمده است.

ماده ای ترکیبی که توانایی فرمان دادن به سیستم های زنده را داشته باشد توانایی تولید همه چیز از جمله داروهای جدید، سوختهای زیستی و مواد جاذب گازهای گلخانه ای را خواهد داشت.

مخالفان این تحقیقات جدال برانگیز معتقدند این تکنولوژی می تواند به تولید ماشینهایی منجر شود که تقریبا انسان هستند. با این وجود چنین سیستم هایی به دلیل ابتدایی بودن و نیاز مفرط به حفاظتهای آزمایشگاهی از ایمنی کافی برخوردار نخواهند بود.

فرایندهای تکمیلی تولید چنین سیستمی می تواند در تولید آزمایشگاهی قسمتی از سلول زنده به نام ریبوزوم توسط محققان دانشگاه هاروارد نهفته باشد. به گفته این دانشمندان به واسطه تولید این قسمت از سلول به تدریج می توان در تولید یک سلول کامل و در نهایت در تولید ساختارهای پیچیده تر نیز موفق شد.

با این حال محققانی که در تلاش برای ایجاد حیات ثانویه هستند هیچ نوع خطری را در تحقیقات خود احساس نکرده و اعلام کرده اند که انتظار بروز هیچ مشکلی در این تحقیقات وجود ندارد.

بر اساس گزارش تلگراف، دانشمندان معتقدند با دستیابی به شیوه چگونگی تولید یک سلول زنده در آزمایشگاهها به تدریج می توان به هدف نهایی که ایجاد حیات به شیوه ای جدید است دست یافت. شیوه ای که در نظر دانشمندان سلولها توانایی ایجاد آن را دارند.

بودجه 279 هزار ميليارد توماني سال 88 تصويب شد

خبرگزاري فارس: نمايندگان مجلس پس از بررسي كليات و جزئيات دقايقي پيش با 166 راي موافق، بودجه 279 هزار ميليارد توماني سال 88 راطي مدت 5 روز كاري مجلس در صحن علني تصويب كردند.

به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، لايحه بودجه سال 88 كل كشور كه بهمن ماه سال جاري با رقمي بالغ بر 282 هزار ميليارد تومان توسط دولت به مجلس ارائه شد و با بررسي دو هفته اي در كميسيون تلفيق به رقم 298 هزار ميليارد تومان بالغ گرديد، طي پنج روز بررسي در صحن علني مجلس و پس از آنكه تغييرات زيادي خصوصا " در بخش هدفمند كردن يارانه ها نسبت به پيشنهاد دولت و مصوبه تلفيق داشت، در نهايت با رقم 279 هزار ميليارد تومان و با 166 راي موافق، 15 راي مخالف و 5 راي ممتنع تصويب شد.
بنابراين گزارش، بودجه تصويبي مجلس براي نهايي شدن بايد به تائيد شوراي نگهبان قانون اساسي برسد.
نمايندگان مجلس امروز در آخرين تغييرات بودجه در باره بنزين و گازوئيل تصميم گيري و عرضه بنزين توليد داخل به صورت سهميه بندي با قيمت 100 تومان، بنزين وارداتي با قيمت آزاد و گازوئيل با كارت هوشمند و با قيمت 16.5 تومان را در سال 88 تصويب كردند.
اين در حالي است كه معاون بودجه معاونت برنامه‌ريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري تاكيد كرد: مصوبه امروز مجلس براي عرضه روزانه 23 ميليون ليتر بنزين آزاد از محل واردات در سال 88، سبب بروز شوك قيمتي در بازار خواهد شد.
رحيم ممبيني گفت: مصوبه كميسيون تلفيق در واقع حذف يارانه بنزين و گازوئيل است كه سبب بروز شوك قيمتي در بازار شده و اقشار آسيب‌پذير بيشترين صدمه را از اين محل خواهند ديد.
وي با اشاره به توليد روزانه 45 ميليون ليتر بنزين در كشور و واردات 23 ميليون ليتر اظهار داشت: در صورت توزيع بنزين توليد داخل با قيمت 100 تومان و به شكل سهميه بندي، سهميه خودروهاي شخصي به 75 ليتر كاهش يافته و در عوض عرضه بنزين آزاد به شدت افزايش خواهد يافت.
معاون بودجه با اشاره به اينكه هم‌اكنون 2 تا 3 درصد بنزين توزيعي در كشور با قيمت آزاد عرضه مي‌شود افزود: در صورت تصويب مصوبه تلفيق 23 ميليون ليتر بنزين به صورت آزاد و با قيمت 400 تومان عرضه شده و سهم بنزين آزاد به 30 درصد خواهد رسيد.
وي در اظهار نظر ديگري نيز اعلام كرد، بودجه 88 ديگر لايحه دولت نيست، بلكه طرح مجلس است.
معاون بودجه معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس‌جمهور در جلسه صبح امروز مجلس با انتقاد از پيشنهادات مختلف نمايندگان درخصوص لايحه بودجه گفت: لايحه بودجه 88 ديگر يك لايحه نيست و در حد يك طرح است.
به گزارش فارس ماده واحده بودجه مصوب سال 88 به شرح زير است:

طبق بند يک لايحه بودجه سال آينده کشور از نظر منابع بالغ بر 2 ميليون و هفتصدو نود و يک وهزار و هشتصد و بيست و هشت ميليارد و هشتصد و 33 ميليون ريال و از حيث مصارف بالغ بر 2 ميلييون و هفتصد و نود و يک هزار و هشتصد و بيست و هشت ميليارد و هشتصد و 33 ميليون ريال به شرح زير است:
الف) منابع بودجه عمومي دولت از لحاظ واگذاري دارايي هاي سرمايه اي، مالي و درآمدي و مصارف بودجه عمومي دولت از جهت هزينه ها و طرح‌هاي عمراني سرمايه اي و مالي بالغ بر967هزارو 901 ميليارد و 23 ميليون ريال شامل:
الف-1: منابع عمومي بالغ بر 892 هزار و 132 ميليارد و 800 ميليون ريال
الف-2: درآمد اختصاصي وزارتخانه ها و موسسات دولتي بالغ بر 75 هزار و 768 ميليارد و 223 ميليون ريال
ب) بودجه شرکت هاي دولتي و بانک‌ها و موسسات انتفاعي وابسته به دولت از لحاظ درآمدها و ساير منابع بالغ بر يک ميليون و 988 هزار و 747 ميليارد و 977 ميليون ريال و از حيث هزينه ها و ساير پرداخت ها نيز همين رقم خواهد بود.
در بند 2 ماده واحده بودجه سال آينده آمده است: به دولت اجازه داده مي‌شود درآمدها و ساير مانبع عمومي موضع اين قانون را به شرح عناوين و ارقام مندرج در جدول شماره 6 و پيوست شماره 2 اين قانون با رعايت قوانين و مقررات مربوط به وصول و هزينه‌ها و تملک داراي‌هاي سرمايه‌اي و مالي و همچنين کمک‌ها و ساير اعتبارات را به شرح عناوين و ارقام مندرج در جداول شماره يک اين قانون و ساير منابع در سال 88 با رعايت قوانين و مقررات مربوط و بر اساس شرح عمليات و فعاليت‌هاي موافقت‌نامه‌هاي مبادله شده، با رعيت ماده 19 قانون برنامه و بودجه مصوب 1351 و تخصيص اعتبار تعهد و پرداخت نمايد.
بنابر بند 2 اين لايحه، عدم وصول به موقع و صحيح درآمد و ساير منابع عمومي قانون بودجه سال 1388 توسط دستگاهها اجرايي بدون عذر موجه قانوني و عدم رعايت قوانين و مقررات ذيربط در انجام هزينه ها و مصرف بودجه و منابع دستگاه اجرايي قانون برنامه چهارم توسعه تصرف در وجوه عمومي تلقي مي شود.

۱۳۸۷ اسفند ۲۲, پنجشنبه

رقیبان احمدی‌نژاد راهی به جز شكست ندارند

برخوردهای تبلیغاتی با دولت نهم و همچنین با دولت آینده، از جنس ایجاد فضای نگرانی كنونی و برای فضای آینده است. با سیر كوتاهی در سه نامزد مطرح اصلاح طلبان و قدرت سالاران اصولگرایان، به این نتیجه خواهیم رسید كه محور فعالیت آنان همین نكته است كه به مخاطبان خود بقبولانند كشور به عقب رفته است و نیز خطراتی ایران را تهدید می‌كند و نیاز به وجود آنان به عنوان منجی است. یعنی منجی اصلی را خود می‌دانند.

بدون توجه به میزان استقبال از این نظریه در افواه مردم، نكته اینجاست كه اتفاقاتی در كشور رخ داده كه حركت آنان برای ریاست جمهوری را بیشتر شبیه انتحار می‌كند. اگر كسی شطرنج هم بلد باشد، به سرانجام حركت خود می‌اندیشد.

اگر بخواهیم وجود سفرهای استانی را چالشی را برای دولت متفاوت آینده در نظر بگیریم، این چالش با زمان سوزی و فرسایشی كردن قابل رد شدن است. ارتباط با مردم نیز همینگونه خواهد بود. سیاست خارجی هم كه كمتر مستقیم با عامه مردم در ارتباط است به راحتی قابل تغییر می‌باشد. فضای كار و تلاش هم در كشور هرچند لطماتی به آبروی آنان با تغییرش وارد خواهد كرد، ولی به دلیل اینكه دولت نهم هنوز نتوانسته این فاكتور شانزده ساله نگاتیو كار كردن را در این چهارسال برطرف بكند، به كمی سیاست ورزی قابل برطرف شدن است.

البته كروبی در نزد مردم به سادگی و عدم مدیریت آنچنانی مشهور است ولی نقطه ضعف‌های كمتر مردمی نشان داده. آرای چندین میلیونی او در انتخابات گذشته قابل تحلیل است البته در كنار شعارهای آن روز او و نیز تكرار آن در این روزها.

موسوی مانند هندوانه سربسته (به قول برخی اصلاح طلبان) برای جمعیت قابل توجهی از رای دهندگان و سكوت او و ورود ناگهانی دوباره و در زمره اصلاح طلبان قرار گرفتن و تقریباً تكرار انتقادهای خاتمی به دولت از مشخصه‌های اوست.

خاتمی كه به نظر می‌رسد وضعیتی به مراتب حتی أسف انگیزتر از بقیه دارد. او كارنامه‌ای هشت ساله از خود نشان داده و به راحتی هر حرفی را نمی‌تواند بزند بر خلاف دیگران. البته نظر درباره خاتمی بسیار است ولی به نظر صاحب‌نظران می‌رسد اشتباه اعتماد بی‌حصر به اطرافیان باعث مطرح شدن او گشته. نگاه نكردن به شرایط

اما جان كلام آنجا صورت می‌گیرد كه شرایط چرا توسط دیگران سنجیده نمی‌شود. همانطور كه گفته شد برخی روال‌ها و جریان‌های دولتی امروز قابل تغییر است اما نكاتی است كه باعث تعجب شده كه چرا مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

مجلس شورای اسلامی در قانون بودجه امسال ماده‌ای را گذراند كه از هم اكنون چالش تبلیغاتی بزرگی برای احمدی‌نژاد قرار خواهد گرفت. اجرای طرح پرداخت نقدی یارانه‌ها(تحول اقتصادی) كه می‌رفت به نفع دشمنان احمدی‌نژاد و برای شكستن آرای او در پایان سال آخر ریاست جمهوری صورت بگیرد با قانون مجلس به ضد فرصتی تبدیل شد. با تصویب مجلس قانون از تیرماه اجرا خواهد و از آنجا كه از قبل اجرای ان باید برای آمادگی اقشار مردم فضا ایجاد شود، پول یارانه ماه آینده به حساب آنان ریخته خواهد شد، در نزد عوام الناس برگ برنده‌ای خواهد بود. هرچند از ماه بعد از انتخابات تلخی‌های آن آغاز خواهد گشت. فرصتی كه به هر دلیل مجلس برای احمدی‌نژاد فراهم كرده.

البته همین مقدار را هم دكتر احمدی‌نژاد توانست ترس مجلس را بریزد و دست آنان را گرفت تا نترسند و بالاخره درمان اقتصاد بیمار صورت بگیرد. در مصاحبه‌های دكتر اینگونه بود كه این طرح باید امسال صورت می‌گرفت. كه البته نشان از عدم فكر به نتیجه‌های سیاسی و فكر به وظیفه بود. زیرا كه به خوبی اجرای درمان در این زمان شكست زیاد آرای او را در پی داشت. (از جمله امتیازات و مسببات محبوبیت احمدی‌نژاد میان طیف ارزشگرایان)

گویا اصولگرایان مجلس به این نتیجه رسیده‌اند كه چاره‌ای جز حمایت از دكتر احمدی‌نژاد ندارند، هر چند ناز و افاده هایی خواهند داشت، ولی به همین دلیل برای حفط آبرو (در اندیشه خود) هم كه شده این طرح را اینگونه تصویب كرده‌اند.

در هر صورت تخریبی كه مطمئناً باید منتظر سونامی‌های آن نزدیك انتخابات باشیم، با وجود این قانون رنگ بوئی دیگر را خواهد داشت زیرا كه مشكل بزرگی است كه بر خلاف سایر خصوصیات این دولت به این راحتی قابل عبور نیست.

مشكل بعدی هم اشاره به سهام عدالت و طرح تحول اقتصادی در ابلاغ سرفصل‌های برنامه پنج ساله توسط مقام معظم رهبری سد دیگری است پیش روی دیگر كاندیداها. البته مشكلات دیگری هم هست كه باید هموار بكنند، اما هماوردی مشاهده نمی‌شود.

در آخر به نظر می‌رسد كه رقیبان احمدی‌نژاد راهی به جز شكست ندارند!

مشکل تئوری بازپرداخت یارانه‌ها نامشخص بودن دقت فرم‌های اطلاعاتی است

رئیس مجلس شورای اسلامی در تشریح ابعاد طرح هدفمند کردن یارانه ها با اشاره به تئوری پرداخت نقدی یارانه ها به هفت دهک پایین جامعه تاکید کرد مشکل تئوری پرداخت نقدی یارانه ها این است که مشخص نیست فرمهای اطلاعاتی پر شده دقیق باشد.

به گزارش خبرگزاری مهر، رئیس مجلس شورای اسلامی عصر چهارشنبه با حضور در پنجمین اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری به توضیح در خصوص سه محور اساسی بودجه، هدفمند کردن یارانه‌ها و بحران اقتصاد جهانی پرداخت.

علی لاریجانی در خصوص بحران مالی اقتصادی جهان گفت: بحران فعلی هم درسطح و هم در عمق وضعیتی کم‌نظیری پیدا کرده است.

وی با بیان این‌ که در تاریخ نظام سرمایه‌داری از این سنخ بحرانها قبلا تجربه شده است گفت: بحران مالی 1929 ادامه حیات نظام سرمایه‌داری را با تردید مواجه کرد که در آن زمان 2500 بانک در ‌آمریکا ورشکست شد و اعتبارات یک سوم کاهش پیدا کرد و نرخ بیکاری به 27 درصد رسید.

وی افزود: بحران بعدی سال 1986 رخ داد که بحران پس‌انداز و قرضه به وجود آمد و تا سال 1995 به طول انجامید. بحران مالی بزرگ دیگر بحران مالی ژاپن بود که از سال 1990 تا 1999 طول کشید و زیانهای بسیاری به موسسات مالی ژاپن وارد کرد.

رئیس مجلس بحران فعلی را بدترین بحرانهای موجود در سده اخیر خواند و گفت: برآورد صندوق بین‌المللی پول از محل سوخت وامها و کاهش ارزش بازار کارآیی رقمی معادل 2000 میلیارد دلار است که البته در اشل جهانی این رقم به مراتب بالاتر می‌باشد.

نماینده مردم قم افزود: نکته بعد در این بحران این بود که ارزش سهام دنیا از 66 هزار میلیارد دلار به 32 هزار میلیارد دلار کاهش یافت.

وی تصریح کرد: پیش‌بینی OECD این است که در سال 2009 کشورهای بزرگ رشد منفی در درآمد ناخالص ملی خواهند داشت تا آنجا که آمریکا با0.9-، ژاپن با 0.1- ، اروپا با 0.4 -، کشورهای تازه توسعه یافته آسیایی با 3.9 - رشد و اقتصاد کل جهان با 0.5 درصد مواجه خواهد بود.

لاریجانی با بیان اینکه اکثر موسسات تحقیقاتی طولانی بودن مدت زمان این بحران را برآورد کرده‌اند تصریح کرد: با این بحران مسئله بیکاری فراگیر می‌شود و پیش‌بینی می‌شود اروپا با8.6 درصد و آمریکا با7.3 درصد رشد نرخ بیکاری مواجه شوند.

رئیس مجلس علت بروز این بحران را اینگونه ارزیابی کرد که علت این بحران بنیاد سرمایه‌گذاری است و اینکه رقابت صرف وجود داشته باشد محل تردید قرارگرفته است.

وی خاطرنشان ساخت: از دوران کلینتون و بوش یک بازی سیاسی با وام مسکن کم بهره صورت گرفت که این امر بعدها دامنگیر آنها شد زیرا مردم توان بازپرداخت این وامهای کم‌بهره را نداشتند که به همین جهت دولت مجددا مجبور به پرداخت وام برای کمک مالی به مردم بود تا اقساط خود را بپردازند که این امر در واقع حجم بالایی از منابع را درگیر کرد و در واقع پدیده‌ای که امروز به وجود آمده یک رکود اقتصادی است که در نتیجه این بحران مالی پدید آمده است.

وی در ادامه خاطرنشان ساخت: کشورهای بزرگ تلاش کردند با تضمین بانکی موجب گردند تا شرکتهای تولیدی از پا نیفتند و ضمن جلوگیری از ورشکستگی بانکها با تزریق نقدینگی جلوی توقف تولید را بگیرند.

رئیس مجلس با بیان اینکه سیاست اروپا و آمریکا در بر پا نگه داشتن بانکها است گفت:‌ نقش بانکها در نظام اقتصاد فعلی جهان مانند خون در بدن است. پس یک نظام دقیق باید در بانکها حاکم باشد تا مشکلی به وجود نیاید.

وی تاکید کرد: برخی از منافع اقتصادی وقتی تحت توجیه سیاسی قرار می گیرند شاید فواید زودگذر داشته باشند ولی پس از مدتی اختلالاتی را پدید می‌آورند که می‌تواند پایه‌گذار بحران باشد.

لاریجانی در بیان راهکارهایی که می‌تواند اثرات بحران مالی جهان را در کشور کاهش دهد، گفت:‌ در تنظیم سیاستهای اصل 44 این نگاه وجود دارد که دولت هم در اقتصاد و هم بانکها نقش نظارتی و تنظیم کنندگی داشته باشد.

وی تصریح کرد: اجرای اصل 44 قانون اساسی با همان نوعی که تنظیم شده است می‌تواند اقتصاد را شکوفا کند.

وی توضیح داد که در دولت فعلی گام بلندی در این راستا برداشته شده است تا آنجا که 40000 میلیارد تومان به بخش خصوصی واگذار شده است.

رئیس مجلس در بخش دوم سخنان خود به موضوع طرح هدفمند کردن یارانه‌ها پرداخت و گفت: طرح هدفمند کردن یارانه‌ها بخشی از طرح اصلاح ساختار اقتصادی است که در واقع نقطه ثقل طرح می باشد.

وی به تاخیر ارائه بودجه و کم بودن زمان لازم برای بررسی این طرح اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: محاسبات دولت در شرایط فعلی نشان می‌دهد 34000 میلیارد تومان یارانه به مردم پرداخت می‌شود که البته یارانه برای کشوری که توان پرداخت آن را داشته باشد مهم نیست اما نکته مشهود آن است که ما برای حاملهای انرژی یارانه زیادی می‌پردازیم.

نماینده قم ضمن اشاره به اینکه مصرف انرژی و آب در کشور با استاندارد جهانی فاصله بالایی دارد گفت: اصلاح یارانه‌ها از یکسو منطق کاهش مصرف انرژی و از سوی دیگر مصرف صحیح را بوجود می‌آورد که این عادلانه است.

وی افزود: از زمان ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بحث متعادل کردن یارانه‌ها وجود داشت.

لاریجانی خاطرنشان ساخت: دو سیاست در هدفمند کردن یارانه‌ها وجود داشت که سیاست گذشته تعدیل یارانه‌ها به طور پلکانی بود و سیاست فعلی به صورت یکباره است.

وی تصریح کرد: سیاست نخست به کندی پیش می‌رفت ولی فشار به مردم نیز کم بود ولی در سیاست فعلی با توجه به حذف یارانه‌ها هدف حاصل می‌شود ولی این امکان وجود دارد که با جهش تورمی روبرو گردیم که برای کاهش این تورم پرداخت نقدی یارانه‌ها در نظر گرفته شده است.

وی تصریح کرد:‌ مشکل این تئوری این است که بازپرداخت را به هفت دهک بر مبنای فرم‌های اطلاعاتی به دست آمده تقسیم می‌کند که در اینجا مشخص نیست فرمهای پر شده دقیق باشد.

وی افزود: با نزول قیمت نفت وجوهی که می‌توان به مردم بازپرداخت کرد زیاد نمی‌باشد مگر اینکه قیمت نفت را 80 دلار در نظر بگیریم که کار عاقلانه‌ای نیست زیرا در حال حاضر قیمت نفت زیر 40 دلار است.

لاریجانی در ادامه سخنان خود به عدم تصویب بند 31 الحاقی بودجه که در مورد هدفمند کردن یارانه‌های حامل انرژی بود اشاره کرد و اظهار داشت: عده‌ای معتقد بودند به علت کسری بودجه مبلغ قابل توجهی نمی‌ماند تا به صنایع و مردم تعلق گیرد در شرایط فعلی چون صنایع دچار رکود هستند بایستی با تزریق پول کاری کرد که بتوانند به فعالیت خود ادامه بدهند.

وی تصریح کرد: آنچه مجلس به آن توجه کرد این بود که اصل این مفهوم را قبول داریم ولی باید تعدیل صورت گیرد یعنی صنایع پرتوان کار کنند.

بخش سوم سخنان رئیس مجلس را مبحث لایحه بودجه کل کشور تشکیل می‌داد که در این بخش وی عناصر مهمی را که در بودجه لحاظ شده بود را برشمرد.

لاریجانی در این قسمت از سخنان خود گفت: قیمت نفت برای سال آتی37.5 دلار در نظر گرفته شد که با شرایط این روزها این رقم غیرواقع‌بینانه نیست.

وی با بیان اینکه دولت فربه است و حجم بالایی از بودجه را به خود اختصاص می‌دهد گفت: در مجلس به چند نکته توجه شده که فکر می‌کنیم اگر این مسیر طی شود در سالهای آتی بتوان بودجه را متواز‌ن‌تر کرد.

نماینده مردم قم نکته مهم را اجراء اصل 44 قانون اساسی خواند و گفت: مقام معظم رهبری پیش از ارائه بودجه به هر سه قوه ابلاغ کردند که سیاستهای کلی اصل 44 را به صورت متعادل اجرا کنند که مجلس نیز در این راستا بندهای 4، 9 و 43 الحاقی را به بودجه افزود.

وی ادامه داد: دولت 26000 میلیارد تومان بودجه عمرانی به مجلس ارائه کرد که شاید 80 درصد این پروژه‌ها که برای دولت خرج تراشی می‌کند قابل واگذاری باشد.

لاریجانی تاکید کرد: برای تحقق اصل 44 قانون اساسی باید پروژه‌های عمرانی را به بخش خصوصی داد و از آنها حمایت کرد که البته این به انگیزه مدیران مربوطه ارتباط دارد.

در پایان این جلسه چند تن از اعضاء مجلس خبرگان رهبری سئوالات و موضوعاتی پیرامون نحوه خصوصی سازی، اثرات بحران مالی دنیا بر کشور در بعد سیاسی و اقتصادی، حذف یارانه‌ها و برداشت از صندوق ذخیره ارزی از رئیس مجلس مطرح کردند که وی به آنها پاسخ داد.

۱۳۸۷ اسفند ۲۱, چهارشنبه

هيچ نشانه‌اي از تلاش دولت امريكا براي جبران خطاها ديده نمي‌شود

خبرگزاري فارس: حضرت آيت الله خامنه‌اي در ديدار رئيس جمهور تركيه تاكيد كردند: دولت امريكا در حال ادامه همان مسير قبلي است و هيچ نشانه اي از تلاش براي جبران خطاها ديده نمي شود.

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني دفتر مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي شب گذشته در ديدار عبدالله گل رئيس جمهور تركيه و هيأت همراه، ظرفيت هاي دو كشور را براي گسترش روابط بسيار وسيع دانستند و تأكيد كردند: اكو يك نمونه براي گسترش همكاريهاي اقتصادي است اما ايران و تركيه به عنوان دو كشور اثرگذار و مهم منطقه قابليت گسترش روابط در زمينه هاي سياسي، امنيتي و خدماتي را نيز دارند.
ايشان با ابراز خرسندي از توافق رؤساي جمهور ايران و تركيه براي گسترش بيش از پيش همكاريها خاطرنشان كردند: اتصال خط آهن تركيه از طريق ايران به پاكستان و جنوب غرب آسيا، نمونه اي از ظرفيت هاي گسترش روابط دو كشور است كه مي تواند در بخش هاي ديگر تعميم يابد.
رهبر انقلاب اسلامي افزودند: البته اين گسترش روابط دشمناني دارد كه صهيونيستها و امريكاييها هستند ولي ايران و تركيه بايد در جهت مقابل خواسته آنها و براساس منافع مشترك خود حركت كنند.
حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد كردند: اراده گسترش همكاريها در دو طرف وجود دارد زيرا دولت ايران، دولت فعاليت، كار، و تلاش است و اين روحيه در دولت تركيه هم ديده مي شود.
ايشان با اشاره به مسائل خاورميانه، مسئله فلسطين را اولويت اول دنياي اسلام دانستند و افزودند: تركيه در مسائل غزه نقش خوبي ايفا كرد و اقدام آقاي اردوغان نخست وزير تركيه در اجلاس داووس كار بسيار خوبي بود.
رهبر انقلاب اسلامي وضعيت كنوني عراق و افغانستان را از ديگر مسائل منطقه برشمردند و خاطرنشان كردند: امريكا در قضاياي افغانستان و عراق مرتكب خطا و اشتباه بزرگي شد و موضع دولت كنوني امريكا در مسئله غزه نيز يكي ديگر از خطاهاي بزرگ امريكا است.
حضرت آيت الله خامنه اي تأكيد كردند: دولت امريكا در حال ادامه همان مسير قبلي است و هيچ نشانه اي از تلاش براي جبران خطاها ديده نمي شود.
ايشان افزودند: دشمنان اسلام مي خواهند پرچم اسلام را از دست كشورهاي اسلامي و جمهوري اسلامي ايران خارج كنند اما به اين هدف نخواهند رسيد.
در اين ديدار كه آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور نيز حضور داشت، عبدالله گل رئيس جمهور تركيه، روابط دو كشور را در سطح منطقه و دنياي اسلام، نمونه خواند و گفت دولت تركيه مصمم به ارتقاي سطح همكاريها با جمهوري اسلامي ايران است.
وي با تأكيد بر لزوم تقويت اكو خاطرنشان كرد: جمهوري اسلامي ايران و تركيه، توانايي احياي مجدد جاده ابريشم را دارند.
رئيس جمهور تركيه همچنين مسئله فلسطين را مسئله مهم جهان و دنياي اسلام دانست و افزود: كشورهاي اسلامي بايد با اتحاد بيش از پيش، در جهت كاستن از آلام و رنجهاي مردم فلسطين و احقاق حقوق آنان تلاش كنند.

به چنين رئيس جمهوري افتخار مي کنيم

در ميان غوغاي تخريب و شبهه افکني مخالفين و بعضاً موافقين (!) دولت مبني بر اعمال قدرت (!) در جهت حذف رقباي انتخاباتي ، شاهد بوديم که جناب آقاي احمدي نژاد طي دستوري اعلام کردند :

هيچ‌کدام از مديران دولتي حق ممانعت از سخنراني کانديداها را ندارند

دکتر محمود احمدي نژاد رئيس جمهور کشورمان در جلسه يکشنبه هيئت دولت بر حفظ نشاط سياسي کشور در آستانه انتخابات رياست جمهوري تاکيد کرد و گفت: کار سياسي، همين است.
وي افزود: افراد بايد به جاهاي مختلف بروند و ديدگاه‌هايشان را بگويند و از هر فرصتي که مجاز است استفاده کنند؛ اين زيبايي فعاليت در جمهوري اسلامي ايران است.
رئيس جمهور با تاکيد بر اينکه احدي از مديران دولتي حق ندارد در اين زمينه دخالت يا ممانعتي ايجاد کند، تصريح کرد: فضا بايد هر چه مي‌تواند پرنشاط تر باشد و به ويژه در دانشگاه‌ها گفتگو کنند و مردم نيز همه حرف‌ها را بشنوند و با پختگي تمام تصميم درست را بگيرند.
احمدي نژاد گفت: آن مقداري که زمينه‌سازي اين فضا بر عهده دولت است، بايد فراهم شود.
حالا قضاوت کنيد چه کسي مقيد به آزادي بيان و تکريم مخالفان و رقباي سياسي خود است ؟

۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

تهران کانون مذاکرات اکوبراى همگرايى اقتصادى در منطقه

هجدهمین اجلاس شورای وزیران سازمان همکاری اقتصادی اکو در دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه ایران آغاز به کار کرد.
اجلاس مقامات ارشد این سازمان به مدت دو روز برگزار و پیش نویس دستور کار، موضوع های مربوط به هجدهمین اجلاس شورای وزیران، موافقتنامه های اکو برای اجلاس وزرا آماده شد.
در این نشست دو روزه که بدون حضور خبرنگاران برگزار می شود، کارشناسان ارشد اکو موضوع های رهیافت سریع اجرای موافقتنامه تجاری اکو، موافقتنامه حمل و نقل اکو ترانزیت و همچنین همکاری در زمینه مدیریت بلایای طبیعی بررسی می شود.
دهمین اجلاس سران اکو فردا با حضور محمود احمدی نژاد، حامد کرزای، الهام علییف، آصف علی زرداری، امامعلی رحمان، عبدالله گل و قربانقلی بردی محمدوف رأسای جمهور ایران، افغانستان، آذربایجان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه و ترکمنستان برگزار می شود.
در این اجلاس کریم ماسیموف نخست وزیر قزاقستان، معاون نخست وزیر قرقیزستان و رئیس مجلس سنای ازبکستان هم حضور خواهند داشت.
ریاست سازمان اکو با الهام علییف است و با برگزاری اجلاس تهران این ریاست به احمدی نژاد تحویل می شود.
میهمانان ویژه این اجلاس هم معاون دبیر کل سازمان ملل در امور اقتصاد اروپا، نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور افغانستان و رئیس بانک توسعه اسلامی هستند.
سخنان متکی
منوچهر متکی وزیر خارجه کشورمان در این اجلاس گفت: این اجلاس در شرایطی برگزار می شود که تحولات بسیار مهمی در منطقه حساس خاورمیانه در جریان است. سیر این تحولات و پیامدهای آنها در برخی کشورهای عضو سازمان نظیر افغانستان و برخی کشورهای همسایه مثل عراق و فلسطین قطعاً می تواند تأثیرات مهمی بر ثبات و امنیت منطقه ما داشته باشد. با گذشت چند سال از اشغال دو کشور مهم منطقه، تقریباً همکاران متقاعد شده اند که تداوم سیاست اشغال و مداخلات فرا منطقه ای سرانجامی بی نتیجه داشته و ثبات و امنیت کشورها تنها در سایه استقرار و تحکیم دولت منتخب مردم و به اتکای توان ملی نخبگان داخلی حاصل خواهد شد.
وی در ادامه گفت: تلاش و کوشش هماهنگ کشورهای منطقه ما در چارچوب سازمان همکاری اقتصادی (اکو) علاوه بر آثار مثبت و تأثیرگذار آن در عرصه سیاسی، باعث شده است تا از طریق گسترش فضای وسیع تر برای همکاری و تحرک اقتصادی این امکان را قابل دسترس نماید که سطح توسعه و رفاه ملت های عضو به طور فزاینده ای ارتقا پیدا کند. همزمان تجارب ارزنده تاریخی این درس را به ما می دهد که با تجمیع ظرفیت ها و توانمندی های کشورهایمان در قالب همکاری های منطقه ای ضمن تسهیل دستیابی به عوامل و متغیرهای تعیین کننده اقتصادی، توان رقابت و چانه زنی کشورهایمان را بالا برده و درصد سهم خود را از اقتصاد جهانی به صورت تصاعدی افزایش دهیم.
وزیر امور خارجه کشورمان در پایان گفت: جمهوری اسلامی ایران مایل است امکانات و توانایی های خود را همانند گذشته در جهت رشد و توسعه اقتصادی و گسترش مناسبات سیاسی و فرهنگی در حوزه سازمان اکو و بخش های مجاور و پیرامونی آن افزایش داده و به عنوان عضو بنیانگذار سازمان ضمن استقبال از پیوستن کشور دوست و برادر عراق به این سازمان از گسترش همکاری ها با دیگر شرکای توسعه ای نظیر کشور چین و فدراسیون روسیه استقبال می کند.
ما به عنوان میزبان مقر دبیرخانه سازمان، همکاری در چارچوب اکو را از اولویت های سیاست منطقه ای خود دانسته و آماده ایم همچون گذشته امکانات و منابع خود را در جهت توسعه و سازندگی در منطقه به کار گیریم.

حسین شریعتمداری : همراهان نا همراه !

شخصی که به ساده لوحی معروف بود و آرزو می کرد دیگران او را صاحب افکار پیچیده و پررمز و راز تلقی کنند، خطاب به دوستانش گفت؛ این چیست که زمستان ها اتاق را گرم می کند و تابستان ها روی درخت است؟! و دوستانش که هرچه فکر کردند چیزی به خاطرشان نرسید، از او پرسیدند؛ حالا خودت بگو که پاسخ معمایت چیست؟ و او در حالی که باد به غبغب انداخته و گردن به غرور برافراشته بود گفت؛ پاسخ این معما، «بخاری» است. دوستانش با تعجب گفتند؛ درست است که بخاری در زمستان اتاق را گرم می کند ولی تابستان ها که روی درخت نیست؟ و طرف گفت؛ اولا که قسمت دوم معما یک «نکته انحرافی» است و ثانیاً؛ بخاری مال خودم است و دلم می خواهد تابستان ها آن را روی درخت بگذارم، به شما چه ربطی دارد، مگر آدم اختیار مال خودش را ندارد؟!
این روزها برخی از مدعیان اصلاحات که آرزوهای قبلی خویش برای تفرقه افکنی در میان اصولگرایان را بر باد رفته می بینند و از سوی دیگر، در اردوگاه موسوم به اصلاحات با درگیری ها و اختلافات فراوانی روبرو هستند، به منظور پنهان کردن ماجرا، روزنامه کیهان را به تلاش برای تفرقه افکنی در جبهه اصلاحات متهم می کنند! و حال آن که کیهان به اقتضای رسالت مطبوعاتی خود فقط اخبار مربوط به جبهه اصلاحات را بی کم و کاست و از زبان و قلم خود مدعیان اصلاحات منعکس می کند بنابراین اگر این خبرها صحت نداشته باشد - که دارد- باید مدعیان اصلاحات به دروغگویی متهم شوند. تقصیر کیهان چیست که تصور نمی کند آنها دروغ گفته باشند؟! برخی از این مدعیان اعتراض می کنند چرا کیهان به اختلافات و درگیری های جبهه اصولگرایان نمی پردازد؟! که در پاسخ باید گفت؛ وقتی برخلاف انتظار شما در جبهه اصولگرایان آرامش کامل برقرار است و در حالی که تصمیم نهایی برای نامزد مورد نظر خود را گرفته اند و اصراری هم به تبلیغات انتخاباتی پیش از موعد قانونی ندارند، کیهان به کدام خبر بپردازد؟ ضمن آن که این اخبار تا آنجا که هست در کیهان منعکس می شود. مدعیان اصلاحات باید برای ادعای خود به دلیل، شاهد و یا قرینه ای اشاره کنند و بدیهی است نمی توانند با فرمولی که خود ساخته اند و نزد هیچ عقل سلیمی پذیرفته نیست به تحلیل ماجرا نشسته و اظهارنظر کنند و در پاسخ به چرایی نتیجه ای که گرفته اند، بگویند؛ «بخاری مال خودمان است و به کسی چه ربطی دارد که تابستان ها آن را روی درخت می گذاریم»! بله بخاری مال خودتان است و حق دارید آن را روی درخت بگذارید! ولی دیگر براساس این تصمیم دلبخواه و غیرمعقول، معما طرح نفرمائید!
و اما، نگارنده در پی آن نیست که احتمال «بازی زرگری» در جبهه اصلاحات را نادیده بگیرد و شواهدی نیز در دست است که این احتمال را قوت می بخشد. شواهدی که در آینده به آن خواهیم پرداخت ولی در این وجیزه فقط - تاکید می شود که فقط- به نکته ای از میان دهها نکته قابل گفتن دیگر اشاره می کنیم که می تواند از سردرگمی و به هم ریختگی در جبهه اصلاحات حکایت کند، بخوانید؛
«خاتمی با ما تفاوت داشت، خاتمی روحانی بود و گروه خونی اش بیشتر به مجمع روحانیون می خورد. حزب مشارکت ما هم با مجمع خیلی فرق دارد، هرچند خاتمی در بین اعضای مجمع بهترین است. البته مجمع روحانیون، بدترین خیلی دارد» این سخن مکتوب یکی از سران حزب مشارکت است که همین چند هفته پیش گفته بود، «حاضریم همه ما ایثار کنیم تا خاتمی رئیس جمهور شود.نجات کشور در دست اوست»!
«ما از ابتدا هم می دانستیم که خاتمی با ما فرق دارد. بین اجزای سیستم فکری او سازگاری وجود ندارد. او آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات زده است» این اظهارنظر مکتوب هم از یک مدعی سینه چاک برای ریاست جمهوری خاتمی است.
باز هم بخوانید؛
«خاتمی با تشبیه و تعریف جامعه مدنی با مدینه النبی(ص) آن را خراب کرد و از هویت انداخت» گوینده این سخن مکتوب هم اکنون از سران جبهه اصلاحات و طرفدار چندآتشه ریاست جمهوری آقای خاتمی است و... «خاتمی اردک لنگ و فلج است، کاری از او ساخته نیست»... «ما خودمان او را از گوشه کتابخانه ملی بیرون آوردیم ولی بعد متوجه شدیم که به درد ریاست جمهوری نمی خورد»... «اگر خاتمی بخواهد به همین روال ادامه دهد و با ما(حزب مشارکت و سازمان مجاهدین) همراهی نکند او را از قطار اصلاحات پیاده می کنیم»... «خاتمی شاه سلطان حسین است که قدرت تصمیم ندارد و همه چیز را به باد می دهد»... «خاتمی مرد شنا در استخر است، توان شنا کردن در دریا را ندارد» و...
این اظهارنظرها و ده ها و صدها اظهارنظر دیگر از این دست که تماماً در روزنامه های زنجیره ای به ثبت رسیده و قابل پاک کردن و انکار کردن نیست از سوی کسانی مطرح شده که در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی در نزدیکترین حلقه یاران او قرار داشتند و امروزه مدعی سینه چاک حمایت از ریاست جمهوری خاتمی هستند!
اکنون سؤال این است که آیا جناب خاتمی این افراد و هویت آنها را نمی شناسد؟ پاسخ این سؤال منفی است، چرا که خاتمی بارها به صراحت- که تماماً مکتوب و مستند است- از حضور این افراد در اطراف خود گلایه کرده و با عباراتی نظیر این که «از اردوگاه اصلاحات صدای دشمن را می شنوم»، «من در حد یک تدارکچی هستم»، و... یاد کرده بود و قبل از اعلام کاندیداتوری خود نیز یکی از دشواری های خویش را حضور همین افراد در اطراف خود نامیده بود. خب! آیا خاتمی عوض شده است؟ خود ایشان که می گوید من همان خاتمی هستم. آیا اطرافیان ایشان تغییر هویت داده اند؟ خودشان که به هویت قبلی خود افتخار می کنند! بنابراین پیوند خاتمی با افراد یاد شده چگونه قابل توجیه است؟ و آیا وحدت با این هویت های چندگانه به شوخی شبیه نیست؟ این پیوند به یقین نمی تواند از درون حلقه ناهمخوان خاتمی و اطرافیانش ریشه گرفته باشد. می تواند؟! پس چه عاملی این گروه ناهمخوان را که هرکدام ساز جداگانه ای می زنند، به هم نزدیک کرده است؟ تنها نقطه اشتراک این جمع متضاد، مخالفت با اصولگرایان و ریاست جمهوری احمدی نژاد است. چرا؟! بهتر است مدعیان اصلاحات، خود به این پرسش پاسخ دهند و کیهان برای راهنمایی ایشان فقط به این نکته اشاره می کند که جبهه اصلاحات در این نقطه با دشمنان بیرونی نظام اشتراک نظر کامل دارد! ندارد؟ ما می دانیم و مدعیان اصلاحات نمی توانند انکار و یا پنهان کنند که اگرچه خاتمی را به نامزد شدن راضی کرده اند ولی او همچنان دغدغه همراهی با اطرافیان ناهمراه را دارد و بخشی از سردرگمی و آشفتگی در جبهه اصلاحات از این نقطه ریشه می گیرد.
مدعیان اصلاحات خاتمی را- با عرض پوزش از ایشان- مانند گذشته «شاه سلطان حسین»! «مرد شنا در استخر»! «تدارکاتچی»! «فاقد انسجام فکری» و... می دانند ولی بر این باورند- نمی گوئیم به کسانی قول داده اند!- که می توان او را فریب داد مثل گذشته، و مدیریت کرد، مثل حالا! به یقین برخی از همین اطرافیان فراموش نکرده اند- و اگر هم فراموش کرده باشند می توان به یادشان آورد- که در جایی گفته بودند «ما با خاتمی نیستیم، او با ماست»!
مدعیان اصلاحات از کروبی به خاطر استقلال رأی و تدین او عصبانی هستند، چرا که کروبی طی چند سال حضور نزدیک در جبهه اصلاحات، از هویت اطرافیان خاتمی و تمایل غیرقابل توجیه خاتمی به آنان باخبر است و در دوره 8 ساله اصلاحات نیز بارها در برابر ساختارشکنی ها، سوءاستفاده ها و همراهی مدعیان اصلاحات با بیگانگان ایستاده است. همین مدعیان درباره کروبی معتقدند که او با ما نیست و در گذشته هم دردسرآفرین بوده است! آیا مدعیان اصلاحات می توانند اهانت های علنی خود به کروبی را انکار کنند؟ این اهانت ها که مکتوب و مضبوط است. و آیا می توانند بر انتقادات و اعتراض های علنی و مستند کروبی به جبهه اصلاحات سرپوش بگذارند؟ اینها هم مکتوب و مضبوط است پس چرا علی رغم همه این واقعیات، کیهان را به تفرقه افکنی در میان اصلاح طلبان متهم می کنید؟
درباره مهندس موسوی نیز باید گفت آقای خاتمی اشتیاق فراوانی دارد که مهندس به حمایت از او برخیزد و با استفاده از سوابق قبلی ایشان، سابقه نه چندان قابل دفاع خود در دوران اصلاحات را تا حدودی ترمیم کند و از سوی دیگر مهندس موسوی حاضر نیست سابقه قبلی خود را با حمایت از خاتمی به هدر بدهد، هرچند که سکوت 01 ساله مهندس موسوی در اوج اهانت های آشکار مدعیان اصلاحات به انقلاب و امام و اسلام، غیرقابل توجیه است و دقیقا به همین علت اطرافیان خاتمی به حمایت نهایی مهندس موسوی از خاتمی امیدوارند...
و اما علی رغم همه اختلافات و سردرگمی ها در جبهه اصلاحات تمامی نامزدهای این جبهه در یک نقطه با یکدیگر اتفاق نظر کامل دارند و آن مقابله با احمدی نژاد است. یعنی دقیقاً همان خواسته ای که دشمنان بیرونی با همه توان دنبال می کنند. دشمنان بیرونی انکار نمی کنند که با احمدی نژاد فقط به دلیل تاکید وی بر آموزه های امام و انقلاب مخالفت می ورزند. ولی نامزدهای سه گانه جبهه اصلاحات چرا...؟! به آن خواهیم پرداخت.
حسین شریعتمداری

احمدي‌نژاد ولخرجي و اسراف را از رياست جمهوري دور كرد

خبرگزاري فارس: "فهمي هويدي " نويسنده برجسته مصري"فهمي هويدي " در مقاله‌اي با اشاره به ديدار خود با رئيس جمهور ايران به تمجيد از شخصيت محمود احمدي نژاد پرداخت و گفت: احمدي‌نژاد ولخرجي و اسراف را از رياست جمهوري دور كرد.

به گزارش خبرنگار "سرويس فضاي مجازي " خبرگزاري فارس، شبكه تلويزيوني الجزيره اعلام كرد، در اين مقاله آمده است؛ ما سخنان زيادي درباره محمود احمدي نژاد از ابتداي روي كار آمدن وي شنيده‌ايم. رياست جمهوري او در ايران باعث وحشت بسياري در داخل اين كشور و خشم بسياري در خارج از ايران شد.
هويدي در اين مقاله درباره جنبه‌هاي مختلف شخصيت محمود احمدي‌نژاد و نظرات سياسي او سخن گفته است.
وي در مقاله خود تاكيد كرد احمدي نژاد از ابتداي حكومت خود به سه مساله توجه داشت.
نخست اينكه ولخرجي و اسراف را از رياست جمهوري دور كرد؛ دوم اينكه از همان ابتدا بر داشتن ارتباط با مردم و در بين مردم بودن اصرار داشت؛ سوم اينكه، احمدي نژاد دفتر رياست جمهوري و كابينه را به كارگروهي تبديل كرد كه شب و روز آرام نمي‌شود. موضوع قابل توجه در اين مقاله، توجه نويسنده به شخصيت ساده و سازده زيستي احمدي نژاد است. فهمي هويدي تاكيد مي‌كند كه در پشت سادگي وي، شخصيتي قوي و جدي پنهان است.
اين نويسنده برجسته مصري كه پيش از سفر احمدي نژاد به اروميه با وي ديدار كرده است، مي‌افزايد؛اين سفرها براي پيگيري طرح‌هاي تصويب شده در سفر گذشته و اطلاع از اوضاع مردم انجام مي‌شود.
احمدي نژاد همه وزرا را با خود مي‌برد تا هر عضو دولت به مسئوليت خود در چارچوب تخصصي آن رسيدگي كند.
وي با اشاره به بخشي از جزئيات و آمار سفرهاي استاني رئيس جمهور ادامه مي‌دهد.
نزديكان احمدي نژاد مي‌گويند كه اين مرد 55 ساله به علت 17تا 20 ساعت كار در روز اطرافيان خود را خسته مي‌كند. احمدي نژاد در دفتر رياست جمهوري قالي‌ها، پرده‌ها و آثار گران قيمت را برداشته است.
رئيس جمهور دولت نهم با سفرهاي استاني خود كار رئيس جمهور پس از خود را دشوار خواهد كرد.
احمدي نژاد با سفرهاي استاني و زهد خود، سنتي را به جا گذاشت كه ادامه آن براي ديگران دشوار خواهد بود؛ او پس از انتخاب شدن به سازده زيستي خود ادامه داد و با همسر و سه فرزندش در خانه كوچكي در محله نارمك در منطقه تهرانپارس در شرق پايتخت ايران زندگي مي‌كرد اما به علت فشار سازمان‌هاي امنيتي مجبور شد در ويلاي كوچكي در همين منطقه زندگي كند.
احمدي نژاد هر روز ناهاري را كه همسرش براي وي آماده مي‌كند، با خود به دفتر رياست جمهوري مي‌آورد.
او همچنين همان خودرويي را كه در سال دو هزار خريداري كرده، نگه داشته است.
احمدي نژاد گاهي خود رانندگي مي‌كند و حتي يك شب ناپديد شد كه تلاش‌ها براي يافتن او فايده‌اي نداشت.
پس از آن مشخص شد كه براي تسليت گفتن به خانواده يكي از دوستانش رفته بوده است.
فهمي هويدي در ادامه اين مقاله خود به تشريح مصاحبه با احمدي نژاد پرداخته است.
گوينده الجزيره گفت: "اين مقاله در آستانه انتخابات رياست جمهوري ايران منتشر شده كه بسيار مهم و مورد توجه است. "

غارت مغازه‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي توسط صهيونيست‌ها

خبرگزاري فارس: يك روزنامه‌ صهيونيستي تصاويري منتشر كرد كه در آن صهيونيست‌ها از ترس بحران جهاني اقتصاد به غارت مغازه‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي مشغول هستند.

به گزارش فارس، روزنامه صهيونيستي "اسرائيل هايوم " روز گذشته با انتشار تصاوير غارت مغازه‌ها توسط اسرائيلي‌هاي ساكن در سرزمين‌هاي اشغالي به تشريح ابعاد تاثير بحران جهاني اقتصادي بر روي زندگي صهيونيست‌ها پرداخت.
بنا بر خبر اين روزنامه وحشت در ميان مردم وقتي آغاز شد كه "استانلي فيشر " رئيس بانك مركزي رژيم صهيونيستي و معاون سابق صندوق بين المللي پول اظهار داشت مردم نبايد از مسئولين انتظار كمك داشته باشند.
به دنبال اين اظهارات تعداد زيادي از شركت هاي اسرائيلي ورشكسته شده و تعدادي ديگر نيز شروع به اخراج كاركنان خود نمودند. پس از آن در برخي شهرهاي رژيم صهيونيستي غارت مغازه ها آغاز شد.
روزنامه مذكور تصريح كرد زنان و كودكان درخيابان‌ها با ديدن صحنه غارت مغازه ها به جمع غارتگران پيوستند، ولي پليس از درگيري با غارتگران خودداري كرد.
گفته مي شود يكي از دلايل تشديد بحران اقتصادي در رژيم صهيونيستي، تحريم اجناس شركت هاي صهيونيستي از جانب مسلمانان بعد از جنايات اين رژيم در نوار غزه عليه مردم بي دفاع فلسطين است.

ميرحسين با صدور بيانيه‌اي رسماً اعلام كانديداتوري كرد

خبرگزاري فارس: ميرحسين موسوي يكي ديگر از نامزدهاي اصلاح طلبان با صدور بيانيه‌اي رسمي، نامزدي خود در انتخابات رياست جمهوري را اعلام كرد.

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس به نقل از دفتر ميرحسين موسوي، وي با صدور بيانيه‌اي به صورت رسمي براي شركت در انتخابات رياست جمهوري اعلام كانديداتوري كرد.
متن كامل اين بيانيه بدين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم
انتخابات رياست جمهوري كه بزرگترين جشنواره جمهوريت در نظام ماست نزديك مي‌شود. در آستانه اين رويداد سرنوشت‌ساز جاي آن است كه هر جان شيفته عدالت و آزادي و استقلال و توسعه كه به تحقق اين آرمان‌ها در چارچوب جمهوري اسلامي فكر مي‌كند به وظائف و تعهدات خود از نو بينديشد و با هدف استقرار يك جامعه ارزشي مبتني بر آموزه‌هاي اسلام ناب محمدي (ص) و متكي بر انديشه‌هاي حضرت امام خميني مسئوليت خويش را بازشناسي كند. بر مردم شريف ايران پوشيده نيست كه اينجانب طي ماه‌هاي گذشته با كمك و همفكري آنان در تكاپوي اين جستجو بوده‌ام؛ وضعيت كشور ، انتخاب‌هاي پيش‌رو ، حوادث ممكن، ظرفيت‌هاي موجود و بسياري نكات خرد و كلان ديگر را مورد دقت قرار دادم و هرچه پيشتر رفتم همان دلايل و عواملي كه در وهله‌هاي گذشته به عدم حضور در صحنه انتخابات فرا مي‌خواندند بيشتر مرا متقاعد كردند كه اين زمان زماني ديگر است و حضور را ايجاب مي‌كند. اينك نه از روي خودپسندي تا ارزش‌ها و ارجمندي‌هاي همگنان را ناديده بگيرم، و نه از سر تجاهل تا مشكلات پيش رو را ناچيز و بضاعت اندكم را كافي از توكل به خداوند بدانم، بلكه به اميد اداي وظيفه قصد خويش را براي نامزد شدن در دوره دهم از انتخابات رياست جمهوري اعلام مي‌نمايم.
مستضعفان اين مطمئن‌ترين پايگاه براي ارزش‌هاي برآمده از انقلاب اسلامي و آماده‌ترين قشر براي اصلاحگري و پايبندترين پشتوانه براي اصول و اصول‌گرايي صبورانه به‌گوشند كه آيا فرزندان مصدرنشين‌شان همچنان به جايگاه عزيز آنان اقرار مي‌كنند و بر وظايف تخطي‌ناپذيرشان در حمايت از منافع محرومين اصرار مي‌كنند. معناي اين انتظار را چگونه لمس كرده‌ است كسي كه نداند در سفره‌هاي كوچك آنان اولي‌تر از نان اعتناي صادقانه به ارزش‌هايي است كه جان جوانانشان را خرج آن كرده‌انده اين اولويتي است كه چشمه‌هاي بركت را از زمين مي‌جوشاند. تنها نمونه‌اي از اين جوشش دست‌آوردهاي برگشت‌ناپذير جوانان دانشمند ما در زمينه انرژي هسته‌اي است. اگر سرهاي آنان در مقابل اجنبي خم بود و يا احساس مي‌كردند كه آزادي گفتن و شنيدن و انتخاب كردن ندارند هرگز چنين جوشش‌هايي از آنان سر نمي‌زد. ما اين كاميابي‌ها را با هزينه‌ كردن بودجه‌هاي نجومي به دست نياورده‌ايم، بلكه ارزش‌ها هستند كه چنين ميوه داده‌اند و بركت آفريده‌اند.
به‌ويژه جا دارد كه ارزش آزادي در اين عصر مورد توجه چندين‌باره قرار گيرد. اين آرماني است كه خرازي‌ها و باقري‌ها و باكري ها در پاي آن جان داده‌اند، زيرا اگر آنان و يارانشان نمي‌ايستادند از جمله نخستين نعمت‌هايي كه از ما سلب مي‌شد آزادي بود. ما را چه مي‌شود كه به كمترين بهانه خانه آرزوهاي همت را خراب مي‌كنيم تا به جايش برج‌هايي از جاه‌طلبي خود بسازيم بايد بدانيم كه گشودگي در مقابل انتظار مستضعفان و بازگشت به ارزشها هرگز كوشش براي يافتن راه حل هايي كه به نيرومند شدن اقتصاد كشور بيانجامد ، فضاي كسب و كار را رونق دهد و از نيروهاي مولد و توليد ملي حمايت همه جانبه كند از اهميت نخواهد انداخت .
شايد كساني تصور كنند عجله براي عملي كردن چنين نيت خيري استفاده از هر شيوه‌اي را مباح مي‌كند، ولو اين كه شامل قانون‌شكني‌هاي گسترده باشد . اين كار صرفا نقض عهد با ملت نيست بلكه انكار خرد جمعي است. اينجانب صراحتا اعلام خطر مي‌كنم كه تداوم چنين رويه‌اي به آشفتگي‌هاي لاعلاج در نظام مديريتي منجر مي‌شود، تا جائي كه يك روز در كشور سنگي بر روي سنگ نماند. آيا فرصت هايي كه تبعيت از قانون در اختيار قرار مي‌دهد پيش از اين مستهلك شده است كه دست به اين بازي خطرناك مي‌زنيم قانون اساسي ما براي رسيدن به همين اهداف داراي ظرفيت‌هاي عظيمي است كه همچنان مي‌توانند به فعليت برسند. به ويژه راهبردهاي ارزشمندي كه اصل‌هاي 43 و 44 از اين ميثاق ملي را شكل داده‌اند نياز به توجه بيش از پيش دارند و ما موظفيم منابع كمياب موجود را با تخصيص حداكثري در جهت تحقق هرچه كاملتر آنها به كار بنديم و از هدر دادن اين منابع در خدمت منافع كوتاه مدت و اغراض سياسي كم بها جلوگيري كنيم .
اينجانب ادعا نمي‌كنم كه اهداف پيش رو به صرف انتخاب يك شخص قابل دستيابي است، بلكه خواست عمومي براي تجديد نظر در سياست‌ها و گسترش گفتمان انقلاب اسلامي و تكيه بر ارزش‌هاي بنيادين زائيده از آن در سطح عموم است كه مي‌تواند ضامن چنين تحولي باشد. حتي در آن صورت نيز نبايد منتظر معجزه بود. به ياد داشته باشيم كه يك قدم پيشرفت كه واقعا محقق شود بر آرزوهاي درازي كه جامة عمل نمي پوشند برتري دارد.
به زودي شور مبارزات انتخاباتي فراگير مي‌شود و درحرارت آن هر شخص و گروه جرعه‌هايي از آنچه كه هست را به مردم مي‌چشاند و نمونه‌اي از دولتي كه برقرار خواهد كرد را در معرض ديدگان بينا قرار مي‌دهد. شايد نتوان يك انتخابات جدي را در فضايي خالي از خرده‌گيري، به ويژه نسبت به دولتي كه حاكم است در نظر آورد. با اين همه لازم است كه احترام دولت قانوني جمهوري اسلامي به دقت رعايت شود و انتقادات به صورت روشنگرانه، مستدل، دلسوزانه و نه با قصد فريب ارائه گردد.
در جريان فعاليت‌هاي انتخاباتي، ستاد اينجانب حق چاپ و تكثير عكس مرا نخواهد داشت و از علاقمنداني كه ممكن است به صورت خودجوش وارد صحنه تبليغات شوند نيز انتظار دارم كه به اين خواست خدمتگزار خود توجه كنند. از نظر من نوشته ساده يك شهروند علاقمند به سرنوشت كشور در پشت شيشه مغازه‌اش دلنشين‌ترين و موثرترين الگوي تبليغاتي است. اين نه بدان معناست كه استفاده از تصوير را الزاما مسرفانه و يا فريبكارانه بدانم، بلكه مي‌خواهم از كارهايي كه شايعه شيوعشان را در فصول انتخابات شنيده‌ام، و اميدوارم هرگز واقع نشده باشند، به اكيدترين وجهي پيشگيري كنم. هرگونه عمل خلاف اخلاق حضور و نشاط مردم را در صحنه انتخابات خدشه‌دار مي‌كند. چنانچه نام اينجانب در معرض اسائه قرار بگيرد انتظار از علاقمندان و حاميان سكوت است، چه رسد به آن كه خداي‌ناكرده خود مرتكب هتك حرمت و بي‌ادبي نسبت به كسي شوند و نوشته يا گفته ناحقي را اشاعه دهند. علاقمندان مطمئن باشند اگر مواردي رخ دهد كه بر حسب موازين اخلاقي و قانوني نياز به پيگيري داشته باشد ستاد به وظيفه خود در اين زمينه عمل مي‌كند. همچنين از همه عزيزان و دوستان تقاضا دارم به هيچ‌وجه از امكانات و اموال عمومي، چه به صورت مستقيم و يا غير مستقيم، در امور انتخاباتي استفاده نكنند.
و سرانجام وحدت؛ حل مسائل بزرگ نه فقط نياز به همفكري همه انديشه‌ها و گفتمان‌ها ، كه به وحدت و انسجام تمامي نيروهاي توانمند كشور نيز نيازمند است. اميدوارم با پختگي و حكمتي كه در دلسوزان وجود دارد بتوانيم سرانجام به اين هر دو ضرورت پاسخي درخور بدهيم.
براي مردم ايران آرزوي بهروزي مي‌كنم و از ايزد منان تقاضا دارم به بهترين وعده‌هايي كه به برترين بندگان خويش داده است در مورد اين ملت بزرگوار وفا كند، كه پيامبرانش گفته‌اند: فمن تبعني فانه مني.
مير حسين موسوي

نامه سرگشاده اساتید اقتصاد سه دانشگاه به مجلس

سیزده اقتصاددانان کشور از سه دانشگاه طی نامه‌‏ای سرگشاده، خواستار مخالفت نمایندگان مجلس شورای اسلامی با افزایش قیمت حامل‌‏های انرژی شدند و هشدار دادند که «اجرای سیاست شوک درمانی در چنین شرایطی، موجب تشدید بی‌‏ثباتی اقتصادی و افزایش ناامنی در بازار سرمایه و نهایتاً تضعیف ارزش پول ملی و خیزش انتظارات تورمی» خواهد شد.

به گزارش خبرنگار شهاب‌نیوز؛ متن کامل این نامه که به امضای 13 اقتصاددان و استاد دانشگاه از دانشگاه‌های علامه طباطبایی، تربیت مدرس و اصفهان رسیده به شرح زیر است:

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
براساس اعلام نمایندگان عضو کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی و مسؤولان دولتی، در لایحه بودجه سال 1388 به دولت اجازه داده شده است تا از محل افزایش یكباره و قابل توجه قیمت حامل‌‏های انرژی درآمدی معادل 200 هزار میلیارد ریال کسب و صرف بخشی از هزینه‌های پیش‌بینی شده و نیز پرداخت نقدی به اقشاری از مردم بنماید.

امضاء‌‏کنندگان این نامه که تنی چند از اساتید رشته اقتصاد کشور هستند، به دلایل زیر چنین اقدامی را مغایر منافع کوتاه‌مدت و بلندمدت مردم ایران دانسته و خواستار آنند که نمایندگان محترم بنا به التزامی که به پاسداری از منافع مردم دارند از تصویب افزایش ناگهانی قیمت حامل‌‏های انرژی در شرایط کنونی اجتناب نمایند:

1. لایحه دولت و مصوبه کمیسیون تلفیق مصداق بارز سیاست شوک درمانی است. شوک درمانی در دهه 1980 و 1990 در برخی از کشورها به اجرا درآمد و در عموم آن کشورها با تورم بی‌‏مهار، رکود عمیق، تشدید فقر و نابرابری، فروپاشی ارزش پول ملی و تنش‌‏های اجتماعی همراه بوده است.

پیامدهای پرهزینه شوک درمانی به نظریه‌‏پردازان و سیاست‌‏گذاران آموخته است که به جای شوک درمانی باید نخست مجموعه‌‏ای از تدابیر غیر قیمتی (اصلاحات عمدتاً زیرساختی و نهادی) صورت پذیرد و سپس سیاست هدفمندسازی یارانه‌‏ها از طریق اصلاح تدریجی، مرحله‌‏بندی شده و شفاف قیمت‌‏ها اعمال شود. آیا جایز است پس از آن همه تجربه شکست خورده جهانی و بر خلاف نتایج پژوهش‌‏های صورت گرفته در مورد اقتصاد ایران، مجدداً شوک درمانی را در اقتصاد ایران آزمون کنیم ؟

2. بحران اقتصادی کنونی حاکم بر جهان موجب شده تا اقتصاد ایران در سال آینده در معرض ورود به دوران رکود تورمی قرار گیرد. اجرای پیشنهاد دولت یا مصوبه کمیسیون تلفیق در چنین شرایطی موجب تشدید چنین وضعیتی خواهد شد و به موجب آن شرایط نامطلوبی را هم برای تولیدکنندگان و هم برای مصرف‌کنندگان بوجود خواهد آورد. تجارب جهانی نشان می‌‏دهد که در هنگام رکود و محدودیت‌‏های بودجه‌‏ای و ارزی نباید بدنبال اصلاح قیمت‌‏ها بود. زمانی که قیمت نفت در اوج بود، شاید می‌‏توانستیم پیامدهای هدفمندسازی یارانه‌‏ها را مهار کنیم اما در حال حاضر که دولت از سر استیصال به اصلاح قیمت‌‏ها روی آورده است و اقتصاد جهانی در رکودی عمیق به سر می‌‏برد، به هیچ وجه شرایط برای سیاست‌‏های پیشنهادی دولت مناسب به نظر نمی‌‏رسد.

3. دولت و مدافعان اجرای این سیاست به تبعات تورمی افزایش قیمت حامل‌‏های انرژی اعتراف دارند و این در شرایطی است که جامعه از نرخ بالای تورم کنونی رنج می‌برد. به نظر می‌رسد اجرای سیاست شوک درمانی در چنین شرایطی، موجب تشدید بی‌‏ثباتی اقتصادی و افزایش ناامنی در بازار سرمایه و افزایش تمایل به خروج دارائی‌‏های منقول از کشور خواهد شد که سرانجامی جز تضعیف ارزش پول ملی و خیزش انتظارات تورمی نخواهد داشت. هر یک از اینها به نوبه خود می‌تواند بر میزان آثار تورمی اجرای چنین سیاستی بیافزاید.

4. گرچه یکی از اهداف ارائه چنین پیشنهادی حمایت از قشرهای محروم جامعه عنوان شده است اما نظریه‌های اقتصادی و تجربیات مرتبط نشان می‌دهد که روستائیان و فقرای شهری آسیب‌پذیرترین اعضای جامعه هستند که از اینگونه سیاست‌‏ها خسارت خواهند دید. روستائیان هر چند کمتر از همه از یارانه سوخت بهره‌‏مند می‌‏شوند اما بیش از همه مردم از حذف یارانه‌‏ها آسیب خواهند دید. روستائیان به خدمات درمانی، اداری و آموزشی دسترسی ندارند و برای دریافت ابتدائی‌‏ترین خدمات باید به شهرها مسافرت کنند. همانطور که تجارب جهانی نشان می‌‏دهد، پس از اجرای این سیاست باید شاهد موج تازه‌‏ای از مهاجرت و حاشیه‌‏نشینی در ایران باشیم.

همچنین تورم حاصل از اجرای چنین سیاستی بیش از همه، فقرای شهری را تحت فشار قرار خواهد دید. در دوره‌‏های تورم فزایند، این تنها فقرا هستند که از دو سو زیان می‌‏کنند. آنان از یک سو فاقد اموال سرمایه‌‏ای و غیرمنقولند و بنابراین تورم موجب افزایش ثروت آنها نمی‌‏شود و از سوی دیگر در حالی که هزینه‌‏های جاری زندگی به شدت افزایش می‌‏یابد، دستمزد آنان ـ که اصلی‌‏ترین تکیه‌‏گاه اقتصادی آنان است ـ متناسب با تورم افزایش نمی‌‏یابد. بنابراین با اجرای سیاست‌‏های شوک درمانی که تورم‌‏های بی‌‏مهار در پی دارد، فقرای شهری فقیرتر خواهند شد.

5. بخشی از آنچه که امروزه تحت عنوان قیمت تمام شده حامل‌‏های انرژی محاسبه می‌شود و اکنون لایحه پیشنهادی به بهانه دریافت تمامی آن، قصد دارد قیمت این حامل‌‏ها را افزایش دهد، ناشی از ناکارآمدی دولت در سیاستگذاری کلان و نیز اداره امور بنگاه‌‏های تحت مدیریتش می‌باشد. بنابراین بهتر است سیاستگذاران به جای آن که هزینه این سوء تدبیر و مدیریت بر مردم تحمیل نمایند به تجربیات موفق جهانی و داخلی در این حوزه توجه كنند و به دستاوردهای دانش اقتصاد احترام گذارند و از اجرای چنین سیاست‌‏های شتاب‌‏زده‌ای، پیش از انجام اصلاحات زیرساختی و نهادی بپرهیزند.

ما به وظیفه ملی خود در ابلاغ پیامدهای زیانبار اجرای چنین سیاستی برای جامعه ایران به نمایندگان محترمشان عمل نمودیم و امید بسیار داریم که شما نیز به وظایف خطیری که در این حوزه دارید عمل کنید.

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد

اسامی امضاءكنندگان به ترتیب حروف الفبا:
دكتر نعمت‌الله اكبری - عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان
دكتر علی امامی میبدی - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دكتر علی‌اصغر بانویی - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دكتر سهیلا پروین - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دكتر محسن رنانی - عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان
دكتر عباس شاكری - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دكتر سید كمیل طیبی - عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان
دكتر علی عرب‌مازار یزدی - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دكتر فرشاد مؤمنی - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دكتر احمد میدری - مدرس دانشگاه علامه طباطبایی
حجت‌الله میرزایی - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
دكتر علیرضا ناصری - عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
دكتر محمدقلی یوسفی - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

۱۳۸۷ اسفند ۱۹, دوشنبه

نظرات فقهي آيت الله يزدي درباره اجتهاد و تقليد تخصصي و شوراي فقهي

خبرگزاري فارس: آيت الله شيخ محمد يزدي دبير كل جامعه مدرسين حوزه علميه قم در ارتباط با مباحثي كه چندي قبل درباره اجتهاد و تقليد تخصصي و شوراي فقهي مطرح شد، يادداشتي در اختيار خبرگزاري فارس قرار داد. وي در اين مقاله بر حجت شرعي بودن فتاواي ولايت مطلقه فقيه در عصر غيبت تاكيد كرد.

اشاره: چندي قبل آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت در همايش اجتهاد در دوره معاصر كه از سوي دانشگاه مذاهب اسلامي در تالار علامه اميني دانشگاه تهران برگزارشد، حرف هاي تازه اي را مطرح كرد كه واكنش ها و نقدهايي را در ميان علما، مراجع و روحانيون برجسته برانگيخت. وي گفته بود: اگر فقه تخصصي را بپذيريم بايد تقليد تخصصي را هم بپذيريم و اين‌گونه لازم نيست كسي در همه امور از يك نفر تقليد كند. ما بايد به سمت فقه تخصصي در حكومت اسلامي برويم. وي همچنين گفته بود: اگر به عقل و خواست قرآن در اجتهاد توجه شود، به تخصص در رشته‌هاي مختلف فقهي بها داده شود، بحث‌هاي فقه مقارن را جدي بگيريم، تقليد را تخصصي كنيم، شوراي فقهي حداقل براي مسائل عمده‌ مديريت كشور تشكيل شود و علماي اهل تسنن و تشيع در دانشگاه‌ها با هم همراهي كنند،آنگاه مي‌توان به وحدت جهان اسلام اميد داشت و براي اداره جهان به ظرفيت اسلام اتكا كرد. هاشمي رفسنجاني همچنين تاكيد كرده بود: در بين شيعه اجتهاد وجود داشت اما نه به فراواني اجتهاد در اهل سنت؛ زيرا بين سني‌ها اجتهاد بسيار قوي‌تر بود. شيعيان متكي به اظهارات معصوم عمل مي‌كردند و مسائل عملي از متن روايات تبيين مي‌شد.
آيت الله شيخ محمد يزدي دبير جامعه مدرسين حوزه علميه قم و عضو فقهاي شوراي نگهبان در مقاله اي كه در اختيار خبرگزاري فارس قرار دادند به اين شبهات پاسخ دادند و تاكيد كردند كه يكي از نقاط قوت در اجتهاد شيعي، در برابر روش اجتهادي كه اهل سنت اختيار كرده اند، در اتصال اين اجتهاد و منابع آن به زمان بعثت و سنت حقيقي نبوي ريشه دارد... اگر قرار باشد در هر مسئله اي از اعلم در آن مسئله تقليد شود اولاً در اين كه مرجع تشخيص كيست چه آشفته بازاري بوجود مي آيد؟ ثانياً حجيت شرعي نفر دوم و سوم با آنكه اعلم اول فتوي دارد ثابت نيست. بلكه عدم حجيت آن روشن است و در كل چنين نظري خلاف صريح و نص توقيع معصوم "ع " است. گذشته از آنكه سيره عملي بيش از هزار ساله دوران غيبت كبري و سي ساله پس از پيروزي انقلاب اسلامي هم نشان داده كه تقليد از اعلم با تعدد مرجعيت مشكلي ندارد . اما درعين حال روشن است كه ولايت و حكومت رسمي در شرايط بسط يد چون شرايط امروز كشور كه يك فقيه جامع الشرايط رهبري را بعهده دارد و نظام حاكم را اداره مي كند به اين معنا است كه فتاواي او حجت شرعي است و اجازه پيروي از غير او در مسائل حكومتي لااقل در برخي موارد جز هرج و مرج و ضعف و فروپاشي نظام ثمره ديگري نخواهد داشت و التزام نظري به ولايت مطلقه فقيه نيز همين امر را تاييد مي كند.
به عقيده آيت الله يزدي، نكته ديگري كه گاه از بحث تخصصي شدن اجتهاد و مرجعيت استنتاج مي شود بحث شوراي فقهي است و چنين بيان مي شود كه حداقل براي مسائل عمده مديريت كشور بايد چنين شوراهايي تشكيل شود. در اين خصوص بايد گفت اگر منظور درس و بحث و تحقيق و پژوهش در مسائل عمده مديريتي و حكومتي است حرف درستي است. اما اگر منظور تصدي حكومت به شكل شورايي است بايد گفت كه حاكميت حق فقيه اعلم و اعدل و اقوي است.توجه به فقه مقارن نيز مسئله مهم ديگري است كه در حوزه اجتهاد امروز بايد مد نظر باشد

متن يادداشت آيت الله يزدي به شرح ذيل است:
چند نكته درباره اجتهاد در دوره معاصر و استلزامات آن به نظر خوانندگان فرهيخته اين خبرگزاري عرضه مي شود كه آثار اين نكات علاوه ساير ابواب فقه در حوزه فقه سياسي كه حوزه مطالعاتي اين نشريه است نيز قابل تسري و درخور توجه است؛ شايد كه بهانه اي براي گسترش و تعميق اين بحث از سوي صاحبان انديشه در عرصه فقه و اجتهاد باشد:
1- اجتهاد آنگونه كه فقهاي اسلام آن را معنا و تفسير كرده‌اند، يعني مواردي كه حكم خدا را كه مقام ثبوت دارد كه ما به درستي نمي دانيم، براي به دست آوردن آن در مقام اثبات و از جهت احراز وظيفه عملي مكلفين از راه هاي معين و مخصوص تلاش شود كه نتيجه حاصله از اين تلاش را محصول اجتهاد مي گوييم و حكم به دست آمده را حكم خدا معرفي مي كنيم چرا كه بر آن حجت داريم و بايد برابر آن عمل كنيم هرچند نمي دانيم كه اين همان حكم نفس الامري و واقعي است. به عبارت روشن تر تفقه و اجتهاد به معني فهم احكام و دستورات الهي است كه از ادلّه خاص و ويژه يعني كتاب ، سنت ، اجماع و عقل با روش ويژه اي كه در نحوه استنباط از اين ادله وجود دارد، مي توان آن ها را به خداوند و شارع مقدس نسبت داد و آنها را حكم الهي قلمداد كرد. از اين رو عنوان مُخطي به اقتضاي جمله معروف ( للمُصيب اَجران و للمخطي اجر واحد ) بر فقها اطلاق مي شود به اين ملاك كه اگر حاصل كار اجتهاد همان خواست واقعي الهي باشد ، اجر و پاداش فقيه و مجتهد دو برابر است و در غير اين صورت تنها پاداش و اجر اصلي كار و زحمت خود را خواهد داشت .
از اين رو دانش فقه و امر اجتهاد دانشي نيست كه نظرات شخصي و برداشت ها و سليقه ها در آن نقش اساسي داشته باشند يا تكامل علم و نظريه پردازي در آن تاثير گذار باشد. از همين رو اجتهاد در مسائل ضروري و قطعيات راه ندارد و مسائلي چون وجوب نماز و روزه ، حج ، جهاد و يا حرمت خمر و ربا و ... مورد اجتهاد قرار نمي گيرد و صرفا در جزئيات اين موضوعات نظير شرايط، موانع ، خلل و امثال اينها است كه اجتهاد راه دارد.
اجتهاد و تفقه به معنايي كه گفته شد چه در مباحث عبادي ، و چه معاملات و مسائل اجتماعي و امور حكومتي يكسان است به اين معنا كه در ضروريات و قطعيات كه نص صريح آيات و روايات معتبر وجود دارد يا مورد اجماع و اتفاق مسلمين است و طبعاً خلاف عقل نظري كلي نيست راه ندارد و در فروعات و مصاديق و موارد جزئي است كه تفقه و اجتهاد معني پيدا مي كند. طبيعي است كه بر اين اساس اساسا موضوع بحث و آنچه معتبر است همين اجتهاد است و لذا هر اظهار نظر و سليقه اي كه از اين روش تبعيت ندارد حجت شرعي نبوده و معتبر نيست.
2- يكي از نقاط قوت در اجتهاد شيعي، در برابر روش اجتهادي كه اهل سنت اختيار كرده اند، در اتصال اين اجتهاد و منابع آن به زمان بعثت و سنت حقيقي نبوي ريشه دارد. همه تاريخ نگاران حوزه تفقه و اجتهاد اعم از سني و شيعه اين مطلب را آورده اند كه عمربن خطاب پس از رحلت پيامبر اسلام "ص " نقل حديث و بازگو كردن مطالب پيامبر اسلام را ممنوع كرده و با يك استدلال مغالطه آميز گفت كتاب خدا كافي است و ديگران چون سراغ گفته هاي پيامبرانشان رفتند از كتاب خدا بازماندند و متفرق و پراكنده شدند و ما نبايد اين تجربه را تكرار كنيم و بر اين اساس به سختي با كساني كه نقل حديث مي كردند برخورد كرد و اين داستان تا زمان عمربـن عبـدالعزيـز عباسـي ادامه داشت كه قريب يك قرن طول كشيد. در حالي كه در مقابل اميرمومنان علي (ع) اين دستور را خلاف مي دانستند و خود و دوستانشان را ملزم مي دانستند كه احاديث پيامبر(ص) را نقل كرده با حفظ و كتابت و انتقال آنها به ديگران در اتصال به وحي غناي اجتهاد را تضمين كنند. از اين رو است كه شيعه نوشته هاي فراواني دارد كه امامان ما فرموده اند: به خدا سوگند كه اين املاء پيامبر و خط علي است. بدين جهت فقه شيعه متصل به زمان بعثت و شخص پيامبر است اما فقه هر چهار مذهب معروف اهل سنت از آنحضرت منفصل و حداقل نود و اندي سال پس از پيامبر بود كه اجازه يافتند حديث از پيامبر اسلام نقل كنند كه خصوصيات تاريخي آن در جاي خود به تفصيل آمده است. خوب است كساني كه نادانسته در خصوص تاريخ فقه شيعي و اهل سنت اظهار نظرهايي مي كنند به اين قطعه تاريخي از تفقه و اجتهاد كه بسيار مهم است نيز توجهي داشته باشند.
3- عطف توجه به دوران شكوفائي تفقه و اجتهاد و عصر مشعشع امام صادق و باقر( عليهما السلام ) نيز ما را با غناي بي مثال فقه شيعي بيشتر آشنا مي سازد. در اين دوران علوم اسلامي و به خصوص مباحث فقهي با درس و بحث اين دو امام بزرگوار به اوج بالندگي خود رسيد و حتي كساني كه بعدها رهبري فقهي مذهبي اهل سنت را به خود اختصاص دادند مثل ابوحنيفه خود را شاگرد امام صادق‌ "ع " مي دانند به گونه اي كه حوزه علميه و كرسي درس حضرت را با قريب چهارهزار شاگرد و فقيه برجسته ياد كرده اند و بسياري از مباحث فقهي امروز و ديروز فريقين به اين فصل تاريخي مربوط است كه بايد به خوبي درك شود.
4- راز ديگر اين حقيقت كه اجتهاد شيعي به لحاظ قوت و اتقان، قابل قياس با اجتهاد برادران اهل سنت نيست در اين امر نهفته كه شيعيان متكي به اظهارات معصومين ( عليهم السلام ) عمل مي كردند و هر چند نوشتن كتابهاي روايي مهم اهل سنت مثل صحيح بخاري ، صحيح مسلم ، موطاء مالك و ديگر كتابهاي معروف آنان در روزگاري جامه عمل پوشيد كه كتابهاي شيعه به اصول اربعمائه ( چهارصد اصل) معروف بود‌ كه بعدها به شكل جوامع روايي امروزي درآمد اما درعين حال رمز علو شان فقه شيعي در اين حقيقت نهفته است كه شيعه به نقل روايت اكتفا نكرده چون اساسا نقل روايي غير از اجتهاد است، و اجتهاد شيعه در قرن دوم كه ادعا مي شود اهل سنت اجتهاد داشته اند اقلاً مبسوط شيخ را دارد كه دريايي از فروعات است و در پاسخ به همين تهمت كه شيعه فقط روايت دارد نوشته شده است. يا كتاب خلاف ايشان كه همان فقه مقارن در آن عصر است كه نظر شيعه و چهار مذهب سني در آن آمده از افتخارات شيعه است. بر خلاف اهل سنت كه از علماء اهل سنت اجتهادي كه علم استنباط به دور از قياس و استحسان در آن بكار برده شده باشد، سراغ نداريم.
اجتهاد به معني مصطلح كه توضيح داده شد در حوزه هاي علميه شيعه از زمان صادقين‌ "‌عليها السلام " تا بغداد، نجف و حلّه و قم و حوزه هاي سائر بلاد تكامل خود را داشته و امروز ما ميراثهاي بسيار غني از كتابهاي دوره اي در فقه مثل جواهر و در علوم وابسته به فقه، مثل رجال و درايه و ديگر علوم را در اختيار داريم كه در پرتو اين ذخاير عظيم حوزه هاي ما دوران شكوفايي اين تلاشها را با مسايل جديد و مستحدث مي گذرانند.
5- نكته ديگر در اين خصوص تفاوت اجتهاد با روش بيان احكام توسط پيغمبر است. حقيقت اين است كه پيامبر غير از وحي كاري تحت عنوان اجتهاد به روشي كه مصطلح فقهي است نداشته اند و هرگز اجتهاد و مشورت در اين خصوص قابل انتساب به ايشان نيست چرا كه اگر پيامبر در امور ديني اجتهاد كرده باشند به اين معنا است كه حجت بر مطلب داشته اند و در عين حال احتمال خلاف واقع را هم مي داده اند؛ در حالي كه اگر چنين احتمالي در گفته ها و تصميمات و دستورات پيامبر راه پيدا كند، اولاً عصمت پيامبر مخدوش مي شود، ثانياً اعتبار نبوت زير سوال مي رود و اساسا مشورت كردن دليل بر اجتهادكردن نيست و آيه اذا عزمت فتوكل علي الله تصميم نهايي را بر عهده خود حضرت گذارده كه با مشورت در امر اجتهاد تفاوت فاحش دارد لذا هدف مشورت هاي نبوي ترويج سنت مشاوره مي تواند باشد.
به اعتقاد مسلم ما بدون ترديد آنچه را كه حضرت در طول بيست و سه سال در همه بخشهاي زندگي فردي و اجتماعي عمل كرده‌اند صددرصد صحيح و برابر واقع و حق بوده و احتمال خطاء و غلط در آنها راه ندارد و به همين جهت عمل رسول خدا بخشي از سنت است و حضرتش اسوه و الگوي حسنه بوده‌اند و اگر كسي تصور كند كه حضرت نيز مثل فقها اجتهاد مي كرده اند، در اين خصوص دقت لازم نداشته است.
6- يكي از نكاتي كه در حوزه اجتهاد بايد مد نظر باشد بحث تخصصي شدن اجتهاد است كه كم و بيش از سوي صاحب نظران مطرح شده و مي شود و گاه تا اين حد پيش مي رود كه عده اي معتقدند اگر فقه تخصصي را بپذيريم بايد تقليد تخصصي را هم بپذيريم و لازم نيست كسي در همه امور از يك نفر تقليد كند و ما بايد به سمت فقه تخصصي در حكومت اسلامي برويم.
آنچه در اين خصوص بايد به آن توجه داشت اين است كه روح تقليد مراجعه به كارشناس و متخصص است. اما حقيقت امر دستوري است كه از طرف امامان معصوم بخصوص حضرت بقيه الله "عج " رسيده كه در زمان غيبت، فقهائي كه با زبان آنها آشنا هستند و روايات ما را مي شناسند و حلال و حرام ما را مي دانند و ناسخ و منسوخ را مي فهمند و ... مرجعيت عامه مردم را بر عهده دارند. از سوي ديگر مي دانيم كه اتفاق فقها بر آن است كه عمل مكلف بايد از روي اجتهاد و يا تقليد يا احتياط باشد و بيشتر فقها تقليد اعلم را لازم مي دانند با بحثي كه در معني اعلم وجود دارد كه مقصود جامعيت در مرجعيت است نه اعلم در مسئله خاص و جواز رجوع به غير اعلم را تنها در مسائلي كه فتوي نداشته باشد با رعايت فاالاعلم قائل هستند .
حال اگر قرار باشد در هر مسئله اي از اعلم در آن مسئله تقليد شود اولاً در اين كه مرجع تشخيص كيست چه آشفته بازاري بوجود مي آيد . ثانياً حجيت شرعي نفر دوم و سوم با آنكه اعلم اول فتوي دارد ثابت نيست بلكه عدم حجيت آن روشن است و در اين بحث فرقي بين مسائل عبادي ، اقتصادي و حكومتي وجود ندارد و در كل چنين نظري خلاف صريح و نص توقيع معصوم "ع " است.
گذشته از آنكه سيره عملي بيش از هزار ساله دوران غيبت كبري و سي ساله پس از پيروزي انقلاب اسلامي هم نشان داده كه تقليد از اعلم با تعدد مرجعيت مشكلي ندارد . اما درعين حال روشن است كه ولايت و حكومت رسمي در شرايط بسط يد چون شرايط امروز كشور كه يك فقيه جامع الشرايط رهبري را بعهده دارد و نظام حاكم را اداره مي كند به اين معنا است كه فتاواي او حجت شرعي است و اجازه پيروي از غير او در مسائل حكومتي لااقل در برخي موارد جز هرج و مرج و ضعف و فروپاشي نظام ثمره ديگري نخواهد داشت و التزام نظري به ولايت مطلقه فقيه نيز همين امر را تاييد مي كند.
به هر حال اگر منظور از حركت به سمت فقه تخصصي در حكومت اسلامي، تحقيق و پژوهش جديد در مباحث حكومتي و تامين نيازهاي فقهي و علمي ولي فقيه و فقيه ولي باشد امري درست است كه اين كار بايد در حوزه هاي علميه و بدست فضلا و نخبگان طلاب انجام شود كه خوشوقتانه امروزه دراين راستا كارهائي نيز انجام شده يا در دست انجام است . اما اگر منظور، اين باشد كه كسي كه در مسائل حكومتي كارشناس و اعلم باشد اما در ديگر مسائل فقهي، عبادي و اجتماعي اجتهاد نداشته باشد يا ضعيف باشد مي‌تواند بر مسلمين حكومت كند چنين نظري خلاف ضرورت فقه است.
حق حاكميت از خدا و پيامبر او است و او به دستور خدا اين ولايت را به اميرالمومنين و فرزندانش تا امام دوازدهم و آنان در زمان غيبت به فقيه جامع الشرايط تفويض كرده اند و براي فقيه جامع الشرائط هم علائم و نشانه‌هايي هم فرموده اند و از اين اصل اساسي نمي توان صرف نظر كرد كه تمام مبارزات در دوران ائمه معصومين "عليهم السلام " و علماي اسلام در دوران غيبت كبري بر سر همين مسئله است كه حق حاكميت مربوط به امام "ع " و جانشين امام است كه امام مشخص فرموده نه هر كس كه حكومت بلد باشد، گرچه فقاهت نداشته باشد. حكومت بدون فقاهت اسلامي نيست ، هرچند كه البته فقيه حاكم بايد عالم به زمان و مدير و مدبر و عادل و ... نيز باشد.
7- نكته ديگري كه گاه از بحث تخصصي شدن اجتهاد و مرجعيت استنتاج مي شود بحث شوراي فقهي است و چنين بيان مي شود كه حداقل براي مسائل عمده مديريت كشور بايد چنين شوراهايي تشكيل شود. در اين خصوص بايد گفت اگر منظور درس و بحث و تحقيق و پژوهش در مسائل عمده مديريتي و حكومتي است حرف درستي است كه بيان كرديم. اما اگر منظور تصدي حكومت به شكل شورائي است بايد گفت كه حاكميت حق فقيه اعلم و اعدل و اقوي است و تصميم شورائي كه طبعاً با اكثريت نهائي مي شود حجيت شرعي كاملي ندارد. اگر مجلس قانونگذاري شورايي نيز داريم كه در چهارچوب احكام اسلام با اكثريت قانوني را تصويب مي كند و به تاييد شوراي نگهبان مي رساند صرفا با تنفيذ و پذيرش ولي فقيه است كه مشروعيت اجرائي پيدا مي كند چرا كه سيستم حكومت و نظام حاكم اگر مورد تنفيذ فقيه ولي نباشد و ولي فقيه آن را تاييد نكند هيچ مشروعيت شرعي ندارد .
8- نكته ديگري كه خطري بزرگ را متوجه اجتهاد ناب اسلامي مي نمايد تاكيدي است كه گاه بر اتكاء به عقل و تعقل صورت مي پذيرد و آن را لازمه تفقه و اجتهاد دانسته اند با اين استدلال كه به آساني نمي توان توجه ويژه‌اي را كه قرآن به تعقل دارد ناديده گرفت.
البته روشن است كه عقل و تعقل يكي از ادله اجتهاد است و احكام مستقلّه عقلي نيز شرعي است اما شعاع عقل در تشريعيات در حدي نيست كه راز بسياري از احكام شرعي را با خصوصيات آن بفهمد و مقصود از عقل كه از ادله شرعي است عقل نظري كلي است، نه عقل و فكر اشخاص و سليقه‌هاي آنان كه چيزي جز ظنون و عرف نامعتبر نيست.
9- گاهي نيز با تاكيد بر اتكاي به عقل و خرد و مصالح واقعي انسانها و جامعه اين گونه نتيجه گرفته مي شود كه نمي توان جامعه اي را كه تحت عنوان اسلام اداره مي شود با برخي رواياتي مديريت كرد كه هزار و چهارصد سال پيش و در آن شرايط بدون اجتهاد و بدون توجه به عقل و بي توجه به مصالح و مفاسد نقل شده است!
در اين خصوص بايد گفت همانطور كه مي دانيم سنت و روايات رسيده از پيامبر اكرم "ص " و ائمه هدي "عليهم السلام " در كنار قرآن كريم دومين دليل محكم و معتبر فقه است و هيچ فقيهي در هيچ مذهبي از مذاهب اسلام بدون سنت كار نكرده و نمي تواند كار كند چه سنت نبوي كه برادران اهل سنت بيشتر بكار مي برند و چه اعم از آن.
اما سوال اين است كه آيا در فقاهت شيعي روايتي را مي توان يافت كه بدون توجه به عقل نقل شده و مورد استدلال قرار گرفته باشد؟ مگر غير از اين است كه سنت خود دليلي مستقل در عرض عقل است؟ گذشته از آنكه كدام عقل بايد در سنت دخالت كند؟ بديهي است كه مضامين روايات صحاح و موثق و مورد عمل اصحاب دليل و حجت است تا جايي كه مخالف كتاب يا مستقلات عقليه نباشد نه عقل و سليقه افراد.
تاريخ گواه اين حقيقت است كه به عنوان نمونه در حالي كه از زمان حاكميت معاويه و دستور او به لعن علي بن ابيطالب(ع) تا زمان عمربن عبدالعزيز كه اين سنت و بدعت خلاف شرع مبين در تمام مأذنه ها و مساجد مسلمين به دستور حكام بني اميه اجراء مي شد و كسي جرات نمي كرد حتي روايات فضائل علي "ع " يا حرمت لعن يك مسلمان را نقل كند، شيعه و پيروان اهل بيت هم روايات فضائل را نقل مي كردند هم روايــات حرمت لعن و نفـرين بـه يك مسلمان تا چه رسد به علي "ع " را و در اين خصوص هرگز مصلحت سنجي مانع دست برداشتن از نقل سنت نمي شد. اين حقيقت گواه اين است كه هيچ مصلحت و مفسده اي نمي تواند جلوي نقل روايات صحيح و موثق را بگيرد و اصولاً در فقه اسلام همواره شرائط اجتماعي و مصالح حكومت و دولت بايد خود را با فقه تطبيق دهند، نه آنكه فقه با خواست حكام و عامه مردم خود را تطبيق دهد و اگر قرار بود فقه اهل بيت خود را با مصالح و مفاسد حكام و دولت ها تطبيق دهد ، امروز امر ثابتي از اسلام باقي نمانده بود.
البته ضرورتهاي زودگذر كه در احكام اسلامي بعنوان اضطرار آن هم نه اضطرار خود ساخته و موهوم، هم در مسائل فردي و هم در مسائل اجتماعي بعنوان احكام قانوني وجود دارد و توسط ولي امرشرعي در مسائل اجتماعي اعلام مي شود مثل تعطيل حج در چند سال كه در نظام جمهوري اسلامي پيش آمد و امام راحل ( ره ) حكم كردند و مثل دستور خروج زنان از خانه براي شركت در تظاهرات انقلاب بدون رعايت رضايت شوهر و پدر كه قبل از انقلاب رخ داد و مثل تحريم تنباكو كه به دستور مرحوم فقيه ميرزاي شيرازي رخ داد كه خود بحث مستقل و جداگانه اي دارد. به هر حال تجربه سالهاي حكومت اسلامي بر مبناي متون اسلامي مويد اين حقيقت است كه هيچگاه سنت به اين معناي ناصحيح در مديريت حكومت اسلامي بكارگرفته نشده است كه اكنون مورد ايراد و انتقاد باشد. اما اين حقيقتي است جداي دست برداشتن از سنت به بهانه مصالح.
10- يكي از خطراتي كه امروزه اجتهاد ناب شيعي را تهديد مي كند تلقينات ناشي از ضرورت هاي جهاني سازي و جهاني شدن است. متاثر از اين تلقينات برخي تاكيد دارند كه در عصر حاضر، حاكميت جهاني بر حاكميت ملي غلبه داشته و جهاني شدن به اين معنا است كه هر روز قدرت دولتهاي ملي به نفع اداره جهان كم مي شود. ما در بسياري مسائل اختيار را به دست سازمانهاي بين المللي مي دهيم. اسلام هم كه يك دين جهاني و هميشگي است كه به زمان و مكان محدود نيست و حتماً براي اينها اصولي دارد. از اينرو حوزه علميه بايد وارد اينگونه اصول نيز بشود.
در اين خصوص بايد گفت: اولاً قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، در اصل چهارم تكليف را مشخص كرده كه بر مبناي آن كليه قوانين و مقررات مدني ،‌جزائي ، مالي ، اقتصادي ، اداري ، فرهنگي ، نظامي سياسي و غيره بايد بر اساس موازين اسلامي باشد. اين اصل بر اطلاق يا عموم همه اصول قانون اساسي و قوانين و مقررات ديگر حاكم است و تشخيص اين امر به عهده فقهاي شوراي نگهبان است.
ثانياً در سياست خارجي حكومت اسلامي و روابط بين الملل، احكام و دستورات فقهي روشني وجود دارد چه در ناحيه پيمانها و قراردادها و همكاريهاي سياسي ، اقتصادي ، نظامي و ... كه بايد به تصويب مجلس برسد و شوراي نگهبان تاييد كند. بديهي است كه مبناي اين تاييد خط قرمزهايي است كه شرع مقدس مشخص كرده و به هيچ وجه جهاني شدن و مقررات سازمانهاي بين المللي نمي تواند احكام قطعي اسلامي را جابجا كند.
11- توجه به فقه مقارن نيز مسئله مهم ديگري است كه در حوزه اجتهاد امروز بايد مد نظر باشد و خوشبختانه اين امر اختصاص به امروز جامعه فقهي ما ندارد بلكه ميراثي است كه از گذشتگان فقاهت به ما ارث رسيده است. گذشته از كتاب هاي خلاف شيخ طوسي و مبسوط شيخ و تذكره علامه كه در گذشته هاي دور در فقه نوشته شده، بيش از همه مرحوم آيت الله بروجردي در اين زمينه پيشقدم بوده اند. ايشان حتي در خصوص بحث با اهل سنت بر سر مسئله خلافت نيز چنين مطالعات مقارنه اي را مي پذيرفتند و آن را با اين استدلال موهوم كه متعلق به زمان گذشته منع نمي كردند كه لازم باشد با بحث بر محور مرجعيت اهل بيت جاگزين شود. بلكه معتقد بودند ائمه معصومين "عليهم السلام " صرف نظر از مسئله امامت ، راوي حديث از جدشان نيز بودند در حالي كه اهل سنت حتي روايات آنان را در حد روايات ديگر از پيامبر اسلام مورد توجه قرار نمي دهند . بحث ايشان در خصوص اعتبار روات و ناقلين حديث بود نه نهي از بحث در خلافت كه برخي به ايشان نسبت مي دهند. بحث خلافت يكي از مباحث اصولي و زيربنايي اعتقادي ما است كه نقش مستقيم در فقه نيز دارد و در هر زمان اين بحث بوده و بايد در فضاهاي علمي و تحقيقي به دور از تعصب ادامه داشته باشد تا حق روشن شود كه خوشوقتانه چنين نيز بوده و هست.
12- وقتي سخن از اعتبار مرجعيت عترت پيامبر و اهل بيت است دقيقا به معناي عدم اعتبار مرجعيت روش و سنت اجتهادي اهل سنت است. به اين معنا كه اعتبار اين مرجعيت شكل كاملا انحصاري دارد نه اينكه صرفا بعنوان يك مرجع مطمئن مد نظر شيعه باشد. زيرا پيامبر اسلام بر اساس حديث ثقلين، قرآن و عترت را به يادگار گذاردند و مسلمانان را سفارش به تبعيت از آن دو كردند. علت اين كه عترت يك مرجع انحصاري است اين است كه به شكل متواتر از زبان عترت بخصوص صادقين "عليهم‌السلام " در مباحث فقهي آمده است كه قياس و استحسان باطل است. يعني دو دليل از ادله اهل سنت را كه فراوان به آنها تكيه مي كنند را عترت باطل، غلط و خلاف دين مي داند.
بنابر اين اولا اين امر چيزي نيست كه بتوان خلاف آن را توافق كرد كه هم انديشي علماي شيعه و سني بتواند به توافق در خصوص آنها بيانجامد.
ثانيا اين انحصار از متن حديث ثقلين گرفته شده است كه عترت و ائمه اثني عشر در فقه و حتي معارف اسلام مرجع منحصر و تنها منبع و مرجع مطمئن هستند و نظرات چهار امام اهل سنت كه منقطع از زمان پيامبر بوده اند قابل اعتماد نيست مگر در مواردي كه اهل بيت و امامان معصوم ما تائيد كرده باشند كه فرموده پيامبر است.
از اين حقيقت اين امر نيز مسلم مي گردد كه عترت نه تنها عصمت واتقان انحصاري دارد بلكه اساسا ملاك اين حجيت انحصاري و راز آن نه در عالم تر بودن و نيرومند تري برهان و استدلال و بيان عترت است كه به اين خاطر است كه نظرات حضرت علي و فرزندان طاهرين ايشان حجت شرعي بوده و گفته ديگران حجت و دليل شرعي نيست كه عمل به آن اطمينان آورد و موجب برائت ذمه بشود .
13- وقتي اجتهاد يك روش عقلايي و حجت شرعي است نتيجه آن هر چه باشد هرگز تصور ظلم به مقلدين در خصوص نتيجه آن راه ندارد. بنا بر اين نمي توان اگر ديدگاه فقهي بر اين اقامه شده زن در عين زمين و عقار از شوهر ارث نمي برد آن را ظلم در حق زنان قلمداد كرد كه فقها فرضا در استنباط خود اشتباه كرده اند. بلكه با توجه به آنچه بيان شد در واقع نسبت ظلم دادن به مراجع عظام و صاحبان فتوي خود ظلم است ، زيرا در موارد اختلاف فتوا هيچگونه ظلم و خلافي نيست و هم مرجع و هم مقلدين هر دو طرف ماجور يا معذور بوده و هستند و استناد ظلم به فقها به خاطر اين كه در استنباط خود به نتيجه معيني نرسيده اند نشان كم دقتي در معني اجتهاد و فتوي و مدارك فتوي است و در پايان از باب "انّ الجواد قد يكبو " در همه حال به خداي بزرگ پناه مي بريم كه ما را از لغزش ها باز دارد.

نظرات فقهي آيت الله يزدي درباره اجتهاد و تقليد تخصصي و شوراي فقهي

خبرگزاري فارس: آيت الله شيخ محمد يزدي دبير كل جامعه مدرسين حوزه علميه قم در ارتباط با مباحثي كه چندي قبل درباره اجتهاد و تقليد تخصصي و شوراي فقهي مطرح شد، يادداشتي در اختيار خبرگزاري فارس قرار داد. وي در اين مقاله بر حجت شرعي بودن فتاواي ولايت مطلقه فقيه در عصر غيبت تاكيد كرد.

اشاره: چندي قبل آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت در همايش اجتهاد در دوره معاصر كه از سوي دانشگاه مذاهب اسلامي در تالار علامه اميني دانشگاه تهران برگزارشد، حرف هاي تازه اي را مطرح كرد كه واكنش ها و نقدهايي را در ميان علما، مراجع و روحانيون برجسته برانگيخت. وي گفته بود: اگر فقه تخصصي را بپذيريم بايد تقليد تخصصي را هم بپذيريم و اين‌گونه لازم نيست كسي در همه امور از يك نفر تقليد كند. ما بايد به سمت فقه تخصصي در حكومت اسلامي برويم. وي همچنين گفته بود: اگر به عقل و خواست قرآن در اجتهاد توجه شود، به تخصص در رشته‌هاي مختلف فقهي بها داده شود، بحث‌هاي فقه مقارن را جدي بگيريم، تقليد را تخصصي كنيم، شوراي فقهي حداقل براي مسائل عمده‌ مديريت كشور تشكيل شود و علماي اهل تسنن و تشيع در دانشگاه‌ها با هم همراهي كنند،آنگاه مي‌توان به وحدت جهان اسلام اميد داشت و براي اداره جهان به ظرفيت اسلام اتكا كرد. هاشمي رفسنجاني همچنين تاكيد كرده بود: در بين شيعه اجتهاد وجود داشت اما نه به فراواني اجتهاد در اهل سنت؛ زيرا بين سني‌ها اجتهاد بسيار قوي‌تر بود. شيعيان متكي به اظهارات معصوم عمل مي‌كردند و مسائل عملي از متن روايات تبيين مي‌شد.
آيت الله شيخ محمد يزدي دبير جامعه مدرسين حوزه علميه قم و عضو فقهاي شوراي نگهبان در مقاله اي كه در اختيار خبرگزاري فارس قرار دادند به اين شبهات پاسخ دادند و تاكيد كردند كه يكي از نقاط قوت در اجتهاد شيعي، در برابر روش اجتهادي كه اهل سنت اختيار كرده اند، در اتصال اين اجتهاد و منابع آن به زمان بعثت و سنت حقيقي نبوي ريشه دارد... اگر قرار باشد در هر مسئله اي از اعلم در آن مسئله تقليد شود اولاً در اين كه مرجع تشخيص كيست چه آشفته بازاري بوجود مي آيد؟ ثانياً حجيت شرعي نفر دوم و سوم با آنكه اعلم اول فتوي دارد ثابت نيست. بلكه عدم حجيت آن روشن است و در كل چنين نظري خلاف صريح و نص توقيع معصوم "ع " است. گذشته از آنكه سيره عملي بيش از هزار ساله دوران غيبت كبري و سي ساله پس از پيروزي انقلاب اسلامي هم نشان داده كه تقليد از اعلم با تعدد مرجعيت مشكلي ندارد . اما درعين حال روشن است كه ولايت و حكومت رسمي در شرايط بسط يد چون شرايط امروز كشور كه يك فقيه جامع الشرايط رهبري را بعهده دارد و نظام حاكم را اداره مي كند به اين معنا است كه فتاواي او حجت شرعي است و اجازه پيروي از غير او در مسائل حكومتي لااقل در برخي موارد جز هرج و مرج و ضعف و فروپاشي نظام ثمره ديگري نخواهد داشت و التزام نظري به ولايت مطلقه فقيه نيز همين امر را تاييد مي كند.
به عقيده آيت الله يزدي، نكته ديگري كه گاه از بحث تخصصي شدن اجتهاد و مرجعيت استنتاج مي شود بحث شوراي فقهي است و چنين بيان مي شود كه حداقل براي مسائل عمده مديريت كشور بايد چنين شوراهايي تشكيل شود. در اين خصوص بايد گفت اگر منظور درس و بحث و تحقيق و پژوهش در مسائل عمده مديريتي و حكومتي است حرف درستي است. اما اگر منظور تصدي حكومت به شكل شورايي است بايد گفت كه حاكميت حق فقيه اعلم و اعدل و اقوي است.توجه به فقه مقارن نيز مسئله مهم ديگري است كه در حوزه اجتهاد امروز بايد مد نظر باشد

متن يادداشت آيت الله يزدي به شرح ذيل است:
چند نكته درباره اجتهاد در دوره معاصر و استلزامات آن به نظر خوانندگان فرهيخته اين خبرگزاري عرضه مي شود كه آثار اين نكات علاوه ساير ابواب فقه در حوزه فقه سياسي كه حوزه مطالعاتي اين نشريه است نيز قابل تسري و درخور توجه است؛ شايد كه بهانه اي براي گسترش و تعميق اين بحث از سوي صاحبان انديشه در عرصه فقه و اجتهاد باشد:
1- اجتهاد آنگونه كه فقهاي اسلام آن را معنا و تفسير كرده‌اند، يعني مواردي كه حكم خدا را كه مقام ثبوت دارد كه ما به درستي نمي دانيم، براي به دست آوردن آن در مقام اثبات و از جهت احراز وظيفه عملي مكلفين از راه هاي معين و مخصوص تلاش شود كه نتيجه حاصله از اين تلاش را محصول اجتهاد مي گوييم و حكم به دست آمده را حكم خدا معرفي مي كنيم چرا كه بر آن حجت داريم و بايد برابر آن عمل كنيم هرچند نمي دانيم كه اين همان حكم نفس الامري و واقعي است. به عبارت روشن تر تفقه و اجتهاد به معني فهم احكام و دستورات الهي است كه از ادلّه خاص و ويژه يعني كتاب ، سنت ، اجماع و عقل با روش ويژه اي كه در نحوه استنباط از اين ادله وجود دارد، مي توان آن ها را به خداوند و شارع مقدس نسبت داد و آنها را حكم الهي قلمداد كرد. از اين رو عنوان مُخطي به اقتضاي جمله معروف ( للمُصيب اَجران و للمخطي اجر واحد ) بر فقها اطلاق مي شود به اين ملاك كه اگر حاصل كار اجتهاد همان خواست واقعي الهي باشد ، اجر و پاداش فقيه و مجتهد دو برابر است و در غير اين صورت تنها پاداش و اجر اصلي كار و زحمت خود را خواهد داشت .
از اين رو دانش فقه و امر اجتهاد دانشي نيست كه نظرات شخصي و برداشت ها و سليقه ها در آن نقش اساسي داشته باشند يا تكامل علم و نظريه پردازي در آن تاثير گذار باشد. از همين رو اجتهاد در مسائل ضروري و قطعيات راه ندارد و مسائلي چون وجوب نماز و روزه ، حج ، جهاد و يا حرمت خمر و ربا و ... مورد اجتهاد قرار نمي گيرد و صرفا در جزئيات اين موضوعات نظير شرايط، موانع ، خلل و امثال اينها است كه اجتهاد راه دارد.
اجتهاد و تفقه به معنايي كه گفته شد چه در مباحث عبادي ، و چه معاملات و مسائل اجتماعي و امور حكومتي يكسان است به اين معنا كه در ضروريات و قطعيات كه نص صريح آيات و روايات معتبر وجود دارد يا مورد اجماع و اتفاق مسلمين است و طبعاً خلاف عقل نظري كلي نيست راه ندارد و در فروعات و مصاديق و موارد جزئي است كه تفقه و اجتهاد معني پيدا مي كند. طبيعي است كه بر اين اساس اساسا موضوع بحث و آنچه معتبر است همين اجتهاد است و لذا هر اظهار نظر و سليقه اي كه از اين روش تبعيت ندارد حجت شرعي نبوده و معتبر نيست.
2- يكي از نقاط قوت در اجتهاد شيعي، در برابر روش اجتهادي كه اهل سنت اختيار كرده اند، در اتصال اين اجتهاد و منابع آن به زمان بعثت و سنت حقيقي نبوي ريشه دارد. همه تاريخ نگاران حوزه تفقه و اجتهاد اعم از سني و شيعه اين مطلب را آورده اند كه عمربن خطاب پس از رحلت پيامبر اسلام "ص " نقل حديث و بازگو كردن مطالب پيامبر اسلام را ممنوع كرده و با يك استدلال مغالطه آميز گفت كتاب خدا كافي است و ديگران چون سراغ گفته هاي پيامبرانشان رفتند از كتاب خدا بازماندند و متفرق و پراكنده شدند و ما نبايد اين تجربه را تكرار كنيم و بر اين اساس به سختي با كساني كه نقل حديث مي كردند برخورد كرد و اين داستان تا زمان عمربـن عبـدالعزيـز عباسـي ادامه داشت كه قريب يك قرن طول كشيد. در حالي كه در مقابل اميرمومنان علي (ع) اين دستور را خلاف مي دانستند و خود و دوستانشان را ملزم مي دانستند كه احاديث پيامبر(ص) را نقل كرده با حفظ و كتابت و انتقال آنها به ديگران در اتصال به وحي غناي اجتهاد را تضمين كنند. از اين رو است كه شيعه نوشته هاي فراواني دارد كه امامان ما فرموده اند: به خدا سوگند كه اين املاء پيامبر و خط علي است. بدين جهت فقه شيعه متصل به زمان بعثت و شخص پيامبر است اما فقه هر چهار مذهب معروف اهل سنت از آنحضرت منفصل و حداقل نود و اندي سال پس از پيامبر بود كه اجازه يافتند حديث از پيامبر اسلام نقل كنند كه خصوصيات تاريخي آن در جاي خود به تفصيل آمده است. خوب است كساني كه نادانسته در خصوص تاريخ فقه شيعي و اهل سنت اظهار نظرهايي مي كنند به اين قطعه تاريخي از تفقه و اجتهاد كه بسيار مهم است نيز توجهي داشته باشند.
3- عطف توجه به دوران شكوفائي تفقه و اجتهاد و عصر مشعشع امام صادق و باقر( عليهما السلام ) نيز ما را با غناي بي مثال فقه شيعي بيشتر آشنا مي سازد. در اين دوران علوم اسلامي و به خصوص مباحث فقهي با درس و بحث اين دو امام بزرگوار به اوج بالندگي خود رسيد و حتي كساني كه بعدها رهبري فقهي مذهبي اهل سنت را به خود اختصاص دادند مثل ابوحنيفه خود را شاگرد امام صادق‌ "ع " مي دانند به گونه اي كه حوزه علميه و كرسي درس حضرت را با قريب چهارهزار شاگرد و فقيه برجسته ياد كرده اند و بسياري از مباحث فقهي امروز و ديروز فريقين به اين فصل تاريخي مربوط است كه بايد به خوبي درك شود.
4- راز ديگر اين حقيقت كه اجتهاد شيعي به لحاظ قوت و اتقان، قابل قياس با اجتهاد برادران اهل سنت نيست در اين امر نهفته كه شيعيان متكي به اظهارات معصومين ( عليهم السلام ) عمل مي كردند و هر چند نوشتن كتابهاي روايي مهم اهل سنت مثل صحيح بخاري ، صحيح مسلم ، موطاء مالك و ديگر كتابهاي معروف آنان در روزگاري جامه عمل پوشيد كه كتابهاي شيعه به اصول اربعمائه ( چهارصد اصل) معروف بود‌ كه بعدها به شكل جوامع روايي امروزي درآمد اما درعين حال رمز علو شان فقه شيعي در اين حقيقت نهفته است كه شيعه به نقل روايت اكتفا نكرده چون اساسا نقل روايي غير از اجتهاد است، و اجتهاد شيعه در قرن دوم كه ادعا مي شود اهل سنت اجتهاد داشته اند اقلاً مبسوط شيخ را دارد كه دريايي از فروعات است و در پاسخ به همين تهمت كه شيعه فقط روايت دارد نوشته شده است. يا كتاب خلاف ايشان كه همان فقه مقارن در آن عصر است كه نظر شيعه و چهار مذهب سني در آن آمده از افتخارات شيعه است. بر خلاف اهل سنت كه از علماء اهل سنت اجتهادي كه علم استنباط به دور از قياس و استحسان در آن بكار برده شده باشد، سراغ نداريم.
اجتهاد به معني مصطلح كه توضيح داده شد در حوزه هاي علميه شيعه از زمان صادقين‌ "‌عليها السلام " تا بغداد، نجف و حلّه و قم و حوزه هاي سائر بلاد تكامل خود را داشته و امروز ما ميراثهاي بسيار غني از كتابهاي دوره اي در فقه مثل جواهر و در علوم وابسته به فقه، مثل رجال و درايه و ديگر علوم را در اختيار داريم كه در پرتو اين ذخاير عظيم حوزه هاي ما دوران شكوفايي اين تلاشها را با مسايل جديد و مستحدث مي گذرانند.
5- نكته ديگر در اين خصوص تفاوت اجتهاد با روش بيان احكام توسط پيغمبر است. حقيقت اين است كه پيامبر غير از وحي كاري تحت عنوان اجتهاد به روشي كه مصطلح فقهي است نداشته اند و هرگز اجتهاد و مشورت در اين خصوص قابل انتساب به ايشان نيست چرا كه اگر پيامبر در امور ديني اجتهاد كرده باشند به اين معنا است كه حجت بر مطلب داشته اند و در عين حال احتمال خلاف واقع را هم مي داده اند؛ در حالي كه اگر چنين احتمالي در گفته ها و تصميمات و دستورات پيامبر راه پيدا كند، اولاً عصمت پيامبر مخدوش مي شود، ثانياً اعتبار نبوت زير سوال مي رود و اساسا مشورت كردن دليل بر اجتهادكردن نيست و آيه اذا عزمت فتوكل علي الله تصميم نهايي را بر عهده خود حضرت گذارده كه با مشورت در امر اجتهاد تفاوت فاحش دارد لذا هدف مشورت هاي نبوي ترويج سنت مشاوره مي تواند باشد.
به اعتقاد مسلم ما بدون ترديد آنچه را كه حضرت در طول بيست و سه سال در همه بخشهاي زندگي فردي و اجتماعي عمل كرده‌اند صددرصد صحيح و برابر واقع و حق بوده و احتمال خطاء و غلط در آنها راه ندارد و به همين جهت عمل رسول خدا بخشي از سنت است و حضرتش اسوه و الگوي حسنه بوده‌اند و اگر كسي تصور كند كه حضرت نيز مثل فقها اجتهاد مي كرده اند، در اين خصوص دقت لازم نداشته است.
6- يكي از نكاتي كه در حوزه اجتهاد بايد مد نظر باشد بحث تخصصي شدن اجتهاد است كه كم و بيش از سوي صاحب نظران مطرح شده و مي شود و گاه تا اين حد پيش مي رود كه عده اي معتقدند اگر فقه تخصصي را بپذيريم بايد تقليد تخصصي را هم بپذيريم و لازم نيست كسي در همه امور از يك نفر تقليد كند و ما بايد به سمت فقه تخصصي در حكومت اسلامي برويم.
آنچه در اين خصوص بايد به آن توجه داشت اين است كه روح تقليد مراجعه به كارشناس و متخصص است. اما حقيقت امر دستوري است كه از طرف امامان معصوم بخصوص حضرت بقيه الله "عج " رسيده كه در زمان غيبت، فقهائي كه با زبان آنها آشنا هستند و روايات ما را مي شناسند و حلال و حرام ما را مي دانند و ناسخ و منسوخ را مي فهمند و ... مرجعيت عامه مردم را بر عهده دارند. از سوي ديگر مي دانيم كه اتفاق فقها بر آن است كه عمل مكلف بايد از روي اجتهاد و يا تقليد يا احتياط باشد و بيشتر فقها تقليد اعلم را لازم مي دانند با بحثي كه در معني اعلم وجود دارد كه مقصود جامعيت در مرجعيت است نه اعلم در مسئله خاص و جواز رجوع به غير اعلم را تنها در مسائلي كه فتوي نداشته باشد با رعايت فاالاعلم قائل هستند .
حال اگر قرار باشد در هر مسئله اي از اعلم در آن مسئله تقليد شود اولاً در اين كه مرجع تشخيص كيست چه آشفته بازاري بوجود مي آيد . ثانياً حجيت شرعي نفر دوم و سوم با آنكه اعلم اول فتوي دارد ثابت نيست بلكه عدم حجيت آن روشن است و در اين بحث فرقي بين مسائل عبادي ، اقتصادي و حكومتي وجود ندارد و در كل چنين نظري خلاف صريح و نص توقيع معصوم "ع " است.
گذشته از آنكه سيره عملي بيش از هزار ساله دوران غيبت كبري و سي ساله پس از پيروزي انقلاب اسلامي هم نشان داده كه تقليد از اعلم با تعدد مرجعيت مشكلي ندارد . اما درعين حال روشن است كه ولايت و حكومت رسمي در شرايط بسط يد چون شرايط امروز كشور كه يك فقيه جامع الشرايط رهبري را بعهده دارد و نظام حاكم را اداره مي كند به اين معنا است كه فتاواي او حجت شرعي است و اجازه پيروي از غير او در مسائل حكومتي لااقل در برخي موارد جز هرج و مرج و ضعف و فروپاشي نظام ثمره ديگري نخواهد داشت و التزام نظري به ولايت مطلقه فقيه نيز همين امر را تاييد مي كند.
به هر حال اگر منظور از حركت به سمت فقه تخصصي در حكومت اسلامي، تحقيق و پژوهش جديد در مباحث حكومتي و تامين نيازهاي فقهي و علمي ولي فقيه و فقيه ولي باشد امري درست است كه اين كار بايد در حوزه هاي علميه و بدست فضلا و نخبگان طلاب انجام شود كه خوشوقتانه امروزه دراين راستا كارهائي نيز انجام شده يا در دست انجام است . اما اگر منظور، اين باشد كه كسي كه در مسائل حكومتي كارشناس و اعلم باشد اما در ديگر مسائل فقهي، عبادي و اجتماعي اجتهاد نداشته باشد يا ضعيف باشد مي‌تواند بر مسلمين حكومت كند چنين نظري خلاف ضرورت فقه است.
حق حاكميت از خدا و پيامبر او است و او به دستور خدا اين ولايت را به اميرالمومنين و فرزندانش تا امام دوازدهم و آنان در زمان غيبت به فقيه جامع الشرايط تفويض كرده اند و براي فقيه جامع الشرائط هم علائم و نشانه‌هايي هم فرموده اند و از اين اصل اساسي نمي توان صرف نظر كرد كه تمام مبارزات در دوران ائمه معصومين "عليهم السلام " و علماي اسلام در دوران غيبت كبري بر سر همين مسئله است كه حق حاكميت مربوط به امام "ع " و جانشين امام است كه امام مشخص فرموده نه هر كس كه حكومت بلد باشد، گرچه فقاهت نداشته باشد. حكومت بدون فقاهت اسلامي نيست ، هرچند كه البته فقيه حاكم بايد عالم به زمان و مدير و مدبر و عادل و ... نيز باشد.
7- نكته ديگري كه گاه از بحث تخصصي شدن اجتهاد و مرجعيت استنتاج مي شود بحث شوراي فقهي است و چنين بيان مي شود كه حداقل براي مسائل عمده مديريت كشور بايد چنين شوراهايي تشكيل شود. در اين خصوص بايد گفت اگر منظور درس و بحث و تحقيق و پژوهش در مسائل عمده مديريتي و حكومتي است حرف درستي است كه بيان كرديم. اما اگر منظور تصدي حكومت به شكل شورائي است بايد گفت كه حاكميت حق فقيه اعلم و اعدل و اقوي است و تصميم شورائي كه طبعاً با اكثريت نهائي مي شود حجيت شرعي كاملي ندارد. اگر مجلس قانونگذاري شورايي نيز داريم كه در چهارچوب احكام اسلام با اكثريت قانوني را تصويب مي كند و به تاييد شوراي نگهبان مي رساند صرفا با تنفيذ و پذيرش ولي فقيه است كه مشروعيت اجرائي پيدا مي كند چرا كه سيستم حكومت و نظام حاكم اگر مورد تنفيذ فقيه ولي نباشد و ولي فقيه آن را تاييد نكند هيچ مشروعيت شرعي ندارد .
8- نكته ديگري كه خطري بزرگ را متوجه اجتهاد ناب اسلامي مي نمايد تاكيدي است كه گاه بر اتكاء به عقل و تعقل صورت مي پذيرد و آن را لازمه تفقه و اجتهاد دانسته اند با اين استدلال كه به آساني نمي توان توجه ويژه‌اي را كه قرآن به تعقل دارد ناديده گرفت.
البته روشن است كه عقل و تعقل يكي از ادله اجتهاد است و احكام مستقلّه عقلي نيز شرعي است اما شعاع عقل در تشريعيات در حدي نيست كه راز بسياري از احكام شرعي را با خصوصيات آن بفهمد و مقصود از عقل كه از ادله شرعي است عقل نظري كلي است، نه عقل و فكر اشخاص و سليقه‌هاي آنان كه چيزي جز ظنون و عرف نامعتبر نيست.
9- گاهي نيز با تاكيد بر اتكاي به عقل و خرد و مصالح واقعي انسانها و جامعه اين گونه نتيجه گرفته مي شود كه نمي توان جامعه اي را كه تحت عنوان اسلام اداره مي شود با برخي رواياتي مديريت كرد كه هزار و چهارصد سال پيش و در آن شرايط بدون اجتهاد و بدون توجه به عقل و بي توجه به مصالح و مفاسد نقل شده است!
در اين خصوص بايد گفت همانطور كه مي دانيم سنت و روايات رسيده از پيامبر اكرم "ص " و ائمه هدي "عليهم السلام " در كنار قرآن كريم دومين دليل محكم و معتبر فقه است و هيچ فقيهي در هيچ مذهبي از مذاهب اسلام بدون سنت كار نكرده و نمي تواند كار كند چه سنت نبوي كه برادران اهل سنت بيشتر بكار مي برند و چه اعم از آن.
اما سوال اين است كه آيا در فقاهت شيعي روايتي را مي توان يافت كه بدون توجه به عقل نقل شده و مورد استدلال قرار گرفته باشد؟ مگر غير از اين است كه سنت خود دليلي مستقل در عرض عقل است؟ گذشته از آنكه كدام عقل بايد در سنت دخالت كند؟ بديهي است كه مضامين روايات صحاح و موثق و مورد عمل اصحاب دليل و حجت است تا جايي كه مخالف كتاب يا مستقلات عقليه نباشد نه عقل و سليقه افراد.
تاريخ گواه اين حقيقت است كه به عنوان نمونه در حالي كه از زمان حاكميت معاويه و دستور او به لعن علي بن ابيطالب(ع) تا زمان عمربن عبدالعزيز كه اين سنت و بدعت خلاف شرع مبين در تمام مأذنه ها و مساجد مسلمين به دستور حكام بني اميه اجراء مي شد و كسي جرات نمي كرد حتي روايات فضائل علي "ع " يا حرمت لعن يك مسلمان را نقل كند، شيعه و پيروان اهل بيت هم روايات فضائل را نقل مي كردند هم روايــات حرمت لعن و نفـرين بـه يك مسلمان تا چه رسد به علي "ع " را و در اين خصوص هرگز مصلحت سنجي مانع دست برداشتن از نقل سنت نمي شد. اين حقيقت گواه اين است كه هيچ مصلحت و مفسده اي نمي تواند جلوي نقل روايات صحيح و موثق را بگيرد و اصولاً در فقه اسلام همواره شرائط اجتماعي و مصالح حكومت و دولت بايد خود را با فقه تطبيق دهند، نه آنكه فقه با خواست حكام و عامه مردم خود را تطبيق دهد و اگر قرار بود فقه اهل بيت خود را با مصالح و مفاسد حكام و دولت ها تطبيق دهد ، امروز امر ثابتي از اسلام باقي نمانده بود.
البته ضرورتهاي زودگذر كه در احكام اسلامي بعنوان اضطرار آن هم نه اضطرار خود ساخته و موهوم، هم در مسائل فردي و هم در مسائل اجتماعي بعنوان احكام قانوني وجود دارد و توسط ولي امرشرعي در مسائل اجتماعي اعلام مي شود مثل تعطيل حج در چند سال كه در نظام جمهوري اسلامي پيش آمد و امام راحل ( ره ) حكم كردند و مثل دستور خروج زنان از خانه براي شركت در تظاهرات انقلاب بدون رعايت رضايت شوهر و پدر كه قبل از انقلاب رخ داد و مثل تحريم تنباكو كه به دستور مرحوم فقيه ميرزاي شيرازي رخ داد كه خود بحث مستقل و جداگانه اي دارد. به هر حال تجربه سالهاي حكومت اسلامي بر مبناي متون اسلامي مويد اين حقيقت است كه هيچگاه سنت به اين معناي ناصحيح در مديريت حكومت اسلامي بكارگرفته نشده است كه اكنون مورد ايراد و انتقاد باشد. اما اين حقيقتي است جداي دست برداشتن از سنت به بهانه مصالح.
10- يكي از خطراتي كه امروزه اجتهاد ناب شيعي را تهديد مي كند تلقينات ناشي از ضرورت هاي جهاني سازي و جهاني شدن است. متاثر از اين تلقينات برخي تاكيد دارند كه در عصر حاضر، حاكميت جهاني بر حاكميت ملي غلبه داشته و جهاني شدن به اين معنا است كه هر روز قدرت دولتهاي ملي به نفع اداره جهان كم مي شود. ما در بسياري مسائل اختيار را به دست سازمانهاي بين المللي مي دهيم. اسلام هم كه يك دين جهاني و هميشگي است كه به زمان و مكان محدود نيست و حتماً براي اينها اصولي دارد. از اينرو حوزه علميه بايد وارد اينگونه اصول نيز بشود.
در اين خصوص بايد گفت: اولاً قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، در اصل چهارم تكليف را مشخص كرده كه بر مبناي آن كليه قوانين و مقررات مدني ،‌جزائي ، مالي ، اقتصادي ، اداري ، فرهنگي ، نظامي سياسي و غيره بايد بر اساس موازين اسلامي باشد. اين اصل بر اطلاق يا عموم همه اصول قانون اساسي و قوانين و مقررات ديگر حاكم است و تشخيص اين امر به عهده فقهاي شوراي نگهبان است.
ثانياً در سياست خارجي حكومت اسلامي و روابط بين الملل، احكام و دستورات فقهي روشني وجود دارد چه در ناحيه پيمانها و قراردادها و همكاريهاي سياسي ، اقتصادي ، نظامي و ... كه بايد به تصويب مجلس برسد و شوراي نگهبان تاييد كند. بديهي است كه مبناي اين تاييد خط قرمزهايي است كه شرع مقدس مشخص كرده و به هيچ وجه جهاني شدن و مقررات سازمانهاي بين المللي نمي تواند احكام قطعي اسلامي را جابجا كند.
11- توجه به فقه مقارن نيز مسئله مهم ديگري است كه در حوزه اجتهاد امروز بايد مد نظر باشد و خوشبختانه اين امر اختصاص به امروز جامعه فقهي ما ندارد بلكه ميراثي است كه از گذشتگان فقاهت به ما ارث رسيده است. گذشته از كتاب هاي خلاف شيخ طوسي و مبسوط شيخ و تذكره علامه كه در گذشته هاي دور در فقه نوشته شده، بيش از همه مرحوم آيت الله بروجردي در اين زمينه پيشقدم بوده اند. ايشان حتي در خصوص بحث با اهل سنت بر سر مسئله خلافت نيز چنين مطالعات مقارنه اي را مي پذيرفتند و آن را با اين استدلال موهوم كه متعلق به زمان گذشته منع نمي كردند كه لازم باشد با بحث بر محور مرجعيت اهل بيت جاگزين شود. بلكه معتقد بودند ائمه معصومين "عليهم السلام " صرف نظر از مسئله امامت ، راوي حديث از جدشان نيز بودند در حالي كه اهل سنت حتي روايات آنان را در حد روايات ديگر از پيامبر اسلام مورد توجه قرار نمي دهند . بحث ايشان در خصوص اعتبار روات و ناقلين حديث بود نه نهي از بحث در خلافت كه برخي به ايشان نسبت مي دهند. بحث خلافت يكي از مباحث اصولي و زيربنايي اعتقادي ما است كه نقش مستقيم در فقه نيز دارد و در هر زمان اين بحث بوده و بايد در فضاهاي علمي و تحقيقي به دور از تعصب ادامه داشته باشد تا حق روشن شود كه خوشوقتانه چنين نيز بوده و هست.
12- وقتي سخن از اعتبار مرجعيت عترت پيامبر و اهل بيت است دقيقا به معناي عدم اعتبار مرجعيت روش و سنت اجتهادي اهل سنت است. به اين معنا كه اعتبار اين مرجعيت شكل كاملا انحصاري دارد نه اينكه صرفا بعنوان يك مرجع مطمئن مد نظر شيعه باشد. زيرا پيامبر اسلام بر اساس حديث ثقلين، قرآن و عترت را به يادگار گذاردند و مسلمانان را سفارش به تبعيت از آن دو كردند. علت اين كه عترت يك مرجع انحصاري است اين است كه به شكل متواتر از زبان عترت بخصوص صادقين "عليهم‌السلام " در مباحث فقهي آمده است كه قياس و استحسان باطل است. يعني دو دليل از ادله اهل سنت را كه فراوان به آنها تكيه مي كنند را عترت باطل، غلط و خلاف دين مي داند.
بنابر اين اولا اين امر چيزي نيست كه بتوان خلاف آن را توافق كرد كه هم انديشي علماي شيعه و سني بتواند به توافق در خصوص آنها بيانجامد.
ثانيا اين انحصار از متن حديث ثقلين گرفته شده است كه عترت و ائمه اثني عشر در فقه و حتي معارف اسلام مرجع منحصر و تنها منبع و مرجع مطمئن هستند و نظرات چهار امام اهل سنت كه منقطع از زمان پيامبر بوده اند قابل اعتماد نيست مگر در مواردي كه اهل بيت و امامان معصوم ما تائيد كرده باشند كه فرموده پيامبر است.
از اين حقيقت اين امر نيز مسلم مي گردد كه عترت نه تنها عصمت واتقان انحصاري دارد بلكه اساسا ملاك اين حجيت انحصاري و راز آن نه در عالم تر بودن و نيرومند تري برهان و استدلال و بيان عترت است كه به اين خاطر است كه نظرات حضرت علي و فرزندان طاهرين ايشان حجت شرعي بوده و گفته ديگران حجت و دليل شرعي نيست كه عمل به آن اطمينان آورد و موجب برائت ذمه بشود .
13- وقتي اجتهاد يك روش عقلايي و حجت شرعي است نتيجه آن هر چه باشد هرگز تصور ظلم به مقلدين در خصوص نتيجه آن راه ندارد. بنا بر اين نمي توان اگر ديدگاه فقهي بر اين اقامه شده زن در عين زمين و عقار از شوهر ارث نمي برد آن را ظلم در حق زنان قلمداد كرد كه فقها فرضا در استنباط خود اشتباه كرده اند. بلكه با توجه به آنچه بيان شد در واقع نسبت ظلم دادن به مراجع عظام و صاحبان فتوي خود ظلم است ، زيرا در موارد اختلاف فتوا هيچگونه ظلم و خلافي نيست و هم مرجع و هم مقلدين هر دو طرف ماجور يا معذور بوده و هستند و استناد ظلم به فقها به خاطر اين كه در استنباط خود به نتيجه معيني نرسيده اند نشان كم دقتي در معني اجتهاد و فتوي و مدارك فتوي است و در پايان از باب "انّ الجواد قد يكبو " در همه حال به خداي بزرگ پناه مي بريم كه ما را از لغزش ها باز دارد.