ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه

اشتباه عمدي !

1- هنگام اقامت حضرت امام(ره) در پاريس و در ماههاي پرجوش و خروش قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، چند تن از اعضاي جبهه ملي، از جمله كريم سنجابي دبير كل وقت اين جبهه به ديدار ايشان مي روند. روز بعد، يكي از خبرنگاران اروپايي با اشاره به اين ملاقات، از حضرت امام مي پرسد؛ آيا صحت دارد كه حضرتعالي براي رسيدن به وحدت با جبهه ملي و جلب همكاري آنها، در برخي از نظرات خود تخفيف هايي داده ايد؟ حضرت امام(ره) در پاسخ مي فرمايند؛ اين خبر صحت ندارد. نظراتي كه ما مطرح مي كنيم، متعلق به خودمان نيست كه در آن تخفيف بدهيم. اينها نظر اسلام است و قابل تخفيف و تغيير نيست.
و اما، از سوي ديگر، مروري گذرا بر سخنان، نوشته ها، نامه ها و مجموعه آثار گرانقدري كه از امام راحل(ره) برجاي مانده و در دسترس همگان است، به وضوح نشان مي دهد كه توصيه هاي آن حضرت به «وحدت» و نگراني ايشان از تفرقه، يكي از اصلي ترين و پرتكرارترين آموزه هاي مورد تأكيد حضرت امام بوده است و تقريباً كمتر سخنراني و يا نامه و نوشته و دستورالعملي از امام راحل(ره) را مي توان يافت كه در آن بر ضرورت «وحدت» تأكيد نشده باشد.
رهبر معظم انقلاب نيز در ديدار اخير كارگزاران نظام با ايشان، آنجا كه سخن از ضرورت وحدت و همدلي به ميان مي آيد، مي فرمايند؛
«ما عرض كرديم جذب حداكثري، دفع حداقلي. البته معيار و ميزان، اصول و ارزشهاست. انسانها از لحاظ ايمان در يك حد نيستند. ما در بين خودمان آدمهايي داريم ضعيف الايمان، آدمهايي داريم كه ايمانشان قوي تر است. بايد راه بيائيم. نمي شود ضعيف الايمان را دفع كرد، نمي شود فقط به كساني چشم دوخت كه قوي الايمانند؛ نه، ضعفا را هم بايد در نظر داشت. كساني كه خودشان را قوي مي دانند، آن كساني را كه ضعيف مي دانند، ملاحظه كنند، مراعات كنند، دفع نكنند. آن كساني كه جزو مجموعه هستند، ليكن براثر اشتباه و غفلت كنار افتادند، جدا افتادند، اينها را به خود بياورند؛ اينها را نصيحت كنند، دلالت كنند، راه را به آنها نشان بدهند، آنها را برگردانند. اينها مسائل اساسي است.»
همانگونه كه ملاحظه مي شود، ايشان نيز، روي اصول و ارزشها به عنوان معيار و ميزان وحدت تأكيد مي ورزند و چند روز بعد، در پي فضاسازي مشترك دشمنان خارجي و داخلي، دانشجوياني كه به محضر رهبر معظم انقلاب رسيده بودند در همين زمينه پرسشي را مطرح مي كنند و آقا در پاسخ مي فرمايند؛
وحدت هم كه ما گفتيم- كه بعد سوالات ديگري هم در اين زمينه شده- منظور من اتحاد بر مبناي اصول است. بنابراين وحدت با كيست؟ با آن كسي كه اين اصول را قبول دارد. به همان اندازه اي كه اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصليم؛ اين مي شود ولايت بين مومنين. آن كسي كه اصول را قبول ندارد، نشان مي دهد كه اصول را قبول ندارد يا تصريح مي كند كه اصول را قبول ندارد، او قهراً از اين دائره خارج است. بنابراين با اين تفصيل و توضيحي كه عرض شد، هم طرفدار وحدتيم، هم طرفدار خلوصيم.
2- بعد از سفارش اخير رهبر معظم انقلاب بر حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه كه توصيه هميشگي ايشان و حضرت امام(ره) بوده و هست، حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي صديقي در خطبه نماز جمعه تهران - 92/5/98- با اشاره به اين توصيه و از نگاهي دلسوزانه و خيرخواهانه گفت:
«در ماه رمضان ميهمان خدا هستيم و اوست كه ما را دعوت كرده و در را نبسته است، لذا سراغ كساني كه از نظام جدا شده اند برويم و ببينيم درد و مشكل كجاست. آيا تاكنون مانند پيامبر(ص) بوده ايم كه منتظر بود تا كساني كه او را آزار مي دادند و زير پايش خار مي گذاشتند، ابراز پشيماني كنند و برگردند؟»
اين بخش از سخنان خطيب محترم جمعه در فاصله اندكي پس از انتشار با سوءاستفاده مديران بيروني فتنه و عوامل داخلي آن روبرو شد كه اظهارات ايشان را نشانه تلاش جمهوري اسلامي ايران براي بازگرداندن عوامل فتنه به عرصه سياست و دلجويي!! از آنان تفسير كرده بودند، تا آنجا كه يكي از سران فتنه با ذوق زدگي بيانيه اي صادر كرده و اين -به زعم خود- تصميم نظام را نشانه موفقيت كودتاي سبز ناميده و از حذف مرز ميان خودي و غيرخودي! با عنوان يكي از دستاوردهاي جنبش سبز!! - بخوانيد فتنه آمريكايي اسرائيلي 88- ياد كرد!
بي بي سي با استناد به سخنان حجت الاسلام والمسلمين صديقي و چند اظهارنظر مشابه از سوي دو شخصيت روحاني ديگر، اين اظهارات را نشانه عقب نشيني نظام از مواضع خود معرفي كرد و با تلويحي نزديك به تصريح نتيجه گرفت كه ناكامي جمهوري اسلامي ايران در مهار رخدادهاي پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، باعث شده است كه «آيت الله خامنه اي به دنبال وحدت با اصلاح طلبان» باشد! اين شبكه راديو تلويزيوني كه از سوي وزارت خارجه انگليس اداره مي شود در پايان گزارش خود با لحني طلبكارانه اعلام كرد؛ رهبران جنبش سبز! هنوز به اين درخواست پاسخي نداده اند! و افزود؛ رهبران جنبش(!!) خواستار آن شده اند كه حكومت، خسارت هاي وارد شده به آسيب ديدگان اعتراضات پس از انتخابات را جبران و عاملان برخورد خشونت بار با معترضان را مجازات كند!!
راديو فردا و چند گروه ضدانقلاب ديگر ادعا كردند كه جمهوري اسلامي ايران در نهايت به راه حل هاي ارائه شده از سوي آيت الله هاشمي رفسنجاني در نمازجمعه 62تيرماه 88 رسيده است!!...
3- اظهارات حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي صديقي با توجه به مواضع بارها اعلام شده ايشان درباره خيانت فتنه گران و نيز بخش هاي ديگري از سخنان وي در همان خطبه به وضوح نشان مي دهد كه آنچه امام جمعه موقت تهران با دلسوزي و نگاهي عالمانه در پي آن بوده اند، با تفسير و تحليلي كه از اظهارات ايشان شده است فاصله اي پر ناشدني و متضاد دارد، اما با عرض پوزش از محضر جناب آقاي صديقي بايد اذعان كرد كه توضيح ايشان - احتمالا به دليل كمبود وقت- كافي نبوده است و به بيان ديگر آقاي صديقي عزيز كه به حق يكي از اسوه هاي حركت در صراط مستقيم اسلام و انقلاب هستند، از مقصود مورد نظر خويش تعريف جامع و مانعي ارائه نفرموده اند. اگرچه دشمنان بيروني و داخلي در پي بهانه جويي بوده و هستند و در بهره گيري و سوءاستفاده از بيانات جناب صديقي عزيز و بزرگوار دچار اشتباه نشده! بلكه عمداً اشتباه كرده اند! با اين حال شايد بهتر آن بود كه امام جمعه موقت تهران حساب دشمنان تابلو دار اسلام و انقلاب كه در جريان فتنه 88 آشكارا در نقش ستون پنجم مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس ظاهر شده بودند را با صراحت بيشتري از حساب فريب خوردگان و خطاكاراني كه در پي آب به سوي سراب رفته بودند، جدا مي كردند، زيرا در ميان كساني كه به قول جناب صديقي «از نظام جدا شده اند» و يا آزرده خاطر شده و «رميده اند» علاوه بر فريب خوردگان و شماري از راه گم كردگان، افرادي نظير سران و عوامل اصلي فتنه نيز حضور داشته اند كه به قول شيمون پرز «به نمايندگي از اسرائيل با جمهوري اسلامي ايران مخالفت مي كنند» و به گفته نتانياهو «بزرگترين سرمايه اسرائيل و آمريكا در ايران هستند» و به اذعان صريح اوباما «اهداف آمريكا را در جمهوري اسلامي ايران دنبال مي كنند» و به تصريح جرج بوش «خط مقدم جبهه آمريكا عليه اسلام و امام در داخل خاك ايران هستند». دشمنان مردم را به دخالت در امور داخلي ايران دعوت كرده اند، مطابق اسناد موجود ميلياردها دلار از كشورهاي خارجي كمك مالي دريافت داشته اند، براي مقابله با اسلام و انقلاب، به حضرت امام حسين عليه السلام اهانت كرده اند، وجود مبارك حضرت صاحب (عج) را نفي كرده اند، بدترين توهين ها را نسبت به ساحت امام راحل(ره) روا داشته اند، مسجد را به آتش كشيده اند، آشكارا و بي پرده در خدمت آمريكا و اسرائيل بوده اند، خون هاي پاك مردم مسلمان را به زمين ريخته اند و....
از سوي ديگر اين سخن برخاسته از اخلاق اسلامي است و قابل ترديد نيست كه «همه ما اهل يك خانواده هستيم» ولي مگر ابوجهل عموي پيامبر اعظم(ص) نبود كه به حمايت از اشراف و برده داران، با اسلام عدالتخواه و حامي مستضعفان به مقابله برخاسته بود و يا مگر شمر با حضرت ابوالفضل عليه السلام نسبت خويشاوندي نداشت؟! و....
4- و اما، وقتي سخن از وحدت در ميان است، مرزبندي با دشمنان يكي از «بايد»هاي ضروري آن است. اين مرزبندي يك اصل عقلايي و منطقي است و بدون آن وحدت معني ندارد و اين پرسش پيش مي آيد كه وحدت روي چه محور و براساس كدام معيار؟ چرا كه روال وحدت، تاكيد بر مباني و تخفيف در سليقه ها و تاكتيك هاست. آيا جمهوري اسلامي مي تواند از مردم سالاري، مباني و اعتقادات اسلامي، استقلال، خط امام(ره) و... كوتاه بيايد؟! اين مباني كه به قول حضرت امام(ره) و به گواهي عقل و شرع و برپايه حفظ منافع ملي قابل تخفيف نيستند و كمترين تخفيف در هريك از آنها به مفهوم دست كشيدن از نظام اسلامي، انقلاب، خون شهدا، منافع ملي، خواست مردم و تقديم دو دستي ايران اسلامي به دشمنان است. در كلام خداي عزوجل كساني كه دشمنان خدا را دوست مي گيرند با وعده عذاب سخت روبرو شده اند و از آنها با عنوان «حزب شيطان» ياد شده است(41 مجادله) و در همان سوره مباركه تاكيد شده است؛ مومنان هرگز كساني را كه با خدا و پيامبرش دشمني ورزيده اند، دوست نمي گيرند، حتي اگر پدر، فرزند، برادر و يا عضوي از قبيله آنها باشند، در كلام خدا از اين جماعت- مؤمنان- با عنوان «حزب الله» ياد شده است.
5- با توجه به موارد فوق و به قول حكيمانه رهبر معظم انقلاب اتحاد بر مبناي اصول امكان پذير است و كساني كه اين اصول را قبول ندارند از دايره وحدت مورد نظر بيرون هستند.
بنابراين، برخلاف تظاهر سالوسانه سران فتنه به ذوق زدگي، نه فقط مرز ميان خودي و غيرخودي برداشته نشده است، بلكه وحدت به مفهوم و معناي هرچه پررنگ تر شدن اين مرزهاست و صد البته، مجرمان و خيانتكاران نيز مي توانند توبه كنند ولي توبه آنان به رابطه ميان آنها و خداي عزوجل مربوط است و مانع از مجازات و مكافات آنان به جرم جناياتي كه مرتكب شده اند نيست و بديهي است كه فريب خوردگان حساب جداگانه اي دارند  ..
حسين شريعتمداري
<!------------------------------------------other201---------------------------------------->




۱۳۸۹ شهریور ۳, چهارشنبه

تاكيد مجدد آيت الله العظمي مکارم شيرازي براي كمك به سيل‌زدگان پاکستان

آيت الله العظمي مکارم شيرازي بيان کرد: از تمام کساني که سخن من به آنان مي‌رسد مي‌خواهم به مسلمانان پاکستان کمک کنند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مرجع تقليد در سلسله درس‌هاي تفسير قرآن در شبستان امام خميني (ره) حرم حضرت معصومه(س) با اشاره به اينکه با 50 ميليون توماني که ايران به پاکستاني‌ها کمک کرده 10 هزار چادر براي اسکان سيل زدگان تهيه شده است، گفت: ايران تصميم گرفته است که تمام 2 ميليون بي خانمان پاکستاني را اسکان دهد و در اين راه از مردم هم کمک مي‌گيرند و من از تمام کساني که سخنان من به آنان مي‌رسد مي‌خواهم به مسلمانان پاکستان کمک کنند.
وي در ادامه انحصارطلبي، بخل و دنياپرستي را سه صفت رذيله برا ي انسان عنوان و بيان كرد: در حال حاضر دنياي غرب گرفتار اسراف شده است و ريخت و پاش هاي فراواني وجود دارد و اين در حالي است کودکان آفريقايي در فقر و گرسنگي به سر مي‌برند و هر روز تعداد زيادي از کودکان بر اثر اين فقر و گرسنگي مي‌ميرند.
مکارم شيرازي با تاکيد بر اين‌که انسان بايد اشتباهات خود را به گردن بگيرد و درصدد جبران باشد، بيان كرد: معمولا هنگامي که در يک خانه يا جامعه‌اي اشتباه يا گناهي از کسي سر بزند همه درصدد اين هستند که آن اشتباه را برگردن يکديگر بيندازند و مثلا دولت گردن مجلس و مجلس گردن قوه قضائيه و قوه قضائيه هم گردن نيروي انتظامي مي‌اندازد.
اين استاد درس خارج فقه حوزه با اشاره به مبحث قسم بيان كرد: قسم براي انجام کارهاي مباح مستحب و براي انجام کارهاي واجب صحيح است است و مشکلي ندارد.
وي با بيان اين‌که قسم براي انجام کارهاي زشت و گناه باطل است، به ذکر مثالي در اين زمينه پرداخت و گفت: به عنوان مثال قسم براي نديدن برادر باطل است.
اين مرجع تقليد کمک به ديگران را مورد تاکيد قرار داد و بيان کرد: آنچه که خداوند در اختيار انسان قرار مي‌دهد اگر بيشتر از نيازش باشد مال ديگران هم هست و بايد در اختيار ديگران نيز قرارگيرد.
وي ادامه داد: اگر يک مقام و نفوذي نيز در اختيار انساني قرار مي‌گيرد تنها مال وي نبوده و ديگران نيز بايد ازآن بهره مند شوند و بايد اين مقام را صرف خدمت رساني به مردم کند.