ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۸۹ اسفند ۱۹, پنجشنبه

متن کامل بیانیه پایانی اجلاس نهم دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری

الم ترکیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی‌السماء توتی اکلها کل حین باذن ربها و یضرب الله الامثال للناس لعلهم یتذکرون
 
شجره طیبه‌ انقلاب اسلامی که به دست توانمند حضرت امام در دل‌های مستضعفان جهان غرس شد، هر لحظه به اذن خدا ثمره می‌دهد و پیوسته آثار این شجره طیبه و فرآورده‌های هدایت‌گرایانه آن شکوفاتر خواهد بود؛ چنانچه در آغاز سی و سومین سالگرد تولد این حرکت الهی بخش وسیعی از جهان اسلام علیه ظلم و ستم به پا خاسته و ندای آزادی طلبی و اسلام‌ طلبی را فریاد می‌زنند.
 
مجلس خبرگان رهبری ضمن تبریک ایام سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به همه آزادیخواهان و به ویژه به ملت خداجوی و متدین ایران، در پایان نهمین اجلاس خود در ارتباط با مسائل جاری کشور نکاتی را متذکر می‌شود.
 
1-حضور باصلابت و دشمن‌شکن شما مردم خداجوی و با بصیرت ایران اسلامی را در راهپیمایی 22 بهمن ارج نهاده و صمیمانه تشکر می‌نماییم و خداوند را شاکریم که افتخار نمایندگی کسانی را داریم که همواره با صبر و بصیرت، فراگیر و انقلابی خود توانسته‌اند پشتوانه عظیم انقلاب اسلامی باشند و در مقابل فتنه آفرینی‌های مستمر منافقان داخلی و هجمه‌های سنگین خارجی بهترین مواضع را اتخاذ نمایند. شما مردم انقلابی با حضور میلیونی خود در صحنه‌های مختلف نشان داده‌اید که پیشاپیش بسیاری از نخبگان حرکت می‌کنید.
 
2-انقلاب اسلامی در عمر 32 ساله خویش هیچگاه از دشمنی مستکبران و استعمارگران نیاسوده است، اما به لطف الهی از دسیسه‌ها و دام‌های آنان با موفقیت رسته است. به یقین سبب این همه موفقیت جز لطف الهی، رهبری هوشمندانه نظام و بصیرت و استقامت مردم چیز دیگری نمی‌تواند باشد. مجلس خبرگان رهبری با رصد کردن همیشگی وضعیت داخلی و خارجی نظام، هر روز بیشتر از پیش صلاحیت و شایستگی رهبری را در مدیریت جامعه اسلامی و به ویژه در خنثی سازی توطئه‌های دشمنان خارجی و عوامل داخلی آنان مشاهده می‌کند و به پاس نعمت گرانقدر مقام معظم انقلاب خاضعانه خداوند منان را شکرگزار است و پیوسته به انتخاب شایسته خود می‌بالد و ضمن بیعت مجدد با معظم له، طول عمر باعزت و موفقیت رهبری عالیقدر نظام اسلامی را از خداوند منان طلب می‌کند و به مردم خداجوی ایران را به قدرشناسی بیشتر از این نعمت الهی توصیه می‌نماید و مسئولیت روحانیت و حوزه‌های علمیه را بعد از سفر پرخیر و برکت مقام معظم رهبری به استان قم و فرمایشات داهیانه ایشان در راستای تحول، رشد و بالندگی مضاعف یادآور می‌شود.
 
3-در موقعیت کنونی که انقلاب اسلامی با صلابت تمام پنجه در پنجه استکبار انداخته و در بخش اسلامی عربی خاورمیانه و شمال آفریقا عوامل بیگانه را به خاک مذلت می‌کشاند، همگان را به وحدت و اخلاق سیاسی دعوت می‌کنیم. ایجاد هرگونه اغتشاش، بی‌نظمی و حرمت‌شکنی چه به عنوان برخورد با بی‌بصیرتان جامعه و چه برای همراهی با فتنه‌گران جز همنوایی با دشمنان قسم خورده ملت ایران و جدایی از خیل عظیم مردم مومن و انقلابی، معنای دیگری نمی‌تواند داشته باشد، به خصوص حرکت مذبوحانه عده‌ای عوامل بیگانه و خائن به وطن را که در روز 25 بهمن ماه سال جاری اتفاق افتاد، محکوم نموده و ضمن تشکر از تلاش نیروهای امنیتی در برقراری امنیت شهروندان از قوه محترم قضائیه مصرا خواستاریم سران فتنه‌گر و عوامل اصلی اغتشاش را هر چه سریعتر محاکمه و به مجازات قانونی برسانند.
 
4-ضمن تقدیر از خدمات سه قوه و به خصوص دولت محترم در اجرای موفق برنامه خطیر هدفمند کردن یارانه‌ها، دقت و احتیاط در نحوه اجرای طرح را خواهانیم و از حسن همکاری مردم صمیمانه تشکر می‌نمائیم و موفقیت بیشتر دولت و مردم را در همه زمینه‌ها از درگاه خداوند مسالت می‌نماییم و به مردم شریف ایران اطمینان می‌دهیم که هدفمند کردن یارانه‌ها گامی اساسی در بهروزی زندگی هموطنان خواهد بود، ان‌شاءالله.
 
5-همت بلند دانشمندان و نخبگان توانمند ایرانی را در فتح قله‌های رفیع علم و دانش ارج می‌نهیم و این موفقیت‌ها را به آنان تبریک می‌گوییم و ترور ناجوانمردانه برخی از دانشمندان این عرصه را به دست عوامل مزدور موساد و سیا محکوم نموده و ضمن تبریک و تسلیت شهادت این عزیزان به سران استکبار یادآور می‌شویم که با ارتکاب چنین اعمال زشتی نه تنها قادر نخواهند بود، ملت فهیم ایران را از راه خود باز دارند، بلکه به شهادت رساندن هر یک از آنان رویش عظیم را در علم و تقوا به دنبال خواهد داشت که جز شرمندگی دشمنان، دستاورد دیگری نخواهد داشت.
 
6-پیوستن موج عظیم ملت‌های مسلمان را به جنبش بیدارگرایی اسلامی تبریک گفته و آنان را به کسب بصیرت بیشتر و صبر و استقامت در برابر دشمنان دعوت نموده و به آنان توصیه می‌نماییم که (ولا تهنوا لا تحزنوا و انتم الاعلون ان‌کنتم مومنین) و آنان را مژده می‌دهیم (الا ان نصرالله قریب) و از استکبار جهانی اکیدا می‌خواهیم از مداخله در امور کشورهای به پا خاسته اسلامی پرهیز کند.
 
7-به اندیشمندان جهان اسلام یادآور می‌شویم که موقع امتحان است و آبرو و حیات ‌تان در گرو سربلندی در این امتحان، این شمایید که می‌توانید در کنار اسلام و مردم باشید و یا خدای ناکرده جانب حکومت ‌گران ظالم و از خدا بی ‌خبر را بگیرید. شرایط کنونی بهترین وقت است که اتهام شعار "نحن مع من غلب" را از دامن خود پاک کنید و در صف مردم قرار گیرید و خلاء رهبری را در بین آنان پر کنید و با جمع کردن آنان زیر پرچم توحید، اجازه ندهید عوامل استکبار میوه‌ی این حرکت‌های مبارک را بچینند و یا آنان را به سمت و سوی دیگری جهت دهند.
 
8-ضمن تقدیر و تشکر از خدمات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی طی سالها مسئولیت در مجلس خبرگان و اخلاق کریمانه و سعه‌ صدرشان در رابطه با آیت‌الله مهدوی کنی، برای ایشان که دارای سوابق درخشانی در عرصه علم و عمل می‌باشند؛ در سنگر ریاست خبرگان آرزوی توفیق داریم.
 
در پایان، یاد و خاطره‌ امام بزرگوار، یادگاران امام و مرحوم دکتر بروجردی داماد ایشان و شهدای انقلاب اسلامی و همه‌ شهیدان جنبش بیدارگرایی اسلامی را گرامی داشته و مسلمانان منطقه را به پاسداری از این خون‌های گرانبها توصیه می‌نماییم.
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین و نساله ان یعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج).
 
به گزارش مهر، اعضای مجلس خبرگان رهبری روز پنج ‌شنبه با حضور در مرقد مطهر حضرت امام خمینی (ره) به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ادای احترام خواهند کرد.

۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

اجماع نمايندگان بر زهد سياسي و حفظ شأنيت فقاهتي مجلس خبرگان

 همانطور که پیش از این نیز رجانیوز از درخواست بیش از 50 نفری خبرگان ملت از آیت الله مهدوی کنی خبر داده بود، در آغازین ساعات جلسه امروز خبرگان رهبری، و پس از سخنرانی هاشمی رفسنجانی رئیس پیشین این مجلس و تاکید وی بر عدم کاندیداتوری برای ریاست خبرگان به احترام آیت الله مهدوی کنی، آیت الله مهدوی کنی با کسب64  رای موافق و نزدیک به اجماع خبرگان ملت، به ریاست این مجلس انتخاب شد. هاشمی رفسنجانی نیز در دوره گذشته با رایی نزدیک به رای مهدوی کنی و با 51 رای رئیس مجلس خبرگان رهبری شده بود.
به گزارش رجانیوز، در حالی که رسانه‎های نزدیک به هاشمی رفسنجانی، در ماه‎های گذشته با انتشار حجم بالایی از اخبار و طراحی‎های رسانه‎ای تلاش داشتند تا ریاست خبرگان را تا دوسال دیگر برای هاشمی رفسنجانی تمدید کنند خلاء وجود شخصیتی اخلاقی، فقهی و بی توجه به مقام دنیا در جایگاه ریاست خبرگان پس از ارتحال آیت الله مشکینی از یک سو و اصرار بر مواضع غیر شفاف و ناصحیح هاشمی در جریان فتنه 88 از سوی دیگر سبب شد تا خبرگان رهبری از آیت الله مهدوی درخواست کنند این مسئولیت را بر عهده بگیرد.
 
 
این درحالی است که مقام گریزی آیت الله مهدوی کنی که از اول انقلاب و با وجود جایگاه بالای ایشان در میان مبارزین انقلاب اسلامی همواره یکی از محسنات وی محسوب می‎شد، اینبار نیز سبب شد تا درخواست خبرگان مردم ماه‎ها با جواب منفی آیت الله مهدوی کنی مواجه شود. با این وجود سرانجام آیت الله مهدوی کنی هفته گذشته و پس از انتشار تکذیبیه دفتر هاشمی رفسنجانی مبنی بر ارسال دو پیغام از سوی هاشمی به مهدوی کنی، از تصمیم خود برای پذیرش خواست خبرگان ملت خبر داد.
 
به نظر می‎رسد در کنار جایگاه بالای فقهی آیت الله مهدوی کنی که لازمه رئیس مجلس فقها و مجتهدین نظام اسلامی است و همچنین زهد سیاسی و ویژگی‎های اخلاقی ایشان که دروس اخلاق وی را از سالیان دراز گذشته به یکی از پربارترین دروس اخلاق تبدیل کرده است، مواضع سیاسی شفاف و محکم ایشان در دفاع از حریم ولایت نیز، از مهمترین ویژگی‎هایی است که ایشان را به عنوان مناسبترین گزینه برای تصدی ریاست خبرگان پس از ارتحال آیت الله مشکینی تبدیل کرده است.
 
در ادامه بخشی از نظرات و مواضع صریح و شفاف سیاسی ایشان در دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی و مواجهه با جریان فتنه را باز خوانی می‎کنیم.
 
 
 

کاش مرده بودم و حرف‏های موسوی را نمی‏شنیدم

نباید قدرت به دست كسانی بیفتد كه با ولایت فقیه مشكل دارند
 
انقلاب ماهها معطل برخی خواص شد تا بفهمند فتنه‏ای هست. جدال آیت الله با فتنه اما نه از بعد انتخابات که از همان زمانی آغاز شد که در سال‏های سازندگی و اصلاحات باب حمله به روحانیت و ولایت فقیه و بعد هم قرائت‏های متکثر در فضای سیاسی کشور گشوده شد. هشدارهای آیت الله در طول این سال‏ها ادامه یافت و البته در جریانات بعد از انتخابات 88 نمودی دیگر پیدا کرد.
 
به گزارش رجانیوز او آن روزها با اعلامیه‏ها و سخنرانی‏هایش صراحتا خواص را نسبت به جریان انحرافی‏ای که آغاز شده بود، انذار می‏داد و در آستانه انتخابات نیز بار دیگر وارد صحنه شد. آیت الله در خصوص یکی از اعلامیه‏هایش و با اشاره به سخنان رئیس جمهور وقت می‏گوید:«در آن اعلامیه این نکته را اضافه کردم که متاسفانه آن مسئول محترم ناخود آگاه به مخالفین نظام و انقلاب چراغ سبز نشان می‌دهد و آنها از بیانات ایشان سوء استفاده می‌کنند. البته اعتراف دارم که مقاله قدری تند بود...»
 
سال‏ها گذشت و نوبت به انتخابات دهم رسید تا همان جریان منحرف با تابلوی نخست وزیر امام بار دیگر وارد صحنه شود. اگر چه آن روزها میرحسین موسوی می‏کوشید گونه‏ای رفتار کند که آرای اصولگرایان را نیز در سبد خود داشته باشد، آیت الله اما می‏دانست در پسِ پرده چه خبر است و کدام جریان در حال صف‏آرایی مقابل نظام اسلامی است و همگان را به پذیرش رأی ولایت سوق می‏داد. 
 
او در این خصوص می‏گوید:«برخی آقایان گرفتار این فتنه شدند و گروهی را نیز آلوده كردند. معنای فتنه همین است كه گاهی سران فتنه خود غافل از آن هستند. بنده همان روزهای اول تأكید داشتم راه حل رفع فتنه یافتن نقطه اتكایی است كه این نقطه در همه مكتب‏ها و حكومت‏ها وجود دارد و به آن اعتماد می‌كنند. مگر كسانی كه بخواهند آشوب و اغتشاش بر پا كنند. مصلحت هر كشور و نظامی اقتضاء می‌كند در هنگام آشوب به سمت آن فصل الخطاب بروند اگر چه آن فصل الخطاب مطابق میل ما نباشد.»
 
آیت الله مهدوی‏کنی در این خصوص ادامه می‏دهد:«در این حوادث اخیر برخی آقایان نظرات رهبری را قبول نكردند كه با این عمل هم به خود و هم به انقلاب ضربه زدند. اگر آنان نظرات رهبری را قبول می‌كردند ما این مشكلات بعدی را نداشتیم.»
 
او از همان آغاز انگار احساس خطر کرده بود. از همین رو صراحتا وارد عرصه شد و حمایت خود از کاندیدای جبهه انقلاب را علنی کرد. آیت الله در خصوص ورود خود به فضای انتخابات 88 می‏گوید:«با اینكه بنده بالذات آدم فرهنگی، علمی و تربیتی هستم اما مواقعی كه احساس وظیفه كرده‌ام وارد گود سیاست شده‌ام. در همین جریان انتخابات دهم، هم دعوت به حضور در انتخابات كردم هم به نفع آقای دكتر احمدی نژاد موضع‌گیری كردم و هم در روز تنفیذ با آنكه حالم خوب نبود، حضور پیدا كردم.»
 
وقتی مناظره‏های تلویزیونی آغاز شد و آنچه رفت که رفت، آیت الله لب به سخن گشود تا با صراحتی بی‏بدیل در همان روزها بگوید:«کاش مرده بودم و حرف‏های موسوی را نمی‏شنیدم.» 
 
آیت الله در درس اخلاق خود به سخنان میرحسین اشاره کرد و گفت:«آن برادرمان در سخنشان این طور فرموده‏اند که من آمده‏ام اقتصاد خراب ایران را در40 سال گذشته درست کنم. برادر! شما 10 سال قبل از انقلاب را هم چسباندی به 30 سال بعد ازانقلاب؟! یعنی از دوران نظام شاهنشاهی تا بعد از انقلاب، همه اینها یک پرونده با هم است و خراب است که می‏خواهیم درست کنیم؟!... در این صورت، مخالفین ما می‏گویند خودشان دارند می گویند 40 سال است که خرابی است و این کم لطفی است و باید از این جور برخورد استغفار کرد.»
 
آیت الله همان روزها برخی بی‏انصافی‏ها در خصوص دولت را برنتافت و گفت:«با همه اشکالاتی که به دوره آقای احمدی‏نژاد وارد می‏کنید، آیا ایشان هیچ کاری نکرده است؟!! شاید بعضی ها از روی حس مخالفت بگویند خوب کوبیدی ولی آیا در یک جامعه اسلامی، انسان مؤمن مطیع قرآن و ولایت خوبی هارا نمی‏بیند؟ یک وقت است که انسان می‏گوید کارهایی شده که بعضی‏ها نیمه کاره است بعضی‏ها خوب بود از طریق دیگری وارد می‏شدیم و بعضی‏ها هم تمام شده است ولی آیا پس از 30 سال شهادت و فداکاری هیچ آثاری وجود ندارد؟!»
 
آیت الله مهدوی کنی دلسوزانه تذکر می‏داد:«کسانی که قصد نقد دارند، خوبی‏ها و بدی‏ها را بگویند. شما در مقابل اشکالات بگویید چه راهی برای رفع آنها دارید. مردم این را می‏خواهند. شما می‏گویید بیکاری در کشور هست یا نباید بیت المال را اینطوری خرج کرد، راهش را نشان دهید که چگونه باید بیکاری را رفع کرد یا بیت‏المال را به درستی مصرف کرد.» 
 
انذارهای دلسوزانه آیت الله اما از همان روزهای نخست شنیده نشد و فضا رفت به همان سمتی که نباید می‏رفت. برخی منابع خبری از نصیحت‏ها و پیام‏های آیت الله که خطاب به میرحسین صادر می‏شد خبر می‏دادند؛ اما چه سود؟! آیت الله دلسوزانه به آنها می‏گفت حتی اگر شما خود را بر حق می‏دانید، مصالح جامعه اسلامی را بپذیرید؛ مرز خود را با دشمن مشخص کنید؛ به رأی ولایت تن بدهید؛ حداقل این است که تمکین شما در مقابل نظام مصداق صلح امام حسن(ع) را پیدا خواهد کرد. این همه سخنان دلسوزانه اما شنیده نشد و اتمام حجت‏ها نیز راه به جایی نبرد.
 
چندی بعد سایت خبری ثانیه‏نیوز خبری را منتشر کرد که حکایت از درخواست میرحسین موسوی برای دیدار با آیت الله داشت. آیت الله اما برخلاف برخی دیگر که با وجود روزافزون شدن لشگرکشی‏های خیابانی هم‏پیمانه فتنه‏گران می‏شدند، این ملاقات را نپذیرفت. او در پاسخ به این درخواست پایان دادن به اغتشاشات و پذیرش قانون را متذكر شد و تاكید كرد:«آقای موسوی باید ابتدا تكلیفش را با نظام و قانون مشخص كند كه اینها را قبول دارد یا نه؟»
 
آیت الله نگران میدان‏داری کسانی بود که بالواقع کوچکترین اعتقادی به ولایت فقیه نداشتند. او به هر مناسبتی در این خصوص سخن می‏گفت. آیت الله در آّبان ماه 88، حتی دیدار مسئولان فرهنگی وزارت علوم را هم غنیمت شمرد تا ضمن اشاره به حوادث بعد از انتخابات اعلام خطر کند و بگوید:«نباید قدرت به دست كسانی بیفتد كه با ولایت فقیه مشكل دارند.»
 
دبیر كل جامعه روحانیت مبارز پیام خود برای 22 بهمن را با این آیه شریفه آغاز کرد که:«جاءالحق و زهق‌الباطل ان الباطل كان زهوقاً.» و پیش‏بینی کرد:«مردم مؤمن و غیور ایران با هوشیاری تمام در برابر همه فتنه‌ها می‌ایستند و مانند همیشه پشت سر رهبری از انقلاب اسلامی دفاع خواهند كرد و دست خائنین و متجاوزین را از دامان پاك نظام مقدس جمهوری اسلامی كوتاه خواهند نمود و در بیست و دوی بهمن، جهان شاهد نمایش وحدت آحاد ملت بزرگوار ایران خواهد بود.»
 
او در بیانیه خود تصریح کرد:«چنانكه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند لما رای الله صدقنا اَنزَل علینا النَصر و عَلی عَدوِنا الكبت. چون در حوادث پس از هجرت خداوند متعال صدق و صفای ما را دید یاری‌اش را بر ما فرو فرستاد و دشمنان ما را سركوب نمود.»
 
برخی فتنه‏گران تلاش کردند تا راهی به سوی آیت الله بگشایند، اما مواضع آیت الله راسخ بود و روشن. تلاش‏های کروبی هم در این راستا ناکام ماند. او بر خلاف هاشمی که همواره با سکوت و مواضع حمایتی خود جریان فتنه را امید می‏داد، حتی به صراحت در اسفند ماه خبر میانجی‏گری خود را نیز تکذیب کرد و گفت:«كجا قرار بود من این بحث را دنبال كنم؟ طبعا خود من كسی هستم كه خواهان وحدت هستم، ولی بحث میانجیگری من در میان نبوده است. دلم می‌خواست وحدت شكل بگیرد ولی بعضی از آقایان نخواستند.»
 
او افزود:«همه باید به مصالح ملی و مذهبی بیاندیشند و همان‌طور كه رهبری فرموده‌اند؛ اگر كسی در كشتی نظام سوار نشود از غافله عقب خواهد ماند. ما در كشورمان بر اساس یك سری اصول انقلاب كردیم كه این اصول باید حفظ شود، وگرنه عقب می‌مانیم.»
 
آیت الله معتقد بود برخی که در دام جریان انحرافی افتاده‏اند، نیروهای انقلاب بوده‏اند اما در مسائل سیاسی سوء نیت و حسن نیت حتی برای آنها نیز دیگر ملاک نیست. او در خرداد ماه 89 در جمع اعضای حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد:«برخی اشتباه‏کاران پس از انتخابات را نمی‏توان دشمن نامید زیرا نیت همه آنها دشمنی نبود، آنهایی که سوابق خوبی در انقلاب داشتند نمی‏توان در مورد نیت‏شان در مسائل اخیر صحبت کرد اما عمل این افراد عمل بدی بوده است. ما ماموریم با بدی‏ها و ناهنجاری‏ها مبارزه کنیم، سوء نیت و حسن نیت در مسائل سیاسی ملاک صحت عمل نمی‏باشد.»
 
آیت الله با صراحت بیشتر ادامه داد:«با کسانی که کفر می‏ورزند نباید رفاقت کنیم، با کافر معاند رفاقت نکنیم، این جزو وظایف ما است، اشتباهاتی که برخی‏ها انجام دادند موجب خوشحالی دشمن شد، در جریان انتخابات دشمن را شاد کردند و دشمنان برایشان کف زدند.»
 
آیت الله مهدوی‏کنی تأویل نکردن اصول را از دیگر وظایف دانست و اظهار داشت:«ما در انقلاب اسلامی اصول ثابت داریم که قابل تأویل نیست، در جریانات پس از انتخابات برخی این اصول را تاویل کردند و از مواضع خود جا به جا نمودند، یحرفوا الکلم عن مواضعه، لذا اصل ولایت فقیه را نباید تأویل کرد... برای حفظ نظام باید پیرو ولایت بود، متاسفانه کسانی در مقام عمل پس از انتخابات کارهایی کردند که نادرست بود و به نظام ضربه زدند.»
 
آیت الله در خرداد ماه سال جاری طی مصاحبه‏ای تفصیلی با خبرگزاری فارس به تشریح فتنه و جایگاه رهبری در مواجهه با جریان فتنه پرداخت. دبیر جامعه روحانیت مبارز تهران با اشاره به شناختی كه بیش از چهار دهه از ویژگی‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی دارد، تاكید كرد:«ایشان بهترین فرد برای رهبری این انقلاب پس از دوران حیات امام بودند و امروز هم شایسته‏ترین فرد هستند.»
 
آیت الله ویژگی‏هایی را از امام برشمرد و ویژگی‏های مقام معظم رهبری را مطابق همان مشی امام راحل دانست. او گفت:«یكی از مهمترین ویژگی‌های امام ایستادگی در برابر فشارهای دشمنان اسلام و انقلاب بود. همین ویژگی را در مقام معظم رهبری مشاهده می كنیم كه در مواقع حساس یك قدم به عقب بر نداشته‌اند و ما درسی كه از امام آموختیم آن بود كه به جای تكیه بر غرب یا شرق، باید روی پای خود بایستیم تا به مقصد نهایی این انقلاب و نظام اسلامی دست یابیم.»
 
آیت الله حوادث بعد از انتخابات را مصداق فتنه دانست و با اشاره به مواضع رهبر انقلاب در حوادث بعد از انتخابات گفت:«به نظر من اگر مواضع ایشان در این دوران فتنه نبود نمی‌توانستیم این انقلاب را حفظ كنیم.» او به وضعیت فتنه‏گران اشاره کرد و افزود:«افراد معترض موضع‌گیریها و برنامه‌هایی را در روزهای پس از انتخابات اجرا كردند كه در آن مقطع دشمن به این جریان امیدوار شد و وقتی دشمن به یك جریانی امیدوار می‌شود، معلوم است كه آنها در مسیر انحراف افتاده‌اند. باید این قضایا زودتر جمع می‌شد و این اتهامات علیه نظام مطرح نمی‌شد تا دشمنان بیش از این شاد نمی‌شدند.»
 
این مواضع انقلابی را اگر کنار تاکیدات هزار باره هاشمی رفسنجانی بر همان مواضع نماز جمعه‏اش بگذاریم، آن گاه قیاس بین این دو عضو خبرگان دیگر سخت نیست. مواضع نماز جمعه هاشمی در برگیرنده همان مطالبات خاتمی بود و مواضع مهدوی همان دیدگاه رهبر انقلاب.
 
مهدوی كنی با یادآوری تلاش دولت هم برای خدمت به مردم تأكید كرد:«علیرغم برخی اشكالاتی كه در دولت دهم وجود دارد اما همه كسانی كه علاقمند به انقلاب و نظام اسلامی و ایران هستند باید با حفظ انتقادهایی كه دارند، دولت را تأیید كنند نه تخریب. انتقاد دلسوزانه یعنی به گونه‌ای برخورد شود كه جنبه‌های مثبت زیرسوال نرود و همه چیز را تخریب نكنند. آنها كه خدمات دولت را به طور كلی نادیده می‌گیرند بر مبنای احساس عمل می‌كنند نه عقل و منطق.»
 
آیت الله مهدوی و آیت الله یزدی چندی بعد بیانیه مشترکی را صادر کردند که تعریفی جامع از اصولگرایی ارائه می‏داد. آیت الله چنی بعد در تحلیل حماسه نهم دی ماه نیز طی مصاحبه‏ای تصریح کرد:«ملت بیدار و انقلابی ایران پس از گذشت 30 سال از انقلاب شکوهمند خود در روز عاشورای حسینی سال 88 با حادثه غیرمنتظره‏ای روبرو شد و ناگهان مشاهده کرد که گروهی به بهانه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری با شعارهای ضدانقلابی و ضدعاشورایی به صحنه آمدند و با توهین به مقدسات و رفتار و گفتار نابهنجار، عاشورای حسینی را به سخره گرفته و عملا اثبات کردند که مسئله انتخابات بهانه ای بیش نبوده و اینها با اساس انقلاب و دستاوردهای آن مخالفند.»
 
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری گفت:«اقدامات اینان در این روز بزرگ قلوب تمام شیعیان و عزاداران حسینی را جریحه دار کرد و معلوم شد که علت اصلی این جار و جنجال، موضوع انتخابات نیست و هدف اصلی براندازی و مقابله با نظام و رهبری است.»
 
رئیس دانشگاه امام صادق افزود:«از این رو ملت با یک احساس دینی و ملی، یکپارچه به میدان آمد و با حرکتی خودجوش در سراسر کشور و بلکه در خارج ایران عکس العمل نشان داد. عزاداران حسینی که در روز عاشورا برای امام حسین علیه السلام و حادثه عاشورا عزاداری می کردند و با مشاهده این جریان ضدعاشورایی با تمام وجود و حتی با فرزندان خردسال خود به صحنه آمدند و اثبات کردند که در پای اسلام و عاشورا از هیچگونه فداکاری دریغ نداشتند و تا پای جان ایستادند.»
 
این استاد اخلاق در ادامه با اشاره به رفتار فتنه گران گفت:«اما آشوبگران و فتنه جویان از این نکته غفلت داشتند که ملت بصیر ایران به مقدسات دینی و ملی خود پایبندند و آن را فدای حوادث مقطعی و سیاسی و گروهی نمی کنند. از این رو همه آمدند. حتی آنان که به نامزد رقیب رای داده یا متمایل بودند احساس خطر کردند و به ملت پیوستند و رای واقعی خود را با تظاهرات میلیونی و عمومی ابراز داشتند.»
 
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی همچنین درباره ویژگی‏ها و ابعاد حماسه 9 دی گفت:«در این روز مردم وفاداری خود را به اسلام و قانون اساسی و نظام اسلامی اعلام داشته و با رهبری معظم انقلاب تجدید بیعت کردند و مشت محکمی به دهان بدخواهان زدند ولی با کمال تاسف سران فتنه به خود نیامدند و از حرکات آشوبگران اعلام برائت نکردند و خدا را فراموش کردند و در بیانیه‏ای آنها را مردمان خداجو نامیدند(!) و از این نکته غفلت کردند که تشویق و تحریک مردم در روز عاشورا علیه نظام اسلامی و رهبری نتیجه ای جز خذلان و شکست نخواهد داشت و تبعات آن قطعا دامنگیر آنها خواهد شد و ملت آنها را به عنوان شریک جرم بلکه علت آن شناخته و نام آنها در تاریخ انقلاب به عنوان حرمت شکنان عاشورا ثبت خواهد شد.»
 
آیت الله مهدوی‏کنی چنانکه خود نیز تاکید می‏کند، چهره‏ای فرهنگی، علمی و تربیتی است؛ کسی که بعد از انفجار دفتر نخست وزیری عهده‏دار اداره مسائل کشور بود و اکنون انگار بار دیگر رسالتی خطیر متوجه او شده است. او را اگر به خود وامی‏گذاردند بنای ورود در بسیاری حوزه‏ها را نداشت، اما هیچ‏گاه نخواست باری از انقلاب بر زمین بماند یا جریاناتی داعیه‏دار میدان شوند که حرف رهبری را در ظاهر ارج می‏نهند و در عمل پشت گوش می‏اندازند.

۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

حمله به فائزه هاشمی مشکوک است

سایت  الف نوشت :
انتشار فيلم حمله و توهين به خانم فائزه هاشمي، در روزهاي اخير توجه محافل سياسي را به خود مشغول كرده است.

درباره اين موضوع تذكر چند نكته لازم است:

۱- در زشت و ناپسند بودن اين كار ترديدي وجود ندارد. هرچند برخي اقدامات خانم فائزه هاشمي در سال‌هاي دور و نزديك، بسيار زشت و مشمئزكننده است، اما همة آن كارها دليل نمي‌شود عده‌اي به خود اجازه دهند كه به او فحاشي كنند و فيلم‌اش را هم روي اينترنت بگذارند...

ضد انقلاب و منافقان سنتي و جديد هر چقدر هتاك، بي‌ادب و دريده باشد، ما مثل آنها نيستيم هرچند فحاشي به مقدسات ما براي آنها عادت و متعارف شده باشد يك مدعي حزب اللهي و ولايتمداري نبايد دهانش را به دشنام آلوده كند. ما پيرو مولايي هستيم كه وقتي در جنگ صفين ديد اصحابش جواب توهين‌هاي سپاه شام را با فحاشي مي‌دهند، به آنها فرمود: «...خوش‌ندارم دشنام‌گو باشيد. همين كه كارهاي آنها را بازگو كنيد، به صواب نزديكتر و عذر پذيرنده تر بود...» (خطبه ۱۹۹ نهج البلاغه)

۲- در پي انتشار فيلم هتاكي به فائزه هاشمي، عده زيادي از چهره‌هاي اصولگرا به تقبيح اين كار پرداختند و ضرورت رعايت اصول شرعي در برخورد با منافقان و مفسدان را يادآوري كردند. اين حساسيت نسبت به حقوق شهروندي يك عضو خطاكار جامعه اسلامي، باعث افتخار است. در جامعه اسلامي، حكومت حافظ و ضامن جان و مال و ناموس و آبروي همه شهروندان است. چه اكثريت و چه اقليت. چه موافق و چه مخالف حكومت. در جامعه اسلامي حقوق شهروندي متهمان و مجرمان هم بايد در چارچوب قانون و شرع محترم شمرده شود. در روزهاي اخير، دفاع «اكثريت در قدرت» از حقوق شهروندي يك خانم خطاكار، آن هم پس از شكست وي در اجراي يك كودتاي ناجوانمردانه و خوش خدمتي اش به دشمنان خوني ميهن؛ تصوير زيبايي از جامعه اسلامي به نمايش گذاشت. واقعيتي كه بايد قدرش را بيشتر بدانيم و تلاش كنيم حقوق شهروندي همه مردم از جمله مخالفان، با كيفيت قابل قبول، ادا شود.

۳- صرفنظر از زشت بودن حمله و فحاشي به خانم فائزه هاشمي، اين حمله و انتشار سريع فيلم آن در اينترنت، مايه تأمل و بسيار مشكوك است. در روزهاي اوج‌گيري بحران‌هاي چند ماه اخير، چنين حملاتي توسط عده‌اي كه آنها را خودسر، افراطي و ... مي‌نامند زياد ديده شده است.

يك نمونه: روز ۲۴خرداد ۸۸ و در شرايطي كه دانشگاه و محيط‌هاي دانشجويي در كانون بحران و اعتراض‌ها قرار نداشت و دانشجويان از تحولات سريع پس از انتخابات و آشوبگري‌هاي روز ۲۳خرداد۸۸ غافلگير و بهت زده بود، عده‌اي از همين افراد خودسر شبانه وارد كوي دانشگاه تهران شدند و با رفتاري وحشيانه، آتش التهاب را به محيط‌هاي دانشجويي گسترش دادند. حمله به كوي دانشگاه در شب ۲۴خرداد۸۸ به نفع چه جرياني تمام شد؟ حمله به كوي دانشگاه در سال ۱۳۷۸ به نفع چه جرياني بود ...؟

امروز كه پس از سالها مواضع دوپهلو و تعلل آقاي هاشمي در محكوم كردن صريح ضد انقلاب و مهره‌هاي فاسد غرب، عده‌اي از نمايندگان مجلس خبرگان رهبري صلاحيت آقاي هاشمي براي ادامه رياست اين مجلس را مورد ترديد جدي قرار داده براي جايگزيني ايشان مصمم شده‌اند؛ حمله و هتاكي به دختر آقاي هاشمي و انتشار فيلم مظلوم واقع شدن آن خانم به نفع چه جرياني است؟

آيا وقت آن نرسيده كه آن مدعيان بصيرت كه با رفتار خود خون به دل رهبري مي‌كنند و مايه شرم ولايتمداران مي شوند، چشم بازكنند و ببينند در پازل چه كسي نقش ايفا مي­كنند؟

آيا حق داريم به ماهيت و انگيزه حمله اخير به فائزه هاشمي مشكوك باشيم؟

معیارهای انتخاب رییس مجلس خبرگان رهبری

یکی از مباحث قابل توجه که در روزهای پایانی سال اغلب اهالی سیاست را به خود مشغول کرده و به عنوان یک عامل مهم آینده مورد تاکید قرار گرفته ، انتخابات مجلس خبرگان است.

اما از نکات حائز اهمیت انتخاب رییس مجلس خبرگان ، ملاک و معیارهای تعیین کننده برای این انتخاب است. اینکه به واقع فردی که تعیین کننده سرنوشت مردم و نظام در انتخاب ، عزل و نظارت بر رهبری است باید دارای چه خصوصیاتی باشد.

خبرگزاری برنا از چندی پیش برای پاسخ گویی به این دغدغه با عده ای از سیاسیون به گفت و گو نشسته است .

موضع گیری شفاف در برابر فتنه

آیت‌الله سید محمود علوی، عضو مجلس خبرگان رهبری معتقد است: با توجه به اینکه نمایندگان خبرگان به صورت پراکنده در سراسر کشور قرار دارند و ارتباط حضوری بین اعضا موجود نیست، به همین دلیل میزان تاثیر اتفاقات بر انتخابات مجلس خبرگان را نمی‌توان ارزیابی کرد، البته قضایای مختلف برروی انتخاب هیأت رییسه تاثیرگزار است.نمی‌توان پیش‌بینی دقیقی در این‌باره ارایه داد و باید در زمان خود میزان این تاثیر را دید.


آیت الله علوی ادامه می دهد: تغییر هیأت رییسه خبرگان رهبری غیرقابل پیش‌بینی است و احتمال دارد نظرات برخی اعضای خبرگان در طول این مدت تغییراتی کرده باشد.

عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به تحلیل‌های مختلف در این زمینه تصریح می‎کند: ممکن است برخی نمایندگان به این تحلیل برسند که درباره افرادی که در مقابل فتنه موضع شفافی نگرفته‌اند، تصمیم جدیدی بگیرند و عده‌ای هم به این نتیجه برسند که در شرایط فعلی نباید جبهه مخالف را تقویت کرد و بر این اساس تصمیم گیری کنند.تغییرات در مجلس خبرگان بستگی به تحلیل‌های اعضای مجلس خبرگان دارد ولی پیش‌بینی نتیجه ممکن نیست.


تقوا معیار شاخص رییس مجلس خبرگان


همچنین حجت الاسلام حسین جلالی رییس دفتر آیت الله مصباح یزدی با اشاره به استقبال اکثریت خبرگان از ریاست آیت الله مهدوی کنی می گوید: آیت الله مهدوی کنی شخصیت مورد قبول اکثریت خبرگان است و طبیعی است که مورد اقبال اکثریت اعضای مجلس خبرگان قرار می گیرد.چنانچه آیت الله مهدوی کنی تردیدی برای کاندیداتوری به خود راه ندهند حدس قوی من این است که بیشترین آراء را در سطح خبرگان درچند دوره گذشته ایشان خواهند داشت و رکورد جدیدی را ثبت خواهند کرد.


رییس دفتر آیت الله مصباح یزدی در ارزیابی خود از هاشمی رفسنجانی ریاست قبلی مجلس خبرگان رهبری ادامه می‌دهد: انتظار مردم این بود که هاشمی رفسنجانی بعد از گذشت بیست ماه از جریان فتنه که کوچک و بزرگ ، فرهیخته و نخبه، همه و همه وضعیت فتنه را فهمیدند این وضعیت را می فهمید.البته هاشمی رفسنجانی وضعیت فتنه سال گذشته را فهمیده اما آگاهانه و عالمانه سکوت کرده و چه بسا مواضع منفی ازخود نشان داده است. که این مسأله دور از انتظار خبرگان بود و احساس می کردند با کنارآمدن با هاشمی ایشان را جذب و از سقوط وی جلوگیری کنند. اما دیدند هرچه با وی مدارا می کنند مواضع هاشمی با فتنه تنگ تر و مستحکم تر می شود و علیه نظام صحبت هایی رامطرح می کند.

وی با بیان اینکه از رفتارهای اخیر هاشمی بی تقوایی محسوس بود، گفت: هاشمی رفسنجانی صریحاً گفته بودند من کاندیدا نمی شوم و آقای مهدوی کنی کاندیدا شود که بعد از آن تکذیب کردند. آیت الله مهدوی کنی انتظار دروغ شنیدن از دفتر هاشمی و جریان هاشمی را نداشتند که در مسائلی مانند کرسی خبرگان به دروغ متوسل شوند که این مسأله را شدیدتر کرد و حساسیت خبرگان را به بی رغبتی به آقای هاشمی و اقبال به طرف آیت الله مهدوی کنی بیشتر کرد.

حمایت از ولایت و حفاظت از دین

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد سالک، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز نیزدر تشریح جایگاه مجلس خبرگان می‌گوید: جایگاه مجلس خبرگان رهبری برای حمایت از ولایت و حفاظت از دین است و در این موضوع جایگاه رفیعی دارد.


سخنگوی جامعه روحانیت مبارز اظهار امیدواری کرد که آنچه صلاح ملت است بر قلب و زبان نمایندگان مجلس خبرگان جاری شود.

توانایی علمی و عملی در اجرای امور

از سوی دیگر محمد حسن ممدوحی، عضو مجلس خبرگان رهبری می گوید: فضای مجلس خبرگان رهبری به سمت آیت الله مهدوی کنی است و احساس می شود که وی با رأی بالایی در انتخابات خبرگان موفقیت کسب کند.مهدوی کنی از نظر علمی و عملی عالی است و هر زمان که متصدی انجام کاری شده اند، مورد مقبولیت عام قرار گرفته اند.مواضع سیاسی و فکر سیاسی ملایم ایشان کمک می کند تا فضای مجلس خبرگان رهبری آرام بماند.


حجت السلام حمید رسایی عضو فراکسیون انقلاب مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه تقاضایی که از آیت الله مهدوی کنی از سوی اعضای مجلس خبرگان شده، اختصاص به این دوره ندارد بلکه در دوره های گذشته نیز از آیت الله مهدوی کنی تقاضا های زیادی شده است، می گوید: آیت الله مهدوی کنی تقاضاهای دوره های قبل را نمی پذیرفتند به آن دلیل که احساس می کردند کاندیداتوریشان به نوعی به جایگاه هاشمی رفسنجانی خدشه وارد می کند و علی رغم وارد بودن انتقادات نباید الان این خدشه وارد شود.از طرف دیگر شاید آیت الله مهدوی کنی این احساس را می کردند که اعضای خبرگان رهبری هنوز به این جمع بندی کلی نرسیدند که رئیس باید عوض شود.

پذیرش اصل ولایت فقیه به معنای جامع و دقیق کلمه

عضو مجمع روحانیون مجلس تصریح کرد: فکر می کنم حوادث یک سال ونیم گذشته و موضع گیری های هاشمی رفسنجانی دونتیجه دربرداشته است؛ اول آنکه آیت الله مهدوی کنی احساس کرده اند که برای دفاع از ولایت و جایگاه خبرگان باید به میدان بیایند و دوم اینکه تقاضاها از سوی اعضای خبرگان به آیت الله مهدوی کنی بیش از دوره های قبل شده و به نوعی حجت را بر ایشان تمام کرده است تا ایشان وارد این عرصه شوند .موضع گیری هاشمی موضع گیری دیر هنگامی شد و دیگر تأثیری بر اعضای مجلس خبرگان ندارد به اضافه این که بر اعضای مجلس خبرگان ملموس شده که هاشمی رفسنجانی در هر دوره نزدیک انتخابات مجلس خبرگان مواضع همسو با رهبری می گیرد اما در مابقی موارد سکوت می کند .

جت الاسلام علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه در ارزیابی خود از کاندیداتوری آیت الله مهدوی کنی برای ریاست خبرگان رهبری اعتقاد دارد: مجلس خبرگان از نظر جایگاه بالاترین نهاد نظام است که در ارتباط مستقیم با رهبری نظام قراردارد و رکن اساسی در استقرار نظام و تثبیت جایگاه رهبری است.ما شاهد بودیم در اواخر عمر امام راحل نگرانی جدی برای کشور وجود داشت، اما مجلس خبرگان با سرانگشت تدبیر توانست به نحو احسن تداوم انقلاب را با انتخاب رهبری شایسته امام خامنه ای ساماندهی کند.

حجت الاسلام سعیدی با بیان اینکه جایگاه مجلس خبرگان رفیع و مهم است، ادامه می‌دهد: ریاست خبرگان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و شخصیتی که در راس این مجلس قرار می گیرد باید ویژگی های زیادی داشته باشد. مسأله فقاهت، جایگاه علمی، همسویی، همراهی و هم جهتی با آرمان های امام راحل و پذیرش اصل ولایت فقیه به معنای جامع و دقیق کلمه و مقبولیت مردمی و جایگاه معنوی را از مجموعه شرایطی است که جایگاه رییس خبرگان را افزایش می دهد.


حجت الاسلام سعیدی افزود: ریاست خبرگان برای آیت الله مهدوی کنی زیبنده است. چرا که ایشان از نظر فقهی و علمی ظرفیتی بالا و اعتقاد راسخ به حاکمیت دینی و نظام ولایت فقیه و ارادت خاصی به امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب دارند.

ایجاد زمینه وحدت و یکپارچگی برای مردم
سید سلمان ذاکر، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی می گوید: آیت الله مهدوی کنی، دارای سابقه درخشانی بوده و مسوولیت های سنگینی از اوایل انقلاب تاکنون داشته است.اکنون فضای مناسبی برای رویکرد دیگر خبرگان بر فرد دیگر ایجاد شده است که امیدوارم اعضای مجلس خبرگان برطبق مصالح کشور، این انتخاب را انجام دهند.به عقیده من شرایط کنونی کشور بر کاندیداتوری آیت الله مهدوی کنی تاثیر گزار بوده است و فکر می کنم با حضور ایشان زمینه وحدت و آرامش و یکپارچگی مردم ایجاد شود.

حجت الاسلام سید علی محمد بزرگواری، عضو مجمع روحانیون مجلس با بیان اینکه رییس مجلس خبرگان باید در مواقع خاص بتواند با مواضع خاص تصمیم گیری کند، تایکد می کند: آیت الله مهدوی کنی از جایگاه خاصی در بین علما و مردم برخوردار است. ایشان از رهبران انقلاب بوده و مسوولیت های مختلفی را تاکنون عهده دار بوده است. لذا جایگاه آیت الله مهدوی کنی، از وجاهت خاصی برای ریاست مجلس خبرگان برخوردار است.

زهد و تقوا در راس امور مجلس خبرگان

محمدکریم عابدی،عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در رابطه با خصوصیات و صلاحیت ریاست و اعضای مجلس خبرگان معتقد است: در قانون اساسی جایگاه مجلس خبرگان رهبری به صورت وسیع تصریح شده است. اعضا و رییس مجلس خبرگان باید متقی و پرهیزگار باشند. در واقع زهد و تقوا در راس امور یک نماینده مجلس خبرگان باید باشد.همچنین تبعیت از قانون اساسی از دیگر مولفه های مهم اعضای خبرگان است و این افراد باید در اجرای قانون یک اسوه قانون مدار باشند.

کریم عابدی همچنین با اشاره به اینکه خود و خانواده اعضای مجلس خبرگان باید قانون مدار باشند، می‌گوید: پس از انتخابات سال گذشته وجهه بعضی از اعضای خبرگان رهبری را مه آلود کرد، بنابراین ما امیدواریم در انتخابات آینده دقت نظر بیشتری داشته باشند تا جبران آن مسایل شود.

به اعتقاد محمدجواد ابطحی نماینده خمینی شهر در مجلس شورای اسلامی نیز صحن مجلس خبرگان اقتضا می کند که انسانی عالم، مجاهد و فرهیخته عهده دار این مسوولیت سنگین شود.آیت الله مهدوی کنی عالم خدمتگزاری است که امام خمینی(ره) تنها برای ایشان این جمله را فرمودند که من به آقای مهدوی کنی ارادت داشته، دارم و خواهم داشت. انتخاب ایشان برخی دغدغه ها را کم می کند زیرا در مجلس خبرگان برخی افرادی حضور دارند که مخالف با ولایت فقیه بوده و از این تریبون سوءاستفاده می کنند.امیدوارم این جایگاه به تقویت مقام ولایت مطلقه فقیه منجر شود.

فعالیت برای انقلاب و اهداف آن
محمد اسماعیل کفایتی رییس سابق کمیسیون سیاسی مشاوران جوان ریاست جمهوری می گوید: برای رسیدن به الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی که مدنظر رهبر فرزانه انقلاب است می بایست تمامی شرکت کنندگان در انتخابات مجلس خبرگان مصالح انقلاب را ببینند و برای انقلاب و اهداف عالی انقلاب فعالیت داشته باشد.
وی در ادامه به ویژگی های رییس مجلس خبرگان اشاره کرد و افزود:این شخص می بایست از سطحی برتر و بالاتر از همه ی اعضا برخوردار بوده و شناخت عمیق تری نسبت به مسائل روز داشته باشد.رییس مجلس خبرگان می بایست در دوره های مختلف امتحان خود را به خوبی پشت سر گذارد.

وی با اشاره به قرار گرفتن انقلاب اسلامی در برهه ای حساس از تاریخ اظهار داشت :برای رسیدن به اهداف انقلاب شایسته است تمام نهاد های انقلاب از جمله مجلس خبرگان در سطح بالایی قرار داشته باشند و حال رهبری این مجموعه می بایست از علم ، عدالت ، شناخت نسبت به مسائل انقلاب و مسائل سیاسی داشته باشند.مجلس خبرگان برای آنکه بتواند از عهده ی انجام وظایف اهداف انقلاب برآید می بایست آزمون بزرگی را که انتخاب رییس مجلس است پشت سر گذارد.

رییس مجلس خبرگان باید ذوب در ولایت باشد

غلامحسین امیری، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین به ویژگی‌هایی که ریاست آتی مجلس خبرگان باید از آن برخوردار باشد، اشاره کرده و بیان می کند: فردی که در راس این نهاد مقدس قرار می‌گیرد، باید عمق مساله ولایت را درک کرده و با جان و دل این مقام ولایی را پذیرفته باشد.

وی با تاکید براینکه رییس مجلس خبرگان باید تعامل مثبتی با رهبری داشته باشد و در مقاطع مختلف از ایشان دفاع جانانه کند، می افزاید: رییس مجلس خبرگان ضمن داشتن بصیرت دینی و سیاسی کامل باید اهداف نظام جمهوری اسلامی را در جهت منویات امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی پیش ببرد. عملکرد آیت الله مشکینی در زمانی که در مسند ریاست مجلس خبرگان حضور داشتند . ایشان نه تنها عالم برجسته و آگاهی بودند، بلکه به عنوان یک معلم اخلاق نیز شناخته شده بودند و با شیوه نبوی که در سرلوحه کار خود قرار داده بودند مجلس خبرگان را هدایت می‌کردند. در زمانی که ایشان ریاست مجلس خبرگان را برعهده داشتند ما شاهد هیچ گونه مشکلی نبودیم.

امیری به فتنه سال گذشته و امسال که در فضای سیاسی کشورمان رخ داد، اشاره کرد و افزود: وجود این فتنه‌ها وظایف مجلس خبرگان را در این دوره از انتخابات ، بسیار سنگین‌تر می‌کند و طبیعتا با دوره گذشته متفاوت خواهد بود، چرا که اکنون دشمن درصدد زدن خیمه ولایت فقیه است و برعهده اعضای خبرگان است که از این مقام پاسداری کنند.مواضع هاشمی رفسنجانی در گذشته بسیار قابل نقد و بررسی است و از آن جائی که همه اعضای فعلی مجلس خبرگان از بصیرت کافی برخوردارند براساس تکلیف به کاندیدایی رای خواهند داد که ولایت مدارتر باشد. بهتر است این مساله را به خود اعضای خبرگان واگذار کنیم. چرا که آنها انتخاب عاقلانه‌ای خواهند کرد.

به گفته امیری اعضای خبرگان رهبری بیش از هرکس دیگری می‌دانند که خط قرمز ولایت فقیه است و نباید کوچکترین آسیبی ببیند و آنها با درنظر گرفتن شرایط داخلی و بین‌المللی بهترین انتخاب را خواهند کرد.به نظر می‌رسد علاوه بر حضور آیت الله مهدوی کنی ما شاهد کاندیداتوری آیات عظام جنتی، یزدی و شاهرودی نیز باشیم. اعضای خبرگان قطعا به سمت کاندیدایی گرایش پیدا می‌کنند که از مدافعین خالص ولایت فقیه باشد.

اعتقاد قلبی به ولایت فقیه

کریمی اصفهانی دبیرکل جامعه اسلامی اصناف و بازار درباره مجلس خبرگان و انتخابات هیات رییسه این مجلس می ‌گوید: اعضای مجلس خبرگان افرادی مجتهد و صاحب رای هستند و چیزی را نمی‌توان از بیرون به آنها القا کرد. اعضای مجلس خبرگان فردی را که در کنار ولایت، نظام و قدرت اداره امور را داشته باشد، انتخاب می‌کنند. ریاست مجلس خبرگان باید کسی باشد که در مواقع ضروری بتواند به سرعت تصمیم گیری کند.

وی با اشاره به برخی ویژگی‌های مرحوم آیت‌الله مشکینی ریاست قبلی مجلس خبرگان می افزاید: بارزترین ویژگی آیت‌الله مشکینی خلوص او و اعتقاد قوی به نظام و ولایت بود. ایشان با پوست و گوشت خود ظلم شاه را حس کرده بود و ولایت را به خوبی می‌شناخت. آیت‌الله مشکینی جزو بهترین‌ها در مجلس خبرگان بود. ریاست مجلس خبرگان باید آهنگ ولایت را داشته و معتقد قلبی به ولایت فقیه باشد.البته شان ریاست خبرگان به نظر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نیز مربوط است.

موضع شفاف در برهه‌های خاص سیاسی

فاطمه رجبی کارشناس مسایل سیاسی نیز درباره خصوصیات رییس مجلس خبرگان رهبری بیان می کند: مجلس خبرگان رهبری هرچند با مایحتاج عمومی مردم سروکار ندارد و به معضلات و مشکلات جامعه نمی پردازد و از این حیث ممکن است از نظر گروه هایی از مردم دارای اهمیت درجه اول نباشد، ولی به لحاظ جایگاه ویژه ای که برای رکن رهبری در جامعه به خود اختصاص داده، اهمیت اول را در جامعه از آن خود کرده است. مجلس خبرگان به لحاظ تعیین رهبری و وظایف و مسوولیت هایی که پیرامون رهبری دارد حایز اهمیت است.اعضای مجلس خبرگان رهبری به طور کلی هر یک باید دارای خصوصیات و ویژگی هایی باشند که اگر هر یک از آنها از خصوصیات و ویژگی‌های که صلاحیت آنها را تعیین می کند برخوردار نباشند، به اصل مجلس خبرگان رهبری آسیب می رسانند.

کارشناس مسایل سیاسی ادامه می دهد: متاسفانه نیروهایی در حال حاضر در خبرگان رهبری عضو هستند که در فتنه 88 نشان دادند که از صلاحیت برخوردار نیستند و قطعا وجود آنها در تصمیم گیری ها و مجلس خبرگان رهبری آسیب هایی را به دنبال دارد.درست است که رییس مجلس خبرگان نمی تواند تعیین کنندگی در مسولیت ها و تصمیمات کل مجلس خبرگان داشته باشد؛ ولی چون شأن و جایگاهی به خصوص در نظر بین الملل دارد، باید خصوصیت ها و صلاحیت های این فرد رسیدگی شود.

رجبی تاکید می‌کند: رییس مجلس خبرگان قطعا باید فردی باشد که از نظر اجتهادی و علمی بر بقیه اعضا اگر اولویت نداشته باشد و فوق بقیه نباشد حداقل هم طراز بسیاری از مجتهیدینی باشد که در این مجلس عضو هستند. به لحاظ تقوی عملی در برهه های خاص سیاسی داخلی و بین المللی باید موضع گیری های خاص و شفاف داشته باشد. تقوی عملی ریاست مجلس خبرگان قطعا باید زبانزد مردم و مورد وثوق و اطمینان آنها باشد.

عملکرد خوب و موضع گیری شفاف در مسایل داخلی و بین المللی
حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر،رییس فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی با اشاره به خصوصیات رییس مجلس خبرگان رهبری می گوید: رییس مجلس خبرگان رهبری باید فردی فقیه، عادل، عالم به زمان و با درک سیاسی بالا باشد.رییس مجلس خبرگان رهبری باید تجربه و سابقه خوبی در نظام به جا گذاشته باشد.رییس مجلس خبرگان باید در خط ولایت باشد تا خط های انحرافی نتوانند از او بهره‌برداری کنند.رییس مجلس خبرگان رهبری نباید متاثر از این و آن باشد و باید عملکرد خوب و موضع گیری شفاف در مسایل داخلی و بین المللی داشته باشد.

پرهیز از جناح بندی سیاسی

حجت الاسلام قاسم روانبخش دبیر هفته نامه پرتو سخن با اشاره به خصوصیت رییس مجلس خبرگان می‌گوید: ریاست خبرگان قاعدتا باید از اعضای خبرگان رهبری باشد.همچنین رییس مجلس خبرگان باید از میان بهترین های مجلس خبرگان انتخاب شود تا قدرت اداره مجلس خبرگان و مدیریت آن را به نحو احسن داشته باشد و شخصیتی باشد که از جهت تقوی و پاکی در میان خبرگان زبان زد باشد و از سیاسی کاری و جناح بندی سیاسی به شدت بپرهیزد و اعتبار مجلس خبرگان را برای تصمیمات مهم انقلاب و چنانچه رهبری نظام دچار مشکل شود حفظ کند.

البته حتمی است که معیارهای انتخاب رییس مجلس خبرگان فراتر از آن است که بتوان در چند گفت و گوی کوتاه به بررسی آن پرداخت اما شاید توجه به برخی از خصوصیات که مورد توجه اغلب سیاسیون است، بخشی از ملاک ها را نمایان و انتخاب شایسته ترین را تسهیل کند.

گفتم تا پای شهادت ایستاده‌ایم و در مساله ولایت کوتاه نمی‌آییم

گروه سياسي- محمد مهدي تهراني: وقتی اکبر گنجی می‏خواست بر منتقدان اصلاحات بتازد و آنان را بانی قرائت فاشیستی و سلطانی لقب دهد، بر سه نفر تنگ می‏گرفت و این سه آیت الله مصباح یزدی، آیت الله خزعلی و آیت الله مهدوی کنی بودند. او بیانات آیت الله مصباح یزدی را اطلاعیه جناحی جامعه روحانیت مبارز می‏خواند و سخنان آیت الله خزعلی را حاکی از دغدغه هایی قابل درک که از راه همدلی می توان انگیزه و علل آن را فهمید!
هشدارهای جريان ارزشگرا نسبت به انحرافاتی که از دوران سازندگی کلید خورد و کم‏کم در کشور ریشه دواند، با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری هفتم و نیز در طول دوره دولت‌هاي هفتم و هشتم جدی‏تر شد. این در حالی بود که هاشمی رفسنجانی و کروبی این حجم از انتقاد و احساس خطر را به جا نمی‏دانستند.
آیت الله مهدوی‏کنی در این خصوص می‏گوید: «آقای هاشمی هم گفتند این حرف‌ها چیست که آقای مهدوی می‌گوید؟ آقای کروبی هم مخالفت کردند. دیگران هم اعتراض کردند ولی من چنین احساس خطری را داشتم و روز به روز هم این احساس بیشتر می‌شد و بعد هم معلوم شد که حق با من بود حتی بعضی از دوستان که این تعبیر مرا آن وقت مورد اشکال و انتقاد قرار می‌دادند، گاهی مشابه این تعبیر را به زبان آوردند و خود آقای کروبی در این اواخر در بعضی از سخنرانی‌هایشان در مجلس داشتند، بیان کردند که مشروطه دارد برمی‌گردد.»
آیت الله از همان نخست نگران روندی بود که ذیل حکمرانی دولت سازندگی آغاز می‏شد. او خود در این خصوص می‏گوید: «بنده قبل از انتخابات دوره ششم احساس خطر می‌کردم و گفتم احساس می‌کنم که مشروطه دارد تکرار می‌شود. چون می‌دیدم برخی از مدیران و مسولان که در متن نظام و در دولت هستند و بودند، مطالبی را اظهار می‌دارند.»
او به کسانی اشاره می‏کند که به طرافداری از دولت سازندگی و رییس جمهور به رهبری حمله می‏کردند. آیت الله مهدوی‏کنی تصریح می‏کند: «گویا بعضی از اصول قانون اساسی برایشان قابل قبول نبود{؟} اگر محترمانه بگویم این اصول برایشان هضم نشده بود و گاهی به طرفداری از دولت آقای هاشمی، رهبری را زیر سوال می‌بردند و رهبری را مزاحم می‌دیدند. به خصوص بعد از اینکه جریان کارگزاران و این حرف‌ها پیش ‌آمد و گروه دوم خردادی‌ها نیز به آنها پیوستند و جبهه‌ واحدی تشکیل دادند. من در این جریان که روز به روز پیش می‌رفت احساس می‌کردم که جریان، جریانی معمولی نیست از این رو در بعضی از سخنرانی‌هایم گفتم که من واقعا احساس خطر می‌کنم همان احساس خطری که در مشروعیت می‌شد بنابراین با صراحت گفتم که مشروطیت دارد برمی‌گردد.»
ظهور جريان کارگزاران سازندگی در آستانه انتخابات مجلس پنجم شاید سرآغاز کشمکش‏ها و سامان‏یابی جریانی نوظهور بود. ناطق نوری در این مورد می‏گوید: «از جانب آقای هاشمی مطرح شد که جریان های دیگری هم هستند و می خواهند لیست بدهند. استنباط من این است که ظاهرا با ایشان صحبت کرده بودند و تصمیم داشتند که یک تشکیلاتی راه بیاندازند و فقط به دنبال بهانه بودند که توجیهی برای تشکیلاتشان بیابند. آقای هاشمی گفتند:"يك عده‌اي هستند كه خواست‌هايي دارند و اگر شما به خواسته‌هايشان عمل كنيد، آنها ليست نخواهند داد. در غير اين صورت، آن ها اقدام به تهيه‌ي ليست مي‌كنند." خواسته‌ آن‌ها اين بود كه حداقل پنج نفر از افرادي را كه معرفي مي‌كنند ما در ليست خودمان قرار دهيم. واقعيت اين است كه از قبل برنامه‌ها رديف بود و آن‌ها هم كساني را پيشنهاد داده بودند كه ما نمي‌توانستيم همه را به راحتي قبول كنيم. آقای هاشمی ادامه دادند: آقایان امام جمارانی، توسلی، انصاری، محجوب و یک نفر دیگر که بعدا گفتند عبدالله نوری.»
ناطق نوری ادامه می‏دهد:«به دنبال این رفتیم که ببینیم جریان چیست؟ خودم به آقای امام جمارانی تلفن کردم. ایشان گفت: من اصلا کاندیدا نیستم و نمی خواهم به مجلس بیایم. آقای توسلی و آقای انصاری هم همین طور. آقای محجوب قرار گرفتن در لیست جامعه را می پذیرفت. بنابراین معلوم شد که اصلا موضوع چیز دیگری بوده و آن بحث کارگزاران بود که آقای هاشمی آن ها را مطرح کرده بود. آقای عبدالله نوری را هم آقای هاشمی –در مجلس ختم مادرشان- گفت که در لیست بگذارید. در شورای جامعه روحانیت این مسئله مطرح شد و تاکید گردید که این افراد را آقای هاشمی معرفی کرده اند. پس از رای گیری در شورا، آقای محجوب رای آورد، اما آقای عبدالله نوری رای نیاورد که در لیست قرار بگیرد و آقایان دیگر هم در جامعه روحانیت اصلا آن را نپذیرفته بودند.»
رای نیاوردن عبدالله نوری بهانه ای بود برای اعلام موجودیت حزب کارگزاران سازندگی. ناطق نوری در این زمينه می‏گوید: «یقینا در مورد این جریان، قبلا برنامه‏ریزی و مطالعه شده بود زیرا یک حزب به این زودی تشکیل نمی شود و نمی تواند به این سرعت آنچنان سریع وارد میدان شود و تبلیغات گسترده ای راه بیندازد. آقای هاشمی در یک مقطعی، به من گفتند: فائزه دختر ایشان را هم در لیست بگذارید. من گفتم اصلا جامعه روحانیت با این تفکر نمی سازد، بالاخره جریان اصولگرایی و تفکر مذهبی جامعه بسیاری از شعارهای این آقایان را قبول ندارند. در واقع هر چه از این ماجرا گذشت بیشتر روشن شد که طرح این نامزدها اصولا بهانه ای برای اعلام موجودیت کارگزاران بود.»
ناطق نوری همچنین ادامه می‏دهد: «وقتي كارگزاران سازندگي اعلام موجوديت كرد، مقام معظم رهبري يك برخوردي با آن‌ها كرد و فرمود: آن‌هايي كه وزير هستند و مسؤوليت دارند نمي‌‌توانند در اين تشكيلات باشند. لذا چند وزير كه در ليست كارگزاران بودند، كنار رفتند.»
آن روزها هم البته بحث تقلب پیش کشیده شد. ناطق می‏گوید: «در مجلس پنجم رأي اول تهران از من بود، اما بعضي‌ها قائل به آن بودند كه رأي اول براي خانم فائزه هاشمي بوده است. و در همین راستا انگشت اتهام تقلب را به سمت وزارت کشور نشانه رفتند به گونه‏ای که حتی بعضی از فرزندان آقای هاشمی برای یقین از صحت شمارش آراء در ستاد انتخابات مستقر شدند که فشار روحی زیادی را برای مسئولین اجرایی فراهم کردند و به نظرم با آنها جفا شد چون واقعا عمل کرده بودند.»
ناطق نوری همچنین می‏گوید:«گاهي خود آقاي هاشمي پي‌گيري مي‌كرد و گاهي فرزندان او مي‌رفتند در وزارت كشور و پاي دستگاه كامپيوتر مي‌خوابيدند و مي‌خواستند ببينند اين رأي‌ها چه شده است. در اين جريان به آقاي بشارتي و تابش كه مسئوليت انتخابات را داشتند، خيلي جفا شد، آن ها واقعا سالم عمل كرده بودند.»
این سرآغاز مواجهه با جامعه روحانیت مبارز تهران بود که به سود مجمع روحانیون مبارز رقم می‏خورد. کمی بعد با ظهور دولت هفتم، سر و كله جریان‏های دیگری که در بدنه دولت سازندگی و در نهادهایی مانند مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری سامان یافته بودند، پیدا شد و حلقه نشینان کیان و آئین پایشان به عرصه سیاست بیش از پیش باز شد. اینجا بود که آیت الله مهدوی‏کنی به صراحت به میدان آمد و نسبت به بازگشت مشروطیت هشدار داد.
او خود در این خصوص می‏گوید: «من مقصودم این بود که حوادث ناگواری که بعد از مشروطه واقع شد، دارد تکرار می‌شود... من احساس خطر می‌کردم و می‌گفتم مشروطه دارد برمی‌گردد یعنی افرادی یا احزابی خودآگاه یا ناخودآگاه به نام انقلاب، علیه انقلاب فعالیت می‌کنند چنان که عده‌ای به نام مشروطیت علیه آن اقدام کردند و استبداد رضاخانی را به ارمغان آوردند. هشدار من در آغاز برای بسیاری قابل قبول نبود و غریب می‌نمود و احیاناً مورداعتراض قرار می‌گرفت.»
آن روزها کروبی در کنار هاشمی به انتقاد از آیت الله برخواست و در مسجد اعظم قم پرسید آقای مهدوی کیست که این حرف‏ها را می‏زند؟ مهدوی حق ندارد که اینگونه بلندپروازی کند! مگر مهدوی مرجع تقلید است که از موضع بالا سخن می‌گوید؟! و... بانیان آزادی اندیشه نمی‏توانستند انتقادات آیت الله را تحمل کنند.
کم‏کم باب قرائت‏های مختلف از دین باز شد و اینجا باز نوبت نقد جريان ولايت‌مدار بود. جامعه روحانیت مبارز تهران به پشتیبانی از آیت الله مصباح‏یزدی و انتقاد از آغاز انحرافات برخواست. در بیانیه این تشکل روحانی آمده بود: «هنگامی که جناب آقای استاد مصباح در نماز جمعه ناصحانه تقاضا می کند نباید در مورد مسلمات و قطعیات دین و نظام قرائت ها را موقوف کنیم و اجازه بدهیم مقدسات و مسلمات در گردونه قرائت ها بازیچه دست این و آن قرار گیرد، متاسفانه برخی از مسئولین محترم به جای آن که این نصیحت مشفقانه را بپذیرند و آن را تایید کنند و راه قیل و قال و مجادله را در این مورد مسدود سازند، بلافاصله فردای آن روز مسئول محترم با موضع‏گیری تند و واکنش سریع علیه ایشان می‏گویند ما در اسلام هیچ اصل مسلمی که قرائت بردار نباشد نداریم و همه چیز حتی اصل توحید نیز قرائت های گوناگون دارد.»(خرداد 5/7/1378)
در واکنش به چنین اظهارات و مواضعی بود که اکبر گنجی در روزنامه‏های زنجیره‏ای اصلاح‎طلبان در قامت یک دین‏شناس دست به قلم برد و نوشت: «دین شناسی آنان حدود سی تا چهل سال از دین شناسی آن که به قول حضرت امام تمام آثارش بلااستثناء خوب است و پاره تن امام بودف فاصله دارد! گویی ابتدا آقایان محترم باید بنشینند یک بار به دقت آثار گرانسنگ مطهری را بخوانند و مبادی معرفت شناختی و کلامی خویش را تصحیح کنند!»
آیت الله تنها در پایتخت ننشست بلکه شهر به شهر و استان به استان گشت تا نسبت به انحرافات نوظهور هشدار دهد. او خود در این خصوص می‏گوید: «حتی من راه افتادم به بعضی از شهرها رفتم. چون واقعا احساس خطر می‌کردم به بعضی از استان‌ها مانند مشهد و مازندران رفتم. در خود تهران در جلساتی سخنرانی کردم. در جلسه‌ای که برای ائمه جمعه تشکیل شده بود، رفتم و صحبت کردم چون احساس خطر می‌کردم و الا من زیاد در جریانات سیاسی وارد نمی‌شدم چون در اینجا احساس خطر می‌کردم رفتم و آنچه که به نظرم درست آمد، بیان کردم.»
در اين دوره، باب هجمه به ولایت فقیه آغاز شد و درصدد عرفی کردن تمام قدسیات جامعه اسلامی بر آمدند. آیت الله، ماجرای آن روزها را این گونه تعریف می‏کند: «شب نوزدهم ماه رمضان همان سال مطالبی از نشریه "عصر ما" خواندم که در آن بحث ولایت را پیش کشیده بود و گفته بود که اصلاً مشروعیت ولایت- نه تنها ولایت فقیه- بلکه ولایت امیرالمومنین و معصومین هم منوط به قبول و رای مردم است. آرام آرام در روزنامه سلام، نوشتند که ولایت الهی نیز منوط به رای مردم است زیرا خداوند خود در قرآن کریم فرموده‌:"انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا" ما انسان را هدایت کردیم و آنها مختارند می‌توانند قبول کنند می‌توانند قبول نکنند. اگر قبول کردند هدایت خدا و ولایت او را پذیرفته و به سعادت می رسند و اگر قبول نکردند از آثار هدایت الهی خود را محروم کرده‌اند پس مردم مختارند بپذیرند یا نپذیرند. اختیار در دست مردم است. متاسفانه اینها ولایت تکوینی را با تشریعی خلط کردند و ندانستند که مقصود از اختیار در آیه شریفه اختیار درحوزه تکوین و آفرینش است نه اختیار در مقام تشریع و تکلیف. زیرا مردم در حوزه تشریع و قانون مکلف و موظف به ادای تکلیفند. به دلیل آیه بعدی در همین سوره "انا اعتدنا للکافرین سلاسل و اغلالاً وسعیراً" اگر الزام و تکلیف نبود مخالفت و نافرمانی مردم موجب عذاب و غل و زنجیر نمی‌شد.»
آیت الله در مقابل انحرافات کوتاه نمی‏آمد و برخلاف کسانی که به خیالشان میانه‏رو بودند(!)، به صراحت لب به انتقاد می‏گشود:«من در سخنرانی شب احیا گفتم ما از روزی که به دنیا آمدیم سقمان را با تربت امام حسین (ع) و آب زمزم گرفتند و ما را به نام امیرالمومنین (ع) و ولایت او بزرگ کردند... من در آن شب گفتم که ما در این راه تا پای شهادت ایستاده‌ایم و در مساله ولایت کوتاه نمی‌آییم. شما برای اینکه ولایت فقیه را زیر سوال ببرید چرا ولایت علی را زیر سوال می‌برید؟ چرا ولایت خدا را زیر سوال می‌برید؟ آخر حیا هم خوب چیزی است و بی‌حیایی هم اندازه دارد. هر چیزی حدی دارد رحم‌الله امرءً ‌عرف‌ قدره و لم یتعد طوره.»
آیت الله از استدلال‌هاي خود و محاجه‏هایش نیز سخن می‏گوید: «گفتم آیا شما در زمان امام جرات می‌کردید این حرف‌ها را بزنید؟ چرا شما نان را به نرخ روز می‌خورید در آن زمان در خط امام بودید، این امام همان امامی است که ولایت فقیه را به صورت مطلق و عام قبول داشت. نظریه امام در سخنان وی درصحیفه نور مکرر آمده است. ولی امروز احساس امنیت می‌کنید و جانشین او را زیر سوال می‌برید؛ البته مساله ولایت فقیه به معنی نفی مقررات عمومی و نادیده‌گرفتن مراتب مدیریت در ساختار حکومت و نظام اسلامی نیست. ولایت در مقام اجرا روح حکومت و موجب قوام آن در برابر انحرافات است و در واقع ولایت، عمود نظام اسلامی و انقلاب دینی ما است و اعمال آن بدون حفظ ساختار قانونی، نامعقول و ناممکن است و در حقیقت این ساختار مورد تایید والی است و نظام ولایی بدون این ناممکن است ودر حقیقت این ساختار مورد تایید والی است و نظام ولایی بدون این ساختار عملاً غیر میسر و اصولاً ولایت بدون آن مفهوم و معنا دارد زیرا ولایت دینی مبتنی بر اعتقاد، مردم است و اعتقاد امری قلبی است و با زور و تحمیل به دست نمی‌آید. از این رو بر فرض تکثر و تعدد والی و بر فرض رقابت وتزاحم به طور قطع رای اکثریت مردم در چارچوب ضوابط دینی تعیین کننده خواهد بود.»
سخنان آیت الله واکنش‏های جريان تجديدنظر طلب را به دنبال داشت. حتی بهزاد نبوی نیز دست به قلم برد تا بلکه پاسخ آیت الله را بدهد و او را خاموش کند؛ اما آیت الله همچنان سخن می‏گفت. او معتقد بود اين افراد در زمان امام که بحث ولایت مطلقه مطرح می‏شد، جرأت پیدا نمی‏کرده‏اند حرفی بزنند و اکنون که روی کار آمده‌اند، تازه زبان‏هایشان باز شده و غرض‏های اصلی‏شان برملا شده است.
آیت الله در توصیف آنان می‏گوید: «آنها که در زمان حضرت امام خود را درخط امام می‌دانستند و شعارشان پیروی ازامام بود،ناگهان کارشان به جایی رسید که حتی ولایت امیر المومنین(ع) را به اراده مردم منوط کردند و علی را در ردیف خلفا و روسا جمهوری قرار دادند و امامت شیعه را با امامت اهل سنت برابر شمردند.»
آیت الله مهدوی‏کنی در همان سال‏ها به تفصیل مصاحبه‏هایی انجام داد و در باب تبیین اصل و جایگاه ولایت فقیه سخن راند. او مشروعیت ولایت فقیه را ناشی از انتصاب ولی به پروردگار و امام معصوم قلمداد می‏کرد و با تبیین مواضع امام راحل در این خصوص توضیح می‏داد کسانی که به دروغ خود را منتصب به امام می‏کنند، نسبتی با مواضع او ندارند.
ماجرای آن روزها اما انگار در همان روزها خلاصه نشد و جدال آیت الله با کسانی که با خط امام زاویه‏‎های اساسی داشتند، ادامه پیدا کرد و در جریان‎هاي فتنه نیز تبلور یافت. گويا اكنون نيز علي‌رغم كسالت، به ميدان آمدن براي كور كردن خط فتنه را براي خود تكليف ديده و براي حفظ شأن و جايگاه مجلس خبرگان حاضر شده بنا بر مشي هميشگي خود صريح‌تر در مقابل جريان ضد انقلاب داخلي و خارجي بايستد.

۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

غلظت در مبارزه با منافقان در عين پرهيز از تهمت و ناسزا


حجت‌الاسلام عليرضا پناهيان با اشاره به آيه‌ي 9 سوره‌ تحريم كه دستور جهاد و سخت‌گيري با منافقين را مي‌دهد، گفت: "اگر لازم باشد با منافقي مبارزه ‌كنيم، لازم نيست حتما اسم او را منافق بگذاريم. اما هيچ‌گاه مبارزه با نفاق و رفتار منافقانه را نبايد ترك كرد. زيرا بر طبق آيه قرآن، با منافقان بايد با غلظت رفتار كرد. "

اين استاد حوزه و دانشگاه در جلسه‌ي هفتگي هيئت محبين اهل‌بيت(ع) در قم، ادامه داد: "تذكر قوه‌ قضائيه براي رعايت قانون و اخلاق، معنايش اين نيست كه غلظت مجاهده با نفاق را بايد كم كرد. تهمت نبايد زد، ناسزا نبايد گفت، اما با رفتار منافقانه بايد شديداً برخورد كرد. "

پناهيان در ادامه با يادآوري تفاوت‌هاي جهاد با كفار و منافقين، گفت: "در جهاد با كفار، نگراني از دست دادن جان، مهم‌ترين مانع جهاد است. اما در جهاد با منافقين، نگراني از دست دادن آبرو و اعتبار اجتماعي مهم‌ترين مانع جهاد است. ديروز هركس جان جهاد داشت، بايد به جنگ مي‌رفت، امروز هر كس آبرودار است، بايد به جهاد با منافقين بپردازد؛ و در اين ميان هركس آبروي بيشتري دارد، جهاد براي او واجب‌تر است. "

فرازهايي از اين سخنراني كه در ادامه‌ي سلسله مباحث "انقلابي بودن " بيان شده است، در زير آمده است:


1- يكي از اركان انقلابي بودن، مجاهدت در راه خداست. انقلابي كسي است كه اهل جهاد است و انواع جهاد را مي‌شناسد، و براي انواع مجاهدت‌ها آماده است. يكي از انواع سخت جهاد هم، جهاد با نفاق است.

2- خداوند در سوره‌ي توبه، آيه 73 و همچنين تحريم، آيه 9 مي‌فرمايد: "يا أَيهَا النَّبِي جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ؛ اي پيامبر! با كافران و منافقان به جهاد برخيز و نسبت به آنان سخت‏گيري كن [و درشت‏خو باش‏] كه جايگاهشان دوزخ است و دوزخ بد بازگشت‏گاهي است. "

3- علامه طباطبايي در ذيل همين آيه مي‌فرمايد: "جهاد " و "مجاهدت " به معناي سعي و بذل نهايت درجه كوشش در مقاومت است -چه به زبان باشد و چه به دست- تا آنجا كه منتهي به كارزار شود. در تفسير نمونه نيز در ذيل همين آيه آمده است: "مراد از جهاد با آنها همان توبيخ و سرزنش و تهديد و انذار و رسوا ساختن آنها، و يا در بعضي از موارد تاليف قلوب آنها است، چه اينك "جهاد " معني وسيع و گسترده‏اي دارد، و هر گونه تلاش و كوشش را شامل مي‏شود، تعبير به "وَ اغْلُظْ عَلَيهِمْ " (بر آنها سخت بگير و خشونت كن) نيز اشاره به خشونت در سخن و افشاگري و تهديد و مانند آن است. "

4- نكته‌اي كه در اين آيه وجود دارد، اين است كه در آيات ديگر قرآن اكثرا از جهاد با "كفار " سخن گفته شده است و در مورد "منافقين " از برحذر بودن(هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ) سخن گفته شده است. اما در اين آيه، كه يكبار ديگر در سوره‌ي توبه تكرار شده، دستور "جهاد " نسبت به منافقين نيز صادر شده است. خصوصا اينكه دستور غلظت هم داده شده است (وَ اغْلُظْ عَلَيهِمْ). كما اينكه خداوند هم با غلظت با آنها برخورد مي‌كند (و مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ). البته جاي ديگري دستور قتل منافقان هم داده شده كه بحث ديگري است. (سوره احزاب آيه‌ي61)

5- منافق در ميان جامعه‌ي اسلامي زندگي مي‌كند و نامسلماني او معمولا پنهان است؛ مبارزه و مجاهده با او طبيعتا دشوارتر است، آنهم مبارزه‌اي سخت گيرانه. اين مبارزه سخت‌تر از مبارزه با كفار است.

6- اين آيه بيشتر در زمان اميرالمؤمنين(ع) اجرا شد و البته مورد اعتراض نفهم‌‌ها هم قرار گرفت؛ كه چرا مسلمان كشي را باب كرده‌است. زيرا حضرت در سه جنگ جمل، صفين و نهروان، در واقع با سه گروه از منافقين جنگيدند. امام صادق(ع) در تفسير آيه 9 سوره‌ي تحريم فرمودند: جَاهَدَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ الْكُفَّارَ وَ جَاهَدَ عَلِي عَلَيهِ السَّلَامُ الْمُنَافِقِينَ، فَجَاهَدَ عَلِي (ع) جِهَادَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِه (تفسير قمي/2/377)


7- اگر لازم باشد با منافقي مبارزه ‌كنيم، لازم نيست حتما اسم او را منافق بگذاريم. اما هيچگاه مبارزه با نفاق و رفتار منافقانه را نبايد ترك كرد. زيرا بر طبق آيه قرآن، با منافقان بايد با غلظت رفتار كرد.

8- حتي اگر لازم باشد قوه‌ي قضائيه با كسي كه رفتار غيرقانوني انجام داده است برخورد قانوني كند، نبايد مبارزه و مجاهدت زباني و فرهنگي با منافقان پايان پذيرد، و همه‌ي مبارزه به عهده‌ي قانون گذاشته شود. نبايد مجاهدت با منافق را رها كرد و يا از غلظت آن كاست.

9- در جهاد با منافق، نه تنها قانون، بلكه اخلاق را هم بايد رعايت كرد. در آيين جنگ با كفار نيز همين‌گونه است. مانند اميرالمؤمنين(ع) كه در جنگ خندق، گردن "عمرو بن‌ عبد ود " را زد، اما به دليل حفظ احترام و منزلتي كه در قبيله‌ي خود داشت، زره او را درنياورد. همچنين علي(ع) در زمان مذاكره‌ي نماينده‌ي خود با معاويه ـ گرچه معاويه دوران مذاكره را طولاني كرد تا فرصت آماده‌سازي لشكر را پيدا كند ـ اما جنگ را شروع نكرد و با وجود ضرري كه سپاه حضرت از اين ناحيه متحمل شد، قانون مذاكره را رعايت كرد.

10- اگر منافق دست به اسلحه برد، با اسلحه، و اگر با هر سلاحي كه آمدند با همان سلاح با آنها بايد مجاهده كرد؛ آنهم با "غلظت ". تذكر قوه‌ي قضائيه براي رعايت قانون و اخلاق، معنايش اين نيست كه غلظت مجاهده با نفاق را بايد كم كرد. تهمت نبايد زد، ناسزا نبايد گفت، اما با رفتار منافقانه بايد شديداً برخورد كرد. اينكه معناي اين غلظت چيست، بايد به اقتضائات و شرايط نگاه كرد. ولي غلظت بايد احساس شود.

11- پيامبر(ص) هرگاه در مقابل نفاق كوتاه مي‌آمدند به دليل بصيرت نداشتن مردم بود. اگر پيامبر با نفاق برخورد شديدتري نداشتند، به دليل كم بودن اصحاب ناب بوده است. كما اينكه دو جريان توطئه‌ي قتل حضرت توسط منافقين، يكي بعد از جنگ تبوك و يكي بعد از روز غدير، در توضيح علت نكشتن توطئه كنندگان، به همين نكته اشاره كردند. (أَكْرَهُ أَنْ يتَحَدَّثَ النَّاسُ وَ يقُولُوا إِنَّ مُحَمَّداً قَدْ وَضَعَ يدَهُ فِي أَصْحَابِ: اعلام الوري/123) اما در زمان ظهور حضرت حجت(عج)، با منافقين مانند كفار برخورد مي‌شود. (ثُمَّ يدْخُلُ الْكُوفَةَ فَيقْتُلُ بِهَا كُلَّ مُنَافِقٍ مُرْتَاب‏: ارشاد مفيد/2/384؛ لَا يقْتُلُ أَحَداً مِنْهُمْ إِلَّا كَافِرٌ أَوْ مُنَافِقٌ: بحارالانوار/52/386)


12- در جهاد با كفار، جان مي‌دهي و آبرو پيدا مي‌كني. در جهاد با منافقين، جان نمي‌دهي، اما آبروي خود را در ميان بي‌بصيرت‌ها از دست مي‌دهي.

13- در جهاد با كفار، نگراني از دست دادن جان، مهمترين مانع جهاد است. اما در جهاد با منافقين، نگراني از دست دادن آبرو و اعتبار اجتماعي مهمترين مانع جهاد است. ديروز هركس جان جهاد داشت بايد به جنگ مي‌رفت، امروز هر كس آبرو دار است بايد به جهاد با منافقين بپردازد؛ و در اين ميان هركس آبروي بيشتري دارد، جهاد براي او واجب‌تر است.

14- جهاد با مال بر كساني واجب است كه از تمكن مالي برخوردار هستند و مال بيشتري دارند. جهاد با جان بر كساني واجب است كه از توان جسمي برخوردار هستند و توانمندتر هستند. جهاد با آبرو ـ كه آبرو مهمترين ابزار جهاد با منافقين است ـ بر كساني بيشتر واجب است كه اعتبار و آبروي بيشتري دارند.

15- اهميت آبرو در مبارزه با نفاق به‌گونه‌اي است كه امام حسين(ع) در مبارزه با يزيد، كه مبارزه با نفاق روشن بود، در سخناني كه خطاب به 700 نفر از تابعين و انصار در "مني " ايراد كردند، به اسلحه‌ي آنها نگاه نمي‌كرد، بلكه به "آبروي " آنها كه از قِبَل اسلام بدست آورده بودند، اشاره مي‌فرمود و به اينكه حاضر نبودند از آبروي خود براي مبارزه با نفاق هزينه كنند اعتراض مي‌فرمودند. (ثُمَّ أَنْتُمْ أَيهَا الْعِصَابَةُ، عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ، وَ بِالْخَيرِ مَذْكُورَةٌ، وَ بِالنَّصِيحَةِ مَعْرُوفَةٌ، وَ بِاللَّهِ فِي أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ يهَابُكُمُ الشَّرِيفُ وَ يكْرِمُكُمُ الضَّعِيفُ.... أَ لَيسَ كُلُّ ذَلِكَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا يرْجَي عِنْدَكُمْ مِنَ الْقِيامِ بِحَقِّ اللَّهِ؟....)( تحف العقول/237)

16- اما بعضي‌ها نمي‌خواهند در راه خدا ضرر كنند. بعضي‌ها مي‌خواهند مورد تأييد و پسند همه باشند و هيچكس نسبت به آنها بغض نداشته باشد. همانطور كه مرد بايد در بدن خود زخم جراحت جهاد داشته باشد. بنابر فرمايش رسول خدا(ص) كسي كه زخم در بدن نداشته باشد، و در اثر جهاد در راه خدا ضرري به او نرسيده باشد، خجالت‌زده خواهد بود. مَن لَقِي اللّه َ بغيرِ أثَرٍ مِن جِهادٍ لَقِي اللّه َو فيهِ ثُلْمَةٌ.(ميزان الحكمة/2828) در جريان مبارزه با نفاق هم بايد به آبرويش نزد برخي لطمه خورده باشد.

17- بنابر صريح آيات قرآن، تمام پيغمبران الهي را مسخره كردند، آنوقت برخي مراقب هستند كسي مسخره‌شان نكند. در حالي‌كه هركس بيشتر مراقبت كند كه از ناحيه‌ي جان و مال و آبرو ضرر نكند، و به اين دليل به ترك جهاد بپردازد، بيشتر نزد خدا منفور خواهد شد.


كسي كه مجاهد را اذيت كند، خدا بر او غضب خواهد كرد

18- در دفاع مقدس، بعضي‌ها دنبال مسئوليت‌هاي پرخطرتر بودند. مثلاً بعضي‌ها تخريب‌چي بودند و از خدايشان بود كه جان خود را براي باز كردن معبر بدهند و پيش‌مرگ ديگران شوند. امروز كجا هستند كساني كه آرزو داشته باشند اعتبار خودشان را در راه جهاد با منافقان از دست بدهند و باكي نداشته باشند؟

19- البته وقتي به ارزش جهاد نگاه كنيم سختي‌هاي جهاد كاهش پيدا مي‌كند. رسول خدا(ص) در مورد مجاهدين در راه خدا مي‌فرمايند: اعمال همه بندگان در مقايسه با ارزش جهاد مجاهدانِ در راه خدا، به اندازه‌ي مقدار آبي است كه پرستويي با منقار خود از دريا برداشته است، در مقابل عظمت آب دريا.(ما أعْمالُ العِبادِ كُلِّهِم عِند المُجاهِدينَ في سبيلِ اللّه ِ إلاّ كَمِثْلِ خُطّافٍ أخَذَ بمِنْقارِهِ مِن ماءِ البَحرِ(ميزان الحكمة/2844)

20- جهادگران از حمايت‌هاي عجيب پروردگار برخوردار مي‌شوند. رسول اكرم(ص) در روايت ديگري مي‌فرمايند: اتَّقوا أذَي المُجاهِدينَ في سبيلِ اللّهِ "از آزردن مجاهدانِ در راه خدا بپرهيزيد "، فإنَّ اللّهَ، يغْضَبُ لَهُم كَما يغْضَبُ للرُّسُلِ " زيرا خداوند به خاطر آنان به خشم مي آيد همچنان كه به خاطر پيامبران به خشم مي‌آيد "، و يسْتَجيبُ لَهُم كَما يسْتَجيبُ لَهُم. "و دعاي آنان را اجابت مي كند همچنان كه دعاي پيامبران را اجابت مي‌كند. "(ميزان الحكمة/2856)

21- اگر تاكنون سران فتنه زنده‌ هستند، صدقه سر مهرباني مقام معظم رهبري و حزب اللهي‌هاست، زيرا قطعاً ايشان هنوز اينها را نفرين نكرده‌اند كه اگر نفرين كرده بودند، بر اساس همين روايت، نابود شده بودند. حتي نيازي به زدن و بستن نداشتند. اما آيا اينها رهبري و مؤمنين را اذيت كرده‌اند يا نه؟ بنابراين يقيناً خداوند بر آنها غضب كرده است.

22- نمونه‌ي اعلاي مجاهدي كه خدا به خاطر غضب او غضب كرد حضرت صديقه‌ي كبري، زهراي اطهر(س) بود كه رسول خدا(ص) فرمود يغضِبُ لِغَضَبِها...