ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

چهارده اصل تربيتي از زندگي مشترك حضرت زهرا(س) و امام علي(ع)

به گزارش "خدمت"؛  انسان‌ها همواره براي رسيدن به اهداف الهي و كمال، كه فلسفه خلقت انسان است در جستجوي الگو و حقيقتي براي رهيابي به اين مسير الهي است. از همين رو زندگي مشترك حضرت زهرا (س) و امام علي (ع)، انسان‌ها را در اين امر مهم رهنمون مي‌سازد.

1. اصل خدامحوري و عبادت خانوادگي

در زندگاني مشترك اميرالمؤمنين و حضرت فاطمه (سلام الله عليهما) تمام اعضاي خانواده عاشق و شيفتة پروردگار بودند. به فرمودة اميرالمؤمنين (عليه السلام): عشق به خداوند، آتشي است كه بر چيزي نمي گذرد جز آن كه آن را به آتش مي كشاند و نوري خدايي است كه بر چيزي پرتو نمي افكند جز آن كه آن را غرق نور مي كند. پس كسي كه به خداوند عشق بورزد، همه چيز مُلك و ملكوت خويش را به او مي دهد.(1)

هرگاه خداوند بخواهد بنده را گرامي بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خويش مي‌گرداند.(2)

باري، آتش عشق پروردگار آن خانه را غرق نور الهي و اعضاي آن خانواده را شيفته و حيران پروردگار ساخته بود. در آن خانة ملكوتي اتاقي ويژه نماز و مناجات با پروردگار بود كه نه كوچك بود و نه بزرگ.(3) در آن اتاق تنها قرآن، شمشير و فرش بود.(4)

ابن ابي الحديد، دانشمند بزرگ اهل سنت، دربارة عبادت هاي اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) مي نويسد: ...و اما عبادت، پس علي عابدترين و پُرنمازترين مردمان بود. از همه بيش تر روزه مي گرفت و نمازهاي مستحبي را بر پا مي داشت و همواره ذكر مي گفت... و چه گمان مي بري دربارة مردي كه پيشاني اش از بسياري سجده همانند زانوي شتر شده بود.(5)

حسن بصري درباره عبادت محوري حضرت فاطمه (سلام الله عليها) مي گويد: در تمام دنيا عابدتر از فاطمه يافت نمي شود. او به حدي براي نماز و عبادت بر پا مي ايستاد كه پاهايش ورم مي‌‌كرد.(6)

حضرت زهرا (سلام الله عليها) حتي در شيرين ترين و خاطره انگيزترين لحظه هاي زندگي نيز دل در گرو عشق خدا نهاد و در شب ازدواج خطاب به يگانه كُفو و همتايش علي (عل?ه السلام) فرمود: انتقال از خانة پدرم به خانة خودم، مرا به ياد انتقال به خانة قبرم انداخت. تو را به خدا سوگند مي دهم تا در اين ساعات به نماز برخيزي تا امشب را با هم به عبادت پروردگارمان بگذرانيم.(7)

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرداي آن شب از علي (عليه السلام) پرسيد: همسرت را چگونه يافتي؟! حضرت علي (عل?ه السلام) بي درنگ فرمود: نِعمَ العَونُ عَلي طاعَةِ اللهِ؛ بهترين يار براي اطاعت و عبوديت پروردگار.(8)

حضرت فاطمه (سلام الله عليها) هر شب پس از فراغت از وظايف خانه داري چنان خائفافه و خالصانه بر سجاده به نماز مي ايستاد كه پروردگار بدان بر ملائكة خويش مباهات مي فرمود: ملائكة من، اينك بر سرور كنيزانم فاطمه نظر كنيد. بر درگاه من ايستاده، در حالي كه بند بند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است. او با تمام وجودش به عبادت من روي نهاده است. اينك شما را گواه مي گيرم كه پيروان و شيعيان او را از آتش ايمني بخشيدم.(9)

2. قرآن گرايي

روح و جان اعضاي اين خانواده با قرآن عجين گشته و تمام اخلاق و مرام اعضاي خانواده فاطمي، قرآني گشته بود. تلاوت قرآن پدر خانواده، چنان در اوج بود كه درباره او گفته اند: «به خدا هيچ قريشي را نديده ايم كه بيش از امام علي(عل?ه السلام) قرآن بخواند».(10)

حضرت زهرا (سلام الله عليها) به طور شبانه روز با قرآن انس و رفاقت داشتند و به تلاوت آن عشق مي ورزيدند.(11) آن حضرت بر تلاوت سوره هاي واقعه، الرّحمن و حديد تأكيد مي ورزيدند و مي فرمودند: قرائت كننده سوره هاي حديد و الرّحمن و واقعه در آسمان ها ساكن فردوس خوانده مي شود. (12)

3. اصل ساده زيستي و زهد خانوادگي

فاطمة زهرا (سلام الله عليها)، اين اسوة بي مثال الهي، در طول زندگاني خويش هماره دعوت كننده به سوي «وارستگي از دنيا و دل ‌سپاري به خدا» بود؛ اما نه دعوتي با زبان، كه دعوت با تمام وجود و در عمل؛ دعوتي كه ارزش و تأثيرش در هدايت و تربيت پيروان از هزاران دعوت زباني بيشتر و مؤثرتر است.

فاطمه (سلام الله عليها) در انتخاب بين دنيا و آخرت، سراي باقي را برگزيده و سيره زندگاني خويش را بر بي اعتنايي به زخارف دنيايي و قناعت به حداقل نيازهاي ضروري بنا ساخته بود. زندگاني او به دور از تشريفات و تجملات و در عين سادگي، لبريز از صفا، نشاط و زيبايي هاي معنوي بود. ساده زيستي فاطمه نه از روي فقر و ناداري كه برخاسته از اوج معرفت و غناي روحي آن حضرت بود. بهترين شاهد اين مدعا، آن دوران از زندگاني فاطمه (سلام الله عل?ها) است كه فدك در اختيار ايشان بود. فدك، سرزمين حاصل خيزي بود كه مي توانست تمام گندم مورد نياز مدينه را تأمين كند. بعد از آن كه پيامبر، به فرمان خداوند، فدك را به دخترش بخشيد، تمام درآمد آن(13) در اختيار فاطمه قرار مي گرفت؛ اما اين درآمد بسيار نتوانست صفا و سادگي زندگي ايشان را دگرگون سازد؛ چراكه فاطمه از دنيا رهيده، تمام حاصل فدك را فداي رضايت و خشنودي خداوند مي كرد.(14) باري، ساده زيستي فاطمه نه پيامد جبر و تحميل روزگار، كه رهاورد وارستگي او از دنيا و انتخاب عارفانه وي بود.

او وارستگي از دنيا را از پدري آموخته بود كه در مقام تهذيب و تزكيه دخترش مي فرمود: دخترم! پدر و شوهر تو فقير نيستند. خداوند، گنجينه هاي طلا و نقرة زمين را به من عرضه كرد؛ ولي من آنچه را نزد پروردگارم باقي مي ماند، برگزيدم. دخترم! اگر از آنچه كه پدرت (از حقيقت دنيا) مي ‌داند، آگاه شوي، دنيا از چشمت فرو مي افتد. (15)

آري فاطمه، پرورش يافته رسول بود و درس ساده زيستي و وارستگي از مظاهر دنيا را از آن اسوه حسنه فرا گرفته بود. اين گزارش تاريخي گواه اين مدعاست:

عادت پيامبر چنان بود كه سفرهايش را با ديدار فاطمه شروع و ختم مي كرد. در يكي از اين سفرها، فاطمه به يمن قُدوم پدر و همسر، براي خود دستبندي از نقره، دو گوشواره و يك گردن بند فراهم آورد و پرده اي رنگين بر خانه آويخت. پيامبر بنابر عادت هميشگي ‌شان ابتدا به خانة فاطمه وارد شد؛ اما پس از توقف كوتاهي در حالي كه آثار گرفتگي و ناراحتي در چهره اش هويدا بود، از منزل فاطمه خارج و روانه مسجد شد. فاطمه كه با كياست خويش، علّت ناراحتي پدر را دريافته بود، بلافاصله پرده را باز كرد و به همراه زيورآلات نزد پيامبر فرستاد و پيغام داد كه دخترت، سلام مي رساند و مي گويد: اينها را در راه خداوند به مصرف برسان! پيامبر، آنها را تحويل گرفت و فرمود:

پدرش به فدايش باد! پدرش به فدايش باد! پدرش به فدايش باد! آل محمد را به دنيا چه كار؟! ايشان نه براي دنيا، كه براي آخرت آفريده شده اند؛ هرچند تمام دنيا به خاطر ايشان آفريده شده است. اگر دنيا به اندازه بال پشه اي نزد خداوند ارزش مي‌داشت، جرعه اي از آب آن را به هيچ كافري نمي نوشانيد.(16)

و آن‌ گاه برخاست و به سوي فاطمه شتافت.

4. اصل ايثار و انفاق خانوادگي

كاوش و نگرشي كوتاه در شأن نزول سوره انسان كه درباره اعضاي خانواده حضرت زهراست، سريان اصل «ايثار و انفاق خانوادگي» را در خانواده فاطمي به نمايش مي گذارد:

(و به عشق خدا مسكين و يتيم و اسير را طعام مي دهند (و مي گويند:) فقط براي رضاي خداوند شما را اطعام مي كنيم و در مقابل شما انتظار هيچ شكرگزاري و پاداشي را نداريم).(17)

در ايّامي كه فدك در اختيار حضرت زهرا (سلام الله عليها) بود، تمام درآمد آن كه ساليانه بين 70000 تا 120000 دينار طلا بود،(18) تقديم آن حضرت مي شد، اما آن حضرت تنها به اندازه كفاف و ضرورت خانواده از آن بر مي¬ داشت و بقيه را بين نيازمندان مدينه تقسيم مي فرمود. بدين سان روزي كه درآمد فدك به طور ماهيانه تسليم حضرت زهرا (سلام الله عل?ها) مي شد، روز جشن و سرور فقيران مدينه بود.(19)

5. اصل پاك نگه داري محيط خانه و خانواده از گناه

بالاترين هنر بانوي يك خانه، حفظ محيط خانه و اعضاي خانواده از حرام الهي است تا هميشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضاي آن با عالم ملكوت برقرار باشد. و اين هنري است كه حضرت فاطمه آن را به اوج تجلي رسانده است.

آن حضرت در آخرين وصيت هاي خويش به اميرمؤمنان علي (عل?ه السلام) بر اين معنا تأكيد ورزيده است: پسر عمو جان، تا در خانه تو بودم، دروغي نگفتم، خيانتي نكردم و ازدستورات (الهي) تو هيچ گاه گامي فراتر ننهادم.(20)

6. اصل جهادي و فدايي بودن تمام اعضاي خانواده

فاطمه (سلام الله عل?ها) به همراهي همسرش علي (عليه السلام)، تمام وجود و زندگاني خويش را وقف خداوند و رضايت او كرده بود. يگانه خانواده ‌اي كه تمام اعضاي آن فداييان راه خدا بودند و در اين راه تمام آبرو، دارايي و جان خويش را تقديم داشتند، خانواده «علوي‌ـ فاطمي» بوده است.

7. اصل دفاع همه جانبه از حريم ولايت و امامت

فاطمه (سلام الله عل?ها) شيداترين پروانه شمع امامت بود؛ پروانه عاشقي كه با سوختن و فداسازي خويش، به همگان آموخت كه امام بر حق چونان كعبه است؛ كعبه اي كه مردم بايستي بر گِردش طواف نمايند؛ نه او بر گِرد مردم. 21 اين، فاطمه بود كه عاشقانه ترين پاسداشت را از حريم امامت روا داشت. اين، فاطمه بود كه يگانه ‌ترين اسوه دهي را در همرهي با ولايت ادا ساخت، هموكه پهلويش شكست و در خون نشست؛ اما لحظه اي از ياوري ولي امر خويش از پاي ننشست؛ هموكه با فريادهاي جگرسوز خويش، زيباترين شعار ولايت مداري را در گوش جان پيروان خويش طنين انداز ساخت:

اي أباالحسن! روحم به فداي روح تو و جانم سپر بلاي تو! هماره همراه تو خواهم بود؛ چه در خير و نيكي به سر بري و چه در سختي و بلا گرفتار شوي!

باري، پيشتازترين، خالص ترين و كاري ترين حمايت گر ولايت و امامت، فاطمه (سلام الله عليها) بود و هموست كه بايستي مقتدا و اسوه ما در عرصه «ولايت ‌‌‌محوري»، «محبت ‌شناسي» و «حجت ‌مداري» در اين برهه از زمان واقع شود.(22)

8. اصل دانش پژوهي خانوادگي

حضرت زهرا (سلام الله عليها) محيط خانه را به دانشگاهي بي نظير در عرصه تعليم معارف اسلامي مبدل ساخته بود؛ از تعليم فرزندان گرفته تا تعليم مردمان و تشكيل كلاس‌هاي ديني ـ علمي در خانه. او همچون پدرش، مربي اخلاق بود و معلم قرآن؛ مقامي كه تنها از آنِ پيامبر و اهل بيت پاك نهاد اوست. او عمري را با تلاشي بي امان، در نهايت مهرباني و دلسوزي به تعليم و تبليغ معارف دين و تربيت دين باوران پرداخت.

اين روايت تاريخي كه گزارش گر آن مولاي متقيان علي (عليه السلام) است، نمايانگر جلوه اي از رحمت بي كرانه و تلاش خستگي ‌ناپذير فاطمه (سلام الله عليها) در مقام تعليم و تربيت مي باشد: روزي يكي از زنان مدينه خدمت حضرت زهرا (سلام الله عليها) رسيد و گفت: «مادر پيري دارم كه در مسايل نماز، سؤالات فراواني دارد و مرا فرستاده است تا آن مسايل شرعي را از شما بپرسم».

حضرت زهرا(سلام الله عليها) فرمود: «بپرس!»

آن زن، مسايل بسياري طرح كرد و براي هر يك از آنها، پاسخ شنيد. در ادامه گفت و شنود، آن زن از كثرت پرسش ها خجالت كشيد و گفت: «اي دختر رسول خدا! از اين كه فراوان خدمت مي ¬رسم و با سؤالاتي فراوان شما را به زحمت مي اندازم، معذرت مي خواهم!»

فاطمه (سلام الله عليها) فرمود: باز هم بيا و هر آنچه سؤال برايت پيش مي آيد، بپرس! آيا اگر كسي اجير شود كه بار سنگيني را به بالاي بام ببرد و به پاداش آن، صد هزار دينار طلا مزد بگيرد، چنين كاري براي او دشوار خواهد بود؟

گفت: «خير». حضرت ادامه داد: من در ازاي هر مسأله اي كه پاسخ مي دهم، بيش از فاصله بين زمين و عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش مي گيرم؛ پس سزاوار است كه بر من سنگين نيايد.(23)

9. اصل عفت ‌ورزي و عفاف‌ محوري

پيامبر (صلوات الله عليه و آله) روزي از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال پرسيدند: «چه روش و سيره اي براي زندگاني بانوان بهتر است؟»

هركس به فراخور معرفت خويش جوابي مي داد؛ اما هيچ جوابي پيامبر را قانع نمي ساخت. در اين هنگام سلمان فارسي كه در آن روزگار پيرمردي باوقار و پرذكاوت و در ميان آن جمع، به لحاظ ايمان و معرفت بالاتر بود، با خود انديشيد كه پاسخ اين سؤال دقيق از سطح عمومي انديشه مردان فراتر است. از اين روي، در بحبوحه اظهار نظرهاي گوناگون، خود را به خانه زهرا (سلام الله عل?ها) كه متصل به مسجد پيامبر بود، رسانيد و پاسخ پرسش پيامبر را از يگانه دخترش جويا شد. حضرت زهرا (سلام الله عل?ها) در پاسخ سؤال پدر فرمودند: براي زنان بهتر است كه مردان نامحرم را نبينند و مردان نامحرم نيز ايشان را نبينند.(24)

سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح نمود. پيامبر دانستند كه اين پاسخ از خود سلمان نيست؛ از اين روي پرسيدند: «اين جواب را از كه آموختي؟» سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا پرسيدم و چنين پاسخ شنيدم.

پيامبر در اين هنگام فرمودند: پدرش به فدايش باد. ...به راستي كه فاطمه پاره اي از وجود من است.(25)

اين روايت معروف با عبارت هاي مختلفي، در منابع پرشماري از كتاب هاي حديثي، اخلاقي و تاريخي شيعه و سني موجود است.(26)

استفاده حضرت زهرا (سلام الله عليها) از كلمه «خير»، خود گوياي اين حقيقت است كه سيره مذكور يك رُجحان و مزيت است؛ به ديگر سخن، حضرت فاطمه(سلام الله عليها) در مقام بيان يك امر ايده آلي و ترجيحي مي باشند؛ امري كه رعايت آن رجحان و برتري دارد و مادامي كه ضرورتي پيش نيامده است، عمل به آن بهتر و مطلوب تر است.

باري، در شرايطي كه نيازي به ارتباط زنان با مردان نيست، بهتر آن است كه بانوان خانواده با هيچ مرد نامحرمي تماس نداشته باشند و «خانه‌محور» باشند. اين امر، رجحاني است و هرگز به معناي ممنوعيت قانوني حضور بانوان در جامعه نيست. از ديدگاه اسلامي زنان مي توانند در صورت نياز، با رعايت ارزش ‌هاي اسلامي و اخلاقي به عرصه هاي اجتماعي وارد شوند و هيچ منعي از آن نمي باشد؛ به عبارت ديگر، حكم بيان شده در روايت، يك توصيه اخلاقي ترجيحي است؛ نه يك حكم قانوني تكليفي.

10. اصل حضور در اجتماع به هنگام ضرورت

پاره وجود رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، كامل ترين اسوه و الگوي حيا، عفت، عفاف و حجاب است. سخن از فاطمه است؛ فاطمه اي كه پدرش كانون همه حوادث سياسي‌ـ اجتماعي آن روزگار بود و او در كنار پدر، چون مادري مهربان، در همه اين صحنه‌ها حضوري مستمر داشت. آري فاطمه (سلام الله عليها) در تمام عمر در صحنه هاي گوناگون اجتماعي حضور داشت؛ چه در دوران كودكي در شرايط طاقت فرساي مكه و حصر اقتصادي در شعب ابي طالب؛ چه در دوران بعد از هجرت به مدينه و كشاكش جنگ هاي پُرشمار و حوادث بي شمار، و چه در خانه علي (عليه السلام) كه محل آمد و شد فراوان اصحاب و ياران خاص رسول بود. حضرت صديقه طاهره (سلام الله عل?ها) در همه اين صحنه ها حضور داشت؛ اما با همه اين احوال، عفاف و حجاب او در اوج يگانگي و بي مثالي بود.

جلوه هايي بسيار زيبا و ديدني از رفتار و گفتار فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در عرصه حجاب و عفاف گزارش شده است كه حقيقت هر يك از اين رفتارها و گفتارها مي بايد سرمشق دختران و زنان ما در زندگي قرار گيرد.

سيره رفتاري حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) نشان دهنده زيباجلوه‌ هايي از حضور فعال آن حضرت در عرصه اجتماع مي ‌باشد؛ براي نمونه ايشان هر هفته، روزهاي شنبه به سوي مزار شهداي اُحُد مي شتافت و براي حمزه (رضوان الله تعالي عليه) و ديگر شهداي احد طلب آمرزش و علوّ درجات مي نمود.

فاطمة زهرا (سلام الله عليها) پس از هجران پدر، حمايت از امامت را وظيفه خويش دانست و در اين راه از هيچ فداكاري و جان ‌بازي دريغ نكرد و بارها و بارها در عرصه جامعه ظاهر شد و در جمع مردمان، خطبه هايي بي نظير ايراد فرمود؛ خطبه ‌هايي در اوج فصاحت و بلاغت كه فصيحان و بليغان نام آور عرب را به شگفتي و شيفتگي واداشته است.

همان زهرايي كه مي‌فرمايد: «براي زن بهتر آن است كه نه او هيچ مردي را ببيند و نه هيچ مردي او را»، آن گاه كه مصالح كلي جامعه اسلامي را در خطر مي بيند، به سوي مسجد مي شتابد و در حضور جمع كثيري از مردان مهاجر و انصار، غاصبان خلافت را به محاكمه مي كشاند. چنين صحنه هايي از سيره رفتاري آن حضرت، تأييدگر اين حقيقت است كه فرموده پيش¬گفته ايشان يك امر رجحاني است كه در شرايط ايده آل مصداق مي يابد.(27)

11. اصل تقسيم كار در خانه

زندگي مشترك علي و فاطمه (عليهما السلام) كامل ترين اسوه در مسايل خانوادگي است.آنچه در خانه زهرا (سلام الله عليها) صورت مي‌ پذيرفت، جملگي از حكمت بي كران الهي الهام گرفته بود. تقسيم كار در اين خانه نوراني از علم و حكمت نبوي سرچشمه مي گرفت: تدبير كارهاي منزل بر عهده زهرا (سلام الله عليها) و تدبير امور بيرون منزل بر دوش علي (عليه السلام).

آن هنگام كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) چنين تقسيم كاري را به علي و زهرا (عل?هما السلام) پيشنهاد فرمود، فاطمه خوشحالي و رضايت خويش را اين گونه ابراز نمود: جز خدا كسي نمي داند كه از اين تقسيم كار تا چه اندازه مسرور و خوشحال شدم؛ چرا كه رسول خدا مرا از انجام كارهايي كه مربوط به مردان است، باز داشت.(28)

طرح پيشنهادي رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بيش از هر چيز ناظر به استعدادهاي طبيعي و تكويني هر يك از مرد و زن است؛ طرحي كه در عرصه وظايف خانوادگي، نه زن سالاري را تجويز مي كند، نه مردسالاري را؛ بلكه در بردارنده تقسيم كاري عادلانه در سايه سار ايثار و صميميت خانوادگي است.

12. اصل برقراري ارتباط خانواده با مسجد

هم جواري خانه حضرت زهرا (سلام الله عليها) با مسجد و انس تمام اعضاي خانواده با مسجد و محراب و نمازگزاري آنها در مسجد؛ جملگي بر اصل «مسجد محوري خانواده» تأكيد مي‌ورزد.

13. اصل همسايه مداري

حضرت زهرا (سلام‌الله عليها) در دعاهاي خويش همسايه ها را بر اعضاي خانواده مقدم مي‌داشت و مي فرمود: «فرزندم، نخست همسايه و سپس خانه».29

اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) اهميت همسايه خوب را تا بدان پايه مي دانست كه سفارش مي كرد پيش از تهيه آذوقه خانه، از همسايه اش پُرس و جو شود.(30) براي پيشگيري از اختلاف ها و برخوردها، از افراد مي خواست با بستگانشان همسايه نشوند.(31) آن حضرت، همسايه بد را بزرگ ترين خسارت ها و سخت ترين گرفتاري مي دانست.(32) رازگويي به همسايه را ممنوع اعلام كرده بود و مي فرمود: كسي كه همسايه اش را بر اسرار خود آگاه سازد، پرده هاي رازش دريده شود. (33)

فايده خوش همسايگي را «بسياري همسايگان» و «مدد رساني به همسايگان در دشواري ها» مي دانست.(34) همسايه را تنها همسايه ديوار به ديوار نمي دانست؛ بلكه تا چهل خانه از هر سو را همسايه به شمار مي آورد.(35)

مي‌فرمود: بزرگوار، ...همسايه را گرامي مي دارد.(36) عزيز نشود كسي كه همسايگانش را خوار كند.(37)

14. اصل استفاده از لذت‌هاي روا

استفاده از لذت جويي هاي حلال بين همسران، بهره بردن از ميوه ها و خوراكي هاي لذت بخش، همبازي شدن با كودكان، به مسابقه واداشتن فرزندان در عرصه هايي مثل كُشتي، شنا، اسب سواري و... مورد تأكيد اين زوج يگانه تاريخ، علي و فاطمه (سلام الله عل?ها) بود. پدرِ خانواده فاطمي مي فرمود:دين باور بايد شبانه روز خود را به سه بخش تقسيم كند:

زماني براي نيايش با آفريدگارش؛

وقتي براي فعاليت اقتصادي اش؛

فرصتي براي واداشتن نفس به لذت هايي كه زيبا و حلال است.(38)

بدانيد اي بندگان خدا! پارسايان هم در اين دنياي زودگذر و هم در جهان آينده آخرت سود مي‌برند. (پارسايان) با اهل دنيا در دنياشان شريك شدند، در حالي كه اهل دنيا در آخرت آنان شريك نشدند... . در دنيا در بهترين مسكن ها ساكن شدند و بهترين خوردني ها را خوردند. با اهل دنيا در دنياشان شريك شدند و با آنان از پاكيزه ها خوردند و نوشيدند و از بهترين ها پوشيدند و در بهترين مسكن ها ساكن شدند و با بهترين [بانوان] ازدواج كردند و بهترين مركب ها را سوار شدند. با اهل دنيا به لذت دنيا دست يافتند و فردا همسايگان خداوندند... . پس به سوي اين [مكتب جامع]، اي بندگان خداوند هر خردمند، شيفته است.(39)

* پي‌نوشت:

1. منسوب به امام صادق (ع) ، مصباح الشريعة، ص192.
2. سيد رضي، نهج البلاغه، حكمت 368.
3. شيخ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج3، ص555.
4. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص161.
5. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج1، ص27.
6. قال الحسن البصري: ما كانَ فِي الدُّنيا أعبَدُ مِن فاطِمَةَ كانَت تَقُومُ حتّي تَتَوَّرمُ قَدماها. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج43، ص75، ح62.
7. حضرت زهرا3: «تَفكَّرتُ فِي حالي عِندَ ذَهاب عُمري وَ نُزُولي فِي قَبري فَشَبَّهتُ دُخُولِي فِي فِراشي بِمَنزِلي كَدُخُولِي إلي لَحدِي وَ قَبرِي فَاُنشِدُكَ الله إنْ قُمتَ إلَي الصَّلَوةِ فَتَعبُدَ اللهَ تَعالَي هذِهِ اللَّيلَةَ...» شوشتري، احقاق الحق، ج4، ص481.
8. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج42، ص117.
9. رسول الله (ص): «...مَتي قامَت فِي مِحرابِها بَينَ يدي رَبِّها... يقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: "يا مَلائِكَتي، اُنظُروُا إِلي أمَتِي فاطِمةُ، سَيدَةُ إِمائي، قائِمَةٌ بَينَ يدَي يرتَعِدُ فَرائِصُها مِن خيفَتي وَ قَد أقبَلَت بِقَلبِها عَلي عِبادَتي. اُشهِدُكُم أنّي قَد آمَنتُ شيعَتها مِنَ النّار "...» علامه مجلسي، بحارالانوار، ج28، ص38، ح1.
10. سنن امام علي7، ص124.
11. حضرت زهرا (س): «حُبِّبَ مِن دُنياكُم ثَلاثٌ: تَلاوَةُ كتابِ اللهِ... وَ النَّظَرُ فِي وَجهِ رَسُولِ‌اللهِ، وَ الإنفاقُ فِي سَبيلِ اللهِ» قيومي، جواد، صحيفة الزهراء، ص276.
12. حضرت زهرا (س): «قارِي الحَديد و إذا وَقَعَت و الرّحمن يُدعي فِي السّماواتِ ساكِنُ الفِردَوسِ» متقي هندي، كنزالعمال، ج1، ص583؛ قيومي، جواد، صحيفة الزهراء، ص276ص278.
13. درآمد ساليانة فدك را بين 70000 تا 120000 سكة طلا ثبت كرده اند. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج29، ص118.
14. تمام درآمد فدك تقديم حضرت فاطمه (س) مي شد؛ اما آن حضرت تنها به اندازة نياز ضروري خود از آن برمي داشت و بقيه را بين نيازمندان تقسيم مي‌فرمود. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج29، ص123، ح 25.
15. رسول الله (ص): «يا بُنَيّة! ما اَبُوكِ بِفَقيرٍ وَ لا بَعلُكِ بِفَقيرٍ وَ لَقَد عُرِضَت عَليَّ خَزَائِنُ الأرضِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الفِضَّةِ فَأختَرتُ ما عِندَ رَبِّي عَزَّوَجَلَّ. يا بُنَيّة! لَو تَعلَمِينَ ما عَلِمَ اَبُوكِ لَسَمَجَتِ الدُّنيا فِي عَينَيكِ...» علامه مجلسي، بحارالانوار، ج43، ص133؛ اربلي، علي‌بن‌عيسي، كشف الغمه، ج1، ص362.
16. قال رسول الله (ص): «قَد جُعِلَت فِدَاهَا اَبُوهَا (ثَلاثَ مَرَّاتٍ) ما لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ لِلدُّنيا فَاِنَّهُم خُلِقُوا لِلآخِرَةِ وَ خُلِقَتِ الدُّنيا لَهُم» و به روايتي ديگر: «جُعِلَت فِداهَا اَبُوهَا (ثَلاثَ مَرَّاتٍ) لَيسَتِ الدُّنيا مِن مُحمَّدٍ وَ لا مِن آلِ مُحمَّدٍ وَلَو كَانَتِ الدُّنيا تَعدِلُ عِندَاللهِ مِن الخَيرِ جَناحَ بَعُوضَةٍ ما أسقَي فِيهَا كَافِراً شَربَةَ مَاءٍ» علامه مجلسي، بحارالانوار، ج43، ص20، ح 7 و نيز ص86.
17. (وَ يُطعِمونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّه مِسكيناً وَ يَتيماً وَ أسيراًي إنَّما نُطعِمُكُم لِوَجهِ اللهِ لا نُريدُ مِنكُم جَزاءً وَ لا شُكُوراً) انسان (76)، 8ـ9.
18. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج29، ص118.
19. ر.ك: همان، ص123، ح25.
20. قَالَتْ: «يَا ابْنَ عَمِّ! مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي» فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص151؛ علامه مجلسي، بحار الأنوار، ج43، ص191.
21. قَالَتْ فاطمة3 لقد قال رسول‌الله9: «مَثَلُ الامامِ مَثَلُ الكَعبَةِ إذ تُؤتي وَ لا تَأتي» علامه مجلسي، بحارالانوار، ج36، ص353، ح224.
22. حضرت زهرا (س): «يا اَبَاالحَسَنِ! روُحي لِروُحِكَ الفِداءُ وَ نَفسي لِنَفسِكَ الوِقاءُ. إن كُنتَ في خَيرٍ كُنتُ مَعَكَ وَ إِن كُنتَ فِي شَرٍّ كُنتُ مَعَكَ» حائري مازندراني، محمدمهدي، كوكب الدّرّي، ج1، ص196.
23. حضرت فاطمه (س): «هَاتِي وَ سَلِي عَمَّا بَدَأ لَك، أرَاَيتَ مَن اكتَري يَوماً يَصعَدُ إِلَي سَطحٍ بِحَملٍ ثَقِيلٍ وَ كَرَاهُ مِأةَ ألفَ دِينارٍ أيثقُلُ عَلَيهِ؟ أكتَرَيتُ أنَا لِكُلِّ مَسألةٍ بِأكثَرَ مِن مِلءِ ما بَينَ الثَّرَي إِلَي العَرشِ لُؤلُؤاً فَأحرَي أن لا يثقُلَ عَلَيَّ» علامه مجلسي، بحارالانوار، ج2، ص3؛ تفسير امام عسكري7، ص340.
24. حضرت فاطمه (س): «خَيرٌ لِلنِّسَاءِ أن لايرِينَ الرِّجَالَ وَ لايرَاهُنَّ الرِّجَالُ» شيخ حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج14، ص43 و172؛ شيخ صدوق، مكارم الاخلاق، ص233؛ مجلسي، بحارالانوار، ج43، ص54.
25. رسول‌الله (ص): «جُعِلَت فِدَاهَا أبُوهَا... إِنَّ فَاطِمَةَ بَضعَةٌ مِنّي» متقي هندي، كنزالعمال، ج8، ص315؛ مجلسي، بحارالانوار، ج37، ص69.
26. از آن جمله است: علامه مجلسي، بحارالانوار، ج101، ص36 و ج100، ص238 و ج37، ص69 و ج43، ص84؛ متقي هندي، كنزالعمال، ج8، ص315 و ج16، ص601.
27. ر.ك: مصباح يزدي، محمدتقي، جامي از زلال كوثر، ص107ـ111.
28. حضرت فاطمه (س): «فَلا يَعلَمُ ما دَخَلَني مِنَ السُّرُورِ إلّا اللهُ بِاِكفائي رَسُولُ‌الله تَحَمُّلَ رِقابِ الرِّجالِ» حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج20، ص172؛ مجلسي، بحارالانوار، ج103، ص253.
29. حضرت زهرا (س): «يا بُنَيَّ، الجارُ ثُمَّ الدّارُ» مجلسي، بحارالانوار، ج43، ص81، ح3.
30. آمدي، غررالحكم، حديث 5598.
31. جلوه هاي حكمت، ص133.
32. آمدي، غررالحكم، حديث 4734.
33. جلوه هاي حكمت، ص134.
34. آمدي، غررالحكم، حديث 7762.
35. جلوه هاي حكمت، ص134.
36. آمدي، غررالحكم، ح 1996.
37. همان، ح 9486؛ ر.ك: سيدي، حسين، همنام گل‌هاي بهاري (نگاهي نو به زندگي و شخصيت پيامبر گرامي اسلام9).
38. آمدي، غررالحكم، حديث 7370؛ سيد رضي، نهج البلاغه، حكمت 382.
39. شيخ طوسي، الامالي، ص26؛ شيخ مفيد، الامالي، ص263؛ علامه مجلسي، بحارالانوار، ج62، ص124
* منبع: خانواده و تربيت مهدوي،ص148،آقاتهراني و حيدري كاشاني

۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

متن كامل منشور اصولگرايي

حجت‌الاسلام احمد سالك در گفت‌‌وگو با خبرنگار سياسي باشگاه خبري فارس«توانا» اظهار داشت: در پي صدور بيانيه 8 ماده‌اي جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز و پس از فعاليت‌هايي كه در كميته مشترك جامعتين با برگزاري 16 جلسه مشترك انجام شد و همچنين انجام كارهاي كارشناسي دقيق و گرفتن نقطه‌نظرات نخبگان و افراد اصولگرا منشور اصولگرايي به جمع‌بندي نهايي رسيد.

سخنگوي جامعه روحانيت مبارز با بيان اينكه محور منشور اصولگرايي "وحدت " است،تاكيد كرد كه اين مجموعه در راستاي تبعيت كامل از رهنمود‌هاي حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌اي (مد ظله‌العالي) و استفاده از وصاياي حضرت امام خميني (قدس سره‌ الشريف) است.

*متن كامل منشور اصولگرايي به شرح ذير است:

بسم‌الله الرحمن الرحيم
ملت شريف ايران اسلامي آگاه است كه رهبر معظم انقلاب، نياز كنوني جامعه مؤمن و متدين ما را «وحدت» دانسته‌اند. با نگاهي به شرايط حاضر و مخاطراتي كه بر سر راه پيشرفت انقلاب و تحقق آرمان‌هاي والاي اسلام و امام راحل (رحمة الله عليه) وجود دارد، نياز به وحدت و ضرورت آن، بيش از پيش، آشكار مي‌شود. امروزه از يكسو دشمن و ايادي استكبار، عداوت خود را آشكار كرده‌اند و هر وسيله‌اي را براي تضعيف انقلاب اسلامي ايران به كار مي‌گيرند؛ از ديگر سو فريب‌خوردگان داخلي، به ابزار دست بيگانه تبديل شده‌اند و مصالح و منافع ملي را بازيچه خودبيني و لجاجت قرار داده، هويت، افتخارات، تاريخ پربركت انقلاب و آرمان‌هاي امام را با هياهو و هلهله اجانب، سودا كرده‌اند.

در چنين شرايطي، رهنمودهاي مقام معظم رهبري و توصيه‌هاي ايشان به بصيرت و وحدت، نشان از حكمت، خيرخواهي و واقع‌بيني اين فقيه بصير دارد. خداي را سپاس كه اين مرز و بوم، به پاس انفاس قدسي پير جماران، ميراث دار نعمت ولايت فقيه شد تا در روزگار فتنه و بحران، دستگير حال اين ملت باشد و در گرداب‌هايي چنين هايل، كشتي نجات امت و راهبر آن تا ساحل امنيت و پيشرفت شود.

جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز، در اين راستا، كوشيده‌اند راهكارهاي برقراري وحدت ميان ياران و وفاداران صادق اسلام، ايران و انقلاب را بررسي كنند.

اولين گام در اين مسير، ارايه تعريفي جامع از «اصولگرايي» و شاخصه‌هاي امروزين آن بر اساس آموزه‌هاي دين، وصاياي امام راحل (ره) و رهنمودهاي مقام معظم رهبري بود؛ اينك و پس از برگزاري نشست‌هاي متعدد و رايزني با گروه‌هاي مختلف اصولگرا، كميته مشترك جامعه مدرسين و جامعه روحانيت، «مباني و شاخص‌هاي اصولگرايي» را اعلام مي‌كند.

لازم است از همه انديشوران، به ويژه مراجع مكرم، روحانيت معزز، دانشگاهيان فرهيخته، گروه‌هاي همراه انقلاب و نمايندگان مجلس و مسئولين، كه به طرق مختلف، از اين حركت وحدت بخش، حمايت و استقبال كردند و با شركت در نشست‌ها و با ارايه نظرات خود راهنمايي و پيشنهاد‌هاي ارزشمندي ارايه نمودند سپاسگزاري شود.

چنان كه گفتيم تعريف اصولگرايي، شامل مباني و شاخص‌هاست. «مباني»، مفاهيم ثابتي هستند كه در هيچ زمينه و وضعيتي، دچار تغيير نمي‌شوند؛ مفاهيمي كه جوهره و ثابتات جريان اصولگرايي به شمار مي‌آيند. بيان و التزام اين مباني به معناي اهميت و تعيين‌كنندگي آنها در همه زمانها است.

اين «اصول» عبارتند از: 1_ اسلام 2_ جمهوري اسلامي (قانون اساسي)، 3_ خط و سيره امام 4_ ولايت مطلقه فقيه.

«شاخص‌ها» اموري هستند كه بيانگر اولويت‌هاي جريان اصولگرايي در مقام عمل و بخصوص در زمان فعلي مي‌باشند، اين شاخص‌ها عبارت است از:

1. دفاع از ارزش‌هاي اسلامي؛
2. پايبندي به مباني انقلاب اسلامي؛
3. التزام عملي به ولايت فقيه و فصل‌الخطاب دانستن نظر رهبري؛
4. احترام و توجه به جايگاه روحانيت و مرجعيت؛
5. ساده زيستي و پرهيز از تجمل‌گرايي و اشرافيگري و توجه ويژه به گروه‌هاي ضعيف و نيازمند؛
6. اعتقاد به آزادي‌هاي مشروع و مردم‌سالاري ديني؛
7. عدالت محوري و مبارزه با فساد؛
8. تاكيد و باور به پيشرفت همه جانبه كشور؛
9. اداره امور بر اساس موازين اسلامي، عقلانيت، قانون، برنامه، حسن تدبير و عطوفت با مردم؛
10. اعتقاد و التزام به تعامل و هماهنگي ميان قوا در سايه تدبير‌هاي رهبري؛
11. دشمن‌شناسي، استكبار ستيزي، استقلال طلبي و موضع‌گيري صريح در برابر دشمنان و فتنه‌ها؛
12. تلاش براي تحقق وحدت امت اسلامي.

جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز تهران بر اساس اين مباني و شاخص‌ها مي‌كوشد زمينه‌ساز تحقق «وحدت كلمه» در ميان امت اسلامي شود و بدخواهان و بدانديشان ملت بزرگ ايران را مايوس كند.

در پايان، با سلام و صلوات بر حضرت سيد‌الشهدا عليه‌السلام و فرزندان آن حضرت و تعزيت مصيبت عظماي اهل بيت (عليهم‌السلام) و با درود بر روح ملكوتي امام عظيم الشان و آرزوي سلامت و توفيق رهبر معظم انقلاب و دعا براي تعجيل در فرج حضرت بقيه‌الله الاعظم (ارواحنا فداه)، از همه گروه‌هاي اصولگرا دعوت مي‌كنيم، ضمن حمايت از اقدامات مهم و موثر دولت و ديگر قوا و همه كارگزاران، كوشش‌هاي خود را براي تحقق وحدت امت اسلامي و عزت و سرافرازي اسلام و ملت ايران سامان دهند.
از ملت بزرگوار ايران انتظار داريم با عنايت به اين اصول و شاخص‌ها و دفاع از آنها كه ضامن حفظ انقلاب و عظمت اسلام و ايران است همدلانه گام بردارند. بعونه و منّه.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته.
محمد يزدي؛ رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم
محمد رضا مهدوي كني؛ دبيركل جامعه روحانيت مبارز تهران