ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

سخنان احمدي‌نژاد در اجتماع 20 هزار نفري دانشجويان


به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهور عصر امروز جمعه در جمع بيش از 20 هزار نفر دانشجو كه در سالن و محوطه اطراف سالن شهداي هفت تير گرد هم آمده بودند، حاضر شد و دانشجويان حاضر را چهره‌هايي مصمم و ايماني دانست.
وي ملت ايران را ملتي بزرگ و تمدن‌ساز دانست كه هر مقطع از تاريخ سرشار از صحنه‌هاي عزت، عظمت و خلق تمدن توسط اين ملت است.
احمدي‌نژاد با اثرگذار دانستن ملت ايران اظهار داشت: ما مي‌توانيم ملت ايران را در بالاترين قله‌هاي تمدن بشري مشاهده كنيم؛ ما در اين راستا از ابتدا به عظمت و توانمندي ملت ايران اعتقاد داشته‌ايم.
وي افزود: ملت ايران در پايه‌گذاري تمدن بشري، در مقطع انتخاب اسلام به عنوان راه متعالي و در مقطع پيروزي انقلاب اسلامي همواره نقش كليدي ايفا كرده است و همواره نقش هدايت ملت‌ها براي خروج از سلطه قدرت‌هاي ضد بشر را ايفا كرده است.
كانديداي انتخابات رياست جمهوري، انقلاب اسلامي ايران را حركتي از عمق فطرت الهي انسان و براي نجات همه بشريت دانست و گفت: انقلاب اسلامي آغازگر برهم زدن همه معادلات ظالمانه بوده است و در اين واقعه يك بار ديگر هويت، توانمندي و عظمت ملت ايران در منظر جهانيان قرار گرفت و در طول اين سي سال انقلاب اسلامي ايران خدمات فراواني به جامعه بشري عرضه كرد.
وي افزود: بعد از 25 يا 26 سال از پيروزي انقلاب اسلامي يك احساس عمومي در ملت ما شكل گرفت كه انقلاب از مسير اصلي دور شده و حركت به سمت قله نيست؛ اين مسئله 2 عامل داشت، يكي فاصله گرفتن از آرمان‌ها و ديگري فاصله گرفتن از ملت.
احمدي‌نژاد تصريح كرد: هنوز يادمان نرفته كه در فضاي كشور و جبهه استكبار چه حوادثي اتفاق افتاد؛ چراكه ملت ايران همواره ملتي آرماني و پاك بوده و در انجام وظايف آرماني خود هيچ گاه كوتاهي نكرد و تاريخ گواهي مي‌دهد هر گاه مديران انقلابي و مردمي بر مصدر امور بوده‌اند اين ملت شكوفا شده است و در هر مقطعي كه مديران ناهمرنگ و فاصله گرفته از ملت و آرمان‌ها در مصادر قدرت بودند، آن مقطع دوران سرخوردگي استعداد و توانايي‌هاي ملت بوده است.
احمدي‌نژاد با اشاره به فضاي پنج سال قبل و اينكه اعتماد به نفس ملي به حداقل خود رسيده بود، گفت: در آن ايام قدرت‌ها قصد تحقير ملت ما را داشتند و بعضي‌ها ضعف، ترس، دلدادگي‌ها و شل بودن خود را به ملت ايران منتسب كردند.
وي افزود: در آن ايام بيش از 1500 بنگاه بزرگ اقتصادي در نقطه بحران قرار داشته و روزانه ده‌ها و صدها اعتراض و تظاهرات جريان داشت، رشد توليد اقتصادي در پايين‌ترين نقطه بود و فعاليت‌هاي عمراني كشور راكد شده بود و بيش از 3 ميليون بيكار داشتيم كه عمدتا از جوانان بودند .
رئيس‌جمهور تصريح كرد: در حوزه سياست داخلي نيز درگيري، ترويج كينه‌ورزي، دسته‌بندي ملت، تحقير ملت،‌ به رخ كشيدن ادعاهاي ديگران و كوچك شمردن عظمت ملت ايران امري رايج بود؛ يك مسئله شخصي و گروهي را با فشار تبليغاتي تبديل به مسئله‌اي ملي مي‌كردند و اين تبديل به يك كار روزمره شده بود و نشاط عمومي در معرض تخريب جدي بود.
وي با اشاره به سيل مهاجرت به خارج از كشور پيش از دولت نهم اظهار داشت: فقط در يك نمونه در يك سال بيش از 125 هزار متخصص كشورمان فقط به آمريكاي شمالي مهاجرت كرده بودند.
احمدي‌نژاد ادامه داد: در سياست خارجي نيز كار به جايي رسيده بود كه عده‌اي با شعار تنش‌زدايي مي‌خواستند آرمان‌هاي ملت ايران را در نظام استعمار و مناسبات يك سويه آنها حذف كنند؛ در همين كشور مقاله نوشتند كه دوره انقلاب و استقلال خواهي به سر رسيده و بايد در مناسبات جهاني جايگاهي كه ديگران برايمان تعريف كرده‌اند را بپذيريم.
رئيس‌جمهور خاطرنشان كرد: در آن زمان يكي از نمادهاي وادادگي مسئله هسته‌اي بود. موضوع هسته‌اي ايران فقط يك مسئله تكنولوژيك و فنآوري نبود بلكه در آن بحث استقلال و عظمت ايران مطرح بود اما آنها به بهانه تنش‌زدايي قدم به قدم عقب‌نشيني كردند تا جايي كه دشمنان گستاخانه فهرست توقعات خود را بيشتر مي‌كردند. در سعد آباد قراردادي ننگين و يكطرفه را تحميل كردند و گفتند همه فعاليت‌هاي هسته‌اي و حتي آزمايشگاه‌ها و رشته‌هاي دانشگاهي بايد تعطيل شود و جلوتر از آن آقاي بلر در مصاحبه‌اي گفت ما ميوه عراق را در سعد آباد به دست آورديم.
در حالي كه هزاران نفر دانشجويان حاضر در سالن شهداي هفت تير شعار مرگ بر سازشكار سر داده بودند، احمدي‌نژاد اظهار داشت: آنها گام اول خود را افغانستان، گام دوم را عراق و گام سوم خود را ايران براي اشغال مي‌دانستند و آنقدر گستاخ شده بودند كه بوش چند بار به صراحت اعلام كرد كه مي‌خواهيم ايران را اشغال كرده و ريشه اين ملت را بخشكانيم.
احمدي‌نژاد ادامه داد: ‌همه اينها در شرايطي اتفاق افتاد كه ديپلماسي "تنش‌زدايي " حاكم بود. در افغانستان با آنها همراهي شد اما گفتند ايران تروريسم است، در عراق با آنها همكاري شد اما گفتند ايران محور شرارت است و در آن دوران 15 بار براي حمله به ايران آرايش نظامي گرفتند و جنايتكاران بزرگ تاريخ حتي ملت ايران را به حمايت از تروريست و نقض حقوق بشر متهم كردند.
وي تصريح كرد: درست در زماني كه بيشترين جنگ رواني از جانب آنها به راه افتاده و در داخل نيز بعضي‌ها بيشترين همراهي و تمكين را با آنها مي‌كردند ملت ايران با شناخت و دلبستگي به آرمان‌هاي انقلاب و توانمندي‌هاي خود به صحنه آمده و شعار بلند "ما مي‌توانيم "‌را سر دست گرفته و حركت كردند و همه اقشار ملت بزرگ ايران نيز همراهي كردند.و همين استقبال گسترده ملت از توانستن، باعث شد عرصه سياسي كشور متحول شود.

* برخي در اوج جنگ‌رواني دشمن گوجه‌فرنگي را به مسئله اصلي كشور تبديل كردند

احمدي‌نژاد زمان استقرار دولت نهم در طول چهار سال گذشته را يكي از سخت‌ترين، مهمترين و حساسترين مقاطع سال‌هاي پس از انقلاب دانست و با اشاره به فشار خارجي‌ها در طول اين چهار سال گفت: آنها چهار قطعنامه صادر كردند و براي بستن راه اقتصادي كشور تلاش كرده و گمان مي‌كردند با فشار اقتصادي، نظامي، تبليغاتي و سياسي مي‌توانند ملت ايران را به زانو دربياورند.
وي با بيان اينكه از داخل كشور هم تحت شديدترين فشارها بوده‌ايم، افزود: درست در اوج فشارهاي دشمن در موضوع هسته‌اي و درست در مقطعي كه دشمن مي‌خواست اينگونه القاء كند كه اوضاع اقتصادي در هم ريخته و تحت تاثير فشارهاي ناشي از تحريم ملت ناراضي است، درست در همان هنگام ديديد كه بعضي‌ها موضوع گوجه فرنگي را به مسئله اصلي كشور تبديل كردند و در حقيقت آنها بيشترين همراهي را با طراحي دشمن انجام دادند و جنگ رواني دشمن را به فارسي ترجمه كردند.
احمدي‌نژاد ادامه داد: مهمترين دستاورد اين دوران بازيابي خودباوري و اعتماد به نفس ملت ايران است كه مي‌بينيم كه اكنون بالاترين درجه اعتماد به نفس و خودباوري در انديشه و عمل ملت ايران جاري است.
وي با اشاره به چكيده‌اي از دستاوردهاي دولت نهم گفت: در زمينه اقتصاد در اين دوره حداقل معادل سه برابر دوران قبل كار و تلاش انجام شده است و دربرخي بخش‌ها اين دستاوردها بيش از 10 برابر است.
رئيس‌جمهور با بيان اينكه براي ارزيابي عملكرد يك دولت، تنها راه، مقايسه عملكرد است و الا مشكل و ضعف هميشه بوده است، اظهار داشت: در اين دوران براي اولين بار در كشور ما هيمنه تحريم در هم شكست؛ آنها گفته بودند كه مي‌خواهيم با تحريم اقتصاد ايران را متزلزل كنيم اما حالا مي‌بينيم كه امروز اقتصاد ايران متزلزل است يا اقتصاد آنها. مي‌بينيم كه امروز جبهه استكبار در التهاب سنگين اقتصادي قرار دارد اما در اقتصاد ايران ثبات نسبي و حركت رو به رشد در جريان است؛ كارخانجات فولاد در همه دنيا با كاهش توليد مواجه شده‌اند اما ظرفيت توليد فولاد كه 10 ميليون تن بود، 7.7 ميليون تن افزايش يافت .
احمدي‌نژاد با اشاره به دستاوردهاي علمي،‌ فني و اختراعات در دولت نهم گفت: تعداد توليد مقالات علمي در يك سال از 3 هزار و 500 مقاله به بيش از 20 هزار مقاله رسيد و تعداد 4 هزار و 600 اختراع در طول 25 سال ، در كمتر از 4 سال به 20 هزار اختراع رسيد؛ در عرصه هسته‌اي هم ديديم كه علاوه بر حفظ استقلال ايران؛، كشورمان خود را به جمع 7 يا 8 كشور دارنده اين تكنولوژي دانست و در نانوتكنولوژي و بيوتكنولوژي جزء چهار يا پنج كشور برتر جهان هستيم و در هوافضا در نقطه بالا قرار داريم.
احمدي‌نژاد افزايش ظرفيت دانشگاه‌ها را ظرف 4 سال بيش از 70 درصد و تحصيلات تكميلي را 3 برابر عنوان كرد و اظهار داشت: در يك حركت انقلابي مصرف بنزين كه امسال بايد به بيش از 95 ميليون ليتر در روز مي‌رسيد، كنترل شد و روزانه بيش از 30 ميليون ليتر صرفه‌جويي شد.
رئيس‌جمهور با اشاره به گام‌هاي بلند در اصلاح ساختارهاي اداري در زمان دولت نهم گفت: سازمان مديريت كه نيروهاي دلسوز در آن فراوان بودند به دليل ساختارها و مباني به مانع شكوفايي برنامه‌ريزي ملي تبديل شده بود اما در اين دولت اين سازمان جاي خود را به نهادي كوچك‌تر و آرماني‌تر سپرد كه در حال حركت به جايگاه برنامه‌ريزي كلان خود است.
احمدي‌نژاد ادامه داد: در طول سه سال و 10ماه اين دولت در مقايسه با دولت قبل بيش از 3 برابر فعاليت عمراني داشته است، در صنعت نفت 66 ميليارد دلار سرمايه‌گذاري و 70 ميليارد دلار قرارداد جديد منعقد شد و در حقيقت ماجراي تحريم ملت‌ها و تحريم ملت ايران براي هميشه به قبرستان تاريخ سپرده شد.
وي تصريح كرد: بدانيد كه در برخورد با تحريم، خدا شاهد است كه بنده در بيش از 250 ملاقات با مسئولان كشورها حتي به اندازه يك سر سوزن ضعف نشان نداده و تقاضايي نكردم بلكه با اعتماد به نفس در ستادي به نام تدابير ويژه حلقه سنگين تحريم را شكستيم به طوري كه امروز شركت‌هاي آنها براي مشاركت در پروژه‌هاي ايران سر و دست مي‌شكنند.
احمدي‌نژاد گفت: مهمترين اتفاق اين چهار سال اين بود كه ملت ايران يكبار ديگر فعل توانستن را تكرار كرد و اين توانايي را در عرصه سنگين جهاني اثبات نمود؛ ما مبارزه با فساد را نيز به صورت ريشه‌اي شروع كرديم و با اصلاح آئين‌نامه‌ها و روش‌ها تا به امروز بسياري از دست‌هاي پليد از بيت‌المال قطع شده و انشاءالله مابقي آن نيز قاطعانه قطع خواهد شد.

* منافع ملت را فداي زياده‌خواهي يك مشت آدم پرادعاي بي‌خاصيت نمي‌كنم

رئيس جمهور در ادامه سخنان خود اظهار داشت: در اين چهار سال بيش از 20 نشريه مدام دولت را مورد اهانت قرار دادند، اما به خاطر منافع ملت و صيانت از حريم دولت سكوت كرديم، بعضي‌ها خيال كردند كه ما پاسخ نداريم و در اين چند ماه هم به بهانه انتخابات ركيك‌ترين و توهين‌آميز ترين كلمات را عليه دولت به كار بردند.
وي افزود: در اصفهان و يزد صدها هزار نفر از مردم مومن در استقبال از دولت به ميدان آمدند، اما بعضي دانسته يا نادانسته به ملت و مردم اصفهان و يزد توهين كردند؛ عده‌اي در آن زمان مدعي توزيع برخي اقلام در بين مردم شدند كه همان موقع پيغام دادم بر فرض محال مردم به خاطر اين چيزها آمده باشند اما بگوييد چه چيزي گرفتند تا اينگونه شعار مرگ بر آمريكا بدهند.
احمدي نژاد افزود: در اين دوره مشخص شد كه ملت ايران مي‌تواند و توانستيم عرصه‌هاي سنگين را با همدلي و ايستادگي پشت سر بگذاريم و هنوز هم باور ما اين است كه ملت ايران با ظرفيتي سرشار مي‌تواند عامل تحولات و تصميمات بزرگ باشد و هيچ كس حق ندارد ضعف دروني خود را به حساب ملت بگذارد.
رئيس‌جمهور ساختن ايران با حضور در عرصه‌هاي جهاني را لازم و ملزوم يكديگر دانست و افزود: چرا بايد بعضي خيال كنند كه ملت ايران بايد ملت دست چندم باشد و ديگران قانون بگذارند و ملت ايران فقط تبعيت كند،‌ما معتقديم ملت ايران هرگز نظامات تحميلي استكبار را نخواهد پذيرفت.
احمدي‌نژاد با تاكيد بر اتخاذ تصميمات بزرگ، انقلابي و عالمانه به زمان فعاليت خود در استانداري اردبيل اشاره كرد و اظهار داشت: در آن جا از صبح تا 12 شب كار مي‌كرديم و يك دوستي مي‌گفت نبايد اين گونه كار كني چون سيستم مديريتي كشور اينگونه نيست و ساير مديران را در مقابل خودت قرار مي‌دهي، اما به او پاسخ دادم كه اگر مديران دلسوز باشند براي خدمت به مردم ثانيه‌اي را از دست نمي‌دهند؛ دوست ديگري اخيرا در عسلويه مي‌گفت آمارهاي اين دولت حيرت‌انگيز است و كساني كه خواستار حركت لاك‌پشتي بوده‌اند اين را باور نمي‌كنند چون هر حركت انقلابي را با چارچوب ذهني خود در مغايرت مي بينند و به آن مارك عدم كارشناسي بودن مي‌زنند.
وي افزود: ما نمي‌توانيم با برنامه‌ريزي بانك جهاني و نظام سلطه حركت كنيم چون برنامه ريزي ما در نقطه‌ مقابل برنامه‌ريزي آنها خواهد بود؛ ما امروز بايد بر مبناي اسلامي- ايراني و فرهنگ خودمان ايران را بسازيم و براي مشاركت فعال در مديريت جهان آماده شويم.
اين كانديداي انتخابات رياست جمهوري دهم تصريح كرد: ‌بعضي‌ها كرنش در مقابل قدرتمندان زورگو را تئوريزه و بسته‌بندي شيك مي‌كنند و ما را به تبعيت از اين كرنش دعوت مي‌كنند، بعضي‌ها پيغام مي‌دهند اين طور كه در مقابل زياده‌خواهان ايستاده‌اي آيا براي آينده خودت فكري كرده‌اي؟ پاسخ من به آنها اين بوده است كه هزاران هزار احمدي‌نژاد فداي يك ثانيه زندگي عزت‌مند.
درحالي كه اين بخش از سخنان احمدي‌نژاد با شعار يكپارچه "حسين حسين شعار ماست، شهادت افتخار ما است " همراه شده بود رئيس‌جمهور اظهار داشت: دنيا بداند دولت برآمده از اين مردم حافظ عزت اين مردم است و تا زماني كه سر كار باشد، هيچ سندي را كه حتي يك ريال عليه منافع ملت باشد امضا نخواهد كرد؛‌دنيا بداند ما سينه‌هاي خود را براي تيرهاي تهمت، دروغ و توهين زياده‌ خواهان آماده كرده‌ايم اما حتي يك لحظه كرنش در مقابل زورگويان هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
احمدي نژاد ادامه داد: يك آقايي هر روز تهمت مي‌زند و توهين مي‌كند به او مي‌گويند چرا اين كار را مي‌كني، مي‌گويد احمدي‌نژاد ما را تحويل نمي‌گيرد؛ ‌خدا شاهد است صدها ساعت نوكري آن روستايي كه زير چرخ برنامه‌ريزي توسعه آنها له شد را به صدها ساعت نشست و برخاست و تعريف و تمجيد از آنها عوض نمي‌كنم و تا اين دولت هست، منافع اين ملت را فداي زياده‌خواهي يك مشت آدم پرادعاي بي‌خاصيت نمي‌كنم.
وي تصريح كرد: اين سينه مالامال از حرف است، اگر هم نمي‌گوييم معنايش اين نيست كه حرف نداريم، به خدا قسم فشاري كه بعضي‌ها در داخل در موضوع هسته‌اي به ما وارد كردند به مراتب بيشتر از فشار جبهه استكبار بود؛ تا خارجي‌ها فشار مي‌آوردند عده‌اي به عنوان كار كارشناسي جلسه مي‌گذاشتند و مي‌خواستند خواسته دشمن را در قالب تحليل به ما تحميل كنند و حتي چندنفري براي اين كار سراغ من مي‌آمدند كه به آنها مي‌گفتم نترسيد، خدا هست و وعده داده كه اگر در راه خدا ايستادگي كنيد، پيروزي و نصرت قطعي است. حتي در برخي جلسات مستقيما به من اهانت كردند اما تحمل كردم و بعدا خدمت رهبري عزيز عرض كردم كه شما فرموديد مسئله هسته‌اي را مديريت كنم و ما معتقديم كه نبايد بي‌عرضگي جمعي را بر ملت تحميل كنيم، شما فرموديد تحمل كن و من تا امروز تحمل كردم و تا زماني كه لازم باشد نيز تحمل خواهم كرد.
احمدي‌نژاد ادامه داد: هر موقع در موضوع هسته‌اي فشارها زياد مي‌شد عده‌اي مي‌گفتند تو كشور را به خطر مي‌اندازي و هزينه مي‌دهي كه البته راجع به هزينه‌ها در مناظره خواهم گفت. وقتي فشارها افزايش پيدا مي‌كرد همه سخنران مي شدند و عليه مواضع دولت حرف مي زدند اما تا شرايط عوض مي‌شد سخنراني آنها شروع مي شد كه اصلا موضوع هسته‌اي را ما پايه‌ريزي كرديم.
رئيس‌جمهور دستاوردهاي يك ملت را حاصل مجاهدت‌هاي آن ملت دانست و اظهار داشت: وقتي ماهواره به هوا پرتاب شد، ما گفتيم جوانان رشيد ملت آن را ساخته و پرداخت كردند اما بعضي گفتند اين هم مال زمان ما بوده است كه من هم گفتم راست مي‌گويند اصلا اساس ماهواره مال زمان ابوريحان بوده است.
وي ادامه داد: در مورد هولوكاست فقط دو سوال مطرح كرديم كه در پي آن حنجره‌هاي جبهه استكبار دريده شد و حتي حكم ترور ما را نيز صادر كردند و ديديم كه در همين تهران يك آقايي دو ساعت صحبت كرد و گفت كه فلاني ديپلماسي و سياست نمي‌فهمد و چرا چيزي گفته است كه آنها عصباني شوند، من گفتم ما يك سوال كرديم كه صهيونيست‌هاي آدم كش عصباني شدند، تو چرا عصباني شدي؟
احمدي‌نژاد تصريح كرد: به خاطر ايستادگي و هوشمندي ملت ايران امروز آرايش سياسي جبهه استكبار در هم پاشيده و هولوكاست و انديشه صهيونيست مرده است و پزشك متخصص‌اش هم بالاي سرش چند بار آزمايش كرده و گفته است كه مرده؛ پس اين مرده با نفس بعضي‌ها در داخل زنده نخواهد شد.
وي گفت: بعضي‌ها مي‌گويند كه بايد تهديد را با عقب‌نشيني برطرف كرد اما حضرت امام پاسخ اينها را اين طور تشريح كرد كه دشمنان مثل سگ مي‌مانند،‌ اگر عقب‌نشيني كني حمله مي‌كند، اگر بايستي مي‌ايستد و اگر حمله كني فرار مي‌كند. پس تهديد را بايد با اقتدار برطرف كرد نه ضعف و انفعال .

* نبايد فرصت مظلوم‌نمايي را در اختيار بعضي‌ها قرار داد

احمدي‌نژاد در ادامه انتخابات ايران را امري اصيل دانست كه حقيقتا در آن ملت تصميم‌گير هستند و گفت: انتخابات ايران يك سكوي پرش است كه بايد همه توانمندي‌هاي ملت در آن مجتمع شود و هر انتخابات انرژي جديدي را به كشور تزريق كنند.
وي افزود: انتخابات ما در هر مقطع موجب سرافرازي ملت وهراس دشمنان مي‌شود و به همين علت دشمنان نگران هستند كه يك بار ديگر اراده ملت ما به صورت يكپارچه به صحنه بيايد و به همه توقعات آنها يك پاسخ "نه " بلند بدهد.
احمدي‌نژاد با بيان اينكه بايد تلاش كنيم انتخاباتي پرشور و گسترده برگزار شود، گفت: يك آقايي آمده و از شش ماه قبل در حال زير سوال بردن سلامت انتخابات است و يك آقاي ديگر كه دور قبل هم كانديدا بود، چهار سال است انتخابات را زير سوال مي‌برد و من چهار سال است كه سكوت كرده‌ام اما براي دفاع از ملت مي‌گويم و همه يادشان هست كه موضع دولت قبل و وزارت كشو و مجريان انتخابات قبل چه بود و همه مي‌دانند حامي صد در صد رقباي اين دولت بودند، آنها چه طور مي‌گويند انتخابات سال 84 سالم نبوده است، ‌اگر قرار باشد آن انتخابات ناسالم باشد همه حضور آنها در مناصب بعد از انقلاب هم زير سوال است.
وي تصريح كرد: بعضي‌ها با اين حرفها و لوس كردن خودشان مي‌خواهند براي خدشه بر انتخابات زمينه‌چيني كنند پس بايد هوشيار باشيم و هر كسي كه مي‌خواهد احمدي‌نژاد را تبليغ كند حق ندارد نسبت به ديگران اهانت كند، بايد مراقبت كنيم، هر كسي كه به دنبال توهين، ‌تعرض، بي‌ادبي و مزاحمت براي مردم باشد ربطي به ملت ايران و جمع حاضر و احمدي‌نژاد ندارد.
احمدي‌نژاد ادامه داد: در تبليغ خدمات نيز انصاف را رعايت كنيد چرا كه صداقت پايه كار و شرط نجات و پيروزي است.
وي با بيان اينكه مراقب باشيد كسي شما را عصباني نكند، اظهار داشت: بعضي‌ها مي‌خواهند دعوا درست كنند ديديد كه رفتند و گفتند نمي‌گذارم ما صحبت كنيم كه بلافاصله بنده آمدم و اعلام كردم همه براي سخنراني و ارائه ديدگاه‌هاي خود آزاد هستند.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري تصريح كرد: نبايد فرصت مظلوم‌نمايي را در اختيار بعضي‌ها قرار داد، مراقب باشيد با چند صحنه ساختگي آنها خودشان را مظلوم جا نزنند؛ بعضي‌ها به دنبال مسئله‌سازي هستند پس بايد آرامش را حفظ كنيم تا آنها نتوانند كاري بكنند،‌همه بايد تابع اراده ملت ايران باشيم .
رئيس‌جمهور انتخابات ايران را داراي آثار جهاني و موردتوجه همه ملت‌ها و دولت‌هاي دنيا دانست و اظهار داشت: ‌همه مناسبات سياسي جهان اكنون متوقف به تصميم ملت ايران است.
احمدي‌نژاد با اشاره به خبر پرتاب موشك چند مرحله‌اي باسوخت جامد گفت: ‌معناي پرتاب موشك اين است كه متخصصان ما در گام بعد مي‌توانند موشكي با هر بردي را در اختيار داشته باشند، اما ملت ايران اهل منطق و گفتگو است ومعتقد است بايد درسايه عدالت و برادري مسائل را حل كند و به اميد خدا بايد دست در دست هم بدهيم تا موشك انتخابات رادر چند مرحله و با سوخت جامد به فضاي جهان پرتاب كنيم.
وي خطاب به حاميان خود از حضور آنها تشكر كرد و گفت: مي‌دانم كه وقتي من اين مقدار زخم زبان مي‌شنوم شما صد برابر من زخم زبان مي‌شنويد.
وي با تشكر ويژه از مقام معظم رهبري،‌ خطاب به حاميان خود خاطرنشان كرد: بدانيد صبح نزديك است و تا طلوع صبح آرمان‌ها يك يا حسين ديگر باقي مانده است.

۱۳۸۸ خرداد ۱, جمعه

دلايل حمايت حزب موتلفه اسلامي از رياست جمهوري محمود احمدي نژاد


به گزارش خبرگزاري فارس، محمد نبي حبيبي در نهمين مجمع عمومي حزب موتلفه اسلامي گفت: مجمع عمومي نهم حزب موتلفه اسلامي در حالي برگزار مي‌شود كه ملت ما در آستانه برگزاري انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري قرار دارد.
وي افزود: موقعيت كنوني نظام ما در منطقه و جهان يك موقعيت كاملا استثنايي است. ملت ايران هيچگاه به اين اندازه مقتدر، توانا و اميدوار به آينده درخشان خود نبوده است. رهبري‌هاي داهيانه مقام معظم رهبري و هدايت‌هاي معظم له تهديد‌ها عليه ملت ايران را به فرصت براي جهش به سوي آينده و دستيابي به سند چشم‌انداز بيست ساله تبديل كرده است.
وي اظهار داشت: ما در جهاني زندگي مي‌كنيم كه بحران اقتصادي اولين مشكل آن است. ما اكنون در منطقه‌اي زندگي مي‌كنيم كه برخي از همسايگان ما در ناامني و بحران به سر مي‌برند. اما به لطف خدا و همت ملت و رهبر معظم انقلاب به سوي قله‌هاي پيشرفت و ترقي به پيش مي‌رويم.
وي تاكيد كرد: اين نگاه مانع ارزيابي ما از ضعفها و قوتها نبوده و در مقام انكار مشكلات موجود نيستيم.
محمد نبي حبيبي گفت:حزب موتلفه اسلامي حضور گسترده مردم در انتخابات دهم رياست جمهوري را مهمترين موضوع اين انتخابات مي‌داند و با توجه به اينك هتحقق اين خواست جز با حضور سليقه‌هاي متنوع در عرصه رقابت ميسور نيست، به طور اصولي از حضور همه اين سليقه‌ها استقبال مي‌كند و براي همه نامزدهايي هك پس از اظهار‌نظر شوراي محترم نگهبان وارد عرصه انتخابات مي‌شوند احترام قائل است. ما نه سليقه خو درا حق مطلق و نه ساير سليقه‌ها را به طور مطلق خارج از دايره حق مي‌دانيم آنچه را كه حق مطلق مي‌دانيم اصول و ارزشهاي والاي انقلاب اسلامي است و سعي مان بر اين است كه سليقه‌هاي گوناگون را با اين معيار پايدار حق بسنجيم.
وي افزود: در رقابت‌هاي انتخاباتي آنچه را خط قرمز مي‌دانيم، تخريب، تهمت، سياه‌نمايي و غيرواقع را به جاي واقع نشاندن است اما براي انتقاد، به معناي اصلي آن يعني ارزيابي منصفانه از عملكرد و مواضع رقبا، هيچ منعي را وارد ني‌دانيم و مهمتر از همه اينها را بيان شفاف مواضع و برنامه‌ها و در صورتي كه ميسور باشد معرفي مديران يا حداقل برخي از مديران مورد نظر نامزدها براي اداره كشور مي‌دانيم و از برنامه مناظره حضوري و مستقيم رقبا استقبال مي‌كنيم.
وي اظهار داشت: ما با درك رسالت تاريخي خو به موضوع انتخابات و مديريت اجرايي كشور در چهار سال آينده با ارزيابي‌هاي گسترده، در دي ماه 1387 به اين نتيجه رسيده‌ايم كه از جناب آقاي دكتر محمود احمدي نژاد در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري حمايت كنيم. اما به دليل اينكه حزب موتلفه اسلامي عضو جبهه پيروان خط امام (ره) و رهبري است و حق تحفظ براي خود در انتخابات رياست جمهوري در مقابل تصميم جبهه پيروان خط امام (ره) و رهبري قائل نيست موضوع را رسما اعلام نكرديم تا تمامي اعضاء جبهه بررسي‌هاي خود را به عمل آورند و مجموعه با هم نظر خود را اعلام كنيم.
محمد نبي حبيبي گفت: جبهه پيروان خط امام (ره) و رهبري در اوايل ارديبهشت ماه سال 88 به نتيجه قطعي رسيد كه از آقاي دكتر محمود احمدي نژاد به عنوان نامزد رسمي جبهه حمايت كند و موتلفه اسلامي طي بيانيه‌اي حمايت خود را اعلام كرد. دلايل اين حمايت به شرح زير است:
1_ ما اقاي احمدي نژاد را مومن به ارزش‌هاي انقلاب و مومن به نيروي لايزال ملت مي‌دانيم.
2_ روحيه مردمي و به ويژه نشاط و شادابي در خدمت به مردم را از خصوصيات دولت نهم به ويژه رئيس جمهور كنوني تلقي مي‌كنيم.
3_ رئيس دولت با دو بار سفر به هر استان از مشكلات اعماق كشور مطلع است و بايد فرصت داد تا در دور دوم رياست جمهوري خدمات خود را به مردم كامل كند.
4_ آقاي دكتر محمود احمدي نژاد مومن به استقلال و پيشرفت كشور است و در طول خدمت خود در دولت نهم ما شاهد پيشرفت‌هاي شگرف علمي بوديم. وي در مجامع بين‌المللي به خوبي از استقلال و شرف ملت ايران دفاع كرد و نمونه‌هاي عملي آن را در نطق شورانگيز دانشگاه كلمبيا و نيز حضور قدرتمندانه در اجلاس دوربان 2 در ژنو به خوبي مي‌توانيم نشان دهيم.
5_ دولت نهم با پاسخگويي به ميليونها نامه‌اي كه رئيس جمهور در سفرهاي استاني از مردم دريافت كرد، تصويري از ارتباط صميمي و مشفقانه دولت با مردم را ارايه كرد.
6_ درجه مقبوليت دكتر محمود احمدي نژاد با تكيه بر نظر‌سنجي‌هاي مكرر، امري پنهان نيست و لذا اين معنا يكي ديگر از دلايل تصميم‌گيري حزب موتلفه اسلامي و نيز جبهه پيروان خط امام (ره) و رهبري بوده است. البته اشاره به اين نكته را نيز لازم مي‌دانيم كه به نظر ما عملكرد دولت نهم در مجموع با درجه‌اي مقبول و مطلوب، مثبت است.
وي تاكيد كرد: حزب موتلفه اسلامي با اطمينان از رشد و آگاهي سياسي مردم معتقد است با گزينه مطلوب پا به ميدان رقابت انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري گذاشته است و معتقد است با يك رقابت اخلاقي در اين ميدان مي‌‌تواند به رسالت و وظايف تاريخي خود عمل كند.
وي يادآور شد: خوشبختانه اكثريت اعضاء جامعه مدرسين حوزه علميه قم نيز در بررسي‌هاي خود به اين نتيجه رسيد كه در انتخابات آينده از آقاي دكتر محمود احمدي نژاد حمايت كند.
وي يادآور شد: ما نقد رقبا را در عين اينكه يك فرصت براي شناسايي ضعف‌ها و قوتها مي‌دانيم اما در مورد عملكرد دولت و شخص رئيس جمهور در برخي زمينه‌ها برخي از نقدها را منصفانه نمي‌دانيم و داوري اين نوع قضاوت را به مردم در روز 22 خرداد به هنگامي كه با صفوف فشرده خود به پاي صندوقهاي راي مي‌آيند واگذار مي‌نماييم.
دبير كل موتلفه يادآور شد: براي ما حضور حداكثري مردم و امر مشاركت در انتخابات آينده بسيار مهم است و اينكه رئيس جمهور آينده بتواند بيشترين راي مردم را داشته باشد تا در صحنه‌هاي بين‌المللي بتواند با اقتدار از استقلال و منافع ملي دفاع كند، از مقولات مصالح ملي است.
محمد نبي حبيبي گفت:البته در حمايت از آقاي دكتر احمدي نژاد، جبهه متحد اصولگرايان به شكلي كه در انتخابات هشتم مجلس شوراي اسلامي تشكيل شد، در عمل شكل گرفته است. در ساير امور مربوط به داخل و خارج از كشور مواضع خود را در بيانيه پاياني مجمع عمومي اعلام خواهيم نمود. انشاءالله

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

مردم مانع سركارآمدن كساني شوند كه با تسليم مقابل دشمن آبروي ملت را مي برند


به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي در هفتمين روز از سفر به استان كردستان، صبح امروز در اجتماع پرشكوه مردم مومن، پرمحبت و نجيب بيجار، ارتحال مرجع بزرگوار و فقيه عارف حضرت آيت الله بهجت را حقيقتاً داغدار كننده خواندند و از پروردگار متعال مسئلت كردند آن عالم رباني را با پيامبر اسلام و اولياي الهي محشور فرمايد.
ايشان در تبيين عناصر شكل دهنده و پيروزي بخش انقلاب عظيم اسلامي، به «اتحاد ملي» اشاره كردند و افزودند: وحدت كلمه آحاد ملت با قوميتها و مذاهب گوناگون و پيروي آنان از امام بزرگوار، تمدن و جريان جديدي در انديشه سياسي جهان ايجاد كرد كه آثار هدايت بخش آن در مسئله فلسطين، ‌لبنان و ديگر مسائل آشكار است و تأثير بيدار كننده آن از شمال آفريقا تا شرق آسيا رو به گسترش است.
رهبر انقلاب اسلامي، استمرار وحدت اقوام ايراني و جريانهاي گوناگون سياسي را در دفاع از پرچم برافراشته شده اسلام در اين سرزمين، كاملاً ضروري و ضامن آينده درخشان ملت دانستند و بار ديگر خطاب به مردم كردستان تأكيد كردند:‌ عزيزان شيعه و سني، وحدت پر بركت اسلامي را با همه وجود حفظ كنيد.
ايشان «حضور مردم در صحنه هاي مختلف» را دومين عنصر تضمين كننده پيشرفت و عظمت ملت خواندند و به ملت توصيه كردند: ‌در انتخابات حضور پرابهت داشته باشيد و در عرصه هاي اقتصادي سازندگي و ديگر عرصه ها نيز حضور موثر و تعيين كننده خود را حفظ كنيد.
حضرت آيت الله خامنه اي ،«آگاهي» را عنصر ضروري امروز و فرداي كشور برشمردند و در اشاره اي كوتاه به برخي از بركات آگاهي ملت، افزودند: اگر ايستادگي آگاهانه مردم در پشت سر امام خميني نبود، عناصر متزلزل سالهاي اول انقلاب كه عقيده اي به آرمانهاي ملت نداشتند و به علت هراس از امريكا، به فكر نرمش و تواضع درمقابل زورگويان جهاني بودند، همچنان در رأس كار مي ماندند كه در اينصورت از عزت و پيشرفت و ابهت جهاني ملت خبري نبود.
رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به آگاهي نسل جوان،‌ خاطرنشان كردند: اين آگاهي عمومي، همچون تمامي صحنه هاي ديگر، در انتخابات نيز جلوه كند تا حضور آگاهانه ملت مانع از سركار آمدن كساني شود كه بخواهند در مقابل دشمنان تسليم شوند و آبروي ملت را ببرند.
حضرت آيت الله خامنه اي در تكميل معيارهاي انتخاب صالح ترين فرد به رياست جمهوري افزودند: اگر در پي انتخابات، كساني در مراكز گوناگون سياسي و اقتصادي روي كار بيايند كه بجاي ادامه راه امام و ترويج اصول و ارزشهاي امام و انقلاب، بخواهند با تملق گويي دولتهاي مستكبر غربي، به خيال خود موقعيتي براي ايران دست و پا كنند، اين براي ملت يك مصيبت است.
حضرت آيت الله خامنه اي در اين ديدار كه در ورزشگاه 17 شهريور بيجار برگزار شد، با يادآوري افتخارات تاريخي مردم بيجار و گروس، حضور مردم اين منطقه در حوادث مختلف سي سال اخير از جمله دفاع مقدس را، معيار قضاوت درخشان تاريخ درباره مردم دلاور و پرشور بيجار دانستند و افزودند: مردم شيعه و سني محب اهل بيت و بخصوص شيعيان كه پيرو مكتب اهل بيت هستند از آزمايشهاي بزرگ سربلند بيرون آمده اند.
رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به سياستهاي رژيم طاغوت در ناديده گرفتن اقوام مختلف خاطرنشان كردند: امروز به بركت اسلام و انقلاب، هر فرد ايراني در هر نقطه از اين كشور عظيم و عزيز، داراي شخصيت و ارزش مستقلي است و مجموعه اين ارزشها و شخصيتهاي مصمم و با اراده،‌ملت بزرگي را شكل داده است كه با ايستادگي مثال زدني، الگوي ديگر ملتها شده است.
ايشان دستور امام خميني (رض) را براي اعزام اولين گروه عمران به كردستان، نشان دهنده توجه ويژه نظام به مناطق «دور افتاده و عقب مانده در دوران طاغوت» دانستند و افزودند: اگر چه مخالفان اين ملت و دشمنان قوم كرد، با ايجاد ناامني، وقفه اي در خدمت رساني نظام بوجود آوردند اما دستگاههاي مختلف توانسته اند در سه دهه گذشته كارهاي فراواني در اين منطقه انجام دهند و دولت خدمتگزار نيز براي جبران بيشتر كمبودها،‌تصميمات خوبي گرفته است كه اميدواريم با كمك مردم شهرهاي مختلف كردستان از جمله شهر بيجار، كاملاً محقق شود.
ايشان در بخش ديگري از سخنانشان، برخي مهاجرتها از بيجار به مناطق ديگر را، مانع از پيشرفت اين منطقه خواندند و به مردم اين شهر خاطرنشان كردند: مسئولان دولت و استان، مسائل بيجار را بخوبي مي دانند و براي حل آنها برنامه هاي گسترده و باارزشي دارند، بنابراين قدر اين شهر و دشتهاي خرم و پربركت آن را بدانيد و با كمك كردن به مسئولان به حركت رو به پيشرفت استان، شتاب دهيد.
در ابتداي اين ديدار حجت الاسلام والمسلمين «مروي»، امام جمعه بيجار گفت: وحدت شيعه و سني، حضور بسيار فعال و آگاهانه در انتخابات و استعداد سرشار جوانان، از جمله وي‍ژگي هاي مردم مومن و انقلابي اين منطقه است.
حجت الاسلام والمسلمين مروي با اشاره به برخي مشكلات از جمله كمبود آب كشاورزي گفت: حل اين مسئله به پيشرفت بيجار كمك فراواني خواهد كرد.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۷, یکشنبه

گفتگو با آيت‌الله مصباح يزدي درباره زندگى آيت‌الله العظمي بهجت


بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام على سيدنا محمد و آله الطاهرين.
اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن صلواتك عليه و على آبائه فى هذه الساعة و فى كل ساعة ولياً و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلاً و عينا حتى تسكنه ارضك طوعا و تمتعه فيها طويلا.
زندگى اولياى خدا براى ساير مردم الگويى است كه بايد آنها را شناخت و سرمشق قرار داد و استفاده كرد. وجود آنها براى تعليم و تربيت بندگان از نعمت هاى بزرگ خداوند است. يكى از اين شخصيت ها در عصر ما وجود مبارك حضرت آيت الله بهجت مدظله العالى است كه از جهات زيادى مى تواند براى ديگران الگو و سرمشق باشد.
بنده از سال 1331 كه به قم آمدم، با ايشان آشنا شدم. سال 1332 ما در مدرسه حجتيه بوديم و منزل ايشان، جنب مدرسه بود و تقريباً هر روز ايشان را هم در راه و هم در حرم زيارت مى كرديم. چهره روحانى و نورانى ايشان براى هر بيننده اى جاذبه داشت، كيفيت نشست و برخاست و حركات و سكنات ايشان جلب توجه مى كرد و نشان مى داد كه در فضاى معنوى خاصى زندگى مى كنند و توجه ايشان به مطالب، فوق توجه ديگران است.
تقيد معظم له به عبادات، سحرخيزى، زيارت حضرت معصومه(عليها السلام) و برنامه هاى عبادى متعددى كه هر روز اجرا مى كردند، اولين چيزهايى بود كه انسان را متوجه ايشان مى كرد; مخصوصاً كسانى كه دوست داشتند براى خودسازى، يك الگوى رفتارى داشته باشند و از او پيروى كنند. آنچه بر اين عوامل مى افزود، توجهات خاص و نگاه هاى نافذ ايشان بود كه گاهى نسبت به بعضى از افراد مثل چيزى كه طرف را به خود جذب مى كند، اثر مى گذاشت. اين خصوصيات باعث شد كه كنجكاوى ما تحريك شود و ببينيم ايشان كيست و چه ويژگى هايى دارد. از دوستان و آشنايان و كسانى كه احتمال مى داديم با ايشان مأنوس باشند تحقيق كرديم تا معلوم شد كه از نظر علمى و معنوى ممتاز هستند. كم كم اجازه گرفتيم كه گه گاه به منزل ايشان برويم و از نصايح ايشان استفاده كنيم. خانه اى را كه اجاره كرده بودند، ظاهراً دو اتاق بيشتر نداشت و در اتاقى كه ما خدمت ايشان مى رسيديم پرده اى كشيده بودند كه پشت آن خانواده ايشان زندگى مى كردند و ما اين طرف پرده از عظمت روحى ايشان بهره مند مى شديم. زندگى ايشان بسيار ساده و دور از هر گونه تكلف و توأم با يك دنيا نورانيت و معنويت بود. كم كم علاقه مند شديم كه خدمت ايشان درسى داشته باشيم و تقاضاى خود را عرض كرديم. ايشان از شاگردان برجسته و فاضل آيت الله بروجردى و از مستشكلان معروف و مبرّز درس ايشان بودند.
اولين چيزى كه ما را جذب كرد، جاذبه معنوى و روحانى ايشان بود; ولى به تدريج متوجه شديم كه ايشان از لحاظ علمى و فقاهت نيز در درجه اى بسيار عالى قرار دارند. اين بود كه سعى كرديم خدمت ايشان درسى داشته باشيم تا هم از معلومات ايشان بهره ببريم و هم بهانه اى باشد كه هر روز خدمت ايشان برسيم و از كمالات معنوى و روحانى ايشان بهره مند شويم.
كتاب طهارت را در يكى از حجره هاى مدرسه فيضيه با چند نفر از دوستان خدمت ايشان شروع كرديم. بعد از يك سال در مدرسه فيضيه، يكى دو سال هم در مدرسه خان كه مدرسه مرحوم آيت الله بروجردى ناميده مى شد، خدمت ايشان درس داشتيم. بعدها كه ضعف مزاج ايشان بيشتر شد، در منزل خدمتشان مى رسيديم و يك دوره طهارت را خدمت ايشان خوانديم و بعد هم يك دوره مكاسب و خيارات را كه تقريباً پانزده سال ادامه پيدا كرد. در اين مدت از درس ايشان استفاده هايى مى برديم كه در بسيارى از درس ها كمتر يافت مى شد.
ايشان در بيان مطالب ابتدا مسأله را از روى كتاب مرحوم شيخ انصارى مطرح و بعد هر كجا ديگران، مخصوصاً صاحب جواهر(قدس سره) و در طهارت، مرحوم آقا رضا همدانى و ديگران مطالب برجسته و قابل توجهى داشتند، نقل مى كردند و بعد نظر خاص خود را بيان مى كردند. اين شيوه باعث مى شد كه آراى اساتيد بزرگ در مورد يك موضوع مطرح و در وقت صرفه جويى شود. اساتيد ديگر هم شيوه هاى جالبى براى تدريس داشتند كه هر مطلبى از هر استادى را جداگانه طرح مى كردند كه البته وقت بيشترى گرفته و احياناً مطالبى تكرار مى شد. نكاتى را كه در ضمن تدريس از خود ايشان استفاده مى كرديم چيزهايى بود كه ايشان شفاهاً از اساتيد دريافت كرده بودند كه مطالب بسيار ارزنده، عميق و داراى دقت هاى كم نظيرى بود.
اين شخصيت والامقام در فقه از مرحوم آقا شيخ محمدكاظم شيرازى (شاگرد مرحوم شيخ ميرزا محمد تقى شيرازى) استفاده كرده بودند كه از اساتيد بسيار برجسته نجف اشرف به شمار مى رفتند. در اصول هم از مرحوم آقاى نائينى و بعد بيشتر از مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهانى (كمپانى) استفاده كرده بودند; البته هم طول مدت استفاده ايشان از مرحوم اصفهانى و هم استفاده هاى جنبى از ايشان بيشتر بوده است. ايشان از نظر رفتار هم خيلى تحت تأثير مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهانى بودند; چون گاهى مطالبى را از ايشان با اعجاب نقل مى كردند و بعد همان نمونه ها را در رفتار خود ايشان مى ديديم كه پيدا بود اين استاد در شكل گرفتن شخصيت معنوى ايشان مؤثر بوده‌اند. به ياد دارم كه مى فرمودند: مرحوم آقا شيخ محمد حسين طورى بود كه اگر كسى به فعاليت علمى ايشان توجه مى كرد، تصور مى كرد كه شبانه روز كارى جز مطالعه و تحقيق ندارد و اگر كسى از برنامه عبادى ايشان سراغ مى گرفت، گمان مى كرد كه جز عبادت به كارى نمى پردازد. در اين جا مناسب است به داستانى در مورد تقيد ايشان به فعاليت هاى علمى اشاره كنم:
حضرت آيت الله بهجت از مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهانى نقل مى كردند كه فرموده بودند: من سيزده سال در درس مرحوم آخوند خراسانى صاحب كفايه شركت كردم. در طول اين سيزده سال فقط يك شب موفق نشدم در درس ايشان شركت كنم و آن شبى بود كه به زيارت كاظمين رفته بودم و به موقع نرسيدم. در بين راه كه مى آمدم، حدس مى زدم كه ايشان در اين شب چه مطالبى را بيان خواهند كرد و پيشاپيش آنها را نوشتم و بعد كه به نجف آمدم و با دوستان صحبت كردم، ديدم تقريباً همه مطالبى را كه ايشان بيان فرموده بودند، پيشاپيش حدس زده و يادداشت كرده بودم و تقريباً نوشته من چيزى از درس ايشان كم نداشت; يعنى با اين موقعيت علمى كه مى توانستند درس استاد را پيشاپيش بنويسند، ولى مقيد بودند كه يك جلسه هم درس استاد فوت نشود.
جالب است بدانيد كه آقا شيخ محمدحسين، حاشيه مكاسب را كه از عميق ترين حاشيه ها بر مكاسب شيخ است و نيز حاشيه كفايه را تا 27 سالگى نوشته اند. افراد عادى اگر بخواهند چنين سير علمى داشته باشند، شايد تا پنجاه، شصت سالگى هم موفق نشوند. آيت الله بهجت همچنين نقل مى فرمودند كه مرحوم آيت الله اصفهانى در كنار اين فعاليت هاى علمى، زيارت عاشورا و نماز جعفر از برنامه هاى عادى روزانه ايشان بود و روزهاى پنج شنبه طبق سنتى كه بزرگان و علما در نجف روضه هفتگى داشتند و توسلى انجام مىدادند كه زمينه اى براى ديدار دوستان و اساتيد و شاگردان با هم ديگر باشد، مرحوم آقا شيخ محمد حسين مقيد بودند پاى سماور بنشينند و كفش ها را جفت كنند و در عين حال زبان ايشان مرتب در حال حركت بود و خيلى تند تند چيزى را مى خواندند كه ما متوجه نمى شديم چه ذكرى است كه ايشان اين قدر مقيد است در حال نشستن، برخاستن و... مرتب تكرار كند. يكى از دوستان كه با ايشان خيلى مأنوس تر بود (ظاهراً مرحوم آقا شيخ على محمد بروجردى) سؤال كردند: اين چه ذكرى است كه حتى بين سلام و احوال پرسى آن را ترك نمى كنيد؟ ايشان لبخندى زده و بعد از تأملى فرموده بود: خوب است انسان هر روز هزار مرتبه "انا انزلنا " بخواند.
حضرت آيت الله بهجت زير دست چنين استادانى تربيت شده اند; به همين دليل مى ديديم كه هم فعاليت هاى علمى را بسيار مقدس مى شمردند و به عنوان يك عبادت بزرگ به مطالعه و درس و بحث اهميت مى دادند و هم به عباداتى مثل نماز و زيارت و توسلات كه مستقيماً جنبه عبادى دارد.
غير از استفاده هايى از رفتار مرحوم آقا شيخ محمد حسين و ساير اساتيد (نظير مرحوم نائينى، كه از ايشان نكات اخلاقى ممتازى نقل مى كردند)، از مرحوم آقا ميرزا على قاضى نيز مستقيماً بهره برده و نزد ايشان شاگردى كرده اند. مرحوم قاضى در تربيت افراد در جهات معنوى و عرفانى ممحّض بودند و بزرگانى مثل مرحوم علامه طباطبايى و مرحوم آقا شيخ محمدتقى آملى و مرحوم آيت الله بروجردى و حتى برخى مراجع در جنبه هاى اخلاقى و عرفانى از وجود ايشان بهره برده اند.
البته غير از اين چند بزرگوار، شخصيت هاى ديگرى نيز در زندگى حضرت آيت الله بهجت مهم بوده اند كه ايشان گه گاه از آنها نكاتى را نقل مى كردند مثل مرحوم آقا شيخ مرتضى طالقانى و ديگران. خود ايشان نقل مى كردند كه كسى در آن زمان درصدد برآمده بود ببيند چه كسانى سحر در حرم اميرالمؤمنين(عليه السلام) در قنوت نماز وتر خود دعاى ابوحمزه مى خوانند كه معلوم شده بود بيش از هفتاد نفرند. به هر حال بزرگانى با جهات عبادى و معنوى در آن عصر زياد بودند و متأسفانه در عصر كنونى اين نمونه ها را كمتر مشاهده مى كنيم; البته علم غيب نداريم. شايد كسانى كه آن زمان اين عبادات را بيشتر در حرم انجام مى دادند، امروزه در خانه اين كار را بكنند; ولى به هر حال مى شود با اطمينان گفت كه تقيد به اعمال عبادى و معنوى سير نزولى داشته كه جاى بسيار تأسف است.
ايشان در اواخر نيز از مرحوم آيت الله بروجردى در فقه استفاده كرده اند. به همين جهت، جامع دقت هاى مرحوم آقا ميرزا محمد تقى شيرازى (از راه شاگرد برجسته ايشان آقا شيخ محمد كاظم)، نوآورى مرحوم آقاى نائينى و مرحوم آقا شيخ محمد اصفهانى و تربيت معنوى مرحوم آقاى قاضى هستند. اين اساتيد باعث شده اند شخصيتى جامع الاطراف به وجود آيد كه نعمت بسيار بزرگى در عصر ما هستند و جا دارد كه از لحظه لحظه عمر ايشان استفاده شود و به ويژه طلاب و كسانى كه دنبال امور معنوى هستند، قدرشناس ايشان باشند.
خداى متعال به اين استاد بزرگ يك ويژگى شخصى و استعداد ذاتى عطا فرموده كه جنبه كسبى ندارد و خدادادى است. ايشان از فتانت و كياست خاصى برخوردارند كه در مسائل فردى، اجتماعى و حتى سياسى روشن بينى و تيزبينى خاصى دارند، به طورى كه انسان تعجب مى كند كسى كه در مسايل علمى و عبادى غرق است چگونه اين نكات را توجه دارد و درك مى كند. كسانى كه دورادور ايشان را در حال عبادت و درس ديده باشند، شايد فكر كنند كه نبايد در مسايل سياسى چندان سررشته داشته باشند; اما شايد برايتان جالب باشد كه لااقل بزرگ ترين مشوق خود بنده در پرداختن به مسائل سياسى و اجتماعى، ايشان بودند كه به صورت هاى مختلف به دوستان و كسانى كه در درس شركت مى كردند، سفارش مى فرمودند كه به اين گونه مسايل اهميت بدهند و اشاره مى كردند كه اگر اشخاص غير مقيد به مسايل معنوى به اين كارها بپردازند، روزگارى جوّ اجتماع به دست نااهلان خواهد افتاد و جامعه را از مسير اصلى خارج خواهند كرد. در عين حال كه تأكيد مى كردند مثلاً درس فقه را بنويسيد و در بحث ها دقت كنيد يا سفارشات اخلاقى مى كردند، توصيه مى كردند كه از مسايل سياسى و اجتماعى به خصوص در بعد فرهنگى دور نباشيم; حتى گاهى پيغام هاى خاصى به حضرت امام خمينى(قدس سره) درباره همين مسايل سياسى مى دادند كه در يك مورد بنده و يكى ديگر از دوستان، واسطه رساندن اين پيام به حضرت امام(قدس سره) بوديم. حضرت امام(قدس سره) هم به ايشان عنايت خاصى داشتند; البته من شخصاً و مستقيماً از ايشان چيزى نشنيده بودم; چون كمتر به خودم اجازه مى دادم مزاحم اساتيد بشوم و سؤال كنم و غالباً چيزهايى كه به خاطرم مانده يا مشاهده كرده ام يا ابتداً خود اساتيد بيان فرموده اند. به هر حال، مرحوم حاج آقا مصطفى از قول امام(قدس سره) نقل مى كردند: از آن جا كه حضرت امام(قدس سره) با مرحوم آيت الله بروجردى ارتباط نزديكى داشتند، مبلغى را براى آقاى بهجت به عنوان كمك به زندگى ساده ايشان گرفته بودند ولى آقاى بهجت قبول نكرده بودند و امام(قدس سره) هم مصلحت نمى ديدند كه اين وجه را برگردانند و به سختى و اصرار بر اين كه من از مال خودم به شما مى بخشم و اجازه بدهيد كه اين را برنگردانم، پول را به عنوان هبه از مال شخصى حضرت امام(قدس سره) قبول كرده بودند.
يكى از دوستانى كه زياد خدمت حضرت امام(قدس سره) رفت و آمد مى كردند، جناب آقاى مسعودى، توليت كنونى آستانه مقدسه هستند. ايشان نقل مى كردند گاهى كه گرفتارى خاصى براى امام(قدس سره) پيش مى آمد و يا مريضى سختى داشتند، مرا خدمت آقاى بهجت مى فرستادند و چند مرتبه پيش آمد كه خدمت ايشان رفتم و ايشان دستور دادند قربانى كنند و خود من از طرف حضرت امام(قدس سره) مأمور شدم گوسفندى بخرم و طبق دستور آيت الله بهجت قربانى كنم. (دو موردى كه يادم مى آيد مريضى بود.)
مرحوم آقامصطفى خمينى از پدر بزرگوارشان مرحوم امام اعلى الله مقامه نقل مى كردند كه ايشان معتقدند جناب آقاى بهجت داراى مقامات معنوى بسيار ممتازى هستند. از جمله مطالبى كه ايشان از پدرشان در مورد آقاى بهجت نقل كردند، اين بود كه ايشان داراى موت اختيارى هستند; يعنى قدرت دارند كه هر وقت بخواهند، روح را از بدن جدا و به اصطلاح خلع كنند و باز مراجعت كنند. اين از مقامات بلندى است كه بزرگان در مسير سير و سلوك عرفانى به آن مى رسند. همين طور مقامات معنوى ديگرى در معارف توحيدى كه زبان بنده توانايى بحث در زمينه آنها را ندارد. اين مطالب را هم اگر نشنيده بودم لياقت آن را نداشتم كه مطرح كنم. متأسفانه به رغم اينكه سال هاى طولانى خدمت ايشان بوديم، لياقت اين را پيدا نكرديم كه عنايتى به ما بفرمايند و چيزى به ما ياد بدهند و دست ما را بگيرند و مثلاً به مقامى برسانند; البته از اين كه مشمول دعاهاى ايشان بوديم، خداى را شكر مى كنيم; كما اينكه الان هم از ادعيه ايشان بهره منديم; ولى شخصاً استفاده اى نبرديم. اينها مقاماتى است كه بنده و امثال بنده نمى توانيم به درستى تصور كنيم; ولى اولياى خدا به واقعيت آنها رسيده اند و كسانى كه ريگى در كفش نداشته باشند و از مجارى صحيح اطلاع پيدا كرده باشند، منكر اين مقامات نمى شوند.
از جمله كسانى كه در مورد حضرت آقاى بهجت اعتقاد فوق العاده داشتند، آقا شيخ عباس قوچانى، جانشين آقاى قاضى در مسايل عرفانى و معنوى بودند كه در نجف مشرف بودند و فرزند ايشان، حاج آقا محمود، الان نماينده ولى فقيه در ستاد مشترك ارتش هستند. ايشان از پدرشان حاج شيخ عباس نقل مى كردند كه وقتى آقاى بهجت خيلى جوان بودند و هنوز سن ايشان به بيست نرسيده بود (آن طور كه خاطرم هست تعبير ايشان اين بود كه هنوز محاسنشان درست در نيامده بود) به مقاماتى رسيده بودند كه من به واسطه ارتباط نزديك و رفاقت صميمانه اى كه با ايشان داشتم اطلاع يافتم و ايشان از من عهد شرعى گرفتند كه تا زنده هستند جايى نقل نكنم (به نظرم همين مسأله موت اختيارى را مطرح مى كردند). وقتى در سن قبل از بيست سالگى به اين مقامات رسيده بودند، در سن هشتاد سالگى و پس از صرف عمرى طولانى در سير و سلوك و استقامت در راه بندگى خدا و انجام وظايف، مى توان حدس زد كه بايد به چه پايه اى از قرب خدا رسيده باشند.
همين روح پاك و بامعنويت باعث مى شود كه هر مؤمن پاك سرشتى كه ايشان را مى بيند مجذوب مى شود; مخصوصاً اگر حالات عبادى ايشان را ببيند و موفق شود در نماز ايشان شركت كند كه مايه بركات بسيار زيادى است و از نعمت هاى خدا بر مردم اين زمان است كه اين گونه بندگانى در حضور ديگران عبادات را انجام مى دهند كه آنها هم ببينند چنين حالاتى هم وجود دارد و فكر نكنند همه خيالات است; البته اينها قطره اى از درياى كمالات آنها است كه شايد بيش از اين مجاز نباشند به ديگران ارائه دهند.
از ويژگى هاى ايشان اين است كه در اظهار مقامات معنوى بسيار امساك دارند و كتوم هستند. بسيار كم اتفاق مى افتد طورى رفتار كنند و چيزى بگويند كه مخاطب متوجه شود و مطمئن شود كه امر خارق العاده اى را انجام دادند. به هر حال نزديكان ايشان در طول ده ها سال زندگى و معاشرت با ايشان گه گاه به نكاتى برخورده اند كه نشانه هاى قطعى بر اين است كه ايشان اطلاعات و قدرت هايى بيش از ديگران در اختيارشان است.
ما در درس، سعى مى كرديم چند دقيقه اى بيشتر مزاحم ايشان بشويم كه از مطالب اخلاقى و معنوى استفاده كنيم. ايشان هم معمولاً پيش از درس به اتاق محل درس تشريف مى آوردند و به صورت هاى مختلف و غالباً، بلكه هميشه، به طور غير مستقيم نصيحت مى كردند. حديثى مى خواندند يا داستانى تاريخى از كسى نقل مى كردند; ولى مناسبت آن حديث و داستان تاريخى با رفتار گذشته ما آن چنان بود كه گويى رفتار ما را بيان مى كنند يا اگر قصورى و نقصى در رفتار ما بوده، به زبان نقل يك حديث و ذكر تكه اى تاريخى آن را گوشزد مى كردند. همه دوستان هر كدام به مناسبتى اين چنين استنباطى داشتند; يعنى مى گفتند ايشان مطالبى مى گويند كه درست مى شود بر زندگى ما و مشكلى كه در زندگى داريم، تطبيق كرد و با ذكر اين داستان و حديث مشكل ما را حل مى كنند يا اگر قصور و اشتباهى داشتيم، تذكر مى دهند. اين روش ايشان در برخورد با ديگران براى تربيت آنها بود. مشخصاً نمى گفتند اين كار را بكنيد يا نكنيد يا فلان كار را كرده ايد; بلكه با ذكر حديث و داستان، شخص را متوجه نقص كارش مى كردند و مقيد مى كردند كه خود را اصلاح كند.
مسأله ديگر تشرف ايشان به حرم حضرت معصومه(عليها السلام)است. بيش از 40 سال است كه ايشان را مى شناسم. برنامه ايشان اين بوده كه هر روز صبح به حرم مى روند. حدود چهل سال قبل يك برنامه روزانه داشتند كه هر روز به حرم مشرف مى شدند تا اوايل آفتاب و هر روز نماز جعفر و عباداتى ديگر در حرم حضرت معصومه(عليها السلام) انجام مى دادند. عصرها هم برنامه ايشان اين بود كه پيش از غروب مى آمدند طرف هاى خيابان صفائيه و قدم مى زدند. آن وقت ها اين ساختمان ها و پارك و... نبود. از نزديك پل صفائيه به بعد، زمين مزروعى بود. مقدار زيادى از زمين هاى مزروعى مى گذشتيم تا به پل راه آهنى كه به كاشان مى رود، مى رسيديم و همه اينها زمين مزروعى بود. نزديك غروب تا اين جا پياده مى آمدند و بعد در اين زمين ها نماز مغربشان را مى خواندند. بعضى از دوستان (يكى، دو نفر) كه علاقه مند بودند خدمت ايشان برسند با ايشان نماز مى خواندند و با اين كه در بيابان بود، حالت عجيبى در نمازشان داشتند. يكى از دوستان نقل مى كرد كه يك شب قبل از نماز، ايشان فرمودند: اگر سلاطين عالم مى دانستند كه انسان ممكن است در حال عبادت چه لذت هايى ببرد هيچ گاه دنبال اين مسايل مادّى نمى رفتند.
مدت ها گذشت تا منزل كوچكى (همين جايى كه الان سكونت دارند) براى ايشان تهيه شد. قبلاً ايشان طرف محله عربستان قم، پشت بازار، در منزل اجاره اى ساكن بودند. در حدود سى و چند سال پيش منزل كوچكى خريدارى كردند كه دقيقاً نمى دانم از محل املاك و ارث پدرى ايشان بود يا كسى براى ايشان خريده بود. اين جا چون نزديك تر بودند بيشتر دوستان براى نماز، در منزل خدمت ايشان مى رسيدند. بعد ايشان را دعوت كردند براى مسجد فاطميه و آن جا محل اجتماع كسانى بود كه علاقه مند بودند از نماز ايشان استفاده كنند. از آن زمان تاكنون بيش از سى سال است كه در مسجد فاطميه سه وقت نماز را برگزار مى كنند و بعداً درسشان را نيز به مسجد منتقل كردند. در حال حاضر ديد و بازديد و مراسم سوگوارى در همان مسجد صورت مى گيرد; چون خانه ايشان ظرفيت زيادى ندارد. دو سه اتاق كوچك با همان گليم هاى قديمى كه از چهل، پنجاه سال قبل داشتند، همان است. بعد از مرجعيت، منزل ايشان هيچ تغييرى نكرده است و جاى پذيرايى و ملاقات از بازديد كنندگان ندارند; به همين جهت است كه در اعياد هم كسانى كه بخواهند ايشان را زيارت كنند در همان مسجد فاطميه خدمت ايشان مى رسند. اصولاً قبول مرجعيت از سوى ايشان به نظر من يكى از كرامات ايشان است; يعنى شرايط زندگى ايشان در سن هشتاد سالگى به هيچ وجه ايجاب نمى كرد كه ايشان زير بار چنين مسؤوليتى برود و كسانى كه ايشان را مى شناختند، هيچ وقت حدس نمى زدند كه ممكن است ايشان حاضر شوند پرچم مرجعيت را به دوش بكشند و مسؤوليت آن را قبول كنند. بدون شك جز احساس وظيفه متعينى چيز ديگرى باعث نشد كه اين مسؤوليت را بپذيرند و بايد گفت كه رفتار ايشان در اين زمان با اين وارستگى و پارسايى، حجت را بر ديگران تمام مى كند كه مى شود مرجع بود و با همان سادگى زندگى كرد; بدون اين كه تغييرى در لباس، خوراك، مسكن و شرايط زندگى پيش آيد.
كسانى كه با ايشان معاشرت داشتند، گه گاه كرامات و امور خارق العاده اى از ايشان مشاهده مى كردند; هر چند ايشان هميشه سعى مى كردند طورى رفتار كنند كه معلوم نشود امر خارق العاده اى است. يكى از اين قضايا مربوط مى شود به ايامى كه حضرت امام(قدس سره) در تبعيد به سر مى بردند. آن موقع بسيارى از فضلا و علاقه مندان به حضرت امام(قدس سره)مورد آزار و اذيت دستگاه قرار داشتند. به بهانه هاى مختلف آنها را جلب مى كردند و به محض اين كه كلمه اى از آنها ظاهر مى شد، از منبر منع مى كردند و مدت ها تبعيد و زندان برايشان در نظر مى گرفتند. يادم مى آيد در مدرسه منتظريه كه مرحوم آقاى قدوسى آن جا را اداره و جناب آقاى جنتى در آن جا تدريس مى كردند و بنده هم خدمتشان بودم، آقاى جنتى تحت تعقيب بودند. ايشان را گرفتند و طبق قراين اين نگرانى وجود داشت كه ممكن است ايشان را خيلى اذيت كنند. همه ما خيلى نگران بوديم كه اگر آنها اطلاعاتى از بعضى مسايل داشته باشند، ممكن است خيلى ايشان را اذيت كنند. من آمدم خدمت حضرت آقاى بهجت و گفتم كه جريان اين است و ما خيلى نگران هستيم. ايشان تأملى كردند و فرمودند ان شاءالله خبر آزادى ايشان را براى من بياوريد; كه اين فرمايش ايشان اشاره اى به اين بود آقاى جنتى به زودى آزاد مى شوند و مشكلى نخواهد بود. البته اين حرف را ممكن است هر كسى بگويد; ولى موقعيت طورى بود كه مژده اى براى ما بود و مطمئن بوديم كه ايشان چيزى مى دانند و مشكلى براى آقاى جنتى پيش نمى آيد. دليل ما از اين برداشت اين بود كه در مواردى براى اشخاص ديگر مى گفتيم دعا كنيد و ايشان چيزى نمى گفتند و بعد هم مى ديديم اين اشخاص به زودى آزاد نمى شوند