ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

انقلاب بنزين احمدي‌نژاد و بي‌اثر شدن تحريم‌هاي اقتصادي

افزايش سريع مصرف بنزين در كشور در نيمه اول دهه 80 و توقف توسعه پالايشگاه‌هاي بنزين در دولت آقاي خاتمي، منجر به رشد فزاينده واردات بنزين شد به‌گونه‌ اي كه 43 درصد بنزين مصرفي كشور از طريق واردات تأمين و ايران به عنوان دومين واردكننده بزرگ بنزين در جهان شناخته شد. وابستگي روزافزون به واردات بنزين باعث شد، آمريكا از سال 85 بحث تحريم فروش بنزين و شركت‌هاي صادر كننده بنزين به ايران را به منظور فشار شديد اقتصادي و اجتماعي بر ايران در دستور كار خود قرار دهد زيرا در صورت حفظ اين روند پيش‌بيني مي‌شد افزايش مصرف بنزين روزانه در سال جاري به 110 ميليون ليتر برسد و كشور بر اساس نمودار زير نيازمند واردات حداقل 65 ميليون ليتر در روز باشد.
ولي سياست‌هاي دولت نهم و دهم مبني بر:
الف ـ سهميه بندي بنزين
ب ـ افزايش تعداد خودروهاي دوگانه سوز به خصوص در بخش عمومي
ج ـ برنامه ريزي براي توسعه ظرفيت پالايشگاه‌هاي بنزين
باعث شد تا مصرف بنزين روزانه به كمتر از 60 ميليون ليتر در سال جاري برسد. موضوعي كه مركز بررسي‌هاي امنيت جهاني آمريكا (IAGS) در دسامبر 2006 در گزارشي با عنوان «انقلاب بنزين احمدي نژاد، طرحي براي شكست تحريم هاي اقتصادي» (IAGS: منبع ترجمه کامل گزارش سایت ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت http://www.tabsareh13.ir/Portal/Home/) آن را پيش‌بيني كرده بود و مدعي شده بود در صورت اجراي موفق برنامه‌هاي دولت تا 5 سال آينده، ايران در برابر تحريم‌هاي بين المللي مقاوم خواهد شد.
حال در شرايطي كه ايران از سال 1390 به جمع صادر كنندگان بنزين مي‌پيوندد، آقاي اوباما به بهانه تصويب قطع‌نامه ضد ايراني در شوراي امنيت، اجراي تحريم بنزيني را به تعويق انداخت. اين در حالي است كه در اين شرايط، تحريم شركت‌هاي صادر كننده بنزين داراي هزينه بيشتري از منفعت آن براي آمريكا است و تأثيري بر ايران نخواهد داشت.
اما نكته اساسي در اتخاذ سياست‌هاي دولت اين بوده است كه اين سياست‌ها بدون ايجاد انتظارات تورمي و با حداقل تورم به-نتيجه رسيده است. زيرا دولت به‌صورت هم‌زمان از دو ابزار قيمتي و مقداري استفاده كرده است و به‌جاي افزايش قيمت بنزين مقدار سهميه را كاهش داده است. يعني دولت با كاهش سهميه از 120 ليتر به 60 ليتر در ماه، هزينه بنزين از 12هزار تومان (120×100) را به 30 هزار تومان (400×60+100×60) با فرض مصرف 120 ليتر در ماه، عملاً 150 درصد قيمت بنزين را بدون ايجاد انتظارات تورمي افزايش داده است.
كاهش سهميه از 120 ليتر در ماه در اوايل سال 88 به 100 ليتر و سپس در سه ماهه انتهاي آن به 80 ليتر در ماه منجر شد با وجود افزايش 800 هزار خودرو جدید در همان سال، مصرف بنزين نسبت به سال قبل از آن یعنی سال 87، 3 درصد كاهش يابد. بنابراين با توجه به روند فعلي انتظار مي‌رود كه با كاهش سهميه به 60 ليتر در ماه مصرف روزانه بنزين به 55 ميليون ليتر در روز كاهش يابد.
اجراي سياست سهميه‌بندي بنزين به دليل ايجاد زير ساخت‌هاي اطلاعاتي و شفاف شدن مصرف و توزيع بنزين به كاهش شديد قاچاقِ بنزين نیز انجاميده است.
به منظور حصول نتيجه نهايي در هدفمند كردن يارانه بنزين، پيشنهاد مي‌شود دولت محترم گام‌هاي تكميلي زير را بردارد:
الف ) دوگانه‌سوز كردنِ خودورهاي عمومي بنزيني (اعم از تاكسي و وانت‌بار) در شش ماه آينده در دستور كار قرار گيرد و در ميان مدت از خودروهاي وانت‌بار ديزيلي (سوخت گازوئيل) براي وانت‌بارها استفاده شود. قابل ذكر است دولت مي ‌تواند سهميه خودروهاي عمومي دوگانه ‌سوز را در استان ‌هايي كه از جايگاه ‌هاي مناسب CNG برخوردارند به 60 ليتر در ماه كاهش دهند و قيمت گاز براي خودروهاي دوگانه سوز افزايش پيدا نكند تا فرآيند گذار بدون ايجاد تورم سپري شود. در صورت اجراي كامل اين سياست صرف نظر از توسعه ظرفيت پالايشگاه‌هايي جديد، واردات بنزين به‌طور كامل حذف خواهد شد.
ب ) ‌سهميه خودورهاي آژانس و آموزش رانندگي كه جنبه عمومي ندارد به 60 ليتر در ماه كاهش يابد.
ج ) سهميه 60 ليتر ماهانه به‌جاي تعلق به هر وسيله به هر خانوار تخصيص يابد تا سهميه بنزين به‌صورت عادلانه به خانوارها تعلق گيرد و خانوارهايي كه بيش از يك خودور دارند از يارانه بيشتري برخوردار نشوند.
اجراي سياست‌هاي تكميلي فوق، ايران را براي هميشه در مقابل تحريم بنزين مقاوم خواهد كرد.
* انتظار اين است با اتخاذ سياست‌هاي پيشنهادي در اين گزارش توسط دولت محترم با توسعه پالايشگاه‌هاي بنزين كشور از سال1390 ايران به جمع صادر كنندگان بنزين در جهان بپوندد. نكته كليدي اين است كه موفقيت كاهش واردات بنزين تاكنون فارغ از توسعه پالايشگاه‌هاي بنزيني بوده چراكه ظرفيت توليد كشور در بهترين حالت در سال‌هاي گذشته در 45 ميليون ليتر روزانه ثابت بوده است. بنابراين حتي با بهره‌برداري از تمامي طرح‌هاي توسعه و ايجاد پالايشگاه‌هاي بنزيني كشور، در صورتي‌كه سهميه‌بندي انجام نمي‌شد با توجه به رشد 13 درصدي مصرف بنزين در شرايط كنوني، نيازمند واردت روزانه 63 ميليون ليتر بنزين بوديم اين در حالي است كه با اجراي سهميه بندي اكنون، روزانه نيازمند واردات 20 ميليون ليتر هستيم.

۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

آرمانشهر

مي‌گويند در آرمانشهر کاربرد قوانين چه قوه مقننه، چه مجريه و چه قضائيه به مانند کاربرد کارت عابربانک مي‌ماند. کارت عابر بانک، کارتي است که به راستي معجزه مي‌کند. کارت را در شکافی می‌نهی، فرمانی می‌دهی و پس از لحظه‌اي از آن طرف هر چه نيت کرده باشي برايت پول سبز مي‌شود.
مي‌گويند آرمان‌شهر، همين گونه چيزي است. هر چه را نياز داشته باشي همين که نيت کني جلويت سبز مي‌شود. درست مثل بهشت و اگر خواسته‌ات مشکل قانوني داشته باشد قانون در لحظه رفع مشکل و راهکار پيشرفت را مي‌گشايد و اگر مشکل قضايي، قوه قضائيه در يک چشم به هم زدن، گره از کارت مي‌گشايد و من خدا را شاکر که کشور ما آخرين روز خرداد 89 ناگهان آرمانشهر گرديد و در ظرف چند ساعت قوه مقننه‌اي که از آغاز انقلاب تا به امروز هنوز نتوانسته اين فرمان امام را اجرا کند «تا کي اين مردم مظلوم بايد رنج اين ادارات طاغوتي را تحمل کنند» در يک چشم به هم زدن معضل پر پيچ و خم دانشگاه آزاد را حل و فصل فرمودند.
اشاره‌اي به يکي از احکام دادگستري درمانده پيش از اين حادثه مي‌کنم. شخصي به گمان اين که زمين افتاده‌اي که جنب منزل ماست از آن من است، از من شکايت می‌کند که فلاني زمين مرا غصب کرده و چون زمين از من نيست اعتنايي به شکايتش نمي‌کنم و قاضي به او حکم تصرف مي‌دهد. ليکن هنگام تصرف درمي‌يابند که زمين از من نيست و چاره را چنين مي‌انديشند که زمين متعلق به فلاني بوده و چون مرده است اينان مالک گشته‌اند و من براي به مسخره گرفتن دادگستري تمام اسناد مالکيت آنان و حکم صدور مرگم را به رئيس دادگستري وقت دادم. ليکن سال‌هاست هنوز نوبت رسيدگي به پرونده مرگ من نرسيده‌است. به برخي از مجلسيان نيز شکايت کردم، فرمودند قانون حکم قاضي را حکم نهايي مي‌داند برو خدا را شکر کن که نمي‌آيند بگيرندت و بگويند چرا برخلاف قانون زنده مانده‌اي.
آري خدا را شکر که در يک چشم به هم زدن و معجزه‌وار در قوه قضائيه و مقننه ما چنين تحولي پديد آمد و کشورمان آرمانشهر گرديد. بيهوده نيست که دانشگاه آزاد مثل ريگ مدرک دکتري مي‌دهد.
حيدر رحيم‌پور ازغدي

۱۳۸۹ تیر ۱, سه‌شنبه

انقلاب کماکان مشغول غربالگری است، مارقین هم مشخص شدند...

با گذشت یک سال از شروع فتنه همچنان انقلاب از خودش نفاق زدایی می‌کند و آن گوهر نابش روز به روز مشخص تر می‌شود...
در فتنه اخیر هر دو گروه ناکثین و قاسطین یعنی اصحاب جمل و آنانکه طمع جاه و مال ایمانشان را بر باد داد و اصحاب صفین یعنی آنانکه با ستمگری و ظلم پیشگی قصد ساقط کردن حکومت اسلامی را داشتند، وارد میدان شدند...
عده ای برای کسب کرسی قدرتی و مقام بالاتری پیمان خود را با رهبر امت شکستند و بزرگان و منتسبان امام(ره) را هم همراه خود به میدان آوردند تا اینکه از آنها هم نردبانی بسازند برای صعود خود، همانطور که از هر وسیله و شخص و گروه دیگری سعی کردند همین استفاده را بکنند. ولی توجه نکردند که این نردبان بر دیوار باطل بی بی سی و سی ان ان و بر توهمات شیطانی کاخ سفید و موساد و سیا، تکیه دارد... لذا سست و کم مایه است و به جای صعود مایه‌ی سقوطشان است...
حضرت علی(ع) در خطبه 10 نهج البلاغه درمورد اصحاب جمل می فرمایند: " بدانيد شيطان حزبش را گرد آورده، و سوار و پياده‌اش را (در جَمل) فرا خوانده، (اما) بصيرتم به حقايق همراه من است، نه حق را بر خويش مشتبه كرده و نه كسى بر من مشتبه نموده."
عده ای هم که همواره از ابتدای انقلاب چشمان کفتاری خود را برای یافتن فرصتی بازگذاشته‌اند تا به اسلامیت نظام ضربه بزنند، از فرصت سوء استفاده کردند و از لانه خود بیرون خزیدند و به جان و مال و ناموس مردم افتادند. از مهمات و تجهیزات نظامی گرفته تا خبرها و فیلم‌های ساختگی و تا "شعار الله اکبر" و قرآن‌های سرنیزه... همه را از اربابان طاغوت خود گرفتند؛ اما نفهمیدند سّر این آیه قران را که "كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ الله.."
حضرت علی(ع) در نامه 30 نهج البلاغه خطاب به معاویه می‌فرماید: "خداوند راهت را براى تو روشن كرده، و به تو وانموده است كه عاقبت كارهايت به كجا مى‌رسد، كه مركب زندگى را به منتهاى خسارت و محلّ كفر رانده‌اى، نفس تو وجودت را به عرصه ضرر افكنده، و در پرتگاه گمراهى انداخته، و در مهالك وارد نموده، و راه‌ها را بر تو دشوار كرده است."
***
اما امروز و با اقدام مجلس که جلوی چشم امت صراحتا پشت به کلام رهبر کرد، به نظر می‌رسد عرصه‌ی نبردی دیگر برای انقلاب باز شده است... البته اتفاق تازه ای  هم نیست. تا بوده همین بوده.. عده‌ای از ابتدا راهشان را جدا کرده‌اند، عده‌ای تا نیمه راه آمده‌اند و برگشته‌اند و عده‌ای هستند که تقریبا تمام راه را همراهی می‌کنند ولی ناگهان کاسه صبرشان که لبریز می‌شود، پشت می‌کنند و لگد می‌زنند و تمام آنچه اندوخته بودند را روی زمین می‌ریزند. همین است که خداوند می‌فرماید کسانی که بعد از مشخص شدن طریق هدایت با رسولش مخالفت کنند اعمالشان حبط و بی‌اثر می‌شود(32 سوره محمد(ص))
مجلس هشتم را از ابتدا هم بی‌خود اصولگرا نامیدیم. همان موقع که رئیس مجلس از وام 100 میلیونی به نمایندگان دفاع می‌کرد و فقط تک صداهایی در مخالفت او به گوش می‌رسید...
 یا آن موقع که در لایحه بودجه هشتاد و هشت، بودجه کل کشور  نسبت به سال قبل 6 درصد افزایش میابد ولی بودجه مرکز تحقیقات مجمع تشخیص 7 برابر و اعتبارات مجلس 220 درصد افزایش میابد...
 یا زمانی که برای رأی نیاوردن مرحوم کردان شبنامه در مجلس پخش می‌کنند و به دروغ فرمایش رهبری را نقل می‌کنند...
 یا همانجا که رئیس مجلس به صف مخالفان کردان می‌پیوندد ولی بعد معلوم می‌شود تایید او را از رهبری خود لاریجانی گرفته آن هم با چند ساعت تعریف و تمجید از او...
 یا آنجا که لوایح بودجه دولت را به جای اصلاح، زیر و رو می‌کنند و بودجه یارانه‌ها که بیشتر به قشر مستضعف تعلق می‌گیرد را نصف می‌کنند و مدام درمقابل دولت سنگ اندازی می‌کنند تا اینکه صدای رهبری هم در می‌آید که "دولت، آن عنصر وسط گود است كه مي‌خواهد كارها را انجام دهد. بايد ما كار دولت را تسهيل كنيم. بايد ما كار دولت را رعايت كنيم. درست است كه دولت بايد به قانون عمل كند، اين هم درست است كه مجلس بايد كارى كند كه دولت بتواند به قانون عمل كند"
یا آن زمان که می‌گویند کسانی که به لاریجانی به عنوان رئیس رای نداده‌اند باید شناسایی و مواخذه شوند...
یا اصلا همین چند روز پیش وقتی رهبر معظم انقلاب در فرازی از فرمایشاتشان خطاب به نمایندگان و روئسای مجلس هشتم از ضرورت ایجاد سازوکار نظارتی بر مجلس صحبت می‌کنند: " نماينده - مثل همه‌ى ماها - در معرض اينجور لغزش‌ها و آسيب‌ها قرار دارد. مال، فتنه‌انگيز است. اين، حرف من نيست؛ حرف امام سجاد (عليه الصّلاة و السّلام) است؛ «المال الفتون»؛ مال فتنه‌انگيز. پول، فتنه‌انگيز است؛ دلها را از راه در مي‌برد؛ خيلى‌ها را مي‌لرزاند؛ كسانى كه آدم خيال نمي‌كند اينها هم بلغزند، اما آدم مى‌بيند گاهى مي‌لغزند. قدرت هم همين جور است، رودربايستى هم همين جور است، محبتها هم همين جور است، دشمنى‌ها هم همين جور است؛ ماها را مي‌لغزاند. يك جائى بايد بر كارش نظارت كند..."
و فردای آن روز یک نماینده خوش غیرتی پیدا می‌شود که این فرمایش رهبری را عملیاتی می‌کند و آن را بصورت طرح تقدیم مجلس می‌کند ولی مجلسِ به اصطلاح اصولگرا که احتمالا از نظارت بر عملکردش خوف دارد و عادت کرده که هرکاری بکند و درمقابل هیچکس پاسخگو نباشد، به فوریت آن رای نمی‌دهد و این فرمایش رهبری را از دستور کار خارج می‌کند...
و درنهایت همین خیانت آشکار مجلس در بیت المال و پشت کردن آشکار به حکم رهبری و تعرض آشکار در عملکرد شورای انقلاب و نقض آشکار قانون اساسی، درمورد دانشگاه آزاد...
اینها البته هیچکدام مهم نیست! اینها فقط شواهد صادقی است بر همان بخش از صحبت‌های رهبری که مال فتنه انگیز است، دلها را می‌لرزاند، قدرت هم همینطور ... یا بهتر است بگوییم اینها نشان می‌دهد بعضی از نمایندگان مجلس مصادیق خوبی هستند برای همین حکم رهبری...
***
جالب است، حوادث نعل به نعل انطباق دارد با حوادث زمان حضرت علی(ع)، همه قشرها در این فتنه حاضر شدند جز مارقین و کسانی که برحکم رهبر پشت کردند و از مسیر او خارج شدند، حالا اینها هم آرام آرام پرده نفاق از چهره می‌گشایند و در صحنه حاضر می‌شوند...
حضرت علی(ع) در خطبه 36 خطاب به مارقین و همان خوارج در نهروان می‌فرمودند: " دنيا شما را دچار هلاكت كرد، و به دست خود به دام قضا و قدر افتاديد. من شما را از اين حكميت بازداشتم، و شما با من همانند مخالفان پيمان شكن مخالفت كرديد، تا مجبورشدم رأيم را با رأى شما يكى كنم. شما مردمى سبكسر و غرق در خيالات احمقانه هستيد. اى مردم بى ريشه، من كه شرّى برايتان نيـاوردم، و زيانى براى شما نخواسـتم!"
 

۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

ايستگاه آخر يا پله اول ؟

شايد تعجب كنيد- و تعجب آور نيز هست- كه ديروز در جلسه علني مجلس شوراي اسلامي، طرحي با 134 رأي موافق! در مقابل 72 رأي مخالف به تصويب رسيد كه چه نمايندگان موافق طرح خواسته باشند و چه نخواسته باشند بايد آن را «طرح پايمال 250 هزار ميليارد توماني بيت المال» ناميد!
اين طرح اگرچه نام فريبنده و عنوان غلط انداز «طرح حمايت از تأسيس و تقويت مؤسسات و مراكز آموزش عالي غير دولتي» را با خود دارد ولي نگاهي- هر چند گذرا- به متن و حواشي آن نشان مي دهد كه با محوريت خروج دانشگاه آزاد اسلامي از نظارت قانوني نظام و بازگذاشتن دست گردانندگان - چند نفره و تاكنون ثابت- آن براي ادامه دخل و تصرف هاي بعضاً بي حساب و كتاب در مديريت و سرمايه نجومي اين دانشگاه تهيه و به مجلس شوراي اسلامي ارائه شده است.
چند هفته قبل- 4/3/89- طي يادداشتي با عنوان «زيارت قبول»! به تصميم چند نفره هيئت مأسس دانشگاه آزاد اسلامي براي قانوني كردن مديريت بي ضابطه و خلاف قانون خود بر اين مركز بزرگ آموزشي اشاره كرده و مغايرت و تضاد آن را با مباني شناخته شده اسلامي و قوانين جاري، بازگو كرده بوديم و از آنجا كه مصوبه ديروز مجلس شوراي اسلامي، نقض آشكار همان قوانين و ضوابط است، پرداختن دوباره به تمامي آن موارد را ضروري نمي دانيم و تنها به بيان چند نكته درباره اين مصوبه و مسائل پيراموني آن بسنده مي كنيم.
1- تمامي نمايندگاني كه به طرح ياد شده رأي مثبت داده اند- و يا اكثريت قريب به اتفاق آنها- از مغايرت آشكار اين طرح با قوانين جاري و موازين خالي از ابهام شرعي باخبر بوده اند. بنابراين به وضوح مي دانند كه مصوبه ديروز آنها با مخالفت شوراي نگهبان روبرو خواهد شد. اكنون سأال اين است كه چرا با وجود اطلاع كامل از مخالفت شوراي نگهبان، به طرح مورد اشاره رأي مثبت داده اند؟!
شواهد و قرائني در دست است كه نشان مي دهد طراحان اصلي اين طرح- بخوانيد پروژه پايمال250 هزار ميليارد توماني بيت المال- اين پروژه را به صورت پلكاني و با پيش بيني رد آن از سوي شوراي نگهبان طراحي كرده و در پي آن بوده و هستند كه بعد از ارجاع طرح از شوراي نگهبان و اصرار دوباره نمايندگان بر مصوبه ياد شده، تصميم نهايي درباره آن به مجمع تشخيص مصلحت نظام واگذار شود. اما، چرا؟ و طراحان اين پروژه از مجمع تشخيص مصلحت نظام به عنوان آخرين ايستگاه چه انتظاري دارند؟!
2- جناب آقاي هاشمي رفسنجاني علاوه بر رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، رئيس هيئت مأسس و رئيس هيئت امناء دانشگاه آزاد نيز هست و طي چند ماه اخير، بارها بر ضرورت عملياتي شدن آنچه در مصوبه ديروز مجلس آمده است، تأكيد ورزيده اند. به عنوان نمونه- و فقط يك نمونه- بعد از اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد در شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ابلاغ آن به هيئت مأسس دانشگاه كه مطابق قانون، اجراي آن براي اين دانشگاه الزامي بوده است، آقاي هاشمي رفسنجاني در ديدار با گروهي از مدعيان اصلاحات و متهمان آزاد شده آشوب هاي خياباني، مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را «حركتي خلاف شرع و قانون اساسي»! معرفي مي كند و از اقدام آقاي جاسبي در وقف دانشگاه آزاد اسلامي با عنوان «حركتي خيرخواهانه» ياد مي كند. و البته توضيح نمي دهند كه كجاي مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي غيرقانوني! و كدام بخش آن با شرع مقدس مغايرت دارد!
با توجه به اين ديدگاه و نگاه بارها اعلام شده آقاي هاشمي رفسنجاني بسيار بديهي است كه طراحان پروژه ياد شده به ايستگاه آخر و پله پاياني پروژه پلكاني خود اميد بسته و پيشاپيش از داوري نهايي مجمع تشخيص مصلحت نظام به نفع مصوبه غيرقانوني و غيراسلامي ديروز مجلس شوراي اسلامي باخبر بوده و اطمينان كامل داشته باشند!
3- اين نوشته در پي آن نيست كه خداي نخواسته جناب آقاي هاشمي رفسنجاني را به داوري ناعادلانه و يا جانبداري بلاوجه در قضاوت متهم كند ولي ايشان به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام -اگرچه فقط صاحب يك «رأي» هستند ولي- از جايگاه موثرتر و برجسته تري در مقايسه با ساير اعضاي مجمع برخوردارند و دقيقاً به همين علت و از آنجا كه يكي از دو سوي ماجرا، يا به بيان ديگر، يكي از طرفين دعوا تلقي مي شوند، احتمال خروج نتيجه داوري مجمع تشخيص مصلحت نظام از انصاف و عدالت دور از انتظار نيست. مخصوصاً آن كه اولا؛ جناب رفسنجاني به عنوان رئيس هيئت موسس و هيئت امناي دانشگاه آزاد، علي رغم مصوبه قانوني شوراي عالي انقلاب فرهنگي و لازم الاجرا بودن آن، از اجراي مصوبه نه فقط خودداري ورزيده اند، بلكه تلاش گسترده و همه جانبه اي نيز براي مقابله با اين مصوبه داشته و دارند. و ثانيا؛ گزارش هاي موثق و مستند كه به بخش هايي از آن بدون ذكر نام و جزئيات اشاره خواهيم كرد حاكي از آن است كه دنبال كنندگان پروژه ياد شده، به منافع شخصي و حزبي خود بيشتر از مصالح نظام مي انديشند و اين دو عامل در كنار هم اجازه خوشبيني نسبت به فرجام عادلانه طرح مورد اشاره و رعايت مصالح نظام در قضاوت نهايي را سلب مي كند! اگرچه ايستگاه آخري كه به آن اميد بسته اند، بازگشت به پله اول است.
4- براساس برخي اخبار و گزارش هاي موثق كه با شواهد و قرائن فراواني نيز همراه است، تعداد قابل توجهي از نمايندگان در موافقت با مصوبه ديروز مجلس، انگيزه اي بيرون از سوگند تعريف شده نمايندگي داشته اند. و از آنجا كه مصوبه ديروز مجلس، مغايرت آشكار و غيرقابل انكاري با قوانين جاري، مباني اسلامي و مصالح بديهي نظام داشته است، تلقي ياد شده دامنه گسترده اي يافته و مي تواند سلامت و صلابت مورد انتظار مردم از نمايندگان محترم را مخدوش كند، بنابراين پيشنهاد مي شود؛
الف: اسامي 134 نماينده محترمي كه به مصوبه ديروز رأي مثبت داده اند براي اطلاع عموم اعلام شود. اين پيشنهاد كمترين دليل موجهي براي مخالفت ندارد، زيرا انتظار آن است و از نمايندگان محترم مجلس انتظاري جز اين نمي رود كه هر يك از آنها توضيح قانع كننده اي براي رأي مثبت خويش داشته باشند. مثلاً توضيح بدهند كه در خروج مديريت دانشگاه آزاد اسلامي از حلقه مديريتي ثابت كنوني چه خسارت و زيان غيرقابل جبراني براي مصالح نظام ديده اند كه با گردش قانوني اين مديريت مخالفت ورزيده اند؟ و يا در نظارت قانوني و تعريف شده شوراي عالي انقلاب فرهنگي بر مديريت دانشگاه آزاد يعني نظارت نظام بر گردش كار اين دانشگاه چه اشكال و ايرادي را وارد دانسته اند كه در پي رد مصوبه رسمي و قانوني اين شورا درباره اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد برآمده و ادامه مديريت قبلي همراه با خروج اين مديريت از نظام قانونمند آموزش عالي را خواستار شده اند؟ و يا در وقف اموال و دارايي هاي 250 هزار ميلياردتوماني دانشگاه آزاد چه ضرورتي را احساس كرده اند كه بر آن اصرار ورزيده اند؟! مگر نه اينكه اين اموال و دارايي هاي نجومي متعلق به بيت المال است؟ و در صورت وقف شدن نيز مطابق قوانين جاري و ضوابط شرعي نمي تواند بيرون از مالكيت نظام باشد؟ ممكن است بفرمايند كه بعد از وقف اموال، هيئت موسس كنوني مي تواند متولي آن باشد و در نتيجه مديريت -بخوانيد حاكميت- مديران كنوني بر اين نهاد ملي و متعلق به اموال عمومي حفظ شود؟! كه در اينصورت بايد گفت؛ حق توليت واقف فقط هنگامي است كه اموال وقف شده دارايي و ملك شخصي خود او باشد و آنچه برخي از اعضاي هيئت موسس دانشگاه آزاد ادعا كرده اند، يك قانون شكني آشكار و غيرقابل اجراست. يا به بيان ديگر، يك «اشتباه عمدي»! و صدالبته، نيازمند اصلاح است!
به يقين، نمايندگان موافق مصوبه براي رأي مثبت خود و پرسش هايي كه به برخي از آنها اشاره شد، توضيح و پاسخ قانع كننده اي دارند، بنابراين نبايد از اعلام اسامي خود نگران باشند، بلكه اعلام نام نمايندگان موافق و توضيحات آنها مي تواند شبهات پديد آمده پيرامون انگيزه هاي شخصي آنان در موافقت با مصوبه ياد شده را برطرف كند.
ب: گفته مي شود و براي اين گفته، شواهدي نيز ارائه مي شود كه برخي از نمايندگان موافق مصوبه ديروز مجلس، روابطي غيرمجلسي و بيرون از مسئوليت نمايندگي با دانشگاه آزاد داشته اند. مثلا فلاني و فلاني و فلاني بي آن كه فرصت حضور در دانشگاه آزاد را داشته باشند، عضو هيئت علمي فلان واحد اين دانشگاه در حوزه انتخابيه خويش و يا فلان واحد ديگر هستند! و يا مدرك تحصيلي خود را بدون طي مراحل و رعايت ضوابط تعريف شده و قانوني، از دانشگاه آزاد كسب كرده اند! و يا... و يا...
براي رفع اين شبهات كه به توهم نزديكتر است و درباره نمايندگان محترم باوركردني نيست، پيشنهاد مي شود، موارد ياد شده با دقت مورد بررسي قرار گيرد و اگر مثلا، فلان نماينده عضو هيئت علمي فلان واحد دانشگاه آزاد اسلامي است، عضويت ايشان با صلاحيت علمي لازم و تعريف شده براي اين عضويت مقايسه شود. و يا همخواني گردش كار طي شده براي كسب فلان درجه علمي از دانشگاه آزاد با قوانين مربوطه مورد ارزيابي قرار گيرد...
اين پيشنهادها به معناي ترديد در صلاحيت ها نيست، بلكه موافقت برخي از نمايندگان با مصوبه ديروز به اندازه اي تعجب آور است كه براي رفع شبهات پديد آمده، اين بررسي ها و ارزيابي ها ضروري است و صد البته، آن را كه حساب پاك است، از محاسبه چه باك است؟!
5- درباره مفاد و محتواي مصوبه ديروز- كه به يقين غيرقانوني بوده و قابل اجرا نيست- اگرچه گفتني هايي هست ولي مي گذاريم و مي گذريم، و از آن ميان تنها به نكته اي همراه با گلايه از رياست محترم مجلس بسنده مي كنيم و آن، اين كه؛ براساس يك رويه تاكيد شده از جانب حضرت امام(ره) و تاييد شده از سوي رهبر معظم انقلاب، چنانچه موضوعي در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب برسد، مجلس شوراي اسلامي حق ورود به آن را ندارد. به يقين برادر عزيزمان جناب آقاي دكتر علي لاريجاني از اين رويه غافل نبوده اند، مخصوصا آن كه جناب آقاي دهقان عضو محترم هيئت رئيسه طي يك اخطار قانوني به آن اشاره داشتند. بنابراين بايد پرسيد، چرا جناب لاريجاني اجازه ورود به موضوعي را دادند كه با مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مغايرت آشكار داشت و تأسف آورتر اين كه بعد از اخطار قانوني جناب آقاي دهقان، عضو محترم هيئت رئيسه مجلس، رياست محترم اين اخطار را به رأي گذاشتند!

حسين شريعتمداري
 

بيت‌المال را از كيسه چه كسي به جاسبي و دوستانش بخشيديد؟

انجمن اسلامي دانشجويان مستقل و انجمن اسلامي دانشگاه امير كبير اراك با صدور نامه‌اي سرگشاده خطاب به علي لاريجاني با انتقاد از اقدام روز گذشته مجلس تأكيد كردند: مجلس از كيسه چه كسي بيت‌المال را به جاسبي و دوستانش بخشيد؟
به گزارش فارس، متن نامه سرگشاده انجمن اسلامي دانشجويان مستقل و انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير اراك خطاب به علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي به شرح ذيل است:
بسمه تعالي
امام خميني (ره) مجلس را در (راس امور) و (عصاره فضايل ملت) تلقي مي‌نمودند چرا كه مجلس تجلي حاكميت ملت و نبض تپنده حركت‌هاي سياسي-اجتماعي است و رياست مجلس به عنوان راس اين حاكميت ملي نقشي بسيار نافذ و موثر دارد. از آنجا كه مسئولان دانشگاه آزاد با كمك برخي نمايندگان مغرض مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره اساسنامه اين دانشگاه را لغو و بر وقف اموال اين دانشگاه تاكيد كردند بر آن شديم كه نكاتي چند را متذكر شويم تا اتمام حجتي براي مسئولين باشد.
جناب آقاي علي لاريجاني!
سلام عليكم
هنوز چند ماهي از حماسه مردم در مقابل فتنه انتخابات نگذشته است كه چراغ سبز فتنه‌اي ديگر را شاهد هستيم.
چه فريبكارانه مهره‌هاي شطرنج بازيتان را چيده‌ايد! عباسپور- برادر خانم آقاي جاسبي - ، دكتر نورا -نماينده مردم سيستان و بلوچستان و نقوي - عضو هيات علمي واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد در موافقت با اين طرح در مجلس سخن مي‌رانند و پس از تصويت طرح، خبرگزاري‌هاي مهر و ايسنا كه فعاليت‌هايشان در فتنه انتخابات سال 88 به نفع جناجي خاص بر هيچ كس پوشيده نيست هم بر طبل اين رسوايي مي‌كوبند و بيانيه مجهول الهويه از خود صادر مي‌كنند.
اما رياست محترم مجلس شوراي اسلامي!
شما چه كرديد؟ نقش شما در اين ميان چه بود؟ آيا علي(ع) نفرمودند كه حق گوييد تا به حق شناخته شويد، ما مصداق اين مهم را در شما نمي‌بينيم ؟! چه ننگ و رسوايي بزرگي است براي مجلس اصولگرا! آيا نشنيديد يا نمي‌خواهيد گوش فرا دهيد كه امام خامنه‌اي فرمودند: مجلس نبايد مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي را نقض كند؟
آيا بيت‌المال مسلمين را از كيسه خليفه خويش مي‌بخشيد؟ ما از شما توقع چنين خطاي فاحشي را نداشتيم! آن روز كه در مقابل خم و راست شدن‌هايتان در برابر سران فتنه هشدار مي‌داديم، اين روز را مي‌ديديم!
اين چه قانوني است كه براي عده‌اي مصونيت قايل شده است؟ اين چه قانوني است كه تنها دانشگاه آزاد را از هفتاد قانون آزاد مي‌كند؟ مگر نه اينكه در سال 85 نام دانشگاه آزاد به عنوان يكي از پنج زمين خوار بزرگ پشت تريبون مجلس قرائت شد؟ اين چه قانوني است كه تصرف اراضي ملي را قانوني مي‌داند؟
آيا حكايت شعبان بي مخ‌هاي آقاي جاسبي را شنيده‌ايد؟ آيا شنيده‌ايد بر سر برخي دانشجويان معترض چه بلايي آورده‌اند؟
چگونه مي‌خواهيد پاسخگوي اين خيانت بزرگ به نسل‌هاي آينده باشيد؟ آيا عادت كرده‌ايد كه هر كجا ملت "نه بزرگ " به شما گفتند با سر و ته كردن موضوع، خواسته خويش را عملي سازيد؟
اگر با شهرام جزايري‌ها و ديگر مفسدين اقتصادي برخورد اسلامي شده بود امروز اين چنين مجلس براي هم قسم شدن با ديگر مفسدين كف نمي‌زد!
چگونه است كه قوه مقننه اين چنين خود را وام دار دانشگاه آزاد مي‌داند؟ مي‌توان حدس زد از كجا آب مي‌خورد آنجا كه آقاي جاسبي ارديبهشت 81 مي‌گويد: "اين همه به نمايندگان سرويس مي‌دهيم و متقابلا ما بايد از حمايت نمايندگان برخوردار باشيم "
آري اينك در آستانه انتخابات نمايندگان مجلس اين سخن امام خميني(ره) را بار ديگر مرور خواهيم كرد كه: "نگذاريد در مجلس شورا اشخاصي بروند كه آنها با قدرت‌هاي بزرگ پيوستگي دارند. "
و در پايان گرچه ما دانشجويان هميشه در مقابل حق‌طلبي‌هايمان از سوي منفعت‌طلبان بعنوان حسود و مزاحم و شرور شناخته شده‌ايم اما اين بار يكصدا فرياد مي‌زنيم "هيهات من الذله "
فلذا با تمام احترامي كه براي شما قايليم هشدار مي‌دهيم اقدامات عملي خويش را براي ساقط كردن مافياي قدرت و ثروت از مجلس اجرا خواهيم كرد.

از كروبي مجلس ششم و نامه 127 نفره تا لاريجاني مجلس هشتم و رأي 134 نفر

مصوبه روز گذشته مجلس هشتم با عنوان طرح حمايت و تقويت از مراكز آموزش عالي غيردولتي كه پشت پرده آن بنا به تصريح عباسعلي نورا از نمايندگان حامي جاسبي در مجلس، قانوني كردن برخي موارد به نفع مديريت فعلي دانشگاه آزاد بود، نقطه سياهي در كارنامه مجلس هشتم است كه بر اساس آن، ديگر نمي‌توان مانند گذشته عنوان اصولگرا را به كليت اين مجلس اطلاق كرد.
به گزارش رجانيوز، ساقط شدن مجلس هشتم از اصولگرايي زماني محرز شد كه محمد دهقان نماينده چناران و طرقبه، نمايندگان را به يكي از دستورات رهبر انقلاب توجه داد كه بر مبناي آن، در مواردي كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي به موضوعي ورود مي‌كند، مجلس نبايد در آن موضوع وارد شود.
وي با يادآوري اينكه عباسعلي نورا صريحا به پشت پرده حمايتي اين طرح از دانشگاه آزاد اشاره كرده است، به رئيس مجلس اخطار قانون اساسي داد كه اين طرح بر اساس نصّ فرمايش رهبر انقلاب بايد از دستور كار خارج شود.
اما علي لاريجاني رئيس مجلس در واكنش به اين اخطار قانون اساسي با تكرار اظهارات دهقان و تأكيد بر اينكه چنين دستوري از سوي رهبر انقلاب صادر شده است، در اقدامي عجيب، دستور روشن و بدون تفسير رهبري را به رأي نمايندگان گذاشت و از ميان نمايندگان حاضر در جلسه، 134 نفر در مقابل حدود 70 نفر با اين اخطار مخالفت كردند تا مشخص شود مجلس هشتم بيش از آنكه اصولگرا باشد، جاسبي‌گرا است.
عدم توجه به دستور صريح رهبر انقلاب از سوي اين نمايندگان در حالي است كه در مجلس ششم نيز 127 نفر از نمايندگان در نامه موهني به رهبر انقلاب پس از حمله امريكا به عراق از ايشان خواسته بودند جام زهر را نوشيده و ايران را تسليم امريكا كنند.
در اين بين اما مقايسه رفتار علي لاريجاني در جلسه علني روز 30 خرداد 89 با مهدي كروبي رئيس جلسه 15 مرداد 79 نيز جالب است. مهدي كروبي كه اكنون به‌عنوان يكي از سران فتنه شناخته مي‌شود و سال گذشته در جريان انتخابات رياست جمهوري نيز آرايي كمتر از آراي باطله به‌دست آورد، در جلسه علني 15 مرداد 79 مجلس، علي‌رغم تمام جوسازي‌هاي نمايندگان حكم حكومتي رهبر انقلاب درباره از دستور كار خارج كردن اصلاح قانون مطبوعات را قرائت و اين طرح را از دستور كار مجلس خارج كرد؛ اقدامي كه موجب جوسازي شديد افراطي‌ها در مجلس شد اما كروبي در اين زمينه نظر خود را عوض نكرد.
با اين حال، علي لاريجاني در جلسه علني 30 خرداد 89 علي‌رغم اينكه خود بر دستور رهبر انقلاب در خصوص عدم ورود مجلس به موضوعاتي كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در آن‌ها ورود كرده است، تصريح كرد، در اقدامي عجيب و غيرقابل توجيه، نصّ دستور ولي‌فقيه را به رأي گذاشت.
در حال حاضر كمترين انتظار كاربران كه در قالب پيام‌هاي اينترنتي در حجم انبوه طي يك روز گذشته براي سايت ارسال شده است، انتشار اسامي 134 نماينده جاسبي در مجلس است، به طوري كه افكار عمومي توقع دارند افرادي را كه به‌نام آن‌ها به مجلس رفته اما در مقابل دستور صريح رهبر انقلاب و روند قانوني طي شده در شوراي عالي انقلاب فرهنگي ايستادگي مي‌كنند و عملاً‌ نمايندگي هاشمي رفسنجاني و جاسبي را در مجلس برعهده دارند، بشناسند تا در انتخاب‌هاي بعدي خود لحاظ كنند

۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

آيا وقف اموال دانشگاه آزاد از منظر حقوقي صحيح است؟

مجلس شوراي اسلامي امروز (يكشنبه) طرح حمايت از تأسيس و تقويت موسسات و مراکز آموزش عالي غيردولتي را بررسي و ماده واحده آن را تصويب نهايي کرد.
به گزارش رجانيوز، نمايندگان مجلس در بخشي از اين مصوبه مقرر کردند: وقف عام اموال مراکز آموزشي عالي و غيردولتي، غيرانتفاقي و ساير موسسات غيردولتي غيرآموزشي که هيات موسس يا هيات امناي آنها حق تصرف مالکانه نسبت به آن را دارند و تا تاريخ تصويب اين قانون صيغه وقف آن جاري شده يا در آينده جاري شود، معتبر است.
در بخش ديگري از اين طرح نيز تأكيد شده است كه تغيير اساسنامه مراکز آموزش عالي غيردولتي به پيشنهاد هيات موسس و تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي انجام مي‌شود.
اين طرح در شرايطي تصويب شد كه در طي روزهاي گذشته شوراي عالي انقلاب فرهنگي مراحل اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد را پايان داد و اساسنامه جديد را ابلاغ كرد. همچنين طرح وقف دانشگاه آزاد نيز كه پيش از اين به‌دليل اعلام عدم موافقت رهبر انقلاب مسكوت مانده بود، به بن بست خورده بود.
اما در طرح امروز مجلس كه به نوعي راهگشايي رسمي براي جاسبي و مديريت دانشگاه آزاد براي ماندن در اين حياط خلوت بود، از هر دو اين موارد به نفع اين طيف رفع اثر شد.
دكتر عطاءالله بيگدلي مسئول دفتر حقوقي مرکز تحقيقات دانشگاه امام صادق در يادداشتي به مصوبه امروز مجلس و حكم عجيب شعبه 29 مجتمع قضايي شهيد بهشتي در زمينه توقف اجراي اساسنامه جديد دانشگاه آزاد پرداخته است:
براي صحت هر عقد ارکاني لازم است (م190ق.م) و طبق قول مشهور و متبع قانون مدني وقف عقد است (م56 ق.م)، براي صحت اين عقد اولاً واقف بايد شخص باشد، ثانياً مالک مال باشد و ثالثاً داراي اهليت معتبر در معاملات باشد (م57 ق.م):
1. آيا دانشگاه آزاد شخصيت حقوقي دارد؟ به نظر مي‌رسد با توجه به آئين‌نامه نحوه تأسيس و فعاليت مؤسسات غير دولتي غيرانتفاعي و ماده اول و دوم و پنجم اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامي مصوب سال 66 و بنا به اظهارات دبيرخانه هيأت مؤسس اين دانشگاه مبني بر ثبت اين دانشگاه و در مرجع ثبت مؤسسات غيرتجاري و آگهي شدن اين مسأله در روزنامه رسمي جمهوري اسلامي ايران(و البته بهتر بود شماره روزنامه و تاريخ آن را ذکر مي‌فرمودند) به نظر مي‌رسد دانشگاه آزاد اسلامي يک شخص حقوقي غيردولتي و غير انتفاعي است و علي‌القاعده شخص حقوقي خصوصي محسوب مي‌شود.
2. آيا اين شخص مالک اموالي است؟ مخلوط بودن اموال يک شخص حقوقي با اموال دولتي منافي وجود حق مالکيت بر اموال نيست، از آن روي که دانشگاه آزاد يک شخص حقوق خصوصي است مي‌تواند داراي اموال و املاکي باشد و مسأله از اين لحاظ محل اشکال نيست.
3. آيا دانشگاه آزاد اصولاً مي‌تواند اموال خود را وقف نمايد؟ (اهليت دارد؟) در بدو امر پاسخ مثبت به نظر مي‌رسد زيرا به هر حال دانشگاه آزاد مانند هر شخصي که مالک اموالي است مي‌تواند اموال خود را به هر شيوه‌اي که تشخيص مي‌دهد صرف نمايد. در پذيرش اين پاسخ نبايد تعجيل كرد:
نکته اول: مي‌دانيم که ماده 588 قانون تجارت شخصيت حقوقي را داراي کليه حقوق و تکاليف اشخاص حقيقي مي‌داند مگر حقوق و وظائفي را که مخصوص اشخاص حقيقي است مانند ابوت و نبوت. روشن است که ماده در مقام جعل حق اصولي يا به عبارت دقيق‌تر حق تمتع است و از اين رو شبيه مواد 956 به بعد قانون مدني است (کتاب اول از جلد دوّم) از اين رو در متن ماده تصريح نموده است که شخص حقوقي «مي‌تواند» داراي کليه حقوق گردد کما اينکه در ماده 958 ق.م تصريح مي‌نمايد که حق تمتع تلازمي با حق استيفا ندارد و انسان براي اجراي حقوق خود (حق استيفا) بايد اهليت قانوني داشته باشد.
نکته دوم آن است که براي آشنايان به علم حقوق روشن است که منبع اهليت اشخاص حقوقي، اساس‌نامه آنان است. دانشجويان حقوق بارها در کلاس‌هاي حقوقي تجارت مي‌شنوند که اساس‌نامه قانون شخصيت حقوقي است و اوست که موجد اهليت و مشخص کننده حدود و ثغور اهليت شخصيت حقوقي و وظائف و اختيارات ارکان است. هيچ يک از ارکان شخصيت حقوقي خارج از اساس‌نامه حق تصرف ندارند و اصولاً خود شخصيت حقوقي محصور در اساس‌نامه است آري شخصيت حقوقي «مي‌تواند» از تمامي حقوق شخص حقيقي بهره برد به شرط آن که در اساس‌نامه چنين حقوقي پيش‌بيني شده باشد.
به عبارتي اساس‌نامه شبيه وکالت نامه است که وکيل در حدود اذن صرفاً مجاز در تصرف است. پس دو مطلب روشن است اول آن که حدود اهليّت اسيفاي شخص حقوقي در حدود اساس‌نامه است و دوم حدود اختيارات ارکان نيز براساس آن روشن مي‌گردد.از اينجا ضعف اين استدلال روشن مي‌گردد که «از آن روي که شخص حقوقي مالک اموال خود است پس مي‌تواند هر تصرفي در آن بنمايد و ارکان تصميم‌گير آن مي‌توانند هر تصرفي در اين املاک و اموال بنمايد» روشن است که استدلال کنند، شخصيت حقوقي را با شخص حقيقي خلط نموده است، شخص حقوقي «مي‌تواند» هر تصرفي در املاک و اموال بنمايد به شرط تصريح در اساس‌نامه؛ والاّ اصولاً‌ اساس‌نامه و شروط آن لغو و بيهوده است،‌ صرف مالکيت شخص حقوقي بر اموال خود مجوز هر نوع تصرفي را در آن نمي‌دهد و برپا ساختن قياس اولويت در اينجا بي‌وجه است لذا نمي‌توان مدعي شد چون ارکان شرکتي طبق اسس نامه مي‌توانند مايملک شرکت را بفروشند پس به طريق اولي مي‌توانند آن را هبه نمايند يا به صلح محاباتي بدهند. اين قياس صحيح نيست و تصرفات نيازمند اذن است، مثال‌هاي اين سخن در شرکت‌هاي تجاري فراوان است، درشرکت‌هاي تجاري شرکت مقيد به موضوع خود است و درست است که شرکت مالک اموال خود است ولي حدود تصرف و اهليت شرکت در موضوع آن است لذا شرکت حمل و نقل نمي‌تواند سرمايه‌گذاري در بخش مسکن نمايد يا وام اعطا نمايد کما اينکه تعاوني مسکن نمي‌تواند اموال را در تجارت پارچه به کار گيرد ولو آن که مالک آن است.
نکته سوم آن که مي‌دانيم در اهليت از آن روي که از مقوله شرط است؛ و بر خلاف اصل عقد؛ استصحاب يا اصل صحت جاري نيست و در مقام شک بايد اصل بر عدم آن نهاد. توضيح مطلب در کتب حقوقي آمده است ولي اجمالاً اگر معامله‌اي واقع گرديد و شک در صحت بطلان آن بود، اصاله الصحه جاري است و معامله صحيح فرض مي‌گردد مگر خلاف آن ثابت گردد امّا اگر معامله‌اي واقع شد و شک در صحت و بطلان آن نه از جهت شک در وقوع ماهيت بلکه از حيث شک در اهليت و شرط اشخاص متعامل باشد اصاله العدم جاري است زيرا در مقام اول، اصل‌العقد قطعي است در حالي که مقام دوم اصل‌العقد مشکوک بوده و اصل عدم غالب است.
در اين سه مقدمه پاسخ اين سؤال روشن مي‌گردد: دانشگاه آزاد اسلامي بر فرض آن که شخصيت حقوقي باشد در صورتي که در اساس‌نامه داراي اهليت براي تصرف در اموال خود به نحو وقف باشد(يا ارکان آن داراي چنين حقي باشند) مي‌تواند اموال خود را وقف نمايد در غير اين‌صورت(تصريح به عدم اين حق يا عدم تصريح به اين حق) چنين حقي را نخواهد داشت و صرف مالک بودن شخص حقوقي دانشگاه آزاد مجوز وقف، هبه، صلح و.... نيست.(به عنوان مثال روشن است که دانشگاه آزاد نمي‌تواند املاک خود را به بنده هبه نمايد.)
4. آيا اساس‌نامه چنين اهليتي را براي خود يا چنين حقي را براي ارکان خود «شناخته» است؟ انصاف آن است که در هنگاه تأسيس دانشگاه آزاد مؤسسين هيچ گاه گمان نمي‌نمودند که اداره اين دانشگاه و به تبع برخورد دولت با اين دانشگاه از سنخ سياست‌ورزي مي‌گردد ولذا چنين حقي را مطلقاً پيش‌بيني ننموده‌اند، دانشگاه آزاد محدود به اساس‌نامه خويش است و اساس‌نامه چنين حقي را فعلاً براي ارکان پيش‌بيني ننموده است، از جمله دقت در ماده 5 اساس‌نامه که تأکيد مي‌نمايد که درآمدهاي‌ دانشگاه آزاد‌ منحصراً صرف‌ هزينه‌ها و پيشرفت‌ و توسعه‌ فعاليت‌هاي‌ آن‌ خواهد شد و ماده 9 در وظايف هيأت مؤسس ماده 12 در وظايف هيأت امنا به خصوص بندهاي «دال» و «ط» نشان مي‌دهد که اصولاً‌اساس‌نامه حق اعمال مالکيت براي اين دو هيأت نيز قائل نيست چه برسد به آن که امکان وقف را به آنان داده باشد. اگر اساس‌نامه به دقت خوانده شود فهم مي‌گردد که اساس‌نامه قصد داشته است به ارکان دانشگاه آزاد حق مديريت آن را اعطا نمايد نه تصرفات مالکانه را ضمن اينکه حتي اگر اساس‌نامه حق تصرفات مالکانه را به ارکان داده بود اين اعطاي حق تلازمي با جواز وقف نداشته و اساس‌نامه از اين حق فارغ و غير قاصد است.
به عبارتي موضوع اين شخصيت حقوقي آموزش و تحصيلات دانشگاهي است و اقدامات آن بايد در همين راستا باشد و روشن است که وقف از اعمال خاصه‌اي است که نسبتش با موضوع اين شخصيت روشن نيست.
5. آن چه واقع شده چيست و راه‌حل کدام است؟ وقف نهادي مقدس در فقه اسلامي و از مقوله عقودي است که با قصد قربت همراه است(مانند صدقه که بنا به قولي نوعي هبه است) و نبايد از اين که شخص حقوقي خود را وقف عام يا خاص نمايد بيم داشت و از آن هراسيد ولو اين کار با قصد سياسي انجام گيرد. به نظر مي‌رسد دانشگاه آزاد يا هر شخص حقوق خصوصي ديگري مي‌تواند «اصولاً» اموال و املاک خود را وقف نمايد يا عندالمصلحه هبه نمايد يا صلح کند؛ مانند اشخاص حقيقي(البته تا آن جا که سفهي نگردد) امّا اکنون طبق اساس‌نامه خود داراي چنين اهليتي نيست و مانند تمام معاملات از سوي اشخاص فاقد اهليت؛ وقف انجام شده «عقدي فضولي» است. اگر قائل باشيم که وقف ايقاع است(قول غير مشهور) مشهور ايقاع فضولي را باطل مي‌داند و وقف انجام شده باطل است، امّا اگر وقف عقد باشد که مشهور و صحيح همين است، عقد واقع شده فضولي است. براي نفوذ اين عقد طبق اساس‌نامه بايد اساس‌نامه اصلاح و طبق ماده 19(که ظاهراً‌ غلطي تحريري نيز دارد و منظور از «يا» «با» بوده است) به تصويب شوراي انقلاب فرهنگي برسد. آن‌گاه دانشگاه آزاد طبق اساس‌نامه جديد حق خواهد داشت (يا رکن تصميم‌گير آن ) که عقد واقع شده را تنفيذ نمايد.
البته با اعلام اراده‌اي که با تصويب اساس‌نامه جديد از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي رخ داده است به نظر مي‌رسد عقد انجام شده باطل باشد.
چند نکته:
*: اساس‌نامه جديد از نظر  حقوقي داراي ابهاماتي است و اقدام شوراي عالي انقلاب فرهنگي از منظر حقوقي قابل ايراد و تأمل است؛ مخصوصاً آن‌که تبديل يک شخصيت حقوقي خصوصي و غير انتفاعي به يک شخصيت حقوق عمومي خلاف قانون اساسي است. دولت مي تواند اموال اعطايي را مسترد سازد يا شخصيت جديدي به شخصيت‌هاي حقوقو عمومي غير دولتي اضافه كند اما نمي‌توان يک شخصيت حقوق خصوصي را تبديل به شخصيتي عمومي كند (مانند آنکه دولت قانوني تصويب كند و شرکت تجاري حمل و نقل سه شريک را شخصيت عمومي غير دولتي اعلام كند) اين تصرف در مال غير است. لذا به نظر مي‌رسد بايد منتظر تعيين سرنوشت اساس‌نامه‌جديد ماند و به هر حال وقف انجام شده به نظر اينجانب غير نافذ است.
*: اقدام دادگاه در توقيف موقت مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي به نظر وجه قانوني ندارد و دادگاه نمي‌تواند با استناد به مواد توقيف موقت که موضوع خاصي دارد جلوي اجراي قانون را بگيرد.
*: مصوبه مجلس (يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۹) عملا داراي نکته جديدي نيست. و گويي گفته است هر مالکي مي‌تواند اموال خود را وقف نمايد. مشکل عدم امکان وقف دانشگاه آزاد اهليت تمتع نيست که با قانون حل شود مشکل خود اسا‌س‌نامه و اهليت استيفاي اين شخصيت حقوق خصوصي است که ربطي به قانون‌گزار ندارد. ضمن آنکه تصريح به اين‌که اصلاح اساس‌نامه با پيشنهاد هيأت مؤسس است تحصيل حاصل و تأکيد بر ماده 19 اسا‌نامه است و مطلب جديدي ندارد.
در واقع اين مقرره که «وقف اموال مراکز آموزش عالی و غیردولتی، غیرانتفاعی و سایر مؤسسات غیردولتی غیر آموزشی که هیأت مؤسس یا هیأت امنا آن‌ها حق تصرف مالکانه نسبت به آن را دارند و تا تاریخ تصویب این قانون صیغه وقف آن جاری شده است و یا در آینده جاری شود معتبر است.» فاقد وجاهت حقوقي است و اصولاً‌مشکل دانشگاه ازاد را حل نمي‌نمايد زيرا اولاً طبق اسا‌س‌نامه دانشگاه آزاد چنين حقي به دو هيأت داده نشده و بر فرض آن که داده باشد حدود اختيارات دو هيأت بر اساس اساس‌نامه است نه قانون و تلازم حق وقف نمودن اموال در شخصيت‌هاي حقوقي مفروض است و نيازي به اين تصريح ندارد مشکل آن است که خود اسا‌س‌نامه چنين حقيق را به هيأت‌ها نداده بحث صغروي است و نه کبروي و به نظر نگارنده تنها راه تنفيذ اين وقف اصلاح اساس‌نامه است.

آيا از كم و كيف ارتباطات مجموعه تحت مديريت خود با مديريت دانشگاه آزاد مطلع‌ايد؟

پنج اتحاديه بزرگ دانشجويي كشور در نامه‌اي به رؤساي قوه مقننه و قضائيه تصريح كردند: آيا از كم و كيف ارتباطات مجموعه تحت مديريت خود با مديريت دانشگاه آزاد مطلع هستيد؟
به گزارش رجانيوز، در پي اقدام غيرمنتظره يك دادگاه و مجلس شوراي اسلامي نسبت به مصوبه قانوني شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره دانشگاه آزاد و مصوبه امروز مجلس كه بخش‌هاي اصلي آن حاوي قانوني دانستن وقف دانشگاه آزاد و زير سؤال بردن ماه‌ها تلاش شوراي عالي انقلاب فرهنگي و تصويب اساسنامه جديد است، پنج اتحاديه بزرگ دانشجويي كشور نامه‌اي انتقادي را خطاب به آيت‌الله صادق لاريجاني و علي صادر كردند.
متن اين نامه كه خبرگزاري فارس آن را منتشر كرد، به شرح ذيل است:
بسمه تعالي
آقايان علي و صادق لاريجاني
رؤساي محترم مجلس شوراي اسلامي و قوه قضائيه
تأكيد رهبر معظم انقلاب بر ضرورت وجود دست و دامان پاك براي مبارزه با فساد را مكرراً شنيده‌ايم؛ همچنين "پاسخگويي " مورد تأييد ايشان كه منبعث از اسلام ناب است، اقتضا دارد كه حاكمان و سياست‌مداران رفتاري شفاف و محاسبه‌پذير داشته باشند، امري كه امروزه دستاوردهاي بشري نيز، براي حاكميت خوب، بر آن اصرار دارند.
همان‌گونه كه اميرمؤمنان به عنوان سكاندار الگوي عملي تفكر اسلام ناب، در اداره حكومت اسلامي فرمودند: "در كاري كه مردمان گمان تخلف بر تو مي‌برند به شفافيت عذر خويش را براي آنان بازگو، اين كار بدگماني مردم را از تو و حكومت دور مي‌سازد و بر مهر بين تو و مردم مي‌افزايد ".
اما نمي‌دانيم چرا امروز متأسفانه شفافيت گفتار و تصميم از سوي وكلاي مجلس و مسئولان عالي‌رتبه قضايي در خصوص تخلفات صورت گرفته از سوي مسئولان دانشگاه آزاد به چشم نمي‌خورد و تصميمي براي برخورد با تخلفات انجام شده صورت نمي‌پذيرد و اين شائبه را در ذهن افكار عمومي ايجاد مي‌نمايد كه آيا بخشي از دستگاه قضايي و همچنين نمايندگان مجلس منافعي در ادامه روند اين تخلفات دارا مي‌باشند كه حاضر نيستند در مقابل آن عكس‌العملي را نشان دهند.
برادران محترم لاريجاني؛
آنچه ما را بر آن داشت تا اين نامه را به حضورتان ارسال كنيم، طرح دغدغه‌اي است كه در مورد نحوه عملكرد قواي مقننه و قضائيه در ذهن‌مان بوجود آمده و انتظار داريم از آنجا كه پاسخگويي از اصول غيرقابل انكار مردم‌سالاري ديني و مورد تأكيد مقام معظم رهبري است، جوابي قابل قبول از اين قوا دريافت نمائيم.
اگر در نظر دنياخواهان و قدرت‌طلبان حكومت و رياست ارزش ذاتي دارد و خود مطلوب اصلي آنها است در نگاه اسلامي حكومت با همه اهميت و ارزشي كه دارد در مقايسه با اهداف بالا دستي خود وسيله‌اي بيش نيست وسيله‌اي كه تنها در صورت نيل به هدف ارزشمند خواهد بود والا جز رنج و زحمت و سقوط و انحطاط نخواهد بود.
اما اكنون شاهديم كه در مجلس شوراي اسلامي كه مي‌بايست جايگاه طرح مطالبات به حق ملت زجر كشيده ايران باشد، برخي از وكلاي مجلس بر خلاف مطالبه عمومي در خصوص شفاف‌سازي و قانونمند كردن بخش عمده‌اي از نظام آموزش عالي هر روز طرحي جديد بر خلاف اين مطالبه را مطرح كرده و به صحن علني مجلس مي‌آورند كه طرح خلاف قانون و شرع وقف اموال دانشگاه آزاد و استفساريه شوراي عالي انقلاب فرهنگي از جمله آنهاست.
در بخش ديگري از اين بيانيه از قوه قضائيه به عنوان دستگاهي كه بايد نماد و ميزان و معيار عدالت، دفاع از حق مظلوم، مبارزه با فساد و تبعيض و... باشد، ياد شده و از حكم اخير يك شعبه حقوقي به عنوان اقدامي كه زمينه سوء‌استفاده از قانون در جهت خلاف روح حاكم بر قانون را فراهم آورده، ياد شده است.
در ادامه اين بيانيه تأكيد شده است:
قطع يقين انتظار اوليه ما دانشجويان پس از طرح برخي اتهامات در خصوص دخالت مديريت دانشگاه آزاد در حمايت از جريان فتنه، احضار و پرسش از وي در دادگاه بود، انتظاري كه تا امروز محقق نشده است.
و آيا رئيس دستگاه قضا حاضر است در يك اقدام شجاعانه به افكار تشنه و سرگشته بگويند اگر به جاي مهدي هاشمي و عبدالله جاسبي -كه البته نورچشمي باند ثروت و قدرت هستند- فرد بدون پشتوانه‌اي و در موضوعي بسيار كوچك‌تر از اتهام مشاركت در كودتا و اقدام در جهت براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي، كه در قياس كاه و كوه مي‌گنجد بود با وي چه برخوردي صورت مي‌گرفت؟
آيت‌الله صادق و دكتر علي لاريجاني؛
بگذاريد بي‌پرده و با صراحت با شما سخن بگوئيم، آيا حضرات از كم و كيف ارتباطات مجموعه تحت مديريت خود با مديريت دانشگاه آزاد مطلع هستيد؟ آيا مي‌دانيد چند درصد اين مجموعه‌ها از طرق غيرقانوني اقدام به دريافت مدارك تحصيلي كرده‌اند؟ آيا با ما دانشجويان هم نظريد منافع مادي غيرقانوني برخي افراد مجموعه تحت مديريت‌تان مانع اساسي به ثمر نشستن و قانونمند شدن دانشگاه آزاد مي‌باشد؟
آقايان لاريجاني؛
پس قبل از آني كه خيلي دير شود، نقطه پاياني بر اين ماجرا بگذاريد و شوكران بلاتكليفي و تذبذب را به زباله‌دان تاريخ رهنمون سازيد.
جنبش دانشجويي مسلمان از آنجا كه خيمه‌گاه تارعنكبوتي دشمنان و فتنه‌گران را پرجنب و جوش و سنگر نيروهاي انقلاب را متفرق و خاموش مي‌بيند، اعلام مي‌دارد در صورتي كه مسئولان نخواهند و يا نتوانند در حفظ آرمان‌هاي انقلاب اسلامي كه خون شهيدان والامقام براي حفظ آن ريخته شده است، دست به اصلاح امور بزنند، ما فرزندان خميني كبير با هيچ‌كدام از آنها عهد اخوتي نبسته‌ايم و آني در احقاق حقوق اين ملت عقب نخواهيم نشست.
والسلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته
اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل
بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي تهران بزرگ
اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان
دفتر تحكيم وحدت
جنبش عدالتخواه دانشجويي