دکتر محمود احمدی نژاد عید نوروز را به همه ملت ایران، فارسی زبانان و رهبر معظم انقلاب تبریک گفت و اظهار امیدواری کرد به فضل الهی سال جدید سال پیشرفت و حرکت شتابان ملت ایران باشد. | |
به گزارش خبرگزاری مهر، متن کامل پیام نوروزی رییس جمهور به این شرح است. بسمالله الرحمن الرحیم |
ا
۱۳۸۷ اسفند ۳۰, جمعه
سال جدید سال پیشرفت و حرکت شتابان ملت ایران است
اوباما خواستار از سرگيري روابط ديپلماتيك ايران و آمريكا شد
به گزارش فارس به نقل از روزنامه آمريكايي "مككلاچي "، باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا ساعتي پيش در يك پيام تلويزيوني كه بصورت مستقيم از شبكههاي ماهوارهاي پخش شد سال جديد شمسي را به مردم و دولت ايران تبريك گفت و اعلام كرد كه دولتش اكنون متعهد به ديپلماسيي شده است كه به تمام موضوعات پيش رو تمركز داشته باشد و حاوي اين مطلب باشد كه اين فرايند نبايد با تهديدات گسترش پيدا كند.
اوباما در ادامه با تاكيد بر اينكه كه موضوعات مشترك بشري، انسانها را به يكديگر پيوند ميدهد گفت كه عليرغم سه دهه تيرگي در روابط دو كشور، اكنون زمان براي احترام متقابل فراهم است.
رئيس جمهور آمريكا با بيان جمله فارسي "عيد شما مبارك " سال جديد شمسي را به ملت و دولت ايران تبريك گفت و اظهار كرد كه ايالات متحده خواستار آن است كه جمهوري اسلامي ايران مكان واقعي خود را در جامعه جهاني بدست آورد.
بر اساس اين گزارش پيام تبريك عيد نوروز باراك اوباما به مردم ايران، با زيرنويس فارسي از شبكههاي بيبيسي، الجزيره، صداي آمريكا و ديگر شبكههاي جهاني پخش شد
همانطور كه دستياران اوباما روز پنجشنبه اعلام كردند قرار است پيام تبريك رئيس جمهور آمريكا به وب سايتهاي شخصي كاخ سفيد و يوتيوب ارسال گردد.
اوباما در اين پيام تلويزيوني با تاكيد بر اينكه جوامع را بايد با آنچه كه بوجود ميآورند سنجيد نه آنچه كه از بين ميبرند، به ملت و دولت ايران اعلام كرد:« طي قرنهاي متمادي هنر، موسيقي، ادبيات و اختراعات شما جهان را به مكان زيباتري تبديل كرد.»
بخش پاياني پيام تبريك رئيس جمهور دموكرات آمريكا به مقامات ارشد ايران معطوف شد كه در آن خواستار برقراري روابط ديپلماتيك پس از يك وقفه سي ساله شد.
آسوشيتدپرس در ادامه تاكيد كرد كه مقامات آمريكا اخيرا سعي ميكنند اين موضوع را جدي بگيرند و خود را به دولت ايران نزديك كنند تا جايي كه هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا كه قرار است در كنفرانس بينالمللي لاهه در مورد افغانستان شركت كند اواخر روز چهارشنبه اعلام كرد كه بايد از ايران كه نقش محوري و اساسي در معادلات منطقهاي و جهاني ايفاء ميكند دعوت شود تا در كنفرانس امنيتي افغانستان شركت نمايد.
اين كنفرانس اواخر ماه جاري در پايتخت هلند برگزار ميگردد كه هدف اصلي آن ارزيابي افزايش عملياتهاي خشونت آميز در افغانستان، قدرت گرفتن مجدد نيروهاي شبهنظامي طالبان و القاعده و ديگر مسائل امنيتي اين كشور و منطقه است.
وزارت امور خارجه آمريكا همچنين ديروز پنجشنبه تائيد كرد كه يكي از مقامات ارشد خود را به كنفرانس ديگري در مسكو كه هفته آينده برگزار ميگردد خواهد فرستاد تا در كنار مقامات ايراني حاضر گردد.
سال 1388 سال اصلاح الگوي مصرف
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاعرساني دفتر مقام معظم رهبري، ايشان، نزديكي نوروز امسال را به ايام ولادت خاتم النبيين(ص) و امام جعفر صادق(ع)، باعث شرافت بيشتر عيد نوروز دانستند و با تبريك اين عيد سعيد به آحاد ملت عزيز ايران، هم ميهنان خارج از كشور و ملتهايي كه نوروز را گرامي مي دارند، براي همگان سالي سرشار از نيكويي و سعادت آرزو كردند.
رهبر انقلاب اسلامي سال 87 را سالي پُر ماجرا خواندند و با اشاره به حوادث مهم داخلي و خارجي اين سال خاطر نشان كردند: سال 87 با خبرهاي خوش هستهاي كه اثبات كننده توانايي ملت ايران و دانشمندان متبحر اين سرزمين بود، آغاز شد و پرتاب ماهواره اميد، ايران را در اين سال در رديف چند كشور صاحب اين فناوري مهم قرار داد كه اين پيشرفتهاي حقيقتاً شگفت آور، اَرج و اعتبار جديدي براي ملت ايران به همراه آورده است.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به راه اندازي موقت و آزمايشي نيروگاه بوشهر افزودند: دنيا قانع شده است كه راه پيشرفت هسته اي ملت ايران را نمي شود بست زيرا پيشرفتهاي ايران در عرصه هاي مختلف علمي و غير علمي، نشان دهنده بي اثر بودن تحريم هاست و اثبات مي كند كه ملت بزرگ ايران از درون مي جوشد و رشد ميكند و با اتكاء به جوانان پُر تلاش و سرافراز خود، تبليغات و ترفندهاي دشمنان را خنثي مينمايد.
رهبر انقلاب اسلامي در اين پيام نوروزي همچنين با اشاره به تشكيل مجلس هشتم و كارهاي خوبي كه مجلس و دولت با همكاري يكديگر انجام داده اند افزودند: اميدواريم اين همكاريها همچنان ادامه داشته باشد.
ايشان در زمينه مسائل اقتصادي به بحران عظيم اقتصادي جهان اشاره و خاطر نشان كردند: برغم اين بحران بزرگ كه از آمريكا شروع شد و طوفان سهمگيني در جهان ايجاد كرد و با وجود تحريمها، مسئولان كشور توانستند كشور و ملت را از افتادن در موج عظيم مشكلات ناشي از بحران جهاني تا حدود زيادي، دور نگه دارند كه البته بايد همچنان مراقب بود و تلاش كرد تا انشاءاله پيشرفتهاي اقتصادي روزبروز شكوفاتر شود.
حضرت آيت الله خامنه اي از بروز نوآوريها و شكوفاييهاي چشم گير در سال 87 ابراز خرسندي كردند و افزودند: عمل به اين شعار در مرحله مقدماتي خوب بوده است اما بايد شعار نوآوري و شكوفايي را همچنان با جديت پيگيري كنيم تا به فضل الهي، به نقطه اي كه شايسته ملت ايران است برسيم.
ايشان همچنين در تشريح مسائل مهم جهاني در سال 87 ، علاوه بر بحران اقتصادي جهاني، به حمله ناكام 22 روزه رژيم صهيونيستي به غزه و مقاومت تحسين برانگيز مردم مظلوم فلسطين اشاره و تأكيد كردند: شكست مفتضحانه صهيونيستها، اين تجربه بسيار مهم را براي مردم دنيا به ارمغان آورد كه مي توانند در مقابل ستمگران بايستند و پيروز شوند.
رهبر انقلاب اسلامي سال جديد را سالي مهم دانستند و با اشاره به دعاي حلول سال نو افزودند: تبديل احوال ملت ايران به نيكوترين احوال، نيازمند توجه و لطف پروردگار است اما بايد متوجه بود كه جلب "لطف و رحمت الهي " به تلاش و همت آحاد مردم براي ايجاد تحول در زندگي شخصي و اجتماعي بستگي دارد.
ايشان در تشريح زمينه هايي كه نيازمند تغيير و تحول جدي است به موضوع "اسرافهاي شخصي و عمومي " و مصرف بي رويه منابع مختلف كشور اشاره كردند و افزودند: اسلام عزيز و همه عقلاي عالم، بر اين نكته تأكيد مي كنند كه مصرف بايد مدبرانه و عاقلانه مديريت شود.
رهبر انقلاب اسلامي در پايان پيام نوروزي تأكيد كردند: همه ما بخصوص مسئولان قواي سه گانه، شخصيتهاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار "مهم، حياتي و اساسي " يعني "اصلاح الگوي مصرف در همه زمينهها "، برنامه ريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجسته اي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حالها، ظهور و بروز يابد.
۱۳۸۷ اسفند ۲۸, چهارشنبه
46 ميليون نفر واجد حق رأى هستند
نگرانى بيگانگان از سرانجام کناره گيرى رئيس دولت اصلاحات
يادتان که نرفته ؟!
۱۳۸۷ اسفند ۲۷, سهشنبه
آيتالله سبحاني ريشه انديشههاي ضد ديني شبستري را افشا كرد
به گزارش خبرنگار آئين و انديشه فارس حضرت آيتالله سبحاني از مراجع عظام تقليد و از متفكرين و بزرگان كلام اسلامي در پاسخ به درخواستهاي طلاب و دانشجويان و جمعي از اصحاب انديشه براي اعلام نظر درباره سخناني كه اخيرا در دانشگاه صنعتي اصفهان توسط محمد مجتهد شبستري عنوان شد مطالبي نوشتهاند كه توسط دفتر ايشان جهت انتشار در اختيار گروه آئين و انديشه خبرگزاري فارس قرار گرفته است.
حضرت آيت الله سبحاني در مقدمه نوشتار خود آورده است: آيين اسلام، بشر را به تفكر و انديشيدن دعوت نموده و آن را يكي از نشانههاي ايمان راسخ در انسانها دانسته است، آنجا كه ميفرمايد:
« ... و در آفرينش آسمانها و زمين ميانديشند و ميگويند: بارالها! اينها را بيهوده نيافريدهاي!»
در آيهاي ديگر، هدف از نزول قرآن را تدبر در مضامين و دستورهاي آن ميداند و ميفرمايد:
«اين كتابي است پربركت كه بر تو نازل كردهايم تا در آيات آن تدبر كنند و خردمندان متذكر شوند.»
در روايات اسلامي آمده است: يك لحظه انديشيدن از عبادت هفتاد سال، برتر و بالاتر است. بنابراين، نوانديشي ديني بر اساس تدبر و تفكر، خواسته اسلام است و يك فرد مسلمان، بايد در اصول عقايد، بر برهان و دليل تكيه كند و از تقليد بيدليل بپرهيزد.
ولي متاسفانه برخي از افراد، با استفاده از اين لفظ زيبا، در پشت سر آن مفهوم ديگري را القا ميكنند و آن اين كه انديشههاي غريبان، بالاخص متكلمان مسيحي را با ادبيات روز به هم آميخته و آن را به اسلام نسبت ميدهند و ميگويند ما پيرو انديشه ديني هستيم و اسلام هم كه با نوانديشي هماهنگ است!
# غربيان بعد از ماركسيسم براي «اسلام زدايي» برنامهريزي كردهاند
آيت الله سبحاني در ادامه به ريشههاي انديشه گفته شده در دانشگاه صنعتي اصفهان پرداخته و آورده است: ساليان درازي است كه غربيان، براي «اسلام زدايي» برنامهريزي كرده و اساس برنامه آنها را تشكيك در نبوت پيامبر اسلام، تشكيل ميدهد. ولي با تجربه دريافتند كه تشكيك به صورت صريح و آشكار كارساز نيست اما به صورت خزنده ميتوان به مقصود رسيد. از اين جهت راه دوم را بر راه نخست ترجيح دادهاند كه به صورت خزنده به نفي نبوت و نفي اسلام برسند، بالاخص تئوريسينهاي جديد آنها از فروپاشي ماركسيسم درس آموختهاند. علت اينكه ماركسيسم فرو ريخت، آن بود كه با دين و مذهب، مقابله صريح و رو در رويي پرشتاب داشت و از اين جهت براي مبارزه با دين و دينداري كارساز واقع نشد، و لذا وقتي فرو پاشيد، مساجد و كليساها دوباره رونق گرفتند.
*«دانشنامه كاتوليك» بهترين منبع براي اين گونه نوانديشي است
بهترين منبع براي اين گونه نوانديشي «دانشنامه كاتوليك» است كه زير مدخل «اسلام» سموم خود را ريخته و آنچه توانسته است در اين مورد قلم فرسايي كرده و در اين گستره برخلاف سياست كلي، صريحا بر پيامبر و قرآن تاخته است و يكي از تفسيرهاي آن از اسلام، اين است كه ميگويد: محمد، وحي را از خدا نگرفت بلكه قرآن، ساخته و پرداخته خود اوست و او از طريق قرآن از انديشههاي خود كه در طول زندگي خويش به آنها رسيده بود، خبر ميداد. اين دانشنامه در سال 1967 به چاپ رسيده و در سال 2002 تجديد چاپ شده است.
نويسندگان دانشنامه كاتوليك چنانكه از نام آنها پيداست مسيحي كاتوليك هستند و لذا صريحا وحي محمدي را انكار كرده و آن را ساخته و پرداخته خود او دانستهاند.
# اين نوانديش در آلمان شبها به درس كلام مسيحي ميرفت
اين مرجع تقليد تصريح كرده است: مسلما فردي كه در محيط اسلامي بزرگ شده و در دانشگاهي كه دانشجويان آن مسلمانند و دعوت كننده نيز انجمن اسلامي است، نميتواند به صورت برهنه و با بيان كاتوليكي، مساله را مطرح كند. او ناچار است، با بياني ديگر اين انديشه وارداتي را تحت عنوان نوانديشي ديني مطرح كند و بگويد:
«قرآن ، تفسير پيامبر است از هستي، تفسير موحدانه پيامبر است با امداد الهي از هستي...»
اكنون سوال ميشود: بيان اين فرد نوانديش ديني كه خود را مسلمان و پيرو پيامبر ميداند با آنچه كه دانشنامه كاتوليك درباره وحي محمدي ميانديشد چيست؟
جز اينكه اين نوانديش به هنگام اقامت در آلمان شبها به درس كلام مسيحي ميرفت و از آن تاثير پذيرفته است؟
آيا كوچكترين تفاوتي بين اين دو هست؟ چرا با اين تفاوت كه آن ميگويد، من مسيحي هستم. آيين محمد (ص) را نميپذيرم، و از اين جهت ميگويم: قرآن ساخته خود اوست، ولي اين نوانديش ديني در لباس اسلام و مسلماني، همان انديشه وارداتي را با اين عبارت بازگو ميكند.
# شبستري در بخشهايي از سخنان خود، نظريه ماركسيستها را عنوان كرده است
حضرت آيت الله سبحاني يادآور شده است: بالاتر از آن اين كه، وي نه تنها نظريه كاتوليكها درباره پيامبر را بازگو كرده بلكه در بخشهايي از سخنان خود، نظريه ماركسيستها درباره كل اديان و پديده وحي را منعكس كرده است كه ميگويند: اصل دين ساخته بشر است، جنبه متافيزيكي ندارد. (و كتابهاي اراني و نوچههاي او، مملو از اين سخنان است)
بخشي از كلمات اين نوانديش اشاره به اين عقيده است كه ميگويد: «بنابراين، دين هم از انسان شروع ميشود، فلسفه هم از انسان شروع ميشود، علم هم از انسان شروع ميشود، هنر هم از انسان شروع ميشود. بنابراين، اين تعبير كه دين، ماورايي است را بنده برايش معني درستي نميبينم ... چون اصلا بنده دين و دينداري را كار خود آدمي ميدانم.»
آيا تكرار سخن ماركسيستهايي ( كه خود آنها هم، اكنون از آن دست برداشته و به آن بي اعتقاد شدهاند)، نوانديشي به حساب ميآيد يا تقليد كوركورانه؟! آن هم تقليد از نظرياتي كه نادرستي خود را در عمل و تجربه ثابت كردهاند. از سوي جهان متمدن، بر اثر پيشرفت علم، كنار گذاشته شدهاند!!
شگفتا اين نوانديش ديني در آخر كلام خود از پيروي نسنجيده از افكار ديگران انتقاد ميكند و ميگويد:« اين را دوستانه ميگويم كه وقتي انسان بخواهد اهل فكر باشد اهل تعقل باشد، از عدهاي طلب ارشاد بكند، تقليد كوركورانه غلط است... تقليد كوركورانه كار درستي نيست...»
آيا پيروي نسنجيده از مسيحيان كاتوليك و بدتر از آن، از انديشههاي ماركسيستها، زيبنده يك نوانديش مسلمان است؟
# «مدرنيته» دستاويزي براي سركوب انديشههاي ديني
حضرت آيت الله سبحاني در ادامه و در پاسخ به بخش ديگري از شبهات وارد شده توسط مجتهد شبستري آورده است: شكي نيست كه انسان در كيفيت زندگي خود، پيوسته تجديد نظر كرده و زندگي فردي و اجتماعي او پيوسته رو به تكامل نهاده است. زندگي در خانههاي گلي كجا و زندگي در آسمانخراشها كجا؟ بهرهگيري از آبهاي آلوده نهرهاي باز كجا، و استفاده از آب لولهكشي بهداشتي كجا؟ حكومتهاي فردي و استبدادي گذشته كجا و حكومتهاي مردمي و نظامهاي پارلماني امروزي كجا؟ اين نوپديدهها لازمه تكامل بشر است و هيچگاه هم بشر در پله اول توقف نكرده و زندگي مردم دوران نوح با زندگي مردم روميان مسيحي بسيار متفاوت بوده است.
اسلام نيز طرفدار اين نوع تكامل زندگي است، تا آنجا كه در تقويت بنيه دفاعي يادآور ميشود: (و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه) «هر نيرويي كه ميتوانيد براي رويارويي با دشمنان آماده سازيد.»
وي ادامه داده است: در پرتو دعوت اسلام به علم و دانش، و تدبر در آسمانها و زمين مسلمانان، قدم به قدم، قلههاي علم را تسخير كردند و حلقه تمدني نوي را پديد آوردند و در اين مورد كافي است به تاريخ علوم بنگريد، بالاخص كتاب «ميراث اسلام، نوشته بيست تن از دانشمندان غربي درباره خدمات مسلمانان به جهان علم و دانش و پيشرفت تمدن گواه اين معناست.
آيتالله سبحاني تصريح كرده است: «مدرنيته» يعني تطبيق زندگي بر اساس دادههاي نو در مسائل اجتماعي سياسي، و فردي و بهداشتي جاي گفتگو نيست، ولي در اين ميان بايد، جايگاه مدرنيته را به دست آورد. در مسائل مربوط به جهان آفرينش، و قوانين حاكم بر آن، جايگاهي براي مدرنيته نيست، زيرا قوانين حاكم بر جهان هستي ثابت و پابرجاست. جدول ضرب فيثاغورث هزاران سال است، حاكميت خود را حفظ كرده و قوانين شيمي مثل قانون ارشميدس و ساير علوم در آنجا كه نتايج قطعي دارند، جاي مدرنيته نيستند.
وي افزوده است: در مسائل ديني، بايد بين امور ثابت و متغير فرق نهاد، مسائل متغير، لباسهاي مسائل ثابت هستند ، كه مطابق زمان، لباس عوض ميشود، اما اصل و ريشه ثابت و پايدار است، از اين روي، مسائل حفظ عدالت، و عمل به پيمان يا پاداش نيكي به نيكي، صبر و استقامت، در راه هدف، و حفظ كرامت انساني و دهها اصل عقيدتي و اخلاقي، از اصول ثابت اسلام هستند، كه هيچ گاه دگرگوني نپذيرفته و تابع مدرنيته نميشوند.
اما لباس اين اصول، مثلا شيوههاي بسط عدالت در جامعه، قابل دگرگوني است، اگر مسلمانان، پارلمان را پذيرفتهاند چون پارلمان، ابزاري است براي بسط عدالت، و اگر براي كشور قانون اساسي تنظيم كردهاند، به خاطر اين است كه پارلمان كه براي برنامهريزي اجرايي قوانين اساسي تلاش ميكند از اصول آن تخطي نكند.
بنابراين، نبايد مسئله «مدرنيته» بهانهاي باشد براي سركوبي انديشههاي ديني كه از وحي الهي سرچشمه گرفته و ريشه در تكوين و آفرينش و فطرت انسان دارد.
# تجديد نظر بدون دليل در مسائل عقيدتي و فلسفي كودكانه است
آيت الله سبحاني يادآور شده است: اين نوع تفكر، كاملا يك تفكر كودكانه است كه: چون در مسائل زندگي روزانه خود از وسايل و ابزار مدرن استفاده ميكنيم پس در مسائل عقيدتي و فلسفي نيز بايد هر روز تجديد نظر كنيم و بدون دليل و ضرورت آنها را به دور بريزيم و مباني جديد و وارداتي را بپذيريم.
اگر اين نوانديش ديني اصول ثابت را از اصول متغير جدا ميساخت، هرگز مدرنيته را به همه چيز گسترش نميداد.
# شبستري تحت تاثير نوشتههاي ماركسيستها قرار گرفته است
وي اضافه كرده است: ماركسيستها، واقعيت دين را به نوعي ساخته و پرداخته كاهنان و جادوگران ميدانند، و درباره دعانويسي و اينكه مردم در هنگام بيماري به دعانويسان پناه ميبرند تا از شر جن و پريها كه مايه بيماري آنها شدهاند نجات يابند، قلمفرسايي ميكنند و دين را يك مساله خرافي قلمداد مينمايند.
حضرت آيت الله سبحاني در بخش ديگري از نوشته خود آورده است: اين نوانديش ديني تحت تاثير نوشتههاي ماركسيستهاي غربي قرار گرفته و اين انديشه در مغزش جا گرفته كه مردم ديروز همه چيز را از دين و دعا ميخواستند و در زندگي امروز، همه چيز را از علم و فلسفه ميخواهند!
# اين نوانديش ديني مردم 60 سال پيش تبريز را خرافي و عقب مانده معرفي كرده است
آيتا... سبحاني در ادامه آورده است:
و درباره زندگي شصت سال پيش مردم تبريز چنين ميگويد:«من يادم هست كه 60 سال پيش در آن محلهاي كه ما در تبريز مي نشستيم آن طرف كوچه دو خانهاي بود كه يك سكويي داشت كه صاحبخانه دعانويس بود. خانه اين دعانويس خيلي شلوغ بود، بنده را هم يك دفعه برده بودند پيش آنها كه دعايي برايم بنويسند... خيلي وقت پيش دوباره رفته بودم تبريز نه از آن دعانويسها خبري هست و نه از آن خانهها، ساختمانهايي بلند ساختهاند و هرچه بخواهيم مطب پزشك اضافه شده است. ما اين را الان ميگوييم صد سال پيش كه دين مردم اين جوري نبود مراجعه به دعانويس بود. مشكلاتشان را از آن طريقها حل ميكردند... همان مردم متدين، ديگر اين انتظار را از اوراد ديني و ادعيه ديني ندارند كه بيماري آنها را شفا بدهد، ميروند پيش پزشك يعني انتظاراتي كه از دين بود كم ميشود، نكته ظريفي است.»
در اين مورد، يادآور ميشويم كه اين نوانديش ديني، نمك نشناسي كرده و مردم شجاع و روشن تبريز كه پايهگذار مشروطيت در 106 سال پيش بودهاند را تا اين اندازه خرافي و عقبمانده معرفي كرده است، تو گويي آنان مانند قبايل ابتدايي دوران نخست تاريخ بشر هميشه به جاي استفاده از علم و دانش به دعا و طلسم پناه ميبردهاند، در اطراف همان محلي كه اين نوانديش زندگي كرده است، چند پزشك حاذق، مرجع طبابت بودهاند:
1. مرحوم فيلسوف الدوله كه تحصيل كرده فرانسه و مؤلف كتاب «زندگي پزشكان جهان» است كه يك جلد آن تا حرف ص چاپ شده است.
2. مرحوم ميرزا كاظم معروف به طبيب
3. دكتر محمدعلي مجير مولوي جراح عالي مقام
4. دكتر صفي زاده پايهگذار چشمپزشكي در آذربايجان
و در سطح شهر اطباء بزرگي بودند كه هر كدام براي خود نام و نشاني داشتند مانند مرحوم دكتر حسين اردوبادي متخصص در بيماريهاي داخلي، دكتر رضي اسلامي و همچنين دهها دكتر ديگر كه داراي مطب و گرداننده بيمارستانها بودهاند.
چقدر دور از كرامت انساني است كه انسان، يك ملت بزرگ را اين همه تحقير كند!
تعاليم اسلام حاكي از آن است كه پزشك و پزشكي يكي از اركان اجتماع است. اما صادق (ع) ميفرمايد: هيچ كشوري در امور دنيا و آخرت از سه چيز بينياز نيست، و اگر اين سه چيز نباشند، زندگي آنها تباه خواهد شد:
1. فقيه و دانشمند و پرهيزگار
2. حاكم و فرمانرواي راست كردار كه مردم از او فرمان برند
3. پزشك دانا و درستكار.
# نوگرايي در پرتو وحي صورت گيرد
مسئله انتظار بشر از دين، به اين معني نيست كه بشر همه چيز را از دين ميخواهد، بلكه به معني آن است كه در مسايل بنيادي زندگي آنجا وحي از آن سكوت كرد و برعهده خود بشر نهاده، روش و نگرش را از دين بياموزد، و در پرتو آن حركت كند و نوانديشي و نوگرايي را نيز در پرتو آن و با راهنمايي آن بجويد.
خدمات اسلام به جهان پزشكي در طول قرون، براي اهل تحقيق روشن است تنها در بغداد طبق نوشته جرجي زيدان در قرن چهارم، چهارصد ماماي پروانهدار حضور داشتند.
رجوع به پزشك به اين معني نيست كه انسان دست به درگاه الهي دراز نكند و از او شفا نطلبد، زيرا دعا نيز گاهي از اسباب شفا است.
# اين نوانديش ديني عصمت پيامبران را انكار كرده است
حضرت آيت الله سبحاني در ادامه آورده است: يكي از انديشههاي ابتكاري اين نوانديش ديني اين است كه عصمت پيامبران را زير سؤال برده، بلكه انكار كرده است، و در اين مورد به دو چيز تكيه ميكند:
1. تاثير كلام مسيحي در فرهنگ اسلامي به اين بيان كه مسيحيان عيسي را خدا دانستند و مسلمانان، پيامبر را معصوم.
2. آيهها و رواياتي كه در آنها به نظر ميرسد پيامبران مرتكب گناهاني شدهاند.
درباره مطلب نخست يادآور ميشويم: مسلمانان عصمت پيامبر را از خود قرآن و حكم خرد استفاده كردهاند. دلايل عصمت در كتابهاي كلامي به صورت روشن بيان شده است. علاقهمندان ميتوانند به كتاب «منشور جاويد»، جلد 7، ص 265 تا 306 مراجعه فرمايند.
وي ادامه داده است: اصولا مسئله عصمت در نخستين قرنهاي تاريخ اسلام در ميان متكلمان مطرح بوده است. گروهي قشري به ظواهر ابتدايي برخي آيات استشهادي مينمودند، محققان مانند سيد مرتضي در كتاب «تنزيه الانبياء» و فخر رازي در كتابي مشابه به اثبات مسئله عصمت از ديدگاه عقل و نقل پرداخته و اياتي را كه دستاويز منكران بوده، به درستي تفسير كردهاند، متاسفانه اينجا جاي بازگويي اين مسايل نيست.
# آنچه اين نوانديش ميپندارد نظر «حشويه» است كه بزرگان اهل سنت از آنان تبري ميجويند
آيت الله سبحاني در ادامه آورده است: مرد محقق و نوانديش بايد در مسئلهاي مانند عصمت انبيا، تاريخ مسئله را از قرنهاي نخست تا به امروز بررسي كند و ادله طرفين را با هم بسنجد آنگاه اظهار نظر كند تا دچار اين توهم نشود كه آنچه او ميپندارد، فكر جديدي است!
تازه آنچه شما ميگوييد نظر «حشويه» از اهل سنت است كه بزرگان اهل سنت از آنها تبري ميجويند.
كجاياين نوآوري ديني و نوانديشي ديني است؟!
در اينجا سؤال ميشود كه خود اين نوانديش نيز پيامبر را در تبليغ معصوم دانسته است، آيا در اينجا اعتقاد به عصمت او، الهام گرفته از كلام مسيحيان نيست؟
شگفت اينكه نيايش پيامبران در نشانه عدم عصمت آنان گرفته و ميگويد: «ميشود كسي در خودش احساس نقص و تاريكي نكند و باز نيايش واقعي بكند؟....»
عبادت پيامبران، نشانه درك آنان از عظمت خداست و حاكي از روان پاك و صافي است كه عظمت حق را درك كرده و او را به خاطر كمال مطلق ميپرستد. و به تعبير امير مومنان (ع): «ما عبدتك... بل وجدتك اهلا للعباد»، آنان خدا را شايسته پرستش يافتهاند.
اين نوع پرستش، چه دليلي بر صدور گناه و خطا از آنها ميتواند باشد؟ آيا نبايد بين دليل و مدعا رابطهاي باشد؟ آيا ميتوان اين دو مطلب را به هم ربط داد؟
از پيامبران گناه و خطا سر ميزد، به دليل اينكه خدا را ميپرستيدند؟
# اين نوانديش ديني در روز رحلت پيامبر اكرم (ص) كوچكترين اشارهاي به مقام پيامبران ندارد
در ادامه اين مطلب آمده است:
و اما آنچه كه در دعاها وارد شده است و دستاويز اين سخنراني گرديده از قديم الايام در اين باره توضيح داده شده و مرحوم سيدبن طاووس در اين مورد، پاسخ متقني دارد كه اجمال آن را در اينجا ميآوريم!
«پيامبران مستقيما با مبداء جهان هستي مربوطند و شعاع علم و دانش بيپايان او بر دلهاي آنان ميتابد، حقايق بسياري بر آنها آشكار است كه از ديگران مخفي است، علم و ايمان و تقواي آنها در عاليترين درجه قرار دارد. خلاصه آنها به اندازهاي به خدا نزديكند كه يك لحظه سلب توجه از خداوند، براي آنها لغزشي محسوب ميشود.
بنابراين جاي تعجب نيست كه افعالي كه براي ديگران مباح يا مكروه شمرده ميشود، براي آنها «گناه» ناميده شود. گناهاني كه در آيات و سخنان پيشوايان بزرگ ديني، به آنها نسبت داده شده و يا خود در مقام طلب آمرزش از آنها برآمدهاند همه از اين قبيل است و جمله معروف كه «حسنات الابرار سيئات المقربين» (اعمال نيك خوبان، گناه مقربان خدا محسوب ميشود)، ناظر به اين حقيقت است.
آنها هميشه متوجه خدا هستند، رو به سوي او دارند هرگاه لحظهاي از اين حالت غافل شوند و به كارهاي مباحي از قبيل خوردن و آشاميدن و نشستن در مجالس كم فايده بپردازند، همين مقدار غفلت را براي خود گناه و خطا ميدانند و از خدا طلب آمرزش ميكنند. پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: «انه ليران علي قلبي و اني استعفر بالنهار سبعين مره»، «من گاهي بر دلم گرد و غباري مينشيند و هر روز هفتاد بار از خدا آمرزش ميخواهم.»
شگفت اينجاست كه اين نوانديش ديني در روز رحلت پيامبر اكرم (ص) و به عنوان تجليل از رسول خدا و خدمات او به جامعه انساني دعوت شده است و آنچه كه در اين سخنراني نيست، كوچكترين اشاره به مقامات پيامبران و به خصوص پيامبر اسلام و بالاخص فضايل آن حضرت و ارزشهايي است كه حتي يهوديان و مسيحيان و مادي گرايان درباره آن حضرت به آنها اعتراض كردهاند.
آخر از اين گوينده بايد پرسيد: اين همه مدت كه مشغول سخنراني بوديد و صدها ساعت از وقت شنوندگان را گرفتيد، شنونده چه بهرهاي برد؟ آيا ايمان او را بالا برديد؟ دين را در قلب او تقوي كرديد؟ يا جز ترديد و دو دلي عايد مستمع شما نشد؟!
عنوان سخنراني شما «انتظار شما از پيامبران» است ولي آنچه كه در اين سخنراني گفته نشده است، همين است. گذشته از اينكه خود اين عنوان، نوعي انديشه وارداتي است و تعبير صحيح آن اين است انتظار دين از بشر يا انتظار خدا از انسان چيست؟
# لغزش اين نو انديش ديني در سخنان اخير بيش از اينهاست
آيت الله سبحاني تصريح كرده است:
اينها يك رشته نقدهاي كلي است كه خدمت دوستان عرض شد و الا در لابلاي سخنان وي، لغزش بيش از آن است كه در اين صفحات بگنجد.
حضرت آيتالله سبحاني در پايان به آورده است: آيا شان فرزند مجتهد عالي مقامي مانند مرحوم آيت الله حاج ميرزا كاظم شبستري اين است كه روز رحلت پيامبر اعظم به جاي تجليل از خدمات آن حضرت، او را خطا كار معرفي كند؟!
آيا فردي كه نوعي نسبت به خاندان عارف والامقام مقام حاج ميرزا جواد آقاملكي تبريزي دارد بايد به جاي سخن در سلوك عرفاني پيامبران دين آنان را انديشه خود آنان بخواند.
آيا شخصي كه از دوران يتيمي و لطيمي، آيات عظامي مانند آيةالله حجت و ديگران، او را سرپرستي كردهاند و در حد امكان، به او محبت نمودهاند و در مدرسه حجتيه با سن كم، او را پذيرفتهاند، سپس تحت تربيت بزرگان حوزه، در مجله مكتب اسلام به مقام مديريت رسيده و قلم به دستش دادهاند، اين است كه اين همه محبتها را ناديده بگيرد و در جامعه اسلامي به عنوان «اپوزيسيون ديني» قد علم كند؟ اكنون چه كسي دچار پارادوكس است؟!
۱۳۸۷ اسفند ۲۶, دوشنبه
مقابله با تفرقه بزرگترين وظيفه امت اسلامي
ريسک هاى دوگانه
۱۳۸۷ اسفند ۲۵, یکشنبه
نامه اخطار قانون اساسي رييس جمهور به لاريجاني
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني نهاد رياست جمهوري ، متن كامل نامه محمود احمدي نژاد رئيس جمهور به علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي به عنوان اخطار قانون اساسي در خصوص عدم رعايت اصول مختلف قانون اساسي در فرآيند رسيدگي به بودجه سال 1388به شرح زير است:
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاي دكتر لاريجاني
رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي
سلامٌ عليكم
در اجراي اصل يكصد و سيزدهم قانون اساسي و ماده (15) قانون تعيين حدود وظائف و اختيارات و مسئوليت هاي رياست جمهوري ايران مصوب سال 1365 مراتب زير به جهت عدم رعايت اصول مختلف قانون اساسي در فرآيند رسيدگي به بودجه سال 1388 به عنوان اخطار قانون اساسي ابلاغ مي گردد:
همانگونه كه استحضار دارند دولت لايحه بودجه سال 1388 كل كشور را بر اساس اصل 52 قانون اساسي و سياستهاي كلي و چشمانداز بيست ساله نظام و با رعايت الزامات قانون برنامه چهارم توسعه و ساير قوانين موضوعه به خصوص قانون نحوه اجراي اصل 44 قانون اساسي با استفاده از بدنه گسترده كارشناسان دولت طي چند ماه تلاش بي وقفه تهيه و به مجلس شوراي اسلامي تقديم نمود.
متأسفانه برخلاف اصل 52 قانون اساسي فرايند رسيدگي و تصويب بودجه به گونهاي رقم خورد كه عملاً منجربه كنار گذاشتن بودجه پيشنهادي دولت و تصويب بودجهاي كاملاً متفاوت و جديد و فاقد شفافيت، توازن، انسجام و يكپارچگي گرديد كه غيرقابل اجرا بوده و به جاي آنكه نظم دهنده عمليات اجرايي دستگاههاي مختلف باشد موجب تزاحم و تعارض عمليات و بهم ريختگي نظام اداري و مالي كشور خواهد بود واز اين حيث به شرح ذيل در تعارض آشكار با اصول مختلف قانون اساسي است:
1. همانگونه كه استحضار دارند شوراي محترم نگهبان پيش از اين طي نظريه تفسيري شماره 287 مورخ 1374.03.17 صريحاً و بدرستي اعلام داشته است كه مطابق اصل 52 قانون اساسي بودجه سالانه كل كشور و متمم و اصلاحات بعدي آن ميبايست به صورت لايحه و از سوي دولت تقديم شود و تصويب آن به صورت طرح ممكن نيست در حالي كه مقايسه لايحه بودجه پيشنهادي دولت با مصوبه مجلس به خوبي نشان ميدهد آنچه كه تصويب شده است لايحه دولت نيست بلكه طرح جمعي از نمايندگان است كه جايگزين لايحه دولت شده به گونه اي كه متن ماده واحده بودجه كه در 12 بند پيشنهاد شده بود حدود شش برابر (بالغ بر 70 بند) شده است. تغييرات گسترده اي در اعتبارات هزينه اي، عمراني، تملك دارائي هاي مالي و درآمدهاي بودجه ايجاد گرديده كه از جمله تغييرات كلي ارقام بودجه مي توان به موارد زير اشاره نمود:
ـ افزايش هزينه هاي بودجه بالغ بر 83720 ميليارد ريال
ـ كاهش درآمدهاي بودجه بالغ بر 1278.5 ميليارد ريال
ـ ايجاد تغييرات اساسي در 144 رديف هزينه اي و در نتيجه افزايش اعتبارات هزينه اي بالغ بر 8942.6 ميليارد ريال
ـ ايجاد تغييرات در 1295 رديف اعتبارات عمراني و افزايش اعتبارات مذكور بالغ بر 17778.8 ميليارد ريال
ـ برگشت 1190 طرح استاني و تبديل آن به طرح ملي بر خلاف ماده 81 قانون برنامه چهارم (توضيح اينكه اين طرح ها در اجراي سياست عدم تمركز در لايحه بودجه از ملي به استاني تبديل شده بود).
ـ افزايش اعتبارات تملك دارائي هاي مالي بالغ بر 57000 ميليارد ريال
افزايش هزينه ها توسط مجلس درحالي صورت گرفته است كه پيوسته دولت متهم به افزايش هزينه ها ميگردد.
موارد فوق تنها تغييراتي است كه در تصوير كلان بودجه به وضوح مشاهده مي شود علاوه بر اين، تغييراتي بسيار زياد در بخش هاي مختلف صورت گرفته و در منابع و مصارف جابجايي هايي انجام شده كه غيرقابل تحقق بوده و عملاً انجام بسياري از امور اساسي و اجتناب ناپذير در سال 1388 به شرحي كه در بندهاي آتي خواهد آمد ممكن نخواهد بود.
2. حذف هدفمند كردن يارانهها بدون رعايت آييننامه داخلي مجلس و نصاب مقرر در ماده 223 آييننامه مذكور براي تصويب اصلاحات برنامه (دو سوم آراي حاضر)، مصوب تلقي شده است و از اين جهت با اصل 65 قانون اساسي سازگار نيست. توضيح اينكه هدفمندكردن يارانهها از الزامات برنامه چهارم توسعه (از جمله با توجه به بند ب ماده 33 و ماده 95 قانون برنامه چهارم) ميباشد. از طرفي بودجه سال 88، آخرين بودجه و آخرين برنامه يكساله از برنامه پنجساله چهارم است و عدم پيشبيني هدفمندسازي يارانهها در بودجه سال 88 به منزله اصلاح برنامه پنجساله بوسيله بودجه ميباشد.
با حذف رديف اعتبار مربوط به هدفمند كردن يارانه ها (85000 ميليارد ريال) دو اتفاق مهم در اجراي بودجه به وقوع پيوسته است.
اولاً: معادل اين رقم يعني 85000 ميليارد ريال اعتبار در نظر گرفته شده در بخش هزينه هاي بودجه عملاً بدون اعتبار شده كه موجب منفي شدن تراز كلي بودجه گرديده است.
ثانياً: با توجه به سياستگذاري موضوع بند «53» الحاقي مصوبه مجلس در مورد حاملهاي انرژي از طرفي دولت مكلف گرديده حاملهاي انرژي را به قيمت سال 1387 (با استفاده از كارت هوشمند و ساير ساز و كارها) عرضه نمايد و از طرف ديگر هيچ گونه يارانه اي براي جبران مابه التفاوت قيمت تمام شده اين حاملها و قيمت سال 1387 براي شركتهاي تأمين كننده اين حاملها در نظر گرفته نشده است.
با حذف رقم بيست هزار ميليارد تومان درآمد ناشي از هدفمند كردن يارانه ها عملاًً دولت از اين ناحيه با كسري هفده هزار و پانصد ميليارد تومان مواجه شده است كه بخشي از آن ناشي از بي اعتبار شدن هشت هزار و پانصد ميليارد تومان هزينه در نظر گرفته شده در لايحه و بخش ديگر به دليل در نظر نگرفتن اعتبار لازم براي تأمين و عرضه حاملهاي انرژي به قيمت سال جاري كه در سال 1387 و سنوات قبل به عنوان يارانه حاملهاي انرژي در بودجه درج مي شد (نه هزار ميليارد تومان).
بنابراين حذف هدفمند كردن يارانه ها از جهت مغايرت با برنامه مخالف سند چشم انداز و از جهت عدم رعايت آئين نامه داخلي مجلس برخلاف اصل (65) قانون اساسي و از جهت تغيير عمده در ارقام بودجه مغاير اصل (52) و از حيث عدم پيش بيني طريق جبران كاهش درآمد و تأمين هزينه، با اصل (75) قانون اساسي سازگار نيست.
3. از نشانههاي بارز بهم ريختگي و عدم توازن و تجانس بودجه، بند 50 الحاقي توسط مجلس است كه در آن آمده:
«به منظور شفافيت بودجه و امكانپذير ساختن نظارت بر انطباق بودجه با سياستهاي كلي نظام به ويژه سياستهاي برنامه چهارم ... و سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم قانون اساسي... دولت مكلف است تا پايان خرداد ماه 1388 گزارش تطبيق بودجه سال 1388 را با سياست هاي مذكور به مجلس شوراي اسلامي تقديم نمايد.»
در حالي كه شفافيت بودجه و انطباق بودجه با سياستها و نظارت بر اين انطباق، بعد از تصويب قانون بودجه اساساً موضوعيت ندارد و اينگونه عبارات نميتواند رافع اشكالات اساسي و مغايرتهاي آشكار مصوبه مجلس با سياستهاي كلي نظام و سياستهاي برنامه چهارم باشد.
اين وظيفه مجلس است كه بودجه را منطبق با سياستها و سند چشم انداز تصويب كند و تكليف دولت به منطبق ساختن مصوبه مجلس با سياستها و چشم انداز فاقد موضوعيت و مبنا و تكليف مالا يطاق است.
4. بند 50 سياستهاي كلي برنامه چهارم «اهتمام به نظم و انضباطمالي و بودجهاي و تعادل بين منابع و مصارف دولت» را مورد حكم قرار داده است در حالي كه تغييرات اساسي در لايحه دولت موجب عدم تحقق سياست مذكور گرديده است و بر اين اساس مصوبه مجلس ناسازگار با سياستهاي مذكور و اصل يكصد و دهم قانون اساسي است.
توضيح اين كه بودجه مصوب مجلس تراز نيست و مصارف 85000 ميليارد ريال بيش از منابع ميباشد و مجلس شوراي اسلامي با اذعان به اين امر براي رفع اين عدم تعادل بين مصارف و منابع در بند 53 الحاقي مقرر نموده است كه دولت در مقام اجرا و از طريق عدم تخصيص اين نقيصه را جبران كند!
5. ماليات بر فروش بنزين از 485 ميليارد تومان به 1456 ميليارد تومان افزايش يافته كه مبناي آن افزايش قيمت بنزين در قالب هدفمندن كردن يارانه ها بوده و حال آنكه با حذف هدفمند كردن يارانه ها و جايگزيني حكم عرضه بنزين داخلي به قيمت سال 1387 (1000 ريال) و توزيع بنزين وارداتي به قيمت تمام شده در عمل دو سوم از افزايش ماليات فوق قطعاً محقق نخواهد شد. در حالي كه براي اين رقم در بخش هزينه اي، هزينه در نظر گرفته شده است و از اين جهت مغاير اصول (52 و 75) قانون اساسي است.
6. در مصوبه مجلس براي عرضه نفت گاز دولت مكلف شده است توليد داخلي اين فرآورده را با كارت هوشمند و به قيمت سال 1387 (165 ريال) عرضه نمايد و مازاد بر آن كه از محل واردات تأمين مي شود مسكوت گذاشته شده است. اين در حالي است كه براي مابه التفاوت قيمت تمام شده توليد داخل و همچنين بخش وارداتي آن هيچ گونه اعتباري در نظر گرفته نشده است. بنابراين با توجه به اينكه قيمت سال 1387 نفت گاز حدود يك بيستم قيمت تمام شده آن است، عملاً عرضه اين فرآورده با قيمت تعيين شده در مصوبه غيرممكن بوده و به دليل عدم پيش بيني بارمالي ناشي از آن، مصوبه برخلاف اصل (75) قانون اساسي مي باشد.(اين در حالي است كه مخبر محترم كميسيون تلفيق در مصاحبه رسمي اعلام كرده است كه تحميل هزينه ناشي از اين بند ناچيز است و دولت آن را از محلي تامبن خواهد نمود! ).
7. در مورد برق بدون تعيين تكليف قيمت، يارانه حذف و دولت در خلأ قانوني براي خدمترساني قرار گرفته است. (توضيح اينكه سال گذشته 3800 ميليارد تومان يارانه برق بود كه حذف شده است و بندي به جاي آن پيش بيني نشده و از اين جهت مغاير اصل (75 و 52) قانون اساسي است).
8. در سال 1387 يك و نيم ميليارد دلار براي نگهداري و سرمايهگذاري و اجراي پروژههاي مربوط به گاز يارانه پرداخت شده كه در مصوبه مجلس براي سال 1388 اعتباري براي اين منظور پيش بيني نشده است و اين مغاير اصول (75 و 52) قانون اساسي است و ناگزير يا ميبايد قيمت گاز را افزايش داد (حدود پنج برابر) و يا كليه پروژههاي مربوط را متوقف نمود.
9. از اعتبارات مربوط به سرمايهگذاريهاي بخش نفت در بودجه سال 1388 حدود هفتصد ميليون دلار كسر شده كه نتيجه اين اقدام نقصان در سرمايهگذاري در حوزههاي مشترك و عدم استفاده از سهم قانوني ايران خواهد بود. كه مصداق بارز تضييع حقوق ملي بوده و در تضاد با اصل شصت و هفتم و سوگند نمايندگان براي حفاظت از حقوق ملي است.
10. در بند الحاقي (29) دولت مكلف شده است به ميزان بيست و پنج هزار (25000) ميليارد ريال از سهام قابل عرضه در بورس متعلق به دولت يا شركت هاي دولتي را به سازمان تأمين اجتماعي واگذار نمايد.
در مورد افزايش حقوق بازنشستگان و مستمري بگيران تأمين اجتماعي ـ كه دولت نيز با اصل موضوع موافقت دارد ـ به جاي پيش بيني اعتبار لازم، در بند الحاقي (29) دولت مكلف شده است بيست و پنج هزار ميليارد ريال از سهام قابل عرضه در بورس متعلق به دولت را به سازمان تأمين اجتماعي واگذار نمايد تا سازمان يادشده از محل فروش و سود حاصل از مالكيت اين سهام بارمالي اين افزايش را تأمين نمايد.
در حالي كه به طور قطع فروش اين حجم از سهام علاوه بر 5000 ميليارد ريال فروش سهام ديگر (مقرر در رديف درآمدي واگذاري شركت هاي دولتي) با توجه به شرايط واقعي بازار سرمايه امكان پذير نيست و قطعاً درآمد مزبور حاصل نخواهد شد تا افزايش حقوق بازنشستگان و مستمري بگيران سازمان قابل تحقق باشد و از اين جهت مصوبه مجلس مغايرت آشكار با اصول (52 و 75) قانون اساسي دارد. علاوه براين افزايش حقوق جنبه مستمر و پيوسته دارد و اختصاص يكباره سهام، تامين منبع براي اين هزينه محسوب نمي شود.اينگونه ايجاد تكليف مالايطاق و تحميل هزينه بدون تامين منبع لازم براي آن، گذشته از اين كه با اصل 75 قانون اساسي ناسازگار است موجب بحران و نگراني مردم ميشود.
11. در مورد درآمد واگذاري معادن، دولت در لايحه پيشنهادي خود معادل 500 ميليارد ريال درآمد پيش بيني كرده بود كه مجلس شوراي اسلامي اين رقم را به ده برابر (پانصد ميليارد تومان) افزايش داده است كه با توجه به عملكرد سال گذشته عدم تحقق آن قطعي و بنابراين هزينه هاي مترتب بر اين درآمد فاقد محل تأمين بوده و مغاير اصول (52 و 75) قانون اساسي تلقي مي شود.
12. در مورد درآمد ناشي از واگذاري طرح هاي تملك دارائي هاي سرمايه اي دولت 5000 ميليارد ريال پيش بيني نموده بود كه مجلس اين رقم را به سه برابر (15000 ميليارد ريال) افزايش داد كه عدم تحقق اين مبلغ با توجه به پيش بيني كارشناسي و شرايط بازار قطعي و بنابراين هزينه هاي مترتب بر اين درآمد نيز فاقد محل تأمين بوده و مغاير اصول (52 و 75) قانون اساسي است.
13. اعتبار يارانه كالاهاي اساسي بيش از 4200 ميليارد ريال كاهش يافته و با توجه به عملكرد اين رديف در سال 1387 و اثرات ناشي از خشكسالي در سال 1388 اعتبار در نظر گرفته شده در اين رديف قطعاً جوابگوي تأمين كالاهاي اساسي به ويژه گندم نخواهد بود و از اين جهت برخلاف اصل (75 و 52) قانون اساسي است.
14. در حالي كه اعتبارات معاونت علمي و فن آوري رياست جمهوري بيش از 400 ميليارد ريال كاهش يافته و همچنين عليرغم كاهش اعتبارات مهمي مثل يارانه كالاهاي اساسي، طرح هاي زود بازده و دفتر مناطق محروم، اعتبارات بعضي دستگاههاي خاص به طور غيرمتعارف و بدون تناسب با ساير دستگاهها و سياست ها رشد چند برابر داشته است. به عنوان مثال اعتبار جاري مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام حدود هفت برابر و اعتبارات مجلس شوراي اسلامي كه در سال 1387 در مجموع 475.391 ميليارد ريال بوده با220درصد افزايش، 1525.391 ميليارد ريال گرديده است.
درحالي كه كل بودجه جاري كشور 6 درصد افزايش داشته است اين مقدار افزايش اعتبارات مجلس شوراي اسلامي چگونه قابل توجيه است .
هزينه اي كه براي كل عمليات اجرايي كشور (در حوزه هاي مختلف آموزش، بهداشت و درمان ، عمران و توسعه كشور ،تامين امنيت كشور ، امور اقتصادي و ...) انجام مي شود به ازاي هر كارمند دولت 20ميليون تومان در سال است در حالي كه اين هزينه در مجلس شوراي اسلامي 240ميليون تومان مي باشد.البته مشخص است كه اين رقم حقوق و مزاياي نمايندگان محترم و كارمندان خدوم مجلس نيست و محل مصرف اين مبلغ براي دولت مشخص نمي باشد.