ا
۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه
نامه ای از هموطنان عزيز از خطه مردان بزرگ ، ایرانسید سیدی ايراني
آقای احمدی نژاد، من شما را دوست دارم، می دانم که در این مدت توهین های زیادی را تحمل کرده اید، می دانم که بسیاری از دستاوردهای دولت شما نادیده شده، می دانم که به بسیاری از اشتباهات و اشکالات دولت شما مغرضانه و یکسویه نگاه شده اما .....
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، و مناظره شما را با مهندس موسوی مشاهده کردم. به امید اینکه بتوانم در بستر یک فضای سالم انتخاباتی به انتخاب اصلح برسم و در مسیر توسعه کشور و گامی هر چند کوچک بردارم. اما ...
آقای احمدی نژاد، من نیز اسارت و دستگیری ملوانان انگلیسی و سپس نمایش رافت اسلامی (البته اگر همانگونه که شما می گویید پس از نامه کتبی عذر خواهی تونی بلر و نه اولتیماتوم 48 ساعته اش به ایران) را نماد روح صلح طلب ایرانی می دانم، من نیز حقیقتا و به راستی در مسئله هسته ای از شما و مواضعتان حمایت می کنم.
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، چشمان من نیز از دیدن فقر روز افزون و فشار اقتصادی به مردم خونبار است چون به عینه آنها را می بینیم و لمس می کنم. آقای احمدی نژاد شاید از خود بپرسید که من که هستم که اینچنین اجازه ای به خود داده ام که برایتان نامه بنویسم، البته نه نامه ای جهت درخواست کمک مالی. البته شاید هم مرا به چشم همان کسانی ببینید که معتقدید قصد تخریب شما و مصادره انقلاب و.... را دارند.
اما نه، من هیچ کدامش نیستم. من جوانی هستم 26 ساله، ازخانواده ای فرهنگی، و در این بستر و فرهنگ تعاملی خانواده ام بوده، که به خود اجازه داده ام به شما، مسئول 4 سال گذشته و شاید 4 سال آینده کشور نامه بنویسم. چون همه ما در این مسیر بر یک کشتی سواریم. آقای ریس جمهور، من شما را دوست دارم، اما آیا شما درد و دل های یک جوان 26 ساله را لایق شنیدن می دانید؟
از کجا باید شروع کنم؟ از وضعیت بیکاری؟ از عدم توزیع صحیح صنایع در کشور؟ من شمالی هستم، لیسانسه کامپیوتر، اما امروز مجبور شده ام، مجبور شده ام که به خاطر اینکه برای خود شغلی دست و پا کنم از خانه، خانواده و محل زندگی ام دل بکنم و به تنهایی به گوشه ای دیگر از این ایران پهناور مهاجرت کنم.
آقای رئیس جمهور اعتیاد بی داد می کند، من هرگز نمی گویم که بانی و مسئول این وضع شما هستید. همه مقصرند، همه دولت هایی که تا کنون بر سر کار بوده اند و همچنین همه مردم، اما شما را به خدا اگه بار دیگر افتخار خدمت به این مردم نصیبتان شد فکر بکنید، نگذارید جوان های ما سرنوشت مردان اندلس را پیدا کنند.
آقای احمدی نژاد من بیکاری را به چشم خود دیده ام، در شرکت خودمان در طول 3 ماه گذشه بیش از 200 نفر از بیکار شده اند. من فردی را می شناسم که فارغ التحصیل عمران است، اما به کارگری ساده روی آورده تا خرج خانواده اش را بدهد، و احیاناً هم شما فردی رامی شناسید که با مدرک فوق دیپلم به پست مهمی رسیده است. آیا این صحیح است. آیا این، معنی عدالت اجتماعی است؟
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم،اما قصدم از نوشتن این نامه گفتن مشکلاتی اینچنینی که بارها و بارها گفته شده نیست.
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، اما شما باید قبول کنید در کنار توفیقات مهم، دولت شما مشکلات و خطاهای زیادی نیز داشته. شاید شما تورم 25 درصدی را حس نکرده اید، اما من دیده ام که چگونه پدر یک خانواده برای خریدن نان به صورت نسیه، غرور و مردانگی اش را پیش نانوا می شکند، تا بتواند جمله "بابا نان داد" را برای فرزند کلاس اولش معنی نماید.
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، اما نمی دانم و برایم قابل درک نیست چرا شما هر گونه نقدی به دولت خویش را کار بیگانگان، گروه ویژه خوار و ... می دانید. آیا به نظر شما اعتراض به وزارت کسی که مدرک فوق دیپلم را هم به زور گرفته است، توطئه است؟ آیا اینکه به تعویض 3 رئیس بانک مرکزی که به نظر کارشناسان اقتصادی عدم ثبات مدیریتی در آن باعث بی ثباتی اقتصاد کشور می شود، توطئه چینی است؟
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، اما خودتان قضاوت کنید، اگر رئیس جمهور یک کشور که مجری قانون است، خود قانون شکنی پیشه کند چه باید کرد، نمی خواهم از نمونه هایی که در رسانه ها عنوان شده به مانند انحلال شورای پول و اعتبار نام ببرم، چون به شخصه اطلاعی در مورد آنها ندارم. اما از قانون شکنی هایی که در مناظره تان انجام دادید هم نباید چیزی بگویم؟ تا آنجایی که من می دانم و این را از سخن سخنگوی قوه قضاییه وام گرفته ام، اعلام اسامی مفسدان اقتصادی تنها به عهده قوه قضاییه است.
حال چه شده که شما که خود را قانون مدار فرض می کنید در پیش چشم میلیونها بیننده، خود را کفیل قوه قضاییه دانسته و داد سخن علیه کسی می رانید؟ تنها دو فرض مفروض است: یا اینکه شما اعتقادی به استقلال قوا و در نتیجه نص صریح قانون اساسی نداشته و خود را بالاتر از آن می دانید و به طور گزینشی با آنها برخورد کرده و از انجام آنهایی که به صلاح نمی دانید سر باز می زنید، و یا اینکه قوه قضاییه را که مستقیما ً زیر نظر رهبری قرار دارد، صلاحیت دار اینکه به این تخلفات رسیدگی کند نمی دانید؟
و الا، مگر این خود شما نبودید که خطاب به جناب موسوی فرمودید که اگر اشکالی در اجرای قانون می بینید به دیوان عدالت نامه بنویسید، آیا از صالح بودن دادگاه ها شک دارید که اتهامات خود را در دادگاه عدل اسلامی مطرح نمی کنید، یا اینکه مدرکی علیه این افراد در دست شما نیست؟
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، اما مگر شما خود را مسلمان نمی دانید که اینگونه در پیش چشم میلیون ها بیننده به افراد تهمت زده در حالی که خود حضور نداشته و نمی توانسته اند از خود دفاع کنند. آیا این غیبت نیست؟ مگر رسول الله (ص) نفرموده اند که "هر کس غیبت مسلمانی را بکند، مانند این است که گوشت تن برادر مسلمان خود را خورده است." آیا آنها را مسلمان ندانسته و حکم بر تکفیرشان می دهید، یا اینکه از خوردن گوشت تن آنها ابایی ندارید؟
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، اما آیا این صحیح است که عکس زن کاندیدای رقیب را در برابرش بلند کرده و به وی توهین نمایید؟ تا آنجایی که من تحقیق نموده ام خانم دکتر رهنورد از روشنفکران اسلامی قبل از انقلاب بوده و تالیفات متعددی را چه قبل و چه بعد از انقلاب ارائه نموده. آیا غیرت شما این اجازه را به شما می دهد؟
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، اما در مناظره تان منتظر بودم به سوالات اساسی و مسائل مهم بپردازید.
به تشکیک هایی که در آمار ارائه شده از سوی دولت شده است بپردازید، شفاف سازی کنید، مردم را با وضعیت اقتصادی کنونی آشنا کنید. به گفته های 4 سال قبل خود بپردازید، مگر این خود شما نبودید که می گفتید مسئله امروز جامعه ما لباس ها و مدل موهای دخترانمان نیست؟
و هزار و یک مسئله دیگر که به آن پرداخته بودید، اکنون این فرصت برایتان فراهم شده بود که در برابر کاندیدای رقیب که منتقد اصلی شماست به کارهایی کرده اید بپردازید. اما با کمال تاسف دیدم که شما به انتقاد از افرادی که قبل از شما بر صندلی ریاست تکیه زده بودند پرداخته در حالی که در جلسه حضور نداشته اند و همه آنها را هم به گردن رقیب خود انداخته اید و شگفت انگیزتر اینکه شما وضعیت دولت خود را با وضعیت دولت جناب موسوی مقایسه می کنید.
آیا مقایسه وضعیت کشوری که تازه از زیر یوغ استعمار خارج شده، وابستگی های مختلف اقتصادی و نظامی را قطع کرده، بخش های مختلف اقتصادی و نظامی اش بوسیله تحریم فلج شده تا جایی که بنا به گفته بسیاری کشور در ابتدای انقلاب از ساختن سیم خاردار هم عاجز بوده، حکومت هنوز تثبیت نشده، نفاق بر آن چهره افکنده و از همه اینا مهمتر، مورد هجوم نظامی آن هم نه از سوی تنها یک کشور بلکه تمامی کفر قرار گرفته، با دولتی که پس از 25 سال هنگامی که بر روی کار می آید، بسیاری از و ایستگی هایش در ابعاد مختلف قطع شده، به انرژی هسته ای دست پیدا کرده، موشک می سازد در سلول های بنیادی به موفقیت های چشم گیر و هزاران قله افتخار دیگر را فتح کرده منصفانه است؟ آیا به نظر شما این مصداق صداقت است؟
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، اما این نوع سخن گفتن شما را تنها با فرافکنی می توان توجیه کرد. ولی آخر چرا؟ چرا به جای توضیح و عذر خواهی از اشتباهاتی که دولت در 4 سال گذشته مرتکب شده بود، شما سعی کردید تمام مشکلات را به گردن دولت های قبل بیندازید، آنها را رانت خوار، فاسد و در یک کلام نامسلمان قلمداد کنید.
آیا این کارتان را توهین به شعور ملتی که انتخابشان کرده اند نمی دانید؟ معتقدید رهبری پای حکم افراد فاسدی را امضا کرده است؟ آیا این همان دولت مهر و عدالتی بود که قولش را به مردم داده بودید؟
آقای احمدی نژاد شما بازی را به حاشیه بردید. آیا به نظر شما مسئله مردم ما چگونگی مدرک خانم دکتر رهنورد است (که البته شما در این مورد هم عدالت را رعایت نکردید) یا تورم 25 % ؟ آقای احمدی نژاد امیدوارم اگر بار دیگر منتخب ملت شدید از این تکروی های خود کاسته و به کار گروهی بپردازید. در غیر این صورت اگر پله هم باشید ره به جایی نخواهید برد.
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، چون کشورم را دوست دارم، چون از دودستگی که خواسته دشمنان این مرز و بوم است بیزارم. امیدوارم انتقادات من را نه از سر غرض و مرض بلکه از سر دلسوزی برای آینده کشورمان دانسته و اگر احیانا ً در جایی مطلب نادرستی (علیرغم اینکه سعی نموده ام از منابع معتبر استفاده نمایم) رامطرح کرده ام، یا اینکه خدای نکرده توهینی نموده ام بر اینجانب ببخشید.
آقای احمدی نژاد من شما را دوست دارم، و دوست دارم که بتوانم با شما مستقیما ً درد دل کنم .
۱۳۸۸ خرداد ۱۴, پنجشنبه
مشروح مناظره تلويزيوني احمدينژاد و موسوي
* احمدينژاد: 4 سال تمام دروغها و توهينها را تحمل كردم
احمدينژاد گفت: ميخواهم در ابتداي كار از برخوردهاي غيرمنصفانه و ظالمانه و دروغپردازيهاي بزرگ و تخريب عليه دولت گله كنند چراكه اين حادثه در طول حادثه بعد از انقلاب چه در طول دوران يك دولت و چه در دوران انتخابات اينقدر هجمهها سنگين نبود.
وي گفت: اينكه دوستان تصميم گرفتند وارد صحنه شوند به خاطر اين است كه احساس كردم در عرصه سازندگي و قدرت و عزت ملت نقشي نداشتم و امروز خدمات گستردهاي دولت نهم بينظير است.
احمدينژاد با اشاره به موضوع سياست خارجي گفت: متاسفانه پيروزيهاي بزرگ ملت را انكار كردند و خدمات دولت را در اين زمينه منكر شدند و اي كاش به جاي اين تخريبها و تبليغات بيسابقه يك برنامه ارائه ميشد.
وي خاطرنشان كرد: در اين مدت به ملت ايران توهين شده و من متاثر شدم كه چرا ملت را نااميد ميكنيد و خود را شيفته قدرت ميكنيد.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري گفت: 4 سال تمام دروغها و توهينهاي به خود را تحمل كردم و از آنها ميگذرم ولي اجازه ندارم تا از توهين به مردم و انتخاب مردم و منافع ملت بگذرم چرا كه مردم اين اجازه را به من نميدهند و مردم نميخواهند كه خادم آنها از اين مسائل گذشت كند.
احمدينژاد گفت: در ديدار با مردم در شهرهاي مختلف به طور گسترده از من خواسته شد تا از حق آنها دفاع كنم و من همانطور كه قبلا قول دادم ميخواهم ريشه اين فريبها را بگويم.
وي خاطرنشان كرد: امروز آقاي موسوي در برابر من نيست بلكه سه دولت گذشته در برابر من هستند هم آقاي موسوي، هم آقاي هاشمي و هم آقاي خاتمي كه در دوره قبل نيز از آقاي هاشمي حمايت كردند.
احمدينژاد افزود: اينها همه با هم بودند و از روز اول به دولت هجوم آوردند و مردم ميدانند و اين حركت با محوريت آقاي هاشمي، موسوي و خاتمي عليه دولت حركت ميكنند.
وي گفت: اين فشارهاي بيسابقه در طول 4 سال و خصوصا در ايام انتخابات به اين برمي كردد كه در سه دوره گذشته يك ساختار اداري و حلقههاي مديريتي شكل كرفت كه از مسير و ارزشهاي انقلاب فاصله داشت.
احمدينژاد گفت: من نميگويم كه در اين مدت در دولتهاي گذشته خدماتي انجام نشده ولي آرام ارام جرياني شكل گرفت كه خود را مالك مردم ميدانست و دستش را در بيتالمال باز ميديد. بايد فضاي انتخابات يك فضاي آزادي همراه با عزت و آرامش باشد اما در 4 سال گذشته همواره تلاش كردند تا ملت را بشكنند ولي با عنايت خدا و حمايت مردم اين موضوع صورت نگرفت.
احمدينژاد خاطرنشان كرد: 4 سال پيش از داخل و خارج به رقيب انتخاباتي ما كمك شد و آقاي هاشمي در پيغامي كه به يكي از پادشاهان كشورهاي منطقه داد گفت؛ نگران نباشيد اين دولت ظرف 6 ماه ساقط خواهد شد.
وي با بيان اينكه دولت نهم همواره در خدمت به مردم بوده است، اظهار داشت: اين دولت در طول اين عمر كوتاه افتخارات بزرگي بوجود آورد كه البته اين كار ملت بود.
وي افزود: امروز ملت ايران با نشاط و سربلند و با ظرفيتهاي فراوان در عرصههاي مختلف حضور دارند كه نمونه آن حضور در سياست خارجي مناسب ايران است كه ملت ايران را عزيز كرده ولي عدهاي ميخواهند آن را ناديده بگيرند.
اين كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري به دروغها و تهمتهاي عليه دولت نهم اشاره كرد و در 4 ساله گذشته و خصوصا در سه ماه اخير اشاره كرد و گفت: من آقاي موسوي را دوست دارم ولي اين اتفاقي كه در اين سه ماه اخير افتاد براي من قابل توجيه نيست.
احمدينژاد خطاب به موسوي بيان داشت: براي اينكه متوجه وجود مشكلات از جمله اعتياد و بيكار در جامعه شويد احتياجي نبود تا يك بازيگر را بياوريد در فيلم انتخاباتيتان و اين مسائل را مطرح كنيد.
وي خاطرنشان كرد: آيا مشكلات كشور همه مربوط به 4 سال گذشته است، پس 26 سال قبل چه ميشود. يعني دوستان و متحدان شما يك مملكت گلستان را به من تحويل دادند و من آن را تبديل به خرابه كردم و تازه معلوم شده كه مشكل وجود دارد.
احمدينژاد با بيان اينكه اي كاش به جاي اين حرفها برنامه ارائه ميداديد ، تصريح كرد: من در جايي به شوخي گفتم خوب شد من در انتخابات حضور دارم و الا اين سه عزيز چه چيزي ميخواهند به ملت بگويند.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با بيان اينكه اين انتخابات در عرصه رقابت بين 4 نفر نيست، ادامه داد: سه نفر عليه يك نفر صحبت ميكنند و حتي مناظره ديشب مناظره نبود بلكه عليه يك نفر صحبت ميكردند و اين فاقد منطق است.
* موسوي: خاتمي و هاشمي خود بايد جواب احمدي نژاد را بدهند
ميرحسين موسوي ديگر كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري در ادامه اين مناظره با بيان اينكه من دوست داشتم كه دولت آقاي احمدي نژاد موفق باشد تا من نيازي براي ورود به صحنه در خود نبينم، تاكيد كرد: چنين اعتقادي داشتم و ا گر چنين ميشد وارد صحنه نميشدم.
وي خاطرنشان كرد: آقاي هاشمي و خاتمي اشخاص بزرگي هستند كه بايد خودشان با آقاي احمدينژاد صحبت كرده و جوابشان را بدهند اما من مشكلاتي در جامعه ديدم و احساس خطر كردم و وارد عرصه شدم.
موسوي گفت: من هميشه ايران را دوست دارم و اين عشق به ايران در تك تك مردم ايران هم وجود دارد و هيچ ايراني نيست كه به كشور عشق نداشته باشد ولي من دوست داشتم ايران قدرت اول منطقه در همه عرصههاي نظامي، علمي و فرهنگي باشد؛ چراكه ما براي اين كار يعني ساخت يك كشور الگو براي جهان انقلاب كرديم تا بتوانم در جهان اثر گذار بوده و پيام خود را برسانم.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري افزود: در برخورد با حل مسائل كشور كه ايران را به جايگاه برتر برسانم ميتوان دو جور عمل كرد يكي آنكه مديريتي بر اساس ماجراجويي، بيثباتي، قهرماني، نمايش، خرافه گويي، خلافكاري، پنهانكاري، خود محوري، افراط و تفريط، سطحينگري و قانونگريزي باشد و راه دوم اين است كه بياييم بر اساس متانت، واقعبيني، شفافيسازي، خرد جمعي و اعتدال حركت كنيم.
وي با بيان اينكه اگر ميخواهيم ايران را به قدرت اول منطقه تبديل كنيم بايد به راه حل دوم عمل كنيم، تصريح كرد: من برنامههاي خودم را ارائه كردهام و برخلاف آقاي احمدينژاد معتقدم اين سه مناظره مكمل هم هستند اما آنچه مهم است انگيزه من براي ورود به انتخابات است.
موسوي افزود: من در مورد آينده كشور با اين مديريت احساس خطر كردم و چون آقاي احمدينژاد بحث را با سياست خارجي آغاز كردند من نيز از همين جا شروع ميكنم.
اين كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري گفت: يكي از اين اعتقادات عدم تناسب شعارها با عمل است كه شعارها اسطورهپردازي، خيالپردازي در رابطه با جهان است و اينكه ما در حال مديريت جهان هستيم اما اين پشتوانه عملي ندارد.
وي به موضوع آزادسازي ملوانان متجاوز انگليسي اشاره كرد و گفت: انگليسيها به حريم ما تجاوز كردند و نيروهاي ما آنها را گرفتند كه بايد مورد حمايت و تاييد قرار ميگرفت.
موسوي افزود: بلافاصله خواهان اعدام آنها شديم و يك بحران آغاز شد و تصميم گرفتيم كت و شلوار تن آنها كنيم و رئيس جمهور مملكت كه متعلق به همه مردم است در مراسمي كه حتي براي سران كشورها نيز برگزار نميشود به خاطر نهيبي كه از انگلستان داشتيم با آنها خداحافظي كرد و اين عزت و اقتدار حفظ نشد.
وي گفت: اين موضوع از نظر امنيت ذهني و عزت ملي بر مردم ما تاثير دارد و حتي سياست خارجي را دچار فراز و نشيبهايي ميكند.
اين كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري با اشاره به سفر احمدينژاد به عراق گفت: آقاي رئيسجمهور بدون آنكه دليلي براي گفتهاش بياورد اظهار داشت كه در اين سفر ميخواهند مرا بربايند؛ آمريكاييها كه در آنجا هستند حتي بنزين هواپيماي شما را آنها دادند و بعد در منطقه الخضراء كه تحت نفوذ آنها است رفتيد و در آنجا ملاقات كرديد و حتي با سربازان عكس گرفتيد و اين مساله در ايتاليا هم مطرح شد.
موسوي افزود: چرا بايد تصورات خود را اين قدر گسترش دهيم كه سياست خارجي و منافع ملي را به خطر بيندازند .
وي به سفر رئيسجمهور به عربستان اشاره كرد و ادامه داد: من شنيدم كه چندين بار حاكمان آن كشور پيام داديد و خواستيد شما را به آنجا دعوت كنيد و اين موضوع را با يك نقل قول از ملك عبدالله شنيدم كه اين طور بوده است و بايد ببينيم كه آيا وضعيت زوار و رابطه با عربستان پس از سفر شما بهتر شد يا نه.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري افزود: سپس از زبان رئيس آن كشور عليه وزير خارجه صحبت كرديد و با اين موضوع حاكميت آن كشور را با خود مشكل دار كردند.
موسوي گفت: بارها از زبان شما شنيدم كه ميگوييد آمريكا در حال فروپاشي است پس چرا 4 مرتبه به آمريكا رفتيد و دوبار نامه نوشتيد و از رئيس جمهور سوئيس خواستيد كه از اوباما بخواهد تا قبل از انتخبات با شما مذاكره كند و آيا اين به نفع ما است. من ميگويم اين كارها عزت و آبروي كشور و توسعه داخلي را مشكلدار و تنشزا كرده است.
وي با اشاره به طرح مساله هولوكاست توسط احمدينژاد خاطرنشان كرد: اين موضع باعث شده كه خسارتها زيادي ببينيم و شوراي امنيت مصوب كرد كه طرح اين موضوع جرم است و به خاطر همين بود كه اروپاييها كه پس از حوادث غزه با اسرائيل مشكل پيدا كرده بودند، دوباره پشت سر ما جمع شدند و من اخيرا اگر فيلم حضور شما در سويس را نميديدم باور نميكردم به رئيس جمهور كشورمان توهين شود اما شما آن را حماسه ناميديد.
وي افزود: اين چه حماسهاي است كه به خاطر آن مجددا مصوبهاي ديگري در باره هولوكاست كردند و اين به نفع آنها شد و به تبيين منافع ما كمك نكرد.
كانديداي دهمين دوره انتخابات رياستجمهوري با بيان اينكه يك دولت بايد به حرفها و امضاهاي خود مقيد باشد، گفت: وقتي يك فردي 15 بار كتابش چاپ شده و ما در چاپ 16 جلوي آن را ميگيريم چه معني ميدهد؟
* احمدينژاد: آقاي موسوي بسياري از نمايندگانوقت جرات نداشتند از شما انتقاد كنند
محمود احمدي در ادامه مناظره خود با مير حسين موسوي كه امشب از شبكه سوم سيما به صورت مستقيم براي مردم كشرومان پخش ميشد، خطاب به ميرحسين موسوي با تاكيد بر اينكه دوستانه به شما ميگويم كه من به شما علاقمند هستم اما بايد در منابع اطلاعات خود به صورت جدي تجديدنظر كنيد، اظهار داشت: قضاوت شما بر اساس اطلاعات غلط است.
وي در خصوص سخنان موسوي راجع به موضوع ملوان انگليسي گفت: در زماني كه موضوع ملوانان اوج گرفت، توني بلر نخستوزير وقت انگليس كتبا نامهاي نوشته و از ايران عذرخواهي كرد و گفت كه سياستهايمان را در قبال ايران عوض ميكنيم و اين سند در حال حاضر در وزارت خارجه موجود است.
احمدينژاد با بيان اينكه ما در اين موضوع، مردم انگليس را از دولتمردان اين كشور تفكيك كرديم، اظهار داشت: يكي از زيباترين كارهاي جمهوري اسلامي ايران نحوه برخورد با ملوانان انگليسي بود.
وي ادامه داد: انگليسيها 27 سال از جمله در دوره موسوي ما را ضد انسانيت، وحشي و گروگان گير معرفي ميكردند اما ما مردم انگليس را از دولت اين كشور تفكيك كرديم و ملوانان اين كشور را در شرايطي كه در عزتمندترين حالت قرار داشتيم آزاد كرديم.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در خصوص سخنان موسوي در باره موضوع رابطه با عربستان نيز گفت: نمي دانم آقاي موسوي اين صحبتها را از كجا ميآورد در حالي كه كاملا موضوع بر عكس است.
احمدي نژاد ادامه داد: در نشست اوپك ملك عبدالله به من گفته بود كه از شما دعوت ميكنم به مكه بياييد ولي من گفتم كه وقت ندارم چرا كه اوايل دولت است. ملك عبدالله بعدها مجددا خطاب به من گفت كه اگر دعوت كنم به مكه ميآييد؟ كه من گفتم بله ميآيم و دعوت هم براي سفر حج بود.
وي افزود: خوب بود آقاي موسوي تصاوير را ميديد كه چه استقبالي صورت گرفت و چه تظاهرات و فريادهايي در حمايت از ملت ايران انجام شد.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري همچنين اظهار داشت: جالب است كه آقاي موسوي اين مسائل را مطرح كردند چرا كه در زمان خود آقاي موسوي رابطه ما با عربستان به طور كامل قطع شد يعني به نحوي عمل كردند كه رابطه از اساس قطع شد.
احمدي نژاد همچنين در مورد سخنان موسوي درباره موضوع فلسطين، با بيان اينكه خوب است آقاي موسوي مواضع خود را مرور كند، اظهار داشت: موسوي در زمان خودش صريحا اعلام كرد كه ما نيروي نظامي ميفرستيم تا در كنار مقاومت فلسطين عليه اشغالگران بجنگد و خود ايشان هم اعلام كردند كه رژيم صهيونيستي بايد محو شود.
وي همچنين در خصوص صحبتهاي موسوي راجع به سياست خارجي سياست خارجي دولت نهم اظهار داشت: امروز فعال ترين نوع سياست خارجي، ديپلماسي عمومي است چرا كه اگر بخواهيم در ميدان دشمن بازي كنيم شكست خوردهايم چه آنكه در دوره هاشمي و خاتمي همينگونه رفتار شد و آقاي موسوي نيز از آن حمايت كردند.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ادامه داد: ما خارج از فرمول قدرتهاي بزرگ وارد ميدان شديم كه اين همان آموزه امام راحل است.
احمدي نژاد با اشاره به موضوع هستهاي خاطر نشان كرد: حتما اطلاع داريد كه روش دولتهاي قبل به نام تنش زدايي كشور را به جايي رساند كه تمامي تاسيسات هستهاي به طول كامل تعطيل شد و دو قرار داد بر ملت تحميل شد كه اولين آن پروتكل الحاقي و قرار داد دوم ترتيبات اجرايي بود.
وي ادامه داد: در دوره قبل پروتكل الحاقي را بدون مصوبه مجلس و برخلاف قانون اساسي پذيرفتند كه بر اساس اين پروتكل ماموران خارجي آزاد هستند در هر لحظه و هر نقطه كشور بازديد كنند كه نتيجه آن انتقال اطلاعات دفاعي كشور به بيگانگان است.
احمدينژاد افزود: بر طبق قرارداد ترتيبات اجرايي نيز ما پذيرفتيم كه هر طرحي در ذهن دانشمندان كشورمان در موضوع هستهاي نقش بست قبل از هر اقدامي بايستي ماموران آژانس از آن اطلاع شوند و آيا از اين سنگينتر ميتوانست بر ايران تحميلي صورت بگيرد؟
وي با تاكيد بر اينكه جهت اطلاع آقاي موسوي اين نكات را عرض ميكنم، اظهار داشت: در همان فاصلهاي كه تاسيسات هستهاي كشورمان در دولت سابق سنگين ترين تعليق را پشت سر گذاشت 7 قطعنامه شوراي حكام عليه كشورمان صادر شد در حالي كه عقب نشيني دولت وقت مطلق بود.
احمدي نژاد با بيان اينكه به لحاظ حقوقي قطعنامه هاي شوراي حكام مهمتر از قطعنامه هاي شوراي امنيت است اظهار داشت: قطعنامههاي شوراي امنيت سياسي است و اعتبار حقوقي ندارد اما قطعنامه هاي شوراي حكام حقوقي است.
وي در خصوص روند پيگيري موضوع هستهاي در دولت نهم نيز گفت: تمام ادعاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي در دوره نهم در شش سر فصل حل و فصل شد و ما نامه اين حل و فصل را از آژانس دريافت كرديم اما آمريكايي ها ادعاهايي را مطرح كردند كه بي اساس بود.
احمدينژاد خطاب به موسوي ادامه داد: آقاي موسوي در سعدآباد، بروكسل و پاريس چه گذشت؟ امروز ما هستهاي شدهايم اما شما برويد و صورت گزارشات دولت سابق را بخوانيد كه براي براي راه اندازي 3 سانتريفيوژ چه خواهشهايي ميشد. اما الان 7 هزار سانتريفيوژ در دولت نهم و در اوج عزت راهاندازي شده است.
وي با بيان اينكه جرج بوش رئيس جمهور سابق آمريكا بعد از آن هم همكاري دولت سابق، ايران را محور شرارت ناميد و ايران به حمله نظامي تهديد كرد، اظهار داشت: اما امروز بوش علنا ميگويد كه ما دنبال براندازي نيستيم.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اظهار داشت: 27 سال در دوره آقاي موسوي، آقاي هاشمي و خاتمي آمريكايي ها و غرب به دنبال بر اندازي نظام جمهوري اسلامي ايران بود اما امروز رسما اعلام ميكنند كه ما دنبال براندازي نيستيم و من از آقاي موسوي ميپرسم كه كدام سياست خارجي موفق بود و كدام ذلت آفرين؟ كدام سياست خارجي استقلال ما را حفظ كرد و كدام امتياز داد و دستاوردي نداشت؟
احمدينژاد در ادامه سخنان خود با تاكيد بر اينكه من 2 سوال در مورد هولوكاست مطرح كردم كه تمام نظام حقوق بشري قبل زير سوال رفت اظهار داشت: از آقاي موسوي تعجب ميكنم. اسرائيليها و غربيها الان دارند فرياد ميزنند اما در عين تعجب ميبينيم كه بعضي از دوستان ميگويند آبروي ايران رفته است و سوال من از آنها اين است كه آيا ما بايد بنشيم و دشمن بيايد پشت در خانه ما و سپس با هم درگير شويم؟
وي تاكيد كرد: امروز تهديد براي هميشه از ايران بر طرف شده كه اين حاصل ايستادگي و فداكاري ملت بزرگ ايران و رهبري عزيز و عنايات حضرت ولي عصر است.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري تاكيد كرد: بهتر از آقاي موسوي يك سفر خارجي بروند و استقبال ملتها و استقبال ملتها را ببيند.
احمدي نژاد در ادامه سخنان خود در خصوص مباحث مطرح شده از سوي موسوي درباره مباحث سياست خارجي تاكيد كرد: اگر نگاه شما اين است كه ما بايد 4 قدرت بزرگ را راضي كنيم اين خلاف نظر امام و منطق و استقلال ما است. اما اگر منظور شما اين است كه بايد با توده هاي وسيع ملتها ارتباط برقرار كنيم اين كار در حال حاضر صورت ميگيرد.
وي افزود: در دوره دولت نهم بيش از 60 رئيس دولت به ايران سفر كرد كه اين تعداد سفر در هيچ دوره سابقه نداشته است ضمن اينكه در دوره دولت نهم 118 عضو كشور گروه عدم تعهد از ايران حمايت كردند.
احمدي نژاد خطاب به موسوي با تاكيد بر اينكه من به شما علاقمندام اما در خصوص اين صحبت كه گفتيد نگران هستيد صحبت دارم اظهار داشت: آقاي موسوي در زمان آقاي هاشمي تورم به نرخ 49 و نيم درصد رسيد و 49 ميليارد دلار و استقراض خارجي پيدا كرديم و آن هم بحران هاي اجتماعي شهرهاي بزرگ كشور را در گرفت و عدهاي زيادي كشته شدند. آيا در آن دوره احساس نگراني نكرديد .
وي تاكيد كرد: آقاي موسوي وقتي كه كشور ما تحريم شد و آمريكا اعلام كرد كه هر شركتي كه بيش از 20 ميليون دلار با ايران قرار داد نفتي ببيند را تحريم ميكند، احساس خطر نكرديد و نگران نشديد؟ وقتي در 18 تير يك جريان بر انداز ميخواست ايران را بگيرد و ميخواست به سمت مركز حكومت حركت كند و علنا اطلاعيه دادند و از سوي بيگانگان حمايت شدند و به قول خودشان ميخواستند انقلاب مخملين راه بيندازند، نگران نشديد؟
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري تاكيد كرد: آقاي موسوي وقتي در مجلس ششم نمايندگان تحصن كردند و از همانجا با كنگره آمريكا تماس گرفتند و كمك خواستند، شما نگران نشديد؟ و امروز ميگويد كه نگران شدم؟
احمدي نژاد تاكيد كرد: آقاي موسوي ميگوييد چرا بحث هولوكاست را مطرح ميكنيد كه من به شما ميگويم چرا نگويم هولوكاست؟ آيا ميگوييد بنشينيم تا آنها ما را به نقض حقوق بشر متهم كنند؟
وي تاكيد كرد: سياست خارجي دولت نهم سياست بر آمد از متن مردم، خط امام و عزت آفرين و كاملا به نفع مردم ايران است.
احمدي نژاد در ادامه خطاب به موسوي گفت: ميگوييد خط قرمز شوراي امنيت سازمان ملل قرار بدهيم، ولي مگر ميشود اگر از موضع نرمش در برابر مستكبرين ايستاد؟
وي ادامه داد: در دوره قبل در روزنامه مقاله نوشتند و گفتند كه دوره امام تمام شد و شما سكوت كرديد، دولت وقت حمايت كرد و شما باز هم سكوت كرديد و سوال من اين است كه آيا در آن دوره شما نگران نشديد و احساس خطر نكرديد؟
احمدي نژاد خطاب به موسوي تاكيد كرد: آقاي موسوي من به شما علاقمندم ولي نميخواهم از اتهامات بي اساس و توهيني هاي كه در حق ملت صورت ميگيرد بگذرد.
در ادامه مناظره موسوي به ذكر خاطرهاي از امام پرداخت و گفت: وقتي اسرائيليها حمله كرده و جنوب لبنان را به اشغال خود در آوردند در داخل كشور همه اتفاق نظر داشتند كه بايد نيرو بفرستيم و اسرائيل را از جنوب لبنان بيرون كنيم و شهيد همت نيز قرار شد كه رئيس اين نيروهايي باشد كه با آنجا اعزام ميشوند اما در شبي كه سران سه قوه جلسه داشتند خبر رسيد كه امام گفتهاند راه قدس از كربلا ميگذرد و بحث ما با دولت نيز همين است.
وي خاطر نشان كرد: براي اينكه با هنجارهاي بين المللي سازگار باشد نظام تصميم گرفت كه بگويد راه حل ما در مورد مسئله اسرائيل اين است كه همه مردم فلسطين حتي كساني كه از اين كشور مهاجرت كردهاند در يك همهپرسي سرنوشت خود را معلوم كنند. اما وقتي ما به اجتهاد خود و بنا بر تندروي خود از اين موضوع فراتر ميرويم، همين مصيبتها براي ما ايجاد ميشود و اسرائيل در موضع مظلوميت قرار ميگيرد.
موسوي ادامه داد: براي مثال در همين اجلاس دوربان -2 اروپاييها ميخواستند قطعنامهاي عليه اسرائيل صادر كنند اما به دليل موضعگيري ما همه آنها پشت اسرائيل دوباره جمع شدند و «IPAC» بزرگترين سازمان صهيونيستي وجود اين سياست از سوي دولت نهم را براي خود نعمت ميشمرد.
وي با بيان اينكه ما بايستي با تدبير و واقعا بينانه عمل كنيم، اظهار داشت: آيا وزارت خارجه و كارشناسان اين روشي كه دولت نهم در عرصه سياست خارجي پيش گرفته است را ميپذيرند. من يقينا دارم كه آنها اين روش را تائيد نميكنند.
موسوي با اشاره به اينكه هر گاه افراط داشته باشيم به دنبالش تفريط ميآيد اظهار داشت: ما هولوكاست را مطرح ميكنيم بدون اينكه به فايده و هزينهاش توجه داشته باشيم لذا معلوم است كه بعد از آن معاون ما ميآيد و ميگويد ما دوست مردم اسرائيل هستيم و از آن موضع خود دست برنمي دارد مگر اينكه يك تشري وارد شود هر چند بعد از آن هم ما اين معاون خود را حفظ كرديم.
وي ادامه داد: مردم ما طعم اين سياست هاي دولت نهم را كشيده اند كه همان تحقير شدن ايرانيان است و سوال من اين است كه آيا دولت در مقابل عزت ايرانيان براي خود مسئوليت دارد يا نه؟
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با بيان اينكه من دلم برايم مردم ميسوزد گفت: دولت متاسفانه به مسائل مربوط به رنج و درد مردم بسيار بي اعتنا است.
موسوي در خصوص سخنان احمدي نژاد راجع به هاشمي نيز گفت: هاشمي مرد بزرگي است اما نقاط ضعف و قوتي دارد كه خودش بايستي در اين باره صحبت كند.
وي ادامه داد: ما نبايد براي اينكه بگوييم تنها هستيم 3 دوره را با يكديگر پيوند دهيم و بگوييم آنها مقابل من هستند چرا كه اين را كسي نميپذيرد.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با بيان اينكه خاتمي آدمي كسي نيست و در سطح كشور مطرح است اظهار داشت: بهتر است آقاي احمدي نژاد با خود آقاي خاتمي به گفت و گو بنشيند چرا كه ماشاالله صدا و سيما هم در اختيار دوستان است و آقاي خاتمي ربطي به من ندارد.
موسوي با بيان اينكه سياست خارجي دولت نهم موجب شده كه حيثيت ما لطمه ببيند، ادامه داد: اين دولت شير غران ايران را در بند كرد.
وي در ادامه با طرح اين پرسش كه چه كاري در دوره دولت نهم صورت گرفته است و چه بلايي بر سر دانشگاه و جوانان و مردم آمده كه هر جا ميرويم اعتراض است، اظهار داشت: در اين دوره برخي دانشجويان ستار دار شدند و برخي ديگر را دستگير و برخي را از دانشگاه بيرون كردند.
موسوي همچنين با بيان اينكه من يك روشن فكر و عضو فرهنگسراي هنر هستم با اشاره به مشكلات انتشاراتيها اظهار داشت: وقتي يك فردي 15 بار كتابش چاپ شده و ما در چاپ 16 جلوي آن را ميگيريم چه معني ميدهد.
وي تاكيد كرد: هر دولتي بايد به حرفها و قوانين خود مقيد باشد.
اين كانديداي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با طرح اين پرسش كه چرا اين همه هنرمند در مقابل دولت هستند اظهار داشت: هنرمندان سياسي نيستند بلكه به تنگ آمده اند.
موسوي ادامه داد: وضعيت رابطه دولت با روحانيت و مرجعيت هم معلوم است ضمن اينكه توهين به پيامبر اعظم در آموزش و پرورش دولت نهم موجب بد بيني مردم به دولت شد و آيا دولت بر روي اين نكته فكر كرده است كه چرا رابطه اش با روحانيت خراب شده است؟
وي در پايان اين بخش از سخنان خود گفت: دولت بايد فكر كند كه چرا با جوانان ارتباط خود را از دست داده است؟
محمود احمدينژاد رئيسجمهور كشورمان در بخشي ديگري از مناظره با ميرحسين موسوي كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري خطاب به موسوي گفت: من واقعا بعضيوقتها دلم ميسوزد كه شما اطلاعاتي را مطرح مي كنيد كه ميدانم از روي بياطلاعي است و من يكي از آنها را باز ميكنم تا معلوم شود اطلاعات شما از كجاست.
وي افزود: شما در خصوص دانشجويان ستاره دار صحبت كرديد سوال اين است اين ستارهدارها از كجا آمده؟ كه شما آن را توي سر اين دولت ميكوبيد و به حرف يك عدهاي استناد ميكنيد و من نميدانم آن عده چه كساني هستند. موضوع ستاره دار در زمان آقاي معين درست شد كه در سال 80 بود يعني زمان دوست خود شما آقاي موسوي كه امروز از شما هم حمايت ميكنند و آنها آمدند در بحث كارشناسي ارشد در برابر قبوليها يك ستاره و دوستاره قرار ميدادند كه يك ستاره يعني آن فرد در آموزش مشكل دارد و مثلا پرونده آنها نقص و مدركي كم دارد. كه مثلا بايد آن را برطرف كند و دانشجوي دو ستاره يعني اينكه آن دانشجو در كميته انضباطي مشكل دارد و تخلفي مرتكب شده و محكوم شده است لذا بايد مراعات كند.
رئيسجمهور ادامه داد: مسئله دانشجويان ستاره دار در زمان آقاي معين وضع شد و در اول اين دولت منتفي شد چرا كه ما معتقد بوديم اين امر توهين به دانشجويان است و وزير علوم اين دولت اين امر را منتفي كرد و برداشت و جالب است كه آقاي موسوي به جاي اينكه به دوستانشان انتقاد كنند به ما انتقاد ميكنند و من واقعا متاسفم كه شما اينگونه قضاوت ميكنيد.
احمدينژاد با اشاره به اين سخن موسوي كه مدعي شد در جلسات مختلف من افرادي به سياستهاي دولت اعتراض ميكنند، گفت: بالاخره يك سري دور شما جمع ميشوند و زماني هم كه ما جايي ميرويم و مردم دور ما جمع مي شوند و حرف ميزنند. مثلا من در مشهد رفتم و چند صد هزار نفر حضور پيدا كردند و آيا اين افراد آدم نيستند چرا شما خيال ميكنيد آن افرادي كه دور شما جمع ميشوند فقط آدم هستند و فقط مردم ايران هستند. لذا شما داريد مردم را جدا ميكنيد.
وي در پاسخ به اين اظهارات موسوي در خصوص ورشكست شدن انتشاراتيها در دولت نهم گفت: شما در خصوص كتاب صحبت كرديد و بنده با شما هم نظرم و به وزير ارشاد نامه نوشتم و تذكر دادم اما آمارهاي ما نشان ميدهد نسبت به دوره هاشمي و خاتمي دولت نهم كمترين كنترل را داشته است كه البته من اين ميزان را هم قبول ندارم و نامه مكتوب من خطاب به وزير ارشاد موجود است.
رئيسجمهور ادامه داد: آقاي موسوي شما هشت سال نخستوزير بوديد و در دوره شما تنها يك روزنامه منتقد وجود داشت و آنهم از سال 64 راه افتاد كه هفتهاي يك ياداشت نقد اقتصادي بر شما مينوشت و آمار وارقامي كه من اينجا دارم اين حرفها را تائيد ميكنم كه آن را خواهم گفت و خود شما چند بار عليه آن روزنامه عليه آن روزنامه صحبت كرديم كه من متن سخنان شما را دارم و خواهش ميكنم كه به آنها مراجعه كنيد چرا كه نبايد حافظه تاريخي از بين برود.
احمدينژاد در پاسخ به اين سخن موسوي كه احمدينژاد را در خط دشمن ناميده بود، گفت: شما به من گفتيد كه ما داريم بر ضد انقلاب عمل ميكنيم و به كشور ضربه ميزنيم در حالي كه آن گزارشي كه آن روزنامه در زمان شما نقد كرده بود، گزارشي از برنامه و بودجه خود جنابعالي بود و آمده بود و به كميسيون كشاورزي مجلس مراجعه كرده بود و افرادي كه مرتبط بود آن را گرفته بود و بر آن نقدي نوشته بود و شما آنقدر فشار آورديد كه بخشي از آن نقدها تعطيل شد.
وي گفت: شما امروز را مشاهده كنيد و ببينيد كه اين همه تيتر توهينهايي است كه به من شده است و بنده اينها را تحمل كردم و شما در سخنرانيهايتان بنده را ديكتاتور متهم كرديد آيا اين ديكتاتوري است و زمان آقاي هاشمي هم همينطور بود واين كه شما بايد با هم مقايسه كنيد درست است اتفاقا در زمان آقاي هاشمي هم يك روزنامه منتقد بود البته من كاري به مواضع آن روزنامهها ندارم اما شخص رئيس دولت بارها عليه آن روزنامه موضعگيري كرد و بالاخره صداي آن روزنامه را بريد.
رئيس جمهور بااشاره به شرايط روزنامهها در زمان آقاي خاتمي گفت: در زمان آقاي خاتمي هم كسي نميتوانست يك كلمه هم انتقاد كند و همان علمايي كه شما ميفرماييد اگر يك اظهار نظر ميكردند كاريكاتور او را ميكشيدند كه ما بعد از ملي شدن نفت نمونهاي نداشتيم كه كسي عليه علما كاريكاتور بكشد.
وي افزود: در زمان آقاي خاتمي 30 تيتر زده ميشد و گفته ميشد شما پيام دوم خرداد را نفهميديد و اي واي خيانت شد و هر كسي ضد رئيسجمهور بود بالاخره بايد او را خفه مي كردند و براي اينكه بدانيد مثال ميزدم كه در دانشگاه هيچ وقت سابقه نداشته است يك دانشيار دانشگاه ما كه پژوهشگر نمونه كشور بود عليه سياستهاي پژوهشي دولت مقالهاي نوشت و آنچنان رئيس دانشگاه او را له كرد و به او توهين كرد وعدهاي را در دانشگاه راه انداخت تا عليه او شعار مرگ سر بدهند ونبايداين چيزها يادمان برود.
رئيس جمهور در ادامه اظهار داشت: اينكه من مي گويم آقاي موسوي، آقاي هاشمي و آقاي خاتمي اين درست است و شما برويد سخنراني دختر آقاي هاشمي را در جلسهاي كه همسر شما و آقاي خاتمي هم حضور داشتند، ببينيد كه ايشان ميگويند كه دوره اصلاحات ادامه راه سازندگي است و در دولت نهم آسيب ديده است و ما آقاي موسوي را ميخواهيم چرا كه او استمرار همان راه است و معناي آن اين است كه اشرافيتي كه آقاي هاشمي در اين كشور پايهگذاري كرد قرار است ادامه پيدا كند.
احمدينژاد خاطرنشان كرد: آقاي موسوي مردم ميدانند كه شما گفتهايد كه به حمايت آقاي هاشمي افتخار ميكنيد. سوال اين است كه معناي اين صحبت چيست؟ چرا كه بالاخره اين معنايي دارد و باور ما اين است كه صحنه گردان اصلي آقاي هاشمي است و بالاخره ما ميبينيم كه چه كسي رئيس ستاد انتخاباتي چه كسي است و اين افراد از كجا ميآيند و كجا جلسه ميگذارند و ارتباطاتشان را برقرار ميكند و شما نفرماييد كه ارتباطي وجود ندارد چراكه ارتباطي هست و مگر ملت ميتواند چشم خود را نسبت به آن ببندد.
وي با طرح اين سوال كه اين حلقهها چه شده و چگونه ايجاد شده گفت: در خصوص تحمل مخالف در اين دولت چه خبر است و 320 هزار تيتر توهينآميز عليه دولت زده شده اما ما نه يك روزنامه را بستيم و نه تهديد كرديم و نه فشاري وارد كرديم و امروز هم آنها مشغول نوشتن اين تيترهاي تخريبي هستند. و به حمايت از شما عليه ما بدتر مشغول نوشتن هستند.
رئيس جمهور با بيان اينكه شما عليه اين دولت بحثهاي مختلفي كرديد، ادامه داد: ميخواهم مقايسهاي كنم كه يادمان نرود كه در سه دولت گذشته چه گذشت و امروز چه شده است.
احمدينژاد در پاسخ به سخن موسوي در خصوص روحانيت و رابطه اين دولت با آنها گفت: شما بالاخره هشت سال نخستوزير بودهايد و بفرماييد چند بار خدمت مراجع رفتهايد و عدد آن را بگوييد تا بنده و مردم هم بدانند. اما بدانيد كه رابطه اين دولت با علما رابطهاي بسيار خوبي است و اين چه ادعايي كه شما داريد آيا اين به معناي حريت نيست و رابطه ما با علما بسيار خوب است و من تعجب ميكنم كساني كه نگاه و نظرشان را نسبت به مسائل اصلي و فكري بيان نكردهاند چگونه بر روي اين مسائل جزئي انگشت ميگذارند و ميخواهند نتيجه كلي بگيرند.
وي با بيان اينكه آقاي موسوي شما دولت را متهم به بيقانوني كرديد، افزود: شما دولت را متهم به بيقانوني و ديكتاتوري كرديد آيا دوره خودتان يادتان هست كه برخلاف قانون اساسي آن حداقل اختيارات رئيسجمهور را با فضاسازي سياسي از آن گرفتيد و شما بايد وزرايتان را ميبرديد تا رئيسجمهور آن را تائيد كند اما چون اختلاف نظر داشتيد كاري كرديد كه امام خميني (ره) وارد شد و يك گروهي را براي تعيين وزرا قرار دارد و اين يعني عملا اختيار رئيس جمهور از دست رفت.
رئيس جمهور ادامه داد: در خصوص نمايندگان مجلس آيا كسي جرات داشت عليه شما صحبت كند آيا يادتان هست دوستان شما چه كاري كردند و زماني كه برخي نمايندگان به شما راي منفي دادند، كه آن راي هم مخفي بود دوستان شما رفتند و آن اسامي را استخراج كردند و به همه اعلام كردند و آنقدر عليه آنها شعار اسلام آمريكايي سر دادند بسياري از آنها خانهنشين شدند.
رئيسجمهور افزود: با اين فضاي تحمل در دولت شما در دولت بعدي و دولت بعدي آن دولت همانگونه بود و من واقعا نميخواستم برخي از اين مسائل را بگويم اما مجبورم چرا كه ميبينيم شما حرفهايي را بيان كرديد و ميگوييد نظر نظام فلان موضوع است، سوال اين است كه چرا شما خود را جاي نظام مينشانيد.
احمدينژاد در پاسخ به اظهارات موسوي در خصوص طرح مسئله هولوكاست در دولت نهم بيان داشت: بنده عليه ماجراي هولوكاست اظهار نظر كردم و رهبري هم آن را تائيد كرد و ملت هم آن را تائيد كردند و چه كسي در نظام است كه شما ميگوييد نظام تصميم ديگري گرفته است و اگر شما از ديد مردم صحبت ميكنيد بدانيد كه مردم در شرايط مختلف مواضع خود را اعلام كردند.
وي با بيان اينكه آقاي موسوي شما دولت را به بيقانوني متهم كرديد، تاكيد كرد: نميخواهم وارد اين شوم كه در دولت شما 95 ميليارد تومان از حساب بانك مركزي بدون مصوبه مجلس برداشته شد كه در تعطيلات تابستان بود و زماني كه مجلس آمد و آن را مشاهده كرد كه دعوايي در كشور درست شده است.
رئيسجمهور با بيان اينكه من ميخواهم مقداري در خصوص مدارك دانشگاهي صحبت كنم، گفت: شما آقاي خاتمي را دكتر خطاب كرديد ولي ميدانيد كه طبق مقررات به كسي ميتوان خطاب دكتر داد كه دكتراي قطعي دانشگاهي داشته باشد و يا حداقل امتحان جامع را گذرانده باشد ولي ايشان ليسانس فلسفه دارند و محترم هم هستند و نميخواهم بگويم دكترا براي كسي عزت ميآورد اما شما بالاخره خطاب دكترا به ايشان داديد و آيا من ميتوانم راجع به پرونده آموزشي خانمي (مدرك دكتراي زهرا رهنورد) با شما صحبت كنم؟
موسوي در پاسخ به اين سوال احمدينژاد جواب مثبت داد، اما احمدينژاد اظهار داشت در وقت بعد به اين امر خواهد پرداخت.
* احمدينژاد: بسياري مديران دولتهاي قبل با دست خالي ميلياردر شدند
ميرحسين موسوي كانديداي انتخابات رياست جمهوري دهم در ادامه مناظره تلويزيوني با محمود احمدي نژاد ديگر كانديداي رياست جمهوري گفت: يكي از مشكلاتي كه در كشور است روش پروندهسازي و به دنبال برخي واژهها گشتن است و اين در حالي است كه ما مسائلي مانند وزير كشور دولت را داريم كه اگر رئيس دولت نميدانست آن فرد فوق ديپلم است و خودش را دكترا جا زده نشان ميدهد كه ضعف اطلاعات دولت است و اگر فكر ميكرد كه او ديپلم دارد آن معناي ديگري است كه ما نميخواهيم آن را بگوييم كه او بر همين اساس در برابر مجلس و مردم قرار گرفت و شما پاياننامههاي دانشجويان را به عنوان كاغذ پاره قلمداد ميكنيد.
وي افزود: آن فرد را آنقدر مورد اطمينان خود قرار ميدهيم كه برخلاف قانون يك معامله چند ده ميلياردي را در زماني كه وزير كشور است در دفتر خود مشغول مذاكره و گفتگو ميشود كه مسائل آن در روزنامهها مطرح شد و بعدا يكي از معاونين ايشان ميگويد كه من از درب وزارت كشور رد ميشدم و رفتم دوستم را ببينيم و مشاهده كردم كه او مشغول مذاكره با فلان كمپاني است و من هم وارد بحث شدم و همه اينها يك ظني نيست كه در جامعه ايجاد ميشود و بسيار ناراحت كننده است.
كانديداي انتخابات رياست جمهوري دهم در ادامه اظهار داشت: زماني كه نميشود مقاومت كرد آن وزير برداشته ميشود و جاي او وزيري گذاشته ميشود كه مشكلات ديگري دارد و مثلا پروندهاي در اردبيل دارد و ثروت ميلياردي او جاي سوال دارد و امروز او در حساسترين پست گذاشته ميشود و در مقابل خط و منشي كه امام در خصوص انتخاب مسئولان مشخص كرده بود مغايرت دارد و همه اينها براي ما جاي سوال دارد.
موسوي با بيان اينكه من به بحث قانونگريزي برميگردم، گفت: معتقدم كه استبداد صغير به دليل پشت كردن به قانون بوجود ميآيد و عادت دادن مردم مقدمهاش اين شد كه ميشود قانون را شكست و رضا خان زماني روي كار آمد كه مردم را به تدريج عادت دادند كه قوانيني كه مجلس ميگذراند پشت سر گذاشته ميشود و من اينجا موارد بسيار زيادي دارم كه به طور علني در مقابل قوانين ايستادگي شده است و بنده احساس خوف كردم و بنده نميخواهم بگويم كه خود شما خداي ناكرده ميخواهيد ديكتاتور شويد اما فرض كنيد كه يك دولتي هشت سال قانونهاي متعدد را رد كند و بگويد كه از فلان رئيسجهور خوشم نميآيد و فلان قانون را دوست ندارم و اختيارات مرا محدود مي كند و اگر مردم كرخت شوند چه چيزي در كشور باقي ميماند كه آنها عادت كنند كه هشت سال قانون در كشور اداره نشود و ما هشت سال در كشور طوري عمل كنيم كه رئيس دولت قوانين را پشت سر خود بيندازد.
وي افزود: فرض كنيم بعد از هشت سال البته من نميگويم در اين دولت يك فراز و نشيبي به وجود آيد و كسي در صحنه بيايد و از اين حس براي به خطر آوردن كشور استفاده كند.
كانديداي انتخابات رياست جمهوري دهم با اشاره به برخي استدلالات خود در خصوص اين دولت گفت: خودداري از اجراي برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و مطرح كردن بحثهاي عجيبي راجع به اينكه اين امر چه چيزي است و آيا دولت ميتواند با يك قانون اين گونه برخورد كند چرا كه اگر يك قانون مخالف است بايد قانون ديگري را به مجلس ببرد و آن را تصويب كند تا بتواند از آن قانون قبلي بگذرد كه من از محتواي آن ميگذرم.
موسوي ادامه داد: انحلال شوراهاي عالي و عدم اجراي مصوبه مجلس و همچنين مصوبه مجمع تشخيص مصلحت و دولت پاي خود را توي يك كفش كرده است و گفته است كه من اين مصوبه را اجرا نميكنم و هزار جور بهانه ميآورد و من تصور نميكنم كه از مجمع تشخيص مصلحت مرجع بالاتري داشته باشيم كه راي رهبر انقلاب نيز پشت آن است و آن قدر هم مهم است كه بر اساس مصلحت ميتواند از مشكلاتي كه شرعي داريم فراتر برود و در همين مجمع تصويب شد كه 18 عدد از اين شوراها احيا شود اما دولت هنوز هم آن مصوبه را اجرا نكرده است.
وي يكي از 18 شوراي عالي را شوراي پول و اعتبار خواند و گفت: يك دليل براي ايجاد اين تورم 25 درصدي منحل شدن شوراهاي پول و اعتبار است و يك دليل ديگر آن اين است كه دولت ميخواهد اختيارات همين اين بانكها و موسسات را زير دست خود قرار دهد و كسي در آن دخالت نكند و نماينده دادستاني و بخش هاي ديگر نباشند و نماينده بخش خصوصي هم حضور نداشته باشند كه نتيجه آن اين تورم و وضعيت اقتصادي ميشود كه داد همه درآمده و نقدينگي دو برابر زماني ميشود كه دولت به شما تحويل داده شده است.
اين كانديداي انتخابات رياست جمهوري دهم در ادامه اظهار داشت: هزينه كردن غيرقانوني از بودجه عمومي كه بنده ميگويم به صورت جلسات مجلس و گزارشات ديوان محاسبات مراجعه كنيم كه يكي از مهمترين سازمانهاي نظارتي است.
موسوي با اشاره به انحلال سازمان برنامه و بودجه در دولت نهم گفت: بنده مصوبات قانوني را دارم كه دولت نميتواند چنين كاري را بكند و در اين زمينه حساسيت دارم و دليل آن اين است كه در زمان خودم حسي داشتم كه ممكن است عدهاي با برنامه مخالف باشند و عدهاي هم از اول انقلاب با برنامه مخالف بودند و ميگفتند كه به خدا توكل كنيد و نعمت خدا از آسمان مي ريزد و ميخواستند تك نفره عمل كنند و به دليل همين احساس خطر در مجلس بازبيني قانون اساسي كه سخنگوي كميسيون اجرايي بودند مسئله امور استخدامي و برنامه و بودجه را مخصوصا در قانون اساسي پيشنهاد كردم و جالب اينجاست كه اين سازمان تنها سازماني است كه در قانون اساسي آمده است اما دوستان اين سازمان را منحل كردند و معاونتي تشكيل دادند كه به طور حتم نميتواند اختياراتي داشته باشد.
وي افزود: زير پا گذاشتن قانون ماليات مستقيم كه اگر لازم باشد جزئيات آن را مي گويم و دستور توقف قانون ماليات بر ارزش افزوده كه اصلا در اختيارات دولت نيست كه چنين كارهايي انجام دهند، عدم اجراي مديريت خدمات كشوري،الحاق غيرقانوني سازمان حج و زيارت به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كه وقتي رهبري دخالت كردند اين مسئله بازگشت در صورتي كه مشخص بود اين كار غيرقانوني است.
اين كانديداي انتخابات رياست جمهوري دهم با اشاره به بياعتنايي به احكام آشكار قانون دادگاهها گفت: موردي دارم كه وزير علوم در مقابل ديوان عدالت اداري كه حكم صادر كرده است به صراحت ميگويد كه من به اين رئيس دانشگاه كه فردي انقلابي بود گفتم كه در صورت اخراج نيز با ورود اين متخلف دانشگاه مخالفت كند و در اين جا چندين بار گفته شده كه وضعيت اين استاد چيست اما ايشان صريحا اين نامه را نوشتند و اگر ايشان با اين فرد مخالف است ميتواند از راههاي قانوني راه حل پيدا كند تا آن فرد آنجا نباشد.
موسوي گفت: بياعتنايي به مدرك جعلي آقاي كردان ميبايد به نقض آشكار قانون ممنوعيت تصدي بيش از يك شغل و من تصور ميكنم كه دوستان به جاي اينكه بروند پروندهسازي كنند بهتر است بروند دنبال مسائلي كه مشكلات كشور راحل كند و كشور را از بحرانها نجات دهند وبنده صادقانه و بدون هيچ شيله و پيلهاي ميگويم كه يكي از انگيزههاي اصلي من براي ورود به انتخابات همين گريز از قانون بوده است.
وي خطاب به مردم اظهار داشت: اگر دولت صريح نه يك بار بلكه چند بار بگويد كه اشتباه كرده است اما دائم آن را روش كند و در مقابل قوانين مجلس كه با آن دولت همسو است بايستد و مردم حساسيتشان را ازدست بدهند آيا احساس خطر ايجاد نميشود آيا كشور روي پاي خود ميماند؟
محمود احمدينژاد رئيس جمهور كشورمان در پاسخ به سئوال ميرحسين موسوي كه در بالا به طور كامل به آن اشاره كرد و گفت: دوباره جمله قبليام را در خصوص قضاوتهاي آقاي موسوي تكرار ميكنم و ميگويم كه آيا اين دولت قانون را زير پا گذاشته؟ و شما استنادتان به يك مصوبه مجلس است و آنهم قانون شوراهاست و شوراي نگهبان هم گفته است كه اين خلاف قانون است و مجمع تشخيص هم ميپذيرد و اگر شما ميخواهيد واقعا قانون را اجرا كنيد و معترض هستيد دو خط بنويسيد و به ديوان عدالت اداري ارائه كنيد و ما قانون داريم كه اگر دولت خلاف قانون عمل كرد ميآيد و آن را باطل ميكند.
وي در پاسخ به مجري برنامه كه تنها 8 دقيقه وقت براي احمدينژاد در نظر گرفته بود گفت: به نظر من شما اين مناظره را 3 الي 4 ساعت ادامه دهيد چرا كه آقايان سه ماه است كه همه با هم دارند حمله ميكنند و دولت را ميزنند و سه نفر در برابر يك نفر منصفانه نيست اما اشكالي ندارد.
رئيس جمهور با اشاره به اسناد و مدارك موجود گفت: بر طبق اسنادي كه ما داريم در دولت قبل تعداد مصوباتي كه باطل شد 303 عدد بود و در دولت ما 157 عدد است و مصوباتي كه از ما توسط ديوان عدالت اداري باطل شده است 3.2 درصد است اما در دولت قبل 6.5 درصد است و سوال اينجاست كه چه كسي بيشتر تابع قانون است؟ و اصلاحاتي كه ما در مجلس انجام دادهايم بيشترين است و ما داريم عين همان قانون مصوب مجمع را اجرا ميكنيم.
احمدينژاد خطاب به موسوي ادامه داد: شما با چند حقوقدان صحبت كنيد و بدانيد كه شما را توجيه ميكند و اگر فكر ميكنيد كه ما واقعا نقض قانون ميكنيم يك ياداشت به ديوان عدالت اداري بدهيد و هر جايي كه تخلفي اتفاق افتاده آن را باطل ميكند و اينكه ميگوييد يك جايي اتفاقي افتاده و جاي ديگري اتفاقي ديگر افتاده بالاخره ما يك كشور بزرگ هستيم و مگر در دوره شما از اين اتفاقات كم رخ داد و آيا ما دنبال پرونده سازي هستيم؟
وي با تشريح ماجراي كردان تصريح كرد: در دهه 80 يعني از سال 70 به بعد در دوره آقاي هاشمي كه حامي شما هستند يك موجي در مديريت بوجود آمد كه همه ميخواستند دكترا بگيرند و دانشگاه آزاد هم پشت اين قضيه بود و مدام دكترا صادر كرد و آقاي كردان هم يكي مثل آن افراد است و من در مجلس گفتم كه من براي اين جور كاغذ پارهها ارزشي قائل نيستم چرا كه دكترا بايد كسي باشد كه بيخوابي و زحمت كشيده باشد و ميشود فهرستي بياوريد كه چقدر از آدمهاي دوره آقاي هاشمي و موسوي رفتند و همين جور دكتراي قلابي گرفتهاند و آقاي كردان هم يكي از آنهاست اما بر روي انگشت گذاشته شده است و من گفتم كه اين مدرك را كنار بگذاريد و عملكرد ايشان را بياوريد.
رئيس جمهور در پاسخ به اين سخن موسوي كه از وزير كشور ميلياردر صحبت كرد گفت: يك كسي فرمانده لشكر بوده است و در دوره آقاي هاشمي و خاتمي وارد كار اقتصادي شده است و زمانيكه پولدار بود من به او گفتم كه آن را كنار بگذار و در دولت بيا و او هم آمد.
احمدينژاد خطاب به موسوي گفت: آقاي موسوي بسياري از مديران شما و آقاي هاشمي دست خالي آمدند و يك امتياز دلار 7 توماني دريافت كردند و با واردات و صادرات ميلياردر شدند و آقاي صفائي فراهاني مدير دولت شما بود و از دولت شما پولدار شد و فهرست بسيار زيادي است اما من نميخواهم از آنها اسم ببرم.
وي افزود: شما آقاي موسوي ميگوييد كه اين فرد ميلياردر شده است سوال من اين است كه پسران آقاي هاشمي در كشور چه كار ميكنند؟ و كداميك از وزراي بنده در دوره وزارتشان پولدار شدند؟ و يا رانتي را خوردهاند؟ و يا ملكي را خوردهاند؟ من فهرستي از زمينهايي دارم كه مديران در گذشته گرفتهاند كه 40، 50، 60، 80 و 400 هكتار زمين گرفتهاند و در دوره واگذاري ما بيشترين مشكلات را در كارگاهها در دوره قبل از اين دولت داريم و كساني اين امتيازات را گرفتند كه امروز از شما حمايت ميكنند.
رئيس جمهور با اشاره به هزينههاي تبليغاتي ميرحسين موسوي در انتخابات گفت: اين هزينه سنگين تبليغاتي شما از كجا تامين ميشود و آقاي موسوي من شما را دوست دارم اما اين چه نحوه هزينه كردن است و اين پولها از كجا ميآيد كه يك مورد آن شركت "رشت الكتريك " است كه بدون هيچ مزايدهاي به دوستان آقاي كرباسچي و همسر آقاي كرباسچي دادند و كارخانه را از بيخ تراشيدند و خواستند كه زمين آن را بفروشند و دهها مورد وجود دارد كه 400 هكتار زمين در هرمزگان گرفتند در حاليكه مردم براي 2 هكتار لنگ هستند و آقاي موسوي بيقانوني اين موارد است.
احمدينژاد در ادامه اظهار داشت: آقاي موسوي بيقانوني استات اويل است و طرف در اينجا محاكمه ميشود اما از زندان فراري داده ميشود و به خارج مي رود و ته اين جريان پسر آقاي هاشمي حضور دارد و بيقانوني در پسران برخي از همين آقايان است كه امروز از شما حمايت ميكنند.
وي افزود: آقاي موسوي پسر آقاي ناطق نوري چگونه ميلياردر شد و خود آقاي ناطق به اينجا رسيد و اين افراد آقاي موسوي حاميان شما هستند و بيقانوني اين موارد است و كجا اين دولت اعلام كرده است كه قانون را نميپذيرد و شما نميتوانيد يك مورد هم با استدلال بياوريد.
رئيس جمهور در ادامه با نشان دادن گواهي از تحصيل همسر ميرحسين موسوي اظهار داشت: آقاي موسوي شما اين خانم را ميشناسيد و در تبليغات انتخاباتي كنار شما هستند و برخلاف همه قوانين كشور همزمان كه كارمند بودند 2 رشته كارشناسي ميخواندند كه يكي از آن در دانشگاه آزاد دكترا بدون كنكور گرفته است و بعد از آن در رشته غير مرتبط دانشيار و استاد شده است و بدون اينكه شرايط رئيس شدن را داشته باشد رئيس دانشگاه شده است. آقاي موسوي اين موارد بيقانوني است و من با اين موارد مخالفم و ميگويم با رانتبازي و باندبازي و اينگونه موارد كه يك عده اي ميبرند و ميخورند و بقيه محروم ميشوند مخالف هستم و آقاي موسوي من با قانون مخالف نيستم و تابع قانون هستم و دولت ما قانونمدارترين دولت است.
احمدينژاد در پايان سخنان خود گفت: من وارد آمار نشدم اما ميگويم در همين دورهاي كه شما ميگوييد اقتصاد ضربه خورده است بهترين وضعيت اقتصاد نسبت به گذشته وجود دارد و نسبت به دوره شما كه بسيار عالي است و نسبت به دولتهاي قبلي هم ما اينجا گزارشاتي داريم كه دقيقا نشان مي دهد خوب است اما من از شما سوال ميكنم كه گزينشها را امام در زمان چه كسي منحل كرد آيا در زمان ما بود نه در زمان شما بود.
وي افزود: بنده بعد از اين انحلالها نزد آقاي نقرهكار كه باجناق شما هستند رفتم و پروندههايي را به ما ميدادند كه يك دختر خانمي آمده است و از او فلان سوال را ميپرسند كه اگر جواب ميداد ميگفتند او خيلي مسلط است و گزينش او را باطل ميكردند و اگر جواب نميداد او را تاييد ميكردند و آقاي موسوي فرمان 8 مادهاي امام براي شما و نه براي اين دولت صادر شد شما پاسخ دهيد كه آن فرمان را چقدر اجرا كردهايد.
* موسوي: مسائلي كه شما مطرح ميكنيد به من ربطي ندارد
ميرحسين موسوي كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري در فرصت ده دقيقهاي پاياني خود در مناظره با احمدينژاد اظهار داشت: از مشكلات صحبت با آقاي احمدينژاد بيان مسائل غيرقانوني از ناحيه ايشان است و از روحيه ايشان مشخص است كه چه كساني اينجا همراه ايشان هستند، همين رجانيوزيها هستند كه همراه شما آمدهاند و آيا اين واقعا شيوه برخورد با مجلس و نهادهايي مانند مجمع تشخيص مصلحت نظام است، مجمع جايي است كه بخشي از ريش سفيدان جامعه در آن حضور دارند و جمع شدهاند كه براي مشكلات كشور تصميم بگيرند و جايي كه پشت سر آن را كل قانون اساسي و رهبري ميگيرد و به اين ترتيب آيا ميشود مسائل كشور را حل كرد اما بايد به سمتي برويم كه بپذيريم اشتباه كردهايم و به گونهاي ديگر رفتار كنيم وهمين كارها صورت ميگيرد كه ميگويند ديكتاتوري اما من هرگز نگفتم كه شما ديكتاتور هستيد اما اين روش قطعا به ديكتاتوري ميانجامد كه شما راي خود را به راي جمعي مانند مجلس و مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجح بدانيد.
وي ادامه داد: بحث اينكه اسامي را بيان ميكنيد و از افراد خاصي نام ميبريد شايسته شخصيتها در اين مملكت نيست شما يك افرادي را مورد حمله قرار ميدهيد كه در اين فضا وجود ندارند و در قوه قضائيه نيز محكوم نشدند و شما افرادي را سكاكي سرنوشت آينده بنده ميكنيد نميتوانند از خود در برابر آنچه كه شما بيان ميكنيد دفاع كنند و اين به نظر ميآيد كه چيزي از من نداشتهايد كه به سراغ افراد و دورههاي گذشته رفتهايد.
موسوي گفت: شما در يك جمع 50 ميليون نفري كه پاي تلويزيونها و پاي تماشاي اين برنامه نشستهاند چنين مسائلي را مطرح مي كنيد و من به آنها حق ميدهم كه از دست شما ناراحت باشند و شما فكر نميكنيد كه آقاي هاشمي چه كارهايي در اين جامعه انجام داده و شما بايد در جايگاه يك شهروند به آنها حق بدهيد، وقتي اسم خانواده آنها و اسم بچههاي آنها را ميبريد معتقدم كه وقتي قوه قضائيه در جهان كسي را محكوم ميكند يعني بقيه ملت بري از تخلفات هستند و اين يك اصل اسلامي است، شما از اول كار خودتان شروع كرديد كه بيان كرديد هزاران مفسد در اين مملكت هست كه ميخواهيد پروندهشان را افشا كنيد و ميخواهيد از آنها نام ببريد، رئيس بانك پارسيان را لجن مال كرديد و بعد مشاور خود كرديد ك اما ما به خدا ايمان داريم و نميتوانيم چنين مسائلي را بپذيريم.
اين كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري در مورد واگذاري هكتاري زمينها به افراد اظهار داشت: اگر چنين كاري شده خيلي كار غلطي كردند و به من چه ربطي دارد؛ من بيان كردم كه هر شهروند يك ستاد دارد و ما از حضور هر فردي استقبال ميكنيم، ما هسته مركزي شامل انسانهاي مومن و معتقد را براي ستادمان در نظر گرفتيم كه كسي يك كلمه نميتواند در مورد آنها سخن بگويد كه اگر ميتوانستيد و داشتيد از آنها نام ميبرديد چون روحيه شما اين طور است اما ما درها را باز گذاشتهايم و از همه مردم استقبال ميكنيم و به همه مردم ميگويم كه اگر ميخواهيد در جامعه تغييري ايجاد شود بايد به ميدان آمد.
وي خطاب به احمدينژاد اظهار داشت: شما عكس همسر بنده را در برابر من نشان ميدهيد و مسائلي را مطرح ميكنيد؛ ايشان به عنوان مهمترين روشنفكر زن اين كشور مطرح است و ده سال براي دكتراي خود در رشته علوم سياسي تلاش كرده است، ايشان قرآن پژوه است و افتخارش اين است كه فوقليسانس علوم سياسي دارد و هم دكتري علوم سياسي خود را با تلاش فراوان دريافت كرده است؛شما برويد آن موقعي كه كنكور بوده را بررسي كنيد،بنده خبر دارم متاسفانه عوض اينكه معاون اجرايي شما در مسير حل مشكلات مردم باشد به دنبال يافتن پرونده براي اين قبيل مسائل است. من آمده آم كه اين روحيه را عوض بكنم و آن چيزي كه در هشت مادهاي امام است برخلاف اين روحيه است و بنده اين حالت پروندهسازي و ستاره كردن دانشجويان و سياه كردن پروندهها را اصلاح ميكنم.
ميرحسين موسوي به بحث ستارهدار كردن دانشجويان در دورههاي متعدد پرداخت و گفت: ايشان ميگويند ستارهدار كردن دانشجويان در زمان آقاي معين صورت گرفته. من كاري ندارم و در زمان هر كه صورت گرفته كار بدي بوده و من در مورد شما 4 سال صحبت نكردم اما وقتي ديدم كشور را به خطر مياندازيد احساس خطر كردم، سياستهاي شما سياستهاي عهد قجري است شما بانكها را به حياط خلوت تبديل كرده ايد و شوراهاي متعدد از جمله شوراي پول و اعتبار را كه در مسير محدود كردن اختيارات شماست منحل كرديد، تمامي بحثهاي من از سر دلسوزي است و بايد بپذيريم كه بسياري از مشكلات در نتيجه همين سياستهاي اشتباه بوده است، ما در منطقه يك دوست نداريم و اين در نتيجه نوع مديريت شماست.
اين كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري مديريت احساسي را يكي از علائم عدم مديريت توانمند در كشور برشمرد و گفت: اينكه مدام در پي مطرح كردن مسائلي نظير اسرائيل در حال فروپاشي است، آمريكا و فرانسه در حال فروپاشي است، معلوم است كه براساس همين تفكرات سياستگذاري ميكنيم و روزمرگي و سطحينگري به كشور ما لطمه زده است و خسارتهايي كه در اين چهار سال ديديم به ضرر كشور ما تمام شده است.
موسوي گفت: من از مردم بودم و در پايان به مردم بازميگردم و اميدوارم مردم خودشان ببينند و تصميمگيري كنند؛ مردم را به ارزشها دعوت ميكنم و بايد براي مردم كار ايجاد كنيم، صنعت را تقويت كنيم؛ من به تازگي كه در همدان بودم چون محصول آنجا سير است در آنجا مردم بيان ميكردند كه سير چيني همه جا را فراگرفته و اين ناشي از سياستهاي غلط است اما آرزو ميكنم كه نتيجه اين بحثها به نفع انقلاب عظيم اسلامي ما باشد.
۱۳۸۸ خرداد ۱۰, یکشنبه
چهل نكته درباره انتخابات؛ گلچيني از بيانات رهبر انقلاب اسلامي درباره انتخابات رياست جمهوري
پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمي سيدعلي خامنهاي گلچيني از بيانات رهبر انقلاب اسلامي درباره انتخابات رياست جمهوري اسلامي ايران منتشر كرد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) اين مطلب در قالب چهل نكته انتخاباتي به اين شرح منتشر شده است:
1. سرمايهگذاري انساني
انتخابات سرمايهگذارى عظيم ملت ايران است؛ مثل اينكه شما سرمايه سنگين و عظيمى را در بانك ميگذاريد، بانك با آن كار ميكند و شما از سودش استفاده ميكنيد؛ انتخابات يك چنين چيزى است. ملت ايران سرمايهگذارى عظيمى را ميكند، سپردهگذارى بزرگى را انجام ميدهد و سود آن را ميبرد. آراء يكايك شما مردم سهمى است از همان سرمايهگذارى و سپردهگذارى. هر رأيى كه شما در صندوق مىاندازيد، مثل اين است كه يك بخشى از پول آن سپرده را داريد تأمين ميكنيد. يك رأى هم اهميت دارد. هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ايران بيشتر در چشم مخالفان و دشمنانش ديده خواهد شد؛ براى ملت ايران حرمت بيشترى خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنيا خوشحال ميشوند. عظمت ملت ايران را حضور مردم در انتخابات نشان ميدهد.
بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) 1 / 1 / 1388
2. ثمره مردمسالاري ديني
انتخابات در كشور ما يك حركت نمايشى نيست. پايه نظام ما همين انتخابات است. يكى از پايهها، انتخابات است. مردمسالارى دينى با حرف نميشود؛ مردمسالارى دينى با شركت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فكرى و عقلانى و عاطفى مردم با تحولات كشور صورت ميگيرد؛ اين هم جز با يك انتخابات صحيح و همگانى و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست. اين مردمسالارى، عامل پايدارى ملت ايران است. اينكه شما توانستهايد در طول اين سىسال از نهيب ابرقدرتها نترسيد، اينكه ابرقدرتها هم غير از نهيب نتوانستند ضربه اساسى به شما بزنند، اينكه جوانان كشور در ورود به ميدانهاى گوناگون اين شجاعت و اخلاص را نشان ميدهند، ناشى از مردمسالارى دينى است.
بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) 1 / 1 / 1388
3. هديه امام
انتخابات نماد حركت اسلامى در كشور ماست. انتخابات، هديه اسلام به ملت ماست. امام بزرگوار ما حكومت اسلامى به روش انتخاباتى را به ما ياد داد. حكومت اسلامى در ذهنها و خاطرهها به شكل خلافتهاى موروثى به يادگار مانده بود؛ خيال مىكردند حكومت اسلامى يعنى مثل خلافت بنىاميه و بنىعباس يا خلافت تركان عثمانى؛ يك نفر با نام و شكل ظاهرى خليفه، اما با باطن و عمل فرعون و پادشاهان مستبد؛ بعد هم كه از دنيا مىرود، يك نفر را به جاى خود معين كند. در ذهن مردم دنيا، حكومت اسلامى به اين شكل تصوير مىشد؛ كه بزرگترين اهانت به اسلام و حكومت اسلامى بود. امام، حكومت اسلامىِ به روش انتخابات مردم و حضور مردم و تعيين منتخب مردم را - كه لبّ اسلام است - بار ديگر براى مردم ما معنا كرد و در جامعه ما تحقق بخشيد.
بيانات در مراسم شانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى (ره) 14/3/1384
4. مساله اول، شركت در انتخابات
انتخاب رئيس جمهور يعنى انتخاب رئيس قوه مجريه و كسى كه اغلب امكانات كشور در اختيار اوست. و مىبينيد اگر چنانچه رئيس جمهورى شور و نشاط و شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگى را براى اين كشور انجام ميدهد؛ ميخواهند اين نباشد. من عرض ميكنم؛ همه بايد اصرار داشته باشيد كه در انتخابات شركت كنيد. به نظر من مساله اول در انتخابات، مساله انتخاب اين شخص يا آن شخص نيست؛ مساله اول، مساله حضور شماست. حضور شماست كه نظام را تحكيم ميكند، پايههاى نظام را مستحكم ميكند، آبروى ملت ايران را زياد ميكند، استقامت كشور را در مقابل دشمنىها زياد ميكند و دشمن را از طمع ورزيدن به كشور و از فكر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف ميكند. اين يك مساله بسيار مهم است؛ پس مساله اول، شركت در انتخابات است.
بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادى سنندج 1388/2/22
5. براي حضور حداكثري تلاش كنيد
مساله اول، مشاركت است. در زمينه مشاركت مردم، هر طور كه مىتوانيد، روى خانوادهها و دوستانتان كار كنيد. مشاركت، يكى از اساسىترين مسائل است. حضور مردم براى پيشرفت و صيانت كشور لازم است. نه اينكه اگر عده زيادى شركت نكردند، اينها به نظام «نه» گفتهاند؛ بههيچوجه اينطورى نيست. آنهايى كه بهخاطر «نه» گفتنِ به نظام نمىآيند، درصد خيلى كمىاند. يكعده بهخاطر بىحالى نمىآيند؛ يكعده بهخاطر بىحوصلگى نمىآيند؛ يكعده روز جمعه كار ديگرى دارند و نمىآيند؛ اينها را شما راه بيندازيد. والّا كسانىكه معتقد به نظام و قانون اساسى نيستند و دلشان براى بيگانگان و نفوذ آنها پر مىزند و منتظر آمدن بيگانگان هستند، درصد بسيار كمىاند.
بيانات در ديدار دانشجويان بسيجى 5/3/1384
6. رأي دادند تا نه بگويند!
اينها هيچوقت دست از بدگويى كردن نسبت به جمهورى اسلامى و هر تشكيلاتى در دنيا كه با آن موافق نباشند، برنمىدارند. اگر مردم ايران در يك انتخابات پرشور شركت كنند، يكطور حرف مىزنند؛ اگر شركت نكنند، يكطور ديگر حرف مىزنند... در انتخابات دوم خرداد سال هفتادوشش- كه انتخابات پرشورى شد؛ جمعيت عظيمى شركت كردند كه البته بىسابقه نبود و آن درصد قبلاً هم در بعضى از انتخاباتهاى ديگر شركت كرده بودند؛ اما در آن انتخابات درصد بسيار خوبى شركت كردند- راديوهاى بيگانه گفتند ملت ايران جمع شدند و رأى در صندوقها ريختند، براى اينكه به جمهورى اسلامى بگويند نه! شما را به خدا ببينيد؛ مردم به دعوت رهبرى، نظام و مسؤولان آمدند و مسوولى را براى جمهورى اسلامى انتخاب كردند. وقتى كه شلوغ بود و جمعيت پاى صندوقها با درصد بالا شركت كردند، آنطور گفتند؛ در انتخابات شوراها هم كه در شهرهاى بزرگ، مخصوصاً تهران، شركت مردم خيلى پايين بود، باز گفتند مردم شركت نكردند؛ يعنى به جمهورى اسلامى گفتند نه! بنابراين و بهنظر آنها اگر مردم در انتخابات شركت كنند، گفتهاند نه؛ اگر شركت هم نكنند، گفتهاند نه! تبليغات دشمن اينگونه است. هرچه هم مردم شركت كنند، تبليغات دشمن هست.
ديدار استادان و دانشجويان قزوين26/9/1382
7. آبروي ملي
از حدود يك سال پيش، دستگاههاى تبليغاتى دشمنان ملت ايران، با يك شيب ملايمى شروع كردند عليه اين انتخابات حرف زدن و اقدام كردن و مطلب ساختن؛ دستگاههاى امنيتىشان هم مشغول شدند به خبرگيرى و گمانهزنى و پيشنهاد دادن. روى اين انتخابات حساسند... در درجه اول، هدفشان تعطيل شدن انتخابات است كه انتخابات نباشد... درست در نقطه مقابل خواست دشمنان، همه ما بايد در انتخابات حضور فعالى داشته باشيم. انتخابات آبروى ملى ماست؛ انتخابات يكى از شاخصهاى رشد ملى ماست؛ انتخابات وسيلهاى براى عزت ملى است. وقتى ببينند كه ملت ايران با شور و با شعور و با درك كامل و آگاهى پاى صندوقهاى رأى ميروند، معنايش چيست؟ معنايش اين است ملت براى خود حق و توان تصميمگيرى قائل است؛ ميخواهد در آينده كشور اثر بگذارد و مسوولان كشور و مديران اصلى كشور را انتخاب كند.
بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادى سنندج 22 / 2 / 1388
8. بهانههاي بنياسراييلي!
بنده معتقدم كه در اين انتخابات، ملت بايد به عنوان يك تكليف و يك حق شركت كند... دشمنان ما مىخواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ براى اينكه بتوانند شاهدى بياورند كه در ايران مردمسالارى و دمكراسى نيست. وقتى ما انتخابات برگزار مىكنيم، حربهى آنها گم مىشود. بنابراين اولين خواستههاى آنها برگزار نشدن انتخابات است... گام دوم اين است كه اگر نتوانستند، انتخابات را متهم كنند. خواهند گفت در انتخابات تقلب شده؛ خواهند گفت انتخابات تبعيضآميز است؛ خواهند گفت چرا فلانى رد صلاحيت شد... آنجايى هم كه رد صلاحيت نيست، باز همين حرفها را مىگويند. در انتخابات دور دوم شوراها مطلقاً رد صلاحيت نبود. همان آدمهايى كه واقعاً به نظام عقيدهيى ندارند، آمدند در انتخابات شركت كردند و بهخاطر بىاعتنايى مردم رأى هم نياوردند؛ اما باز هم حرف مىزنند! بههرحال اينها انتخابات را زير سؤال مىبرند. دشمن با يك انتخابات موفق، سراسرى و پُرشور مخالف است.
بيانات در ديدار دانشجويان و اساتيد دانشگاههاى استان كرمان 19/2/84
9. از كاه، كوه نسازيد!
انتخابات در دورههاى گذشته سالم بوده. در مواردى كه شبهاتى پيش مىآمد، ما فرستاديم تحقيق كردند، دنبال كردند. در يكى از مجالس گذشته شايعاتى پيدا شد، بعضىها دلايلى آوردند، حرفهايى زدند كه انتخابات ناسالم است؛ توقع داشتند كه در برخى از شهرهاى مهم از جمله تهران، انتخابات ابطال شود. ما افراد وارد و مطلعى را فرستاديم تحقيق كردند، مطالعه كردند؛ ديدند نه، خدشه در انتخابات نيست. در بين هزارها صندوق ممكن است در دو تا، پنج تا صندوق خدشههايى به وجود بيايد. اين، انتخابات را خراب نميكند. اين هم مال بعضى از اوقات بوده است. گاهى يك گروهى، يك جناحى - از اين جناحهاى معمولى كشور كه شماها اين جناحبندىها را ميشناسيد - كه بر سر كار بودند، نتيجه انتخابات به ضرر آنها و به نفع جناح مقابل شده؛ مكرر اين اتفاق افتاده. چطور اين انتخابات را كسى ممكن است زير سوال ببرد؟
بيانات در ديدار جمعى از معلمان، پرستاران و كارگران 9/2/1388
10. ورودىهاى ميدان سياست بايد كنترل شود
يقيناً ورودىهاى ميدان سياست بايد كنترل شود. ميدانِ اداره كشور و مديريت كشور است؛ مگر شوخى است؟ يك كشور را مىخواهند دست يك نفر بسپرند؛ لذا بايد ورودىهاى اين ميدان كنترل شود و معلوم گردد كسى كه دارد مىآيد، كيست؛ اصلاً عُرضه اين كار را دارد يا ندارد؛ بعد، اعتقاد به اين كار دارد يا ندارد؛ بعد، اصلاً مىفهمد در كشور چه كار بايد كرد يا نه. ملاكهايى وجود دارد؛ بايد كسانى باشند كه اين ملاكها را ببينند و بسنجند؛ قانون اساسى اين را پيشبينى كرده. شما معيارها را مىدانيد. خوشبختانه كشور ما كشور جوانى است؛ لذا چهره جوان كشور اقتضاء مىكند كه يك نشاط خوب و قوى و جوانانه در كل دستگاه اجرايى وجود داشته باشد. نگاه كنيد ببينيد واقعاً چه كسى طرفدار انقلاب و طرفدار دين و طرفدار عدالت و طرفدار عدم تبعيض بين فقير و غنى است؛ چه كسى كفايت و دنبالگيرى و نشاط لازم را دارد؛ چنين كسى را پيدا كنيد.
بيانات در ديدار دانشجويان بسيجى 5/3/1384
11. از جاده انصاف خارج نشويد
كسانى كه براى انتخابات خود را نامزد ميكنند، بدانند كه انتخابات يك وسيلهاى است براى بالا بردن توان كشور، براى آبرومند كردن ملت؛ انتخابات فقط ابزارى براى قدرتطلبى نيست. اگر بناست اين انتخابات براى اقتدار ملت ايران باشد، پس نامزدها بايستى به اين اهميت بدهند و اين را در تبليغاتشان، در اظهاراتشان و در حضورشان رعايت كنند. مبادا نامزدها در اثناى فعاليتهاى انتخاباتىِ خودشان جورى رفتار كنند و حرفى بزنند كه دشمن را به طمع بيندازند. رقابتها را منصفانه كنند، حرفها را منصفانه كنند، از جاده انصاف خارج نشوند. خوب، به طور طبيعى هر نامزدى حرفى دارد و حرف مقابل خود را رد ميكند؛ اين رد و ايراد فىنفسه اشكالى ندارد؛ اما مشروط بر اينكه تويش بىانصافى نباشد، كتمان حقيقت نباشد. ميدان براى همه باز است؛ بيايند در ميدان انتخابات خود را بر مردم عرضه كنند. اختيار با مردم است؛ مردم هر جورى كه فهميدند، تشخيص دادند، هشيارى آنها به آنها كمك كرد، انشاءاللَّه همانجور عمل خواهند كرد.
بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) 1/1/1388
12. مردم چه تقصيري دارند؟
آن كسانى هم كه دستى در تبليغات دارند، فضاى سياسى كشور را آشفته نكنند؛ بدگويى از اين، اهانت به آن، معارضه جناحهاى سياسى با هم. مردم چه تقصيرى كردهاند كه بايستى ذهن آنها به خاطر انگيزههاى مختلف سياسى اشخاص و گروهها و جناحها و مجموعهها، آشفته و مغشوش شود. اينها بگذارند فضاى انتخابات سالم باشد. البته هركس حق دارد از خود و نامزد انتخاباتى خود دفاع و حمايت كند؛ اين مانعى ندارد. تبليغات در حد متعارف و بدون اسراف و زيادهروى، خيلى خوب است؛ اما اهانت، تخريب و بدگويى - اينكارهايى كه جزو رسوم زشت بعضى از كشورهاى غربى است - را كنار بگذارند؛ بگذارند مردم در يك فضاى آرام، با تشخيص، با بصيرت و بدون سراسيمگى انتخاب كنند.
خطبههاى نماز عيد سعيد فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 2/8/1385
13. رحمت الهي آلوده نشود
بعضى از تخريبها البته از روى بىتوجهى بود؛ بعضى از آقايان و نامزدها يا طرفداران آنها با محاسباتى، حرفهايى نسبت به نظام زدند كه واقعبينانه نبود؛ خيلى از مثبتات نظام، از كارهاى بزرگ نظام ناديده گرفته شد و سياهنمايى شد. و پيشرفتهاى عظيمى كه به وسيله دولتها در اين سالها به وجود آمده، نديده گرفته شد؛ اينها از روى غفلت بود، ليكن بعضى از اين تخريبها از روى غفلت نبود. تعدادى از نامزدهاى انتخابات رياست جمهورى مورد تخريب قرار گرفتند؛ تخريبهاى غيرمنصفانه و ناجوانمردانه... اين، حادثه بدى بود. رحمت الهى را نبايد با اينگونه كارها آلوده كرد.
بيانات در ديدار رئيس و مسؤولان قوه قضائيه و خانوادههاى شهداى فاجعه هفتم تير 7/4/1384
14. آب در آسياب دشمن نريزيد
دشمنان ايران و ايرانى ميدانند كه مايه ايستادگى و اقتدار اين ملت و اراده مستحكم او، همين ايمان اسلامى او بود؛ ميخواهند اين را از او بگيرند. آنها تبليغات جهانى را در همين جهت سازماندهى ميكنند. ما بايد هوشيار باشيم؛ مسوولين ما بايد هوشيار باشند؛ نامزدهاى انتخابات بايد هوشيار باشند. مبادا نامزدهاى انتخابات رياست جمهورى در تبليغات خود براى دلخوشى دشمنان حرفى بر زبان جارى كنند. رضايت خدا را بايد در نظر گرفت، رضايت اولياء را بايد در نظر گرفت. آن چيزى را بايد معيار قضاوت قرار داد كه مايه ايستادگى ملت است، مايه استحكام ملت است، مايه استقامت مردم است و او پايبندىِ محكم به اسلام است.
بيانات در جمع تعدادى از خانوادههاى شهداء 3/3/1388
15. مردم را نگران نكنيد
نامزدهاى محترمى كه تاكنون نامنويسى كردهاند و مشغول تبليغات و اظهاراتى هستند... سعى كنند با انصاف عمل كنند. اثبات و نفىشان با توجه به حق و صدق باشد. چيزهايى را كه انسان ميشنود، باور نميكند كه از زبان نامزدها و آن كسانى كه دنبال اين مسووليتها هستند، از روى صدق و صفا خارج شده باشد. گاهى انسان حرفهاى عجيب و نسبتهاى عجيبى ميشنود. اين حرفها مردم را نگران ميكند؛ كسى را هم به گوينده اين حرفها دلبسته و علاقهمند نميكند! نامزدهاى محترم توجه داشته باشند: اذهان عمومى را تخريب نكنند. اين همه نسبت خلاف دادن به اين و آن، تخريبكننده اذهان مردم است؛ واقعيت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده كه از همه اين آقايان اوضاع كشور را بيشتر ميدانم و بهتر خبر دارم، ميدانم كه بسيارى از اين مطالبى كه بعنوان انتقاد درباره وضع كشور و وضع اقتصاد و اينها ميگويند، خلاف واقع است؛ اشتباه ميكنند. انشاءاللَّه اشتباه است. اميدواريم كه خداوند متعال براى اين ملت خير و صلاح و آبادانى كامل را مقدر فرموده باشد.
بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادى سنندج 22 / 2 / 1388
16. اختيارات بينظير در اختيار رييسجمهور
انتخابات يك حادثه مهم است؛ چون مردم اختيار كشور را براى مدت چهار سال به دست انسانى خواهند داد؛ و اوست كه مىتواند در اين مدت بودجه و درآمد و نيروى انسانى و سازمانهاى كشور را بهكار بگيرد؛ يا درست، يا خداى نكرده نادرست؛ يا كامل، يا خداى نكرده ناقص؛ يا همراه با صحت عمل، يا خداى نكرده دچار شائبههاى سوءعمل؛ يا با توجه به نيازهاى مردم، متوجه به باز كردن گرههاى زندگى مردم، متوجه به رفع مشكلات انبوهى كه وجود دارد، يا خداى نكرده بىاعتنايى به اينها. پس انتخابات از اين جهت بسيار مهم است كه ملت ايران مىخواهد اداره كشور را براى چهار سال به دست انسانى بسپرد كه از لحاظ قانونى اختيارات بسيار وسيعى دارد، امكانات بىنظيرى در اختيار دارد و مىتواند ملت و كشور را چهار سال و يا حتّى بيش از چهار سال جلو ببرد؛ و مىتواند متوقف نگه دارد يا خداى نكرده به عقب برگرداند.
بيانات در مراسم شانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى (ره) 14/3/1384
17. توصيه به نامزدها
به آقايان محترمى كه در اين ميدان هستند، اين چند توصيه را عرض مىكنيم: در تبليغاتشان ارزشهاى نظام را نديده نگيرند؛ همديگر را تخريب نكنند و از دادن آمارهاى سست بپرهيزند... با مردم با كمال صداقت حرف بزنند؛ هرچه عقيدهشان هست، به مردم بگويند. اگر بخواهند در دل مردم اثر بگذارند، اين صداقت، بيشتر در دل مردم اثر مىگذارد. آن چيزى كه حقيقتاً عقيده و نيت آنهاست، آن را به مردم بگويند؛ اختيار با مردم است كه چيزى را انتخاب كنند. وحدت ملى را خدشهدار نكنند. طورى نباشد كه به خاطر جذب يك دسته يا يك گروه، حرفى بزنند كه وحدت ملت خدشهدار شود. وعدههايى كه معلوم است نمىتوانند به آنها عمل كنند، به مردم ندهند. آنچه كه در چارچوب قانون اساسى است و امكانات مملكت از امكانِ آن حكايت مىكند، آن را به مردم بگويند. بله، به مردم قول بدهند كه اگر رأى آوردند، با همهى قوا و قدرتِ خودشان و با اتّكال به خدا و با اتّكاى به مردم، مديريت عالى و كلان كشور را در دست مىگيرند و پيش مىبرند؛ «خذها بقوّة»؛ با قوت اين مأموريت را به دست بگيرند و پيش بروند و در هيچجا ضعف نشان ندهند.
بيانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران 28/02/1380
18. هميشه نگران تبليغاتم
يكى از كارهايى كه بنده - چه در تبليغات انتخابات مجلس و چه در انتخابات رياست جمهورى - هميشه نگران آن هستم، اين است. نه خودشان تبليغات پُرخرج كنند، نه به طرفدارانشان اجازه دهند. بعضى افراد ممكن است بگويند به ما ربطى ندارد؛ اين كار پُرخرج را ديگران مىكنند. شما بگوييد نكنند. خوشبختانه آنگونه كه اطّلاع پيدا كردم، ساعتهاى فراوانى براى نامزدها وقت گذاشتهاند كه از طريق تلويزيون و راديو با مردم حرف بزنند... خيلى خوب؛ اين بهترين تبليغات است. راديو و تلويزيون همهجا وجود دارد؛ چه نيازى هست كه براى تبليغات گوناگونِ رنگينى كه بعضى جاها مىكنند، پول زيادى مصرف شود كه احياناً بعضى افراد هم نتوانند خودشان آن خرج را كنند و مجبور باشند از كسانى بگيرند و خداى نكرده وامدار شوند؟
بيانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران 28/02/1380
19. گره را باز كنيد!
مردم از دعواهاى سياسى و اختلافات سياسى و من خوبم و تو بدى خستهاند؛ مردم اين چيزها را دوست نمىدارند. در كشور كارهاى زيادى هست كه بايد انجام بگيرد؛ كارهاى زيادى هم انجام گرفته است. مشكلات فراوانى وجود دارد كه بايد برطرف شود؛ گرههايى هست كه بايد باز شود. در كشور بايد فساد ريشهكن شود؛ تبعيض نباشد؛ به طبقه مستضعف و محروم - بخصوص مستضعفينِ بىدست و پا - بهطور ويژه توجه شود؛ اينها وظايف اسلامى ماست؛ وظايفى است كه قانون اساسى بر دوش همه مسوولان كشور گذاشته است؛ هيچكس نمىتواند خود را از اين كارها بركنار بدارد. دعواهاى لفظى، شعارهاى لفاظىگونه، اسم از مفاهيم مبهم و بىسروته آوردن، مشكل مردم را حل نمىكند؛ مردم احتياج دارند به اينكه در ميدان عمل و كار، با لجنهايى كه نمىگذارد اين درياچه مصفا طراوت لازم را داشته باشد، مبارزه شود.
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 25/3/1384
20. رييس جمهوري براي همه
اختلاف نظرهايى كه در دوران انتخابات پيش مىآيد، ممكن است كدورتهايى را بين بعضى از برادران و خواهران بهوجود بياورد؛ نگذاريد اين كدورتها باقى بماند. فرض كنيد يكى از شما دو رفيق، طرفدار يك نفر هستيد؛ ديگرى هم طرفدار يك نفر ديگر. در مقام بحث و مجادله، شما مىخواهى حرف خودت را ثابت كنى؛ او هم مىخواهد حرف خودش را ثابت كند؛ لذا ممكن است از هم كدورت پيدا كنيد. اين كدورتها روز جمعه بايد زير خاك دفن شود و تمام گردد. كسى كه روز جمعه با انتخاب مردم برگزيده شد، او ديگر رئيس جمهور همه است؛ چه كسانى كه به او رأى دادهاند، چه كسانى كه به ديگرى رأى دادهاند... همه موظفند نسبت به كسى كه رئيس جمهور شد، همكارى و همدلى نشان دهند. كسى كه شوراى نگهبان او را تأييد كرده است، در واقع مُهر صلاحيت به او زده است. اختلاف و دعوا سر پيدا كردن صالحتر است.
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 25/03/1384
21. هركس برنامههاى خودش را بگويد
من به همه كسانى كه نامزد انتخابات رياست جمهورى هستند و طرفداران آنها صميمانه عرض مىكنم كه فضاى كشور را فضاى دشمنى و نقار و تشنج و اختلاف نكنند. البته ملت اينطور نيستند؛ گروهى هستند كه اگر مجموعشان را بشمريم، به چند هزار نفر نمىرسند - بالاخره هركس طرفدارانى دارد – اينها فضاى روزنامهها و دستگاههاى ارتباط جمعى را متشنج مىكنند. فضا بايد دوستانه باشد؛ هركس حرفهاى خودش را بزند و برنامههاى خودش را بگويد و كارى را كه خودش مىتواند بكند، بيان كند؛ به ديگران چه كار دارند؟ فضا را متشنج نكنند؛ فضا را برادرانه و صميمانه بكنند.
بيانات در ديدار خانوادههاى شهدا 3/3/1384
22. مسابقه خدمت
انتخابات در كشور ما بايد مسابقهاى براى خدمت باشد، نه مسابقهاى براى كسب قدرت. انتخابات اسلامى اينگونه است. آنجايى كه دعوا بر سر قدرت است، آنطورى مىشود كه شما در بعضى از انتخابات دنيا مشاهده مىكنيد. يك نمونهاش را هم در انتخابات اخير امريكا ديديد. آنجا دعوا بر سر قدرت است؛ دست به يقهاند؛ هر طرف مىخواهد قدرت را به حزب و مجموعه خودش منتقل كند. مساله، مساله كسب قدرت است. صريحاً هم مىگويند: تلاش مىكنيم تا به قدرت و مقام برسيم. در منطق اسلامى، قدرت و عزّت و آبرو و خوشنامى و امكانات، فقط و فقط براى خدمت به مردم و حركت دادن خود و جامعه و كشور در راه نظام مقدّس اسلامى و رسيدن به آرمانهاى بلندى است كه انسانها نيازمند آنند. اين مسند، مسابقه براى خدمت و زحمتكشى است.
بيانات در جمع كثيرى از مردم استان گيلان در استاديوم شهيد عضدى شهرستان رشت 11/2/1380
23. خصوصيات كانديداي اصلح
به همه برادران و خواهران و همه ملت عزيز ايران سفارش مىكنم كه فضاى انتخابات را، هم گرم و هم سالم نگه دارند. كسانى كه به يك نامزد انتخاباتى علاقهمندند، مراقب باشند به خاطر علاقه به او، نامزد ديگر را تخريب نكنند؛ اين بين مردم اختلاف و نقار ايجاد مىكند؛ علاوه بر اينكه تخريب اساساً كار درستى نيست و فايدهيى هم ندارد. كسى كه با تخريب يك نامزد انتخاباتى مىخواهد آراء او را كم كند، به مقصود خودش دست پيدا نمىكند؛ هم يك كار غلط و خلاف منطق و در موارد بسيارى خلاف شرع انجام مىگيرد، هم فايدهيى گير او نمىآيد. فضا را سالم نگه داريد. شما از نامزد خودتان حمايت كنيد، ديگران هم از نامزد خودشان حمايت كنند و به او رأى دهند. در پيدا كردن نامزد مورد نظر دقت كنيد. به كسى گرايش پيدا كنيد كه به دين مردم، به انقلاب مردم، به دنياى مردم، به معيشت مردم، به آينده مردم و به عزت مردم اهميت مىدهد.
بيانات در مراسم شانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى (ره) 14/3/1384
24. حمايت از معيارها
البته بديهى است كه رهبرى از فرد خاصى حمايت نمىكند؛ از معيارها حمايت مىكند. ما دنبال اين هستيم كه اين معيارها تحقق پيدا كند. بنده دنبال اين هستم كه شخصى سر كار بيايد و قوه مجريه را اداره كند كه خود را خدمتگزار مردم بداند و توانايى داشته باشد و به آرمانهاى امام و نظام اسلامى معتقد و پايبند باشد و حقيقتاً عدالت و مبارزه با فساد براى او حائز اهميت باشد.
بيانات در اجتماع بزرگ مردم كرمان 11/2/1384
25. انتخاب اصلح، تشخيص خود مردم
درباره موضع رهبرى در مورد انتخابات، گمانهزنى و شايعه و اينها همشيه بوده و خواهد بود. بنده يك رأى دارم، آن را در صندوق مىاندازم. به يك نفرى رأى خواهم داد، به هيچكس ديگر هم نخواهم گفت كه به كى رأى بدهيد، به كى رأى ندهيد؛ اين تشخيص خود مردم است. بنده گاهى از دولت حمايت ميكنم، دفاع ميكنم؛ بعضى سعى ميكنند براى اين كار معناى نادرستى جعل و ابداع كنند. نه، من از دولتها هميشه دفاع ميكنم؛ منتها اگر دولتى بيشتر مورد تهاجم قرار گرفت و احساس كردم حملات غير منصفانهاى ميشود، بيشتر دفاع ميكنم. من طرفدار اِعمال انصافم؛ من ميگويم بايد منصف باشيم. رفتارها را نگاه كنيم؛ اين ربطى به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بىانصافى است. حمايت كردن از خدمتگزاران در كشور، وظيفهاى است كه هم من دارم، هم همه دارند؛ اين مربوط به اعلام موضع انتخاباتى نيست.
بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) 1/1/1388
26. ذوب در هدف
دنبال آرمانهاى حقيقى در قالب و لباس عملى آن بگرديد. نه بايد دنبال ايدهآلهايى بود كه عملى و اجرايى نيستند، نه بايد به كم قانع شد و از آن آرمانها دور ماند. آنچه همواره بايد مورد نظر باشد، چشمانداز بيستساله است؛ اين چشمانداز خيلى مهم است. و من به شما عرض كنم؛ به شهادت افرادى كه كارشناس و متخصص اين كار هستند، اين چشمانداز كاملاً عملى است؛ يعنى به هيچوجه در آن، بلندپروازىهاى بيهوده و بىپشتوانه وجود ندارد. درست نگاه كنيد، دقت كنيد و چشمانداز بيستساله را بخوانيد. ما ملت ايران با اين قانون اساسى جامع و با اين اركان نظام- اگر خوب كار كنند و درست كار كنند- مىتوانيم در ظرف بيست سال كشور خود را به نقطه اوج و قلهاى كه در اين چشمانداز تصوير شده، برسانيم. سياستها را در نظر داشته باشيد. سياستها بر اساس اين چشمانداز تنظيم شده است. قانونها بايد با سياستها هماهنگ باشد؛ يعنى در دل سياستها جا بگيرد و به سمت اين چشمانداز حركت كند. آن چشمانداز هم بر پايه اسلام است. بايد همه وقت و همت و شغل را مصروف همين اهداف كرد و در واقع ذوب در اين اهداف شد.
ديدار با نمايندگان هفتمين دوره مجلس شوراى اسلامى 27/3/1383
27. پيشرفت و عدالت، دو روي سكه
براي دههي چهارم... دو شاخص عمده وجود دارد كه بايد اين دو را حتماً بدست بياوريم: يكي پيشرفت است، يكي عدالت. ما مثل بعضي از كشورها و نظامهاي دنيا فقط به پيشرفت فكر نميكنيم؛ ما پيشرفت را همراه با عدالت ميخواهيم... خيلي از كشورها هستند كه از لحاظ علمي پيشرفت كردهاند و به آمارها و شاخصهاي اقتصادي آنها كه نگاه ميكنيم، ملاحظه ميكنيم كه مثلاً درآمد سرانهي آنها خيلي هم بالاست؛ اما مسئلهي مهم اين است كه اين درآمد سرانه در ميان ملت چه جور تقسيم ميشود؛ اين آن نكتهاي است كه نظامهاي غير الهي و نظامهاي رونوشتكردهي از نسخههاي استكباري، ديگر به آن توجه نميكنند. ما نميتوانيم توجه نكنيم؛ ما ميخواهيم كشورمان از همهي جهات ـ از لحاظ علمي، از لحاظ اقتصادي، از لحاظ فناوري، از لحاظ سياسي ـ به پيشرفت برسد، مردم به رفاه دست پيدا كنند؛ اما در كنار پيشرفت، ميخواهيم كشور عادلانه و با عدالت اداره بشود؛ اين مهم است. نه عدالتِ بدون پيشرفت مطلوب است، نه پيشرفتِ بدون عدالت. عدالت بدون پيشرفت يعني برابري در عقبماندگي، برابري در فقر؛ اين را نميخواهيم. پيشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نميكنيم؛ پيشرفت، همراه با عدالت.
بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) 1/1/1387
28. عزت، حكمت و مصلحت
عزت و حكمت و مصلحت، يك مثلث الزامى براى چارچوب ارتباطات بينالمللى ماست... ما نمىخواهيم عزتمان را با تكيه بر نژاد و ناسيوناليسم و حرفهايى كه متأسفانه همه دنيا با تكيه به آنها دور خودشان يك حصار مىكشند، ثابت كنيم... نه! ما براى خودمان، عزت را بر اساس اعتقاد و ايمان توحيدى- كه خاصيت و شاخصه تفكر اسلامى است- و دل بستن به خدا و محبت به بندگان و خلايق الهى و لزوم خدمت به آنها قايليم. هر ملتى ذخيرهاى دارد. ملت ما هم ذخاير خيلى فراوانى دارد؛ ذخاير فرهنگى، پرونده بسيار درخشان در صحنه علم جهانى، در صحنه سياست جهانى، در صحنههاى گوناگون. ما بناى فخرفروشى نداريم. اگر خوبى، براى خودت هستى؛ اگر پولدارى، براى خودت هستى؛ اگر قدرتمندى، براى خودت هستى؛ ارتباطاتت با ما، ارتباطات و علايق انسان با انسان است. بنابراين، عزت يعنى تحميل هيچكس را قبول نكردن... حكمت، يعنى حكيمانه و سنجيده كار كردن. هيچگونه نسنجيدگى را نبايد در اظهارات ديپلماتيك و هرآنچه كه مربوط به سياست خارجى و ارتباطات جهانى است، راه داد. همهچيز بايد سنجيده باشد. آدم نبايد هرچه به دهانش آمد، بگويد. بايد ملاحظه كنيم كه آيا اين سخن با موازين منطق و خرد منطبق است، يا منطبق نيست. اگر منطبق نيست، آن را كنترل كنيم. بايد حكيمانه برخورد كنيم. فقط در حرف زدن نيست؛ در معاشرتها و برخوردها هم بايد حكيمانه برخورد كرد... مراد مصلحت شخص من و شما نيست، كه اگر ما اين اقدام را كرديم، ممكن است برايمان گران تمام بشود. نه، گران هم كه تمام بشود، مگر ما كه هستيم؟ اگر كارى به مصلحت كشور و به مصلحت انقلاب است، ولى به مصلحت شخص من نيست، گو مباش؛ چه اهميتى دارد؟ مصلحت، يعنى مصلحت انقلاب، و اين مصلحت همهجانبه است؛ يعنى از رفتار شخصى ما شروع مىشود.
سخنراني در ديدار با مسؤولان وزارت امور خارجه و سفرا و كارداران جمهورى اسلامى ايران 18/04/1370
29. سه ركن مديريت
سه بخش عمده در مسوول وجود دارد؛ سه آمادگى و احساس مسووليت؛ اوّل اينكه، براى نفسِ كار و عمل آماده باشد. تنبلى و بىحالى و سهلانگارى و كار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن، اوّلين بلايى است كه ممكن است يك مدير را از صلاحيت كافى و لازم ساقط كند. جدّى بودن در كار، آرام نداشتن براى كار، احساس مسووليت براى اصل اقدام و كار و وظيفهاى كه بر عهده گرفته، بسيار مهم است... دوم، مساله آمادگى و استعداد و تعهّد براى انجام كار است؛ به همان نحوى كه سياستهاى كلّى و برنامههاى اساسى كشور آن را اقتضا مىكند. اگر كشور، سياست مشخّصى را در مقولهاى پذيرفته است، كسى كه اجراى بخشى از بخشهاى كشور را مىپذيرد، بايد آن را در همان جهت كار و به همان سمت و با همان هدف پيش ببرد و هدايت كند؛ ولو خود او، آن سياست را به طور كامل تثبيت نكرده باشد... ركن سوم، حفظ طهارت و تقواست. حفظ پاكيزگى در عمل است. اجتناب از هرگونه خداى ناكرده اختلاط با اهداف غير مشروع يا اهداف غير مقبول و غيراخلاقى است. اين، شأن سوم است. مدير خوب، مديرى است كه هر كارى را به عهده مىگيرد، با رعايت اصول اخلاقى صحيح، انجام دهد. در نظام اسلامى، چيزى كه به شدّت با آن مقابله مىشود، رسوخ فساد است. در نظام اسلامى، با اعتقاد بد و نادرست، اينطور مقابله نمىشود كه با عمل غير صحيح و عمل غيراخلاقى و خداى ناكرده رسوخ فساد مبارزه مىشود.
بيانات در مراسم تنفيذ حكم دوره دوم رياست جمهورى 12/5/1372
30. سادهزيستِ دردآشنا!
من نسبت به شخص، هيچگونه نظرى ابراز نميكنم؛ اما شاخصهايى وجود دارد. بهترين، آن كسى است كه درد كشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم يگانه و صميمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافيگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافيگرى و تجملپرستى است... اينى كه ما گفتيم امسال، سال حركت به سوى اصلاح الگوى مصرف است... يكى از اساسىترين كارها براى اينكه ما جلوى اسراف را بگيريم اين است كه مسئولين كشور، خودشان، كسانشان، نزديكانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافيگرى نباشند. چطور ميتوانيم اگر خودمان اهل اسراف باشيم، به مردم بگوييم اسراف نكنيد... اولين كار اين است كه ما مسوولين كشور را، افرادى انتخاب كنيم كه مردمى باشند، سادهزيست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد كنند. اين هم به نظر من شاخص مهمى است. آگاهانه بگرديد؛ برسيد؛ و به آنچه كه رسيديد و تشخيص داديد، با قصد قربت اقدام كنيد؛ با قصد قربت پاى صندوق انتخابات برويد و خداى متعال اجر خواهد داد.
بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادى سنندج 1388/2/22
31. زمانشناس و مدبر
رهبرى در پشتيبانى از رييسجمهور هيچگونه درنگى نمىكند. كسى را كه مردم انتخاب كنند و رييسجمهور قانونى كشور شود، هميشه مورد احترام و تكريم و حمايت جامع رهبرى در همه دولتها بوده؛ بعد از اين هم بايد باشد. اما آنچه در درجه اول اهميت قرار دارد، اين است كه اهتمام همه مردم، نخبگان مردم و مسوولان گوناگونِ بخشهاى مختلف اين باشد كه رئيس جمهورى انتخاب شود كه بتواند گرههاى زندگى مردم را در دوران كنونى باز كند؛ وظايف اين دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل كند.
بيانات در اجتماع بزرگ مردم كرمان 11/2/84
32. دستاني كه بايد كامها را شيرين كند
رييس جمهور يكى از مؤثرترين، و در دستگاه اجرايى مؤثرترين عنصر براى حل مسائل كشور است. در ميان مسوولان كشور، هيچ مسوولى به قدر رييسجمهور در قانون اساسى ما امكانات و توانايىها و عرصه عظيم خدمتگزارى ندارد. بودجه كشور و همه مسوولان طراز اول اجرايى كشور در اختيار اوست؛ اوست كه مىتواند كشور را آباد كند و از لحاظ علمى و صنعتى و مسائل انسانى و يا از لحاظ امنيت، كشور را به پيش ببرد؛ كفايت و توانايىهاى اوست كه مىتواند زندگى را در كام مردم شيرين كند. آنچه مورد نياز ملت و كشور است، رئيسجمهورِ كارآمد و باكفايت است. مسووليتهاى حساس و تاريخىِ امروز بر دوش رييس قوه مجريه ماست. قانون همه چيز را در اختيار رييس قوه مجريه قرار داده است.
بيانات در اجتماع بزرگ مردم كرمان 11/2/84
33. مؤمن به هدفهاى انقلاب
هر دوره خصوصيتى دارد و هر كدام از مسوولان در دورههاى گذشته كارهايى انجام دادند. امروز ما احتياج داريم كه در كشورمان تلاش و پيشرفت و رشد علمى و فناورى، همراه با عدالت اجتماعى و مبارزه با فساد باشد. آنچه براى رئيس جمهور آينده بسيار مهم است، اين است كه با همه وجود در پى كار و تلاش براى مردم باشد. لذا من در اول سال عرض كردم؛ آنچه كشور احتياج دارد، رييسجمهور بانشاط، مصمم، كاردان، توانا، پيگير و با حوصله است؛ رئيس جمهورى كه قدر مردم را بداند؛ با مردم صميمى باشد؛ براى مردم مجاهدت كند؛ براى مردم كار و تلاش كند؛ ظرفيتهاى كشور را آنچنان بهكار بگيرد كه مردم بتوانند از اين ظرفيتها در همهجا بهرهمند شوند؛ رئيس جمهورى كه اعماق كشور و روستاهاى دورافتاده براى او با تهران تفاوتى نداشته باشد؛ حق مردم شهرهاى بزرگ و كوچك در نظر او يكسان باشد؛ بتواند براى رفع تبعيض و پُر كردن شكاف ميان ثروتمندان و فقرا تلاش و كار كند؛ رئيس جمهورى شجاع، با تدبير و مؤمن به هدفهاى انقلاب و نظام باشد.
بيانات در اجتماع بزرگ مردم كرمان 11/2/1384
34. يا دين يا مردمسالاري!
اگر كسى سر كار بيايد كه مطيع و تسليم آنها باشد - كه البته ما چنين كسى را نداريم كه سر كار بيايد و مطيع آنها باشد - البته آنها خوشحال خواهند شد و حرفى هم ندارند؛ اما اگر كسى آمد كه احساس كردند به انقلاب و اسلام و منافع ملى پايبند است و به مبارزه با دشمنان بينالمللى و تسليم نشوى در مقابل زورگويىهاى آنها معتقد است، خواهند گفت مردمسالارى وجود ندارد؛ اگر شخص متدين باشد، بيشتر هم خواهند گفت. آنها معتقدند كه مردمسالارى، مردمسالارىِ سكولاريزه شده است؛ بايد حتماً از دين جدا شود تا اسمش را مردمسالارى بگذارند.
بيانات در ديدار دانشجويان و اساتيد دانشگاههاى استان كرمان 19/2/1384
35. اصولگراي اصلاحطلب
بنده دعواى اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من اين تقسيمبندى را غلط مىدانم. نقطه مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نيست؛ نقطه مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نيست. نقطه مقابل اصولگرا، آدم بىاصول و لاابالى است؛ آدمى كه به هيچ اصلى معتقد نيست؛ آدم هرهرى مذهب است. يك روز منافع او يا فضاى عمومى ايجاب مىكند كه بشدت ضد سرمايهگذارى و سرمايهدارى حركت كند، يك روز هم منافعاش يا فضا ايجاب مىكند كه طرفدار سرسخت سرمايهدارى شود؛ حتّى به شكل وابسته و نابابش! نقطهى مقابل اصلاحطلبى، افساد است. بنده معتقد به اصولگراى اصلاحطلبم؛ اصول متين و متقنى كه از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبهروز و نوبهنو.
بيانات در ديدار دانشجويان و اساتيد دانشگاههاى استان كرمان 19/2/1384
36. جوانها بههوش باشند...
نسل جوان ما خوشبختانه امروز يك نسل غالب در سرتاسر كشور است. جوانها بههوش باشند، بيدار باشند. معيارها مشخص است. در انتخابات، اين آگاهى بايد اثر كند؛ در بيان خواستههاى ملت اين آگاهى بايد تأثير بگذارد؛ در حضور گوناگون، در مسائل مختلف، اين آگاهى بايستى اثر بگذارد. ملت ايران در انتخابهاى خود - معيارهاى انتخابات را من آن روز عرض كردم، اين هم مكمل آنهاست - توجه كند؛ كسانى با رأى ملت سر كار نيايند كه در مقابل دشمنان بخواهند دست تسليم بالا ببرند و آبروى ملت ايران را ببرند. كسانى سر كار نيايند كه بخواهند با تملقگويى به غرب، به دولتهاى غربى، به دولتهاى زورگو و مستكبر، به خيال خودشان بخواهند براى خودشان موقعيتى در سطح بينالمللى دست و پا كنند. اينها براى ملت ايران ارزشى ندارد. كسانى سر كار نيايند كه دشمنان ملت ايران طمع بورزند كه به وسيله آنها بتوانند صفوف ملت را از هم جدا كنند، مردم را از دينشان، از اصولشان، از ارزشهاى انقلابيشان دور كنند. ملت بايد آگاه باشد. اگر كسانى بر سر كار بيايند كه در مراكز گوناگون سياسى يا اقتصادى به جاى اينكه به فكر ادامه راه امام و ارزشها و اصول ترسيم شده به وسيله امام باشند، به فكر به دست آوردن دل فلان قدرت غربى و فلان مستكبر بينالمللى باشند، براى ملت ايران مصيبت خواهد بود. اين آگاهى براى ملت لازم است.
بيانات در ديدار مردم بيجار 28/2/1388
37. انتظار مردم: تلاش و جديت دولت
انتظار مردم از دولت و رئيس جمهور منتخب اين است كه تلاش و جديت كنند. تصور بنده - با شناختى كه در طول اين مدت از احساسات مردم دارم - اين است كه مردم مايلند تلاش و كار و قاطعيت و جديت را در عمل مسؤولان مشاهده كنند. گاهى نتيجهيى دير به دست مىآيد. بعضى از اهداف، كارِ يك سال و دو سال نيست؛ تلاش مستمرى لازم دارد. همين قدر كه مردم ببينند مسؤول عالى كشور و ديگر مسؤولان دارند كار و تلاش مىكنند، خشنود و راضى مىشوند. مردم از ما كار لازم دارند؛ خدمت مىطلبند و توقع دارند؛ و حق به جانب آنهاست.
بيانات در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى 12/5/1384
38. قدرت عبادت است اگر...
من به رئيس جمهور محترم برادرانه توصيه مىكنم؛ در همهى حالات، همين احساسى را كه امروز بيان كرديد - احساس خدمتگزارى به مردم - براى خودتان حفظ كنيد. قدرت اگر با هدفِ خدمت به مردم باشد، عبادت است. شايد هيچ عبادتى بالاتر از عبادتِ مسؤولى نيست كه به خاطر تلاش و خدمت به مردم، از راحت و آسايش و امنيتِ خود صرفنظر مىكند. اين روحيهى خدمتگزارى، خاكسارى، تواضع در مقابل مردم و شناخت عظمت مردم را براى خودتان حفظ كنيد، كه اين نعمت بزرگى است. از خداى متعال لحظهيى غافل نشويد. اين توفيقات به فضل و لطف الهى به ما داده مىشود. بايد خود را قابل رحمت و تفضلاتِ روزافزون الهى كنيم. با ياد خدا و با توكل به خدا و با اخلاص در عمل، بايد بتوانيم جلب رحمت الهى بكنيم. اگر جلب رحمت الهى شد، همهى مشكلات آسان مىشود و موانع از سر راه برخواهد خاست.
جوانهاى ما، اهل فكر ما، اهل فرهنگ ما تأمل كنند؛ مسوولين كشور به سمت سياستهاى اسلامى حركت كنند. اينى كه يا مسوولان ما، يا در دورههاى انتخابات مثل وضع كنونى، نامزدهاى انتخاباتى ما براى جلب توجه ديگران حرفهاى غربىها را تكرار كنند، اين هيچ امتيازى محسوب نميشود. امتياز اين نيست كه ما آن چيزى را بگوييم كه غرب مىپسندد. اينها كسانىاند كه با فكر ايرانى، فكر اسلامى، هويت اسلامى و ايرانى مخالفند.
كارگردان سينما توحيدپرست: به 20 دليل به آقاي دكتر احمدينژاد رأي ميدهم
وي ادامه داد: مايلم تذكر بدهم كه آقاي دكتر احمدينژاد ذاتا و ژنتيك داراي ويژگيهاييست كه باعث شده من به ايشان رأي بدهم و اگر احساس ميكردم كه حتي در يك مورد هم ايشان مشكل دارد حتما به او رأي نميدادم ولي يقين دارم كه خصوصيات مورد نظر من، ذاتي ايشان است و در خون و ژن آقاي دكتر احمدينژاد وجود دارد.
بيست دليل من به ترتيب شماره چنين ميباشد.
1 - ترويج ايمان و خداپرستي، 2 - ترويج مساوات و برابري، 3 - ترويج علم و معرفتآموزي، 4 - ترويج تخصص و فنآوري، 5 - ترويج كار و كارداني، 6 - ترويج بخشندگي و مهرباني، 7 - ترويج قانون و قانونگرايي، 8 - ترويج آسايش و امنيت ملي، 9 - ترويج آزاديهاي فردي و اجتماعي، 10 - ترويج صلح و دوستي، 11 - ترويج نشاط و سرور و شادي، 12 - ترويج انتقادهاي سازنده و اساسي، 13 - ترويج انسانيت و غرور انساني، 14 - ترويج توليد و آباداني، 15 - ترويج غيرت و مهينپرستي، 16 - ترويج تحمل و صبوري، 17 - ترويج تلاش و دوندگي، 18 - ترويج عدالت و ظلمستيزي، 19 - ترويج برادري و برابري همه اقوام و مذاهب ايراني، 20 - ترويج عزت و سربلندي و اقتدار ملي.
در خاتمه دوست دارم به تجربه خودم در طول دورههاي گذشته رياست جمهوري اشاره كنم كه خيلي از رياستهاي محترم جمهوري در گذشته فقط حرف از خوبيها و آرمانها زدهاند ولي من به شدت اعتقاد دارم كه آقاي دكتر احمدينژاد فقط و فقط عمل كرده است و تنها اوست كه به كمك ايرانيان دلسوز و مسلمانان مبارز ميتواند كشور را از سقوط و گمراهي نجات دهد، پس به او رأي ميدهم كه همه 20 مورد فوق به همت و تلاش او و همفكرانش بيشتر از گذشته به مورد اجرا درآيد و مردم شريف ايران از شر حرافان و غارتكنندگان ثروتها و منابع عمومي كشور نجات يابند.
فعاليت هسته اي از عقب نشيني در دولت دوم خرداد تا پيشرفت ها در دولت نهم
«يك روزي بود كه اينها (آمريكائيها) حاضر نبودند پنج عدد سانتريفيوژ را تحمل كنند. مسئولين گفتگو و مذاكرهي با اروپا (تيم مذاكراتي آقاي روحاني) حاضر شده بودند بيست تا سانتريفيوژ را نگه دارند، آنها گفته بودند نميشود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا، گفته بودند نمي شود. اگر مي گفتند يكي، باز هم ميگفتند نمي شود! امروز چندين هزار تا سانتريفيوژ دارد كار ميكند، تعداد زيادي هم آماده كار گذاشتن است... اين يكي از آن رخنههاست كه اعتماد به نفس ملي را ضربه ميزند؛ همچنان كه در چند سال قبل متاسفانه اين كار شد. يعني همين مسئله انرژي هستهاي را كه بايد پشتوانه مستحكم اعتماد به نفس ما ملت ايران مي شد، خواستند وسيلهاي بكنند براي اينكه اعتماد به نفس را از ما بگيرند... هي فشار آوردند كه بايد اين را تعطيل كنيد، بايد آن را تعطيل كنيد. رسيدند به كارخانه يو.سي.اف اصفهان، گفتند: اين را هم بايد تعطيل كنيد. آن مقدمات اولي است. بنده آن وقت به مسئولين گفتم كه اگر اين حرف را گوش كرديد، فردا خواهند گفت بايد معادن اورانيوم را هم كه توي اين كشور هست، كلا يك جا جمع كنيد بدهيد به ما ... اين فرآيند عقبنشيني البته براي ما يك فايدهاي داشت- بيفايده نبود اين عقبنشينيها، فايدهاش اين بود كه هم خودمان وعدهها و حرفهاي رقباي اروپائي و غربي را تجربه كرديم، هم افكار عمومي دنيا تجربه كرد .... ليكن عقبنشيني بود ديگر؛ عقبنشيني كردند.
من همان وقت هم در جلسه مسئولين - كه از تلويزيون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به اين روند مطالبه پي در پي ادامه بدهند، بنده خودم وارد ميدان مي شوم؛ همين كار را هم كردم. بنده گفتم كه بايستي اين روند عقبنشيني متوقف شود و تبديل بشود به روند پيشروي، و اولين قدمش هم بايد در همان دولتي انجام بگيرد كه اين عقبنشيني در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همين كار هم شد. در زمان دولت قبل، اولين قدم به سمت پيشرفت برداشته شد؛ تصميم گرفته شد كه كارخانه يو.سي.اف اصفهان راهاندازي شود، و راهاندازي هم شد، و دنبالش هم بحمدالله اين پيشرفتهاي بعدي است تا امروز ....»
«روند عقبنشيني» تيم اسبق در پرونده هستهاي كشورمان نتايج ذيل را در پي داشت:
- انعقاد توافقنامههاي سعدآباد؛ بروكسل؛ پاريس؛ و بدنبال آن:
-تعليق كامل غني سازي در ايران؛
- تعليق فعاليتهاي باز فرآوري اورانيوم در ايران؛
- تعليق مونتاژ و نصب دستگاههاي سانتريفيوژ؛
- تعليق ساخت قطعات سانتريفيوژ؛
- تعليق واردات هرگونه قطعه و يا دستگاه سانتريفيوژ؛
- تعليق فعاليتهاي طرحي و ساخت راكتور تحقيقاتي آب سنگين؛
- تعليق پروژه آب سنگين در ايران؛
- تعليق كليه فعاليتهاي تحقيق و توسعه مرتبط با غنيسازي؛
- تعليق كامل فعاليتهاي تبديل اورانيوم يعني تعليق تبديل كيك زرد به اي يو سي؛
- تعليق تبديل اي يو سي به دي اكسيد اورانيوم؛
- تعليق تبديل دي اكسيد اورانيوم به تترا فلوريد اروانيوم (UF4)؛
- تعليق تبديل تترافلوريد اورانيوم به هگزا فلوريد اورانيوم (UF6):
- مهرموم كردن و پلمپ نمودن تاسيسات و تجهيزات هستهاي و به عبارت ديگر به تعطيلي كشاندن فعاليتهاي هستهاي كشور و پراكندن بذر ياس و نااميدي در جوانان متخصص هستهاي كشور در طول تعليق به مدت 5/2 سال.
- پذيرش و اجراي پروتكل الحاقي
- تبديل توافقات دوجانبه به توافقات يك جانبه بينالمللي؛ توافقات دوجانبه سعدآباد، بروكسل و پاريس با 3 كشور اروپائي، متاسفانه با تصويب در شوراي حكام به توافقات بينالمللي يك جانبه تبديل گرديد؛
- صدور «7 قطعنامه» در شوراي حكام آژانس از سپتامبر 2003 تا سپتامبر 2005 كه در تمامي آنها درخواست غيرقانوني تعليق تكرار شده بود. يادآور ميشود قطعنامه اول قبل از توافق صعدآباد، قطعنامه دوم پس از توافق سعدآباد، قطعنامه سوم و چهارم و پنجم پس از توافق بروكسل، قطعنامه ششم پس از توافق پاريس و قطعنامه هفتم 4 روز قبل از پايان فعاليت جناب آقاي روحاني بعنوان مسوول پرونده هستهاي كشورمان صادر شد. همچنين در تمامي اين قطعنامهها تعهدات طرف ايراني بوضوح درج ميشد ليكن از تعهدات طرف ديگر خبري نبود!
- باز شدن مباحث غير حقوقي و متعهد كردن كشور به انجام دادن درخواستهاي غيرقانوني 3 كشور اروپائي با درج عباراتي دو پهلو و قابل تفسير و تاويل در قطعنامههاي شوراي حكام از قبيل لزوم «اعتمادسازي»و انجام «اقدامات شفافساز» توسط ايران، اين مفاهيم و عبارات تاكنون در هيچ سند بينالمللي تعريف نشدهاند. لازم به يادآوري است اين فزونخواهيها در حالي بود كه جمهوري اسلامي ايران تعهدات خود را در توافقهايش با 3 كشور اروپايي گسترش داده بود و با اين روند متاسفانه نه تنها دستاوردهاي ادعائي مركز تحقيقات مجمع تشخيص مصلحت نظام تحقق نيافت و موضوع هستهاي ايران از دستور كار شوراي حكام خارج نشد، بلكه قطعنامههاي پيدرپي و تند يكي پس از ديگري در شوراي حكام تصويب شد و روز به روز با درخواستهيا فراتر از تعهدات حقوقي كشور و سوالات و ابهامات ساختگي جديدي كه در قطعنامهها الزامآور شده بود مواجه شديم.
متاسفانه اين روند عقبنشيني به گونهاي هدايت شد كه 3 كشور اروپائي پيرو مذاكره با ايشان، و بعد از حدود 2 و نيم سال تعليق و محقق شدن دستاوردهاي ياد شده!به خود جرأت دادند كه در بستهاي پيشنهادي در اوت 2005 در اقدامي توهينآميز، وقيحانه و برخلاف معاهده NPT خواستار اقدام ايران در كنار گذاشتن كل چرخه سوخت شوند و در مقابل، 3 كشور اروپايي براي افراد متخصصي كه در نتيجه اين اقدام بيكار خواهند شد كاريابي كنند!
بد نيست براي اطلاع ملت ايران بخشي از نامه ايران خطاب به مديركل آژانس كه در تاريخ 10/5/84- يعني تنها چند روز پيش از پايان كار دولت قبلي- بر روي تلكس خبرگزاري مهر رفته مرور شود:
«- متاسفانه ايران در مقابل اقدامات اعتمادساز و داوطلبانه خود اگر نگوئيم هيچ، ما به ازاي بسيار اندكي دريافت كرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزايش داد و تنها در عوض آن، با قولهاي انجام نشده و درخواستهاي بيشتر روبرو شد... ايران در نوامبر 2004 موافقت نمود تعليق داوطلبانه خود را بيشتر گسترش دهد به نحوي كه تاسيسات تبديل اورانيوم كه به وضوح توسط دبيرخانه آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعريف از «فعاليتهاي مربوط به غنيسازي» تعيين شده بود را دربر گيرد. سه كشور اروپايي/ اتحاديه اروپا هنوز به تعهد خود در موافقتنامه نوامبر 2004 پاريس... عمل نكردهاند. پس از گذشت بيش از سه ماه مذاكره بعد از موافقتنامه پاريس، آشكار شد كه سه كشور اروپايي/ اتحاديه اروپا خواهان مذاكرات طولاني و بيحاصل است... اكنون مشخص است كه مذاكرات، آنگونه كه در توافقنامه پاريس خواسته شده بود، در حال پيشرفت نيست و اين به دليل خطمشي سه كشور اروپايي/ اتحاديه اروپا در طولاني نمودن مذاكرات بدون كمترين تلاش براي حركت به سوي برآورده ساختن تعهداتشان طبق توافقنامههاي تهران و پاريس ميباشد. اين استمرار كشدار، منحصرا معطوف به تامين اين مقصود است كه تعليق را تا جايي كه امكان دارد حفظ كند تا آن را در عمل، به توقف تبديل نمايد.»
باستناد اين نامه روشن است كه تيم وقت هستهاي خود نيز به بيفايده بودن توافقهاي خود و مذاكراتش و پوشالي بودن دستاوردهاي آن كاملا واقف بوده و هست ولي آنچه جاي تعجب دارد آن است كه چرا هم اكنون و در هنگامه انتخابات با تحريف حقايقي كه خود نيز بر آن صحه گذاشته، اركان نظام را وجهالمصالحه قرار داده و تهمت و افترا به دولت نهم نسبت ميدهند؟اين درحالي است كه غربيهايي كه زماني حاضر به پذيرش يك ماشين سانتريفيوژ فعال نيز- به تعبير رهبر معظم انقلاب- نبودند، امروز در اثر مواجه شدن با مقاومت مستحكم ملت ايران و دولت نهم و بينتيجه يافتن فشارهاي خود حاضرند مطابق آنچه از جانب سولانا رسما به ايران گفته شد وضع فعلي برنامه ايران را بپذيرند و مذاكرات را بدون پيش شرط تعليق آغاز كنند. و اين چيزي است كه مسوول وقت پرونده هستهاي و تيمشان حتي به خواب هم نميديدند.
حال قضاوت با ملت عزيز است و جاي اين پرسش وجود دارد كه آيا دستاوردها - بخوايند فجايع- صورت گرفته ادعايي مركز تحقيقات مجمع تشخيص مصلحت نظام در جهت «عزت ملي» بوده است يا ...؟