ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

تصميم قاطع رهبري نمونه‌اي از تصميم علي(ع) در جمل بود


رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: در جریان فتنه اخیر اگر مقام معظم رهبری و به تبع ایشان مردم سکوت کرده بودند، عاقبت انقلاب اسلامی معلوم نبود و می‌توان گفت تصمیم قاطع ولی‌فقیه در آن شرایط نمونه‌ای از تصمیم قاطع امیرالمؤمنین علی(ع) در برابر اصحاب جمل، صفین و نهروان بود.

به گزارش رجانیوز آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی چهارشنبه شب در دفتر مقام معظم رهبری در قم در سخنانی ابعاد مختلف مسئله فتنه را مورد واکاوی قرار داد و گفت: عاملان فتنه در جامعه به سه دسته تقسیم می‌شوند که دسته اول کسانی هستند که آگاهانه و از روی عمد فتنه‌انگیزی می‌کنند، دسته دوم ابزاری هستند در دستان عاملان اصلی که با استخدام و استثمار به این کارها دست می‌زنند و دسته سوم افرادی هستند که قصد سوء نداشته و می‌خواهند خدمت کنند، اما از روی ناآگاهی کارهایی می‌کنند به نفع فتنه‌گران تمام می‌شود.

وی افزود: این سه دسته از عاملان مؤثر در فتنه مرزبندی مشخصی دارند و انسان در مقام عمل باید بداند که با هر کدام چگونه رفتار کند، اما لازمه وقوع فتنه غبارآلوده شدن فضای فکری جامعه است که بسیاری از مردم در این فضا قادر به تشخیص حق از باطل نمی‌شوند.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: فساد اخلاقی و انحراف عاملان اصلی فتنه است و گناه، دنیاپرستی و فراموش کردن آخرت به قدری شدید شده است که آنان برای رسیدن به اهداف خود آگاهانه هر کاری می‌کنند و با کفار هم تراز می‌شوند و خداوند بر قلوبشان و گوششان مهر زده است.

به گزارش فارس، آیت‌الله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: انسان برای اتمام حجت، ارشاد و موعظه عاملان فتنه تکلیف دارد، اما آنها که جامعه را به گمراهی کشیده‌اند هیچگاه هدایت نمی‌شوند، زیرا خداوند آنها را گمراه کرده است، بنابراین باید تلاش اصلی برای دسته سوم باشد که بر اثر غفلت گمراه شده‌اند.

مهم‌ترین عامل برای درک وظایف اجتماعی و شناخت فتنه، بصیرت است

وی با بیان اینکه از آغاز خلقت تا به امروز جامعه‌ای به وجود نیامده است که در آن فساد، خونریزی، ظلم و بی‌عدالتی نبوده و از همه لحاظ ایده‌آل باشد، اظهار داشت: در این دوران امام راحل(ره) با مجاهدت بسیار توانست حکومت دینی را پس از قرن‌ها تشکیل دهد، اما باز هم در این جامعه امکان فساد و گناه از سوی مردم وجود دارد، که متأسفانه برخی افراد ناآگاه به جامعه القاء می‌کنند که چون فلان اشتباه و گناه در گوشه‌ای از کشور اتفاق افتاده پس حکومت، اسلامی نیست.

این استاد برجسته حوزه علمیه قم تأکید کرد: با این خیل عظیم دشمنان که برای ایجاد فساد و ظلم در کشورمان تلاش می‌کنند، نظام اسلامی اگر همه امکانات و ظرفیت‌های خود را به کار گیرد، نهایتا بتواند همه مجرمان را به سزای اعمالشان برساند، وگرنه نمی‌تواند آنها را از ارتکاب جرم و گناه بازدارد.

وی در ادامه افزود: بزرگترین رسالت طلاب و روحانیون در زمان فتنه نجات کسانی است که بر اثر غفلت و القای شبهات گمراه شده‌اند و انگیزه اطاعت از آموزه‌های دینی دارند و ما باید تلاش کنیم تا آنها را از راه غلط بازگردانیم، وگرنه نمی‌توانیم وقت و هزینه خود را صرف عاملان فتنه و یا افرادی که مزدور هستند و فقط پول را می‌شناسند بکنیم.

آیت‌الله مصباح یزدی همچنین تصریح کرد: عموم مردم به علما و افراد متقی و زاهد اعتماد می‌کنند، اما انسان باید در کنار تقوا و اجتهاد، از بصیرت سیاسی و اجتماعی برخوردار باشد تا بتواند مردم و جامعه را به سمت و سوی سعادت رهنمون کند که در غیر این صورت در اثر بی‌بصیرتی و با توجه به نفوذ در جامعه، مردم را به سمت گمراهی پیش می‌برد.

وی خاطرنشان کرد: مهم‌ترین عامل برای درک وظایف اجتماعی و شناخت فتنه، بصیرت است و اینکه مکتب والای اسلام، بزرگان دین و رهبر معظم انقلاب اسلامی بر این مسئله تأکید می‌کنند به دلیل اهمیت و ضرورت آن است.

باید قدر نعمت رهبری را به خوبی بدانیم

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: در جریان فتنه اخیر اگر مقام معظم رهبری و به تبع ایشان مردم سکوت کرده بودند، عاقبت انقلاب اسلامی معلوم نبود و می‌توان گفت تصمیم قاطع ولی‌فقیه در آن شرایط نمونه‌ای از تصمیم قاطع امیرالمؤمنین علی(ع) در برابر اصحاب جمل، صفین و نهروان بود.

وی تأکید کرد: اگر کسی راه خود را به درستی شناخت و صادقانه با خداوند متعال پیمان بست که به تکلیف خود در هر شرایطی عمل کند، بی‌تردید پروردگار نیز از او حمایت می‌کند.

آیت‌الله مصباح یزدی رؤسای کشورهای دنیا را قابل مقایسه با رهبر معظم انقلاب ندانست و گفت: ما باید بدانیم اگر خدای ناکرده این نعمت بزرگ را نداشتیم و مویی از سر ایشان کم می‌شد، چه بلایی بر سر ما آمده و اگر امام راحل(ره) نبود همچون کشور افغانستان چه سرنوشتی در انتظار ما بود.

استاد برجسته حوزه علمیه قم در پایان تصریح کرد: ما باید قدر نعمت رهبری را به خوبی بدانیم و با مشاهده کوچکترین انحراف، گناه و فساد در جامعه، همه ارزش‌های انقلاب و مجاهدت امام راحل(ره) را زیر سئوال نبریم.

رهبر انقلاب: 30 سال است كارگران ايران به آمريكا تودهني مي زنند

حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي ديروز در ديدار هزاران نفر از كارگران سراسر كشور، پيشرفت را منوط به دو عنصر علم و توليد دانش بنيان دانستند و با اشاره به پيشرفتهاي خيره كننده و ظرفيتهاي فوق العاده انساني، طبيعي و علمي كشور، تاكيد كردند: جبران عقب ماندگي هاي تاريخي، نيازمند همت مضاعف و چند برابر، و حركت شتابان براي به فعليت در آوردن ظرفيت هاي بسيار بالاي كشور است و اين همت مضاعف هم با صحبت كردن و تمجيد و تعريف بوجود نمي آيد بلكه لازمه آن، ورود حقيقي به ميدان كار و ابتكار است.
در اين ديدار كه همزمان با هفته كارگر برگزار شد، رهبر انقلاب اسلامي در تبيين ديدگاه اسلام نسبت به قشر كارگر خاطرنشان كردند: برخلاف ديدگاه مادي كه كارگر را فقط يك ابزار مي داند، اسلام، كارگر را يك مجاهد في سبيل الله مي داند و براي كار و تلاش او هم ارزش و پاداش الهي قائل است.
حضرت آيت الله خامنه اي حفظ شأن و جايگاه كارگر در چارچوب ديدگاه اسلام را بسيار مهم خواندند و افزودند: قشر كارگر از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون امتحان بسيار خوبي داده كه دوران دفاع مقدس فقط يك نمونه آن است.
ايشان با اشاره به تلاش دشمنان از اول انقلاب براي استفاده از قشر كارگر و مسائل كارگري به عنوان اهرم فشار سياسي بر ضد نظام اسلامي، خاطرنشان كردند: اين موضوع در سي سال گذشته در دستور كار دشمنان نظام اسلامي قرار داشته است اما قشر كارگر نيز سي سال است كه اين طراحي را ناكام گذاشته اند.
رهبر انقلاب اسلامي ارتباط صميمي ميان كارگر و نظام اسلامي را ناشي از پايه مستحكم ايماني نظام دانستند و افزودند: بر همين اساس حركت مجموعه كشور در جهت توليد و با محوريت كارگر و توليدكنندگان پيش خواهد رفت و بدخواهان نخواهند توانست اخلالي در آن بوجود آورند.
حضرت آيت الله خامنه اي با تاكيد بر اينكه پيشرفت مادي كشور بر دو پايه علم و توليد استوار است، خاطرنشان كردند: در دوران حكومت طواغيت در ايران، نه به علم اهميت داده مي شد و نه به توليد متكي بر علم، بنابراين ملت ايران براي سالهاي متمادي دچار عقب ماندگي شد و جبران اين فاصله نيازمند توجه بيش از پيش به علم و توليد است.
ايشان پيگيري موضوع علم در مراكز علمي و تحقيقاتي با استفاده از روشهاي نو و مدرن را بسيار با اهميت برشمردند و افزودند: به لطف خداوند پيشرفت علمي در كشور آغاز شده است اما سرعت اين حركت بايد دو چندان شود زيرا ما در اول راه هستيم.
رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به جايگاه بي بديل توليد دانش بنيان در عرصه هاي صنعت و كشاورزي تاكيد كردند: دست يابي به توليد دانش بنيان بوسيله كارگر و كارفرما محقق مي شود و مديريت اين موضوع نيز برعهده دولت است كه بايد سازماندهي مناسب آن را انجام دهد.
حضرت آيت الله خامنه اي اجراي كامل سياستهاي اصل 44 را در شكل گيري توليد دانش بنيان مهم ارزيابي و در عين حال خاطرنشان كردند: بايد بسيار مراقب بود كه اجراي سياستهاي اصل 44، زمينه ساز نفوذ قانون دان هاي قانون شكن، نشود.
ايشان در همين خصوص افزودند: افرادي با دور زدن قانون، برخي كارخانه ها را مي خرند و بعد هم با فروش تجهيزات و زمين آن به ميلياردها آلاف و الوف مي رسند و در نهايت كارگران كارخانه بيكار مي شوند، لذا همه مسئولان بايد مراقب باشند.
رهبر انقلاب اسلامي به رابطه كارگر و كارفرما هم اشاره و خاطرنشان كردند: در نظام اسلامي مبناي رابطه كارگر و كارفرما، التيام، همكاري و همسويي است و همه طراحان و سياست پردازان بايد در اين جهت حركت كنند.
حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: ما نه همچون ديدگاه سوسياليستي كارفرما را مطرود، نه همچون ديدگاه سرمايه داري كارفرما را صاحب اختيار مي دانيم بلكه معتقديم با رابطه تعريف شده انساني و اسلامي، و همكاري اين دو عنصر شريف، پيشرفت كشور محقق خواهد شد.
ايشان پيشرفتهاي كنوني كشور را در مقايسه با دوران قبل از انقلاب، بسيار شگرف خواندند و با اشاره به صدور خدمات فني و مهندسي، جايگاه برجسته كشور در سدسازي و ساخت نيروگاه، و راه اندازي خطوط توليد در كشورهاي مختلف، تاكيد كردند: با وجود اين همه اين پيشرفتها، اما هنوز باجايگاهي كه در شان ايران و ميراث تاريخي ايران است، فاصله زياد داريم و بايد با همت مضاعف عقب ماندگي ها را جبران كنيم.
رهبر انقلاب اسلامي افزودند: همت مضاعف يعني همت براي رسيدن به قله و اين هدف نيز با حرف زدن و تمجيد كردن بدست نمي آيد بلكه نيازمند ورود حقيقي به ميدان كار و ابتكار است.
حضرت آيت الله خامنه اي با تاكيد بر اينكه ظرفيت كار و تلاش، و پيشرفت كشور بسيار بيشتر از ظرفيت كنوني است و بايد همت همه چند برابر شود، خاطرنشان كردند: ملت ايران همانند جوان با استعدادي است كه ظرفيتهاي فراواني دارد و اگر تلاش لازم را انجام دهد، قطعا به قله خواهد رسيد و به يك ستاره تبديل خواهد شد.
ايشان با تاكيد بر اينكه ملت ايران در سالهاي گذشته و در عمل، بخشي از توانايي ها و ظرفيت هاي خود را نشان داده است افزودند: دانشمندان ملت ايران در شرايط تحريم و بدون كمك هيچ كشوري، توانستند نسل دوم و سوم سانتريفيوژها را توليد و همه دارندگان صنعت هسته اي را مبهوت كنند. جوانان با استعداد ايراني در حوزه علوم زيستي توانستند از سلولهاي بنيادي، حيوان توليدي بوجود آورند و در رديف چند كشور معدود دارنده اين توانايي و فناوري قرار گيرند و فرزندان اين كشور با وجود سي سال تحريم، اكنون موشك هاي پيشرفته و ماهواره بر مي سازند.
رهبر انقلاب اسلامي تاكيد كردند: اين موارد بخشي از توانايي هاي ملت ايران است، بنابراين بايد از همه ظرفيت هاي انساني، علمي، و طبيعي كشور استفاده كرد كه لازمه به فعليت رساندن اين ظرفيتها، همت مضاعف است.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به غيرقابل تحمل بودن پيشرفت ملت ايران براي استكبار افزودند: اين پيشرفتها خارج از قاعده قدرتهاي استكباري است و به همين دليل در مقابل ملت ايران صف آرايي و دشمني مي كنند اما همانگونه كه درسي سال گذشته نتوانسته اند كاري انجام دهند، قطعا بعد از اين هم هيچ كاري نمي توانند بكنند.
ايشان پشت گرمي ملت ايران را الطاف الهي و ايمان، و عمل صالح ناشي از اين ايمان دانستند و خاطرنشان كردند: همانگونه كه خداوند متعال وعده فرموده نتيجه ايمان و عمل صالح، پيروزي و عزت در دنيا، و فلاح و نجاح در آخرت است.
رهبر انقلاب اسلامي با تاكيد بر اينكه پيشرفت حقيقي كشور در گرو ادامه راه ايمان و عمل صالح است، افزودند: رحمت و سلام خدا بر امام بزرگوار(ره) كه اين راه را به ما نشان داد و با آن ايمان الهي خود، ملت ايران را بيدار و به اين راه هدايت كرد.
در اين ديدار آقاي شيخ الاسلامي وزير كار و امور اجتماعي در سخناني، با اشاره به سياستهاي كلان اين وزارتخانه گفت: بومي سازي، بهبود و گسترش فرهنگ كار، تدوين الگوي ايراني - اسلامي كار، منشور سه جانبه گرايي اسلامي در خصوص رابطه كارگر و كارفرما، و تدوين پيوستهاي فرهنگي براي برنامه هاي اجرايي از جمله جهت گيريها و برنامه هاي در دست اجرا است.
وي، پيگيري و تصويب قوانين، آيين نامه و مقررات حمايتي از كارگران، اصلاح قانون بيكاري، تدوين آيين نامه مشاغل سخت و زيان آور، افزايش پوشش يارانه اي بيمه هاي اجتماعي و كارگران، تامين مسكن مهر و حذف شركتهاي خدمات نيروي انساني را از ديگر برنامه هاي وزارت كار و امور اجتماعي برشمرد.
در ابتداي اين ديدار به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها مراسم مرثيه سرايي برگزار شد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۶, دوشنبه

آرايش رزم در محفل بزم !

يادداشت امروز در پي آن است كه با استناد به شواهد و قرائن موجود، تصويري گويا از اردوگاه فروپاشيده فتنه گران ارائه دهد. در ترسيم تابلوي پيش روي از برخي اخبار موثق ولي ناگفته و منتشر نشده نيز استفاده شده است. اخباري كه شماري از افراد نزديك به اردوگاه فتنه با احساس مسئوليت ديني و ملي و به قيد غليظ و شديد براي مخفي ماندن نام خويش در اختيار نگارنده گذاشته اند. اين تابلو كه در پي ترسيم آن هستيم فقط چند صحنه از اردوگاه ياد شده را به نمايش مي گذارد و شرح بيشتر به فرصتي يا فرصت هاي ديگر موكول مي شود. ترسيم اين تابلو، از آن روي اهميت دارد كه اين روزها سران فتنه و رسانه هاي بيروني حامي فتنه نعل وارونه مي زنند و بعيد نيست برخي از ساده انديشان نيز «ردپا» را ديگرگونه تلقي كنند!
1- استاد دانشكده پزشكي در آزمون باليني دانشجويان پزشكي از دانشجويي پرسيد؛ فرض كنيد بيمار شما به عمل جراحي نياز دارد و بايد او را با استفاده از داروي هوش بري كلروفرم بيهوش كنيد، چه ميزان از اين دارو براي هوش بري او به كار مي بريد؟ و چگونه؟ دانشجو در پاسخ گفت؛ ابتدا 4 قاشق غذاخوري از محلول كلروفرم به او مي خورانيم و بعد... استاد ابرو درهم كشيد و دانشجو با نگاه به چهره استاد متوجه شد كه جواب به خلاف داده و در خلاف گويي به گزاف هم رفته است، با عجله گفت؛ استاد! اجازه بدهيد كمي فكر كنم و استاد شانه بالا انداخت و گفت؛ بايد پيش از اين فكر مي كردي، متاسفانه بيمار شما با همان تجويز اوليه، فوت كرده و جان به جان آفرين داده است!
در اظهارنظر سران فتنه و مواضع آنان كه اين روزها و هر از چندگاه بر زبان مي آورند و يا - به فرموده!- بر كاغذ مي دوانند دقت كنيد. تمامي آنها در يك نقطه اشتراك نظر دارند، اگرچه اين نكته را به تلويح و نه تصريح ابراز مي دارند. آن نكته اين كه مي دانند پروژه فتنه در اولين فاز حركت آن كه تجويز مثلث بيروني آمريكا، انگليس و اسرائيل بود، مرده است و از آنجا كه سران فتنه هويت خويش را آشكارا و بي پرده- و در توهم پيروزي- به مثلث ياد شده گره زده بودند، اكنون باور كرده اند با مرگ فتنه، آنها نيز مرده اند و يا اگر نمرده باشند، دستكم اين كه دچار مرگ مغزي شده اند و زندگي نباتي دارند! مديريت بيروني فتنه هم درباره سران فتنه دقيقاً به همين باور رسيده است. بعد از حماسه هاي بي نظير 9 دي و 22بهمن 88 مديران بيروني فتنه كه تا آن هنگام وانمود مي كردند همه تخم مرغ هاي خود را در سبد سران فتنه نهاده اند، به يك چرخش يكصدو هشتاد درجه اي دست زدند كه قطع اميد كامل آنها از كارآمدي فتنه را اعلام مي كرد. اوباما از ضرورت مذاكره با ايران سخن گفت، هيلاري كلينتون با عجله به منطقه سفر كرد و پروژه «ايران هراسي» را با جديت بيشتري پي گرفت. ترساندن كشورهاي همسايه از ايراني كه تا چند هفته قبل پايان اقتدار آن را فرياد مي زدند. ضرورت تحريم ايران- اين دفعه نه به گفته و خواسته شيرين عبادي براي حمايت از اصلاح طلبان بلكه- با هدف وادار كردن ايران مقتدر به مذاكره با 1+5 پيش كشيده شد. نتانياهو در اعلام شكست فتنه ترديدي به خود راه نداد. شبكه فاكس نيوز-ارگان پنتاگون- در اقدامي بي سابقه از حضور جمعيت چند ميليوني به حمايت از جمهوري اسلامي ايران و محكوميت فتنه گران در راهپيمايي 22بهمن خبر داد. واشنگتن پست اوباما و متحدانش را به اتهام سرمايه گذاري بي نتيجه و پرهزينه روي موسوي و خاتمي و كروبي، ملامت كرد. گروههاي ضدانقلاب كه تا آن هنگام در ائتلاف با سران فتنه بودند، درباره بي عرضگي آنها گفتند و نوشتند و...
در مصر باستان، غلامان و كنيزان فرعون را همراه با جسد او دفن مي كردند و براين باور بودند كه زندگي چاكران فرعون فقط در كنار او قابل تعريف است و پس از مرگ فرعون، آنها نيز مرده اند و بايد در جوار او به خاك سپرده شوند. خدا بر درجات امام راحل ما بيفزايد كه از آمريكا با عنوان فرعون جديد، ياد مي كردند و در جايي ديگر خطاب به كساني كه با خيانت به ملت و براي كسب قدرت دست به دامان آمريكا شده اند، مي فرمود «ابرقدرت ها، آن لحظه اي كه منافعشان اقتضا كند، شما و قديمي ترين وفاداران و دوستان خود را قرباني مي كنند و پيش آنان دوستي و دشمني و نوكري و صداقت ارزش و مفهومي ندارد» صحيفه امام(ره) جلد 20 ص .329
2- در اين نوشته محدود، نوبت به موسوي و كروبي نمي رسد. پرداختن به شرايط كنوني آن دو را به فرصت ديگري موكول مي كنيم. اما، به عنوان نمونه و فقط به عنوان نمونه در داستان زير دقت كنيد. داستاني عبرت آموز و ترحم برانگيز نسبت به پايان كار كساني كه در پايان كار خويش انديشه نكردند. بعد از حضور عده اي در مقابل منزل آقاي كروبي و اعتراض به اظهارات دشمن پسند وي كه ظاهراً با پاشيدن رنگ به در و ديوار محل سكونت او نيز همراه بود، آقاي موسوي در حالي كه از شنيدن اين خبر به شدت عصباني شده و كنترل خود را از دست داده بود، خطاب به چند تن از اطرافيان مي گويد؛ «اين يك توطئه از قبل طراحي شده براي خراب كردن من است»! چرا...؟! آقاي موسوي در ادامه مي گويد «اين عده با شعار دادن عليه آقاي كروبي و رنگ پاشيدن به در خانه او قصد داشته اند كه بگويند آقاي كروبي مهم تر از من است(!!) اگر چنين قصدي نداشتند، چرا عليه من شعار ندادند و چرا به در و ديوار خانه من رنگ نپاشيدند»؟!
اين ماجرا كه فقط يك نمونه از دهها و شايد صدها نمونه مشابه ديگر است، و با چند دست به ما رسيده است - و در صحت آن ترديدي نداريم- به وضوح نشان مي دهد كه آقايان از كجا به كجا رسيده اند؟ و چي فكر مي كردند و چي شده است؟! به اظهارنظرهاي آقايان موسوي و كروبي در اين روزها توجه كنيد. ناسزاگويي ها و پرده دري هاي آنان عليه نظام، قبل از آن كه با هدف به قول خودشان «مبارزه در بستر -به اصطلاح- جنبش سبز»! باشد، رقابت با يكديگر براي ابراز وجود است و هر يك از آنها با ناسزاگويي بيشتر عليه نظام اسلامي و ارزش هاي ديني و برجان نشسته مردم تلاش مي كنند حساسيت بيشتري برانگيخته و شعارهاي بيشتري عليه خود كسب كنند! تا از اين طريق بر ديگري فخر بفروشند كه اگر من- همان من كه امام(ره) مي فرمود شيطان است- از تو مهم تر نبودم، شعارها بر ضد من- باز هم همان من- بيشتر از تو نبود! آيا نمي بينيد كه علي رغم بي محلي مردم، هر روز بر غلظت ناسزاها مي افزايند؟! شما را به خدا كسب و كار جديد آقايان را ملاحظه بفرمائيد!
3- آقاي خاتمي اما، بعد از شكست فتنه و رسوايي حاصل از همراهي آشكار با مثلث بيروني آمريكا، انگليس و اسرائيل، راه ديگري را برگزيده است. در اظهارات اخير وي دقت كنيد؛
«ما قانون اساسي را قبول داريم»، «ما خواهان براندازي نظام نيستيم و خواست ما حفظ نظام است»! «اصرار ما اين بوده و هست كه بايد در چارچوب قانون عمل كنيم»! «حرف ما اصلاح طلبان بازگشت به كل قانون اساسي و پذيرش داوري آن است»!
اين سخنان از كسي است كه در جريان فتنه، همراه و همصدا با ساير سران فتنه و با پيروي از فرمول جرج سوروس صهيونيست- بعد از دوبار ملاقات با وي- و نسخه مايكل لدين و جين شارپ و ريچارد دورتي عمر نظام اسلامي را پايان يافته مي دانست، از پاره كردن عكس حضرت امام(ره)، اهانت به عاشوراي حسيني(ع) حمايت مي كرد، براي «جمهوري ايراني» به جاي «جمهوري اسلامي ايران» سينه چاك مي كرد، به پيروي آشكار از دستور ديكته شده آمريكا و انگليس و اسرائيل، در شيپور فريب و مضحك ادعاي «تقلب 11 ميليوني در انتخابات»! مي دميد، با منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها، ماركسيست ها و تمامي گروههاي ضد انقلاب و دشمنان اسلام و امام(ره) در ائتلاف بود و... حالا چه شده و غير از شكست رسوايي برانگيز فتنه آمريكايي، انگليسي و اسرائيلي چه اتفاق- از نظر آقاي خاتمي- غير منتظره اي رخ داده است كه ايشان به ياد قانون اساسي و نظام و جمهوري اسلامي و امام(ره) و... افتاده است؟!
خاتمي در پي آن است كه دست هاي خود را بالا ببرد، بي آن كه هزينه خيانت خود را بپردازد و مجازات وطن فروشي خويش را تحمل كند! طرفه آن كه مي خواهد «نياز» خود را به عنوان «امتياز» بفروشد.آيا نظام و مردم مي پذيرند؟ معلوم است كه پاسخ منفي است. كسي مانع توبه او نيست، چرا كه توبه مجرمان و خيانت كاران -اگر موفق به توبه شوند- از بار گناه آنان نزد خداي رحيم و رحمان مي كاهد، اما خيانت- مخصوصاً خيانت به اسلام و مردم مسلمان، آنهم در همراهي با بيگانگان- نمي تواند بي مجازات و مكافات باقي بماند، چرا كه كمترين آثار سوء آن، تجري به خيانت از سوي افراد مشابه در حال يا آينده و تلقي كم هزينه بودن توطئه از سوي دشمنان است. خيانت كار بعد از مكافات مي تواند در ميان مردم به زندگي عادي خود ادامه دهد، ولي بديهي است كه مجرمان را پيشنماز نمي كنند و به امور حساس نمي گمارند.
4- اما، دست بالا بردن و تسليم خاتمي- ولو به ظاهر- براي يكي ديگر از دست اندركاران ناخوشايند است، او به خاتمي هشدار مي دهد كه اگر دست هاي خود را بالا ببري، در يك بازي «باخت- باخت» وارد شده اي، چيزي به دست نمي آوري و همه چيزت را هم از دست مي دهي! اين در حالي است كه شخص هشداردهنده، خود مدتي است دست ها را به صورت «نيمه بالا» درآورده است. يكي به نعل مي زند و يكي به ميخ. او مي داند كه فريب اوليه مردم به بهانه تقلب در انتخابات كارگر نبوده است، كف خيابان را به دليل هوشياري كساني كه با خوشبيني فريب خورده بودند، از دست داده اند. فتنه با شكست قطعي روبرو شده است. حاميان بيروني حاضر به سرمايه گذاري روي ورشكستگان نيستند. موسوي و كروبي از مصرف افتاده اند، اين دو در حلقه تنگ ضد انقلاب تابلودار قابل تعريف هستند و... پس چرا خاتمي را زينهار مي دهد كه مبادا دست هاي خود را بالا ببرد؟! اين حكايت ديگري دارد كه به آن خواهيم پرداخت. ان شاءالله.
5- و بالاخره، سخني هم با برخي از دوستان- فقط شمار اندكي از آنان- در ميان است كه به هوش باشند و خداي نخواسته در زمين دشمن بازي نكنند. فتنه و سران فتنه از نفس افتاده اند و اين روزها در محافل بزمي خود پز رزمي مي دهند و مثلا درباره تجمع اعتراض آميز در فلان روز و فلان محل خبر مي دهند. نه اين كه مردم و مسئولان مربوطه، هوشيار و پي گير نباشند، بلكه سخن آن است كه اين ترفندها فقط براي ابراز وجود است. بايد مراقب شكل هاي ديگري از توطئه بود.
حسين شريعتمداري