ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

اجماع نمايندگان بر زهد سياسي و حفظ شأنيت فقاهتي مجلس خبرگان

 همانطور که پیش از این نیز رجانیوز از درخواست بیش از 50 نفری خبرگان ملت از آیت الله مهدوی کنی خبر داده بود، در آغازین ساعات جلسه امروز خبرگان رهبری، و پس از سخنرانی هاشمی رفسنجانی رئیس پیشین این مجلس و تاکید وی بر عدم کاندیداتوری برای ریاست خبرگان به احترام آیت الله مهدوی کنی، آیت الله مهدوی کنی با کسب64  رای موافق و نزدیک به اجماع خبرگان ملت، به ریاست این مجلس انتخاب شد. هاشمی رفسنجانی نیز در دوره گذشته با رایی نزدیک به رای مهدوی کنی و با 51 رای رئیس مجلس خبرگان رهبری شده بود.
به گزارش رجانیوز، در حالی که رسانه‎های نزدیک به هاشمی رفسنجانی، در ماه‎های گذشته با انتشار حجم بالایی از اخبار و طراحی‎های رسانه‎ای تلاش داشتند تا ریاست خبرگان را تا دوسال دیگر برای هاشمی رفسنجانی تمدید کنند خلاء وجود شخصیتی اخلاقی، فقهی و بی توجه به مقام دنیا در جایگاه ریاست خبرگان پس از ارتحال آیت الله مشکینی از یک سو و اصرار بر مواضع غیر شفاف و ناصحیح هاشمی در جریان فتنه 88 از سوی دیگر سبب شد تا خبرگان رهبری از آیت الله مهدوی درخواست کنند این مسئولیت را بر عهده بگیرد.
 
 
این درحالی است که مقام گریزی آیت الله مهدوی کنی که از اول انقلاب و با وجود جایگاه بالای ایشان در میان مبارزین انقلاب اسلامی همواره یکی از محسنات وی محسوب می‎شد، اینبار نیز سبب شد تا درخواست خبرگان مردم ماه‎ها با جواب منفی آیت الله مهدوی کنی مواجه شود. با این وجود سرانجام آیت الله مهدوی کنی هفته گذشته و پس از انتشار تکذیبیه دفتر هاشمی رفسنجانی مبنی بر ارسال دو پیغام از سوی هاشمی به مهدوی کنی، از تصمیم خود برای پذیرش خواست خبرگان ملت خبر داد.
 
به نظر می‎رسد در کنار جایگاه بالای فقهی آیت الله مهدوی کنی که لازمه رئیس مجلس فقها و مجتهدین نظام اسلامی است و همچنین زهد سیاسی و ویژگی‎های اخلاقی ایشان که دروس اخلاق وی را از سالیان دراز گذشته به یکی از پربارترین دروس اخلاق تبدیل کرده است، مواضع سیاسی شفاف و محکم ایشان در دفاع از حریم ولایت نیز، از مهمترین ویژگی‎هایی است که ایشان را به عنوان مناسبترین گزینه برای تصدی ریاست خبرگان پس از ارتحال آیت الله مشکینی تبدیل کرده است.
 
در ادامه بخشی از نظرات و مواضع صریح و شفاف سیاسی ایشان در دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی و مواجهه با جریان فتنه را باز خوانی می‎کنیم.
 
 
 

کاش مرده بودم و حرف‏های موسوی را نمی‏شنیدم

نباید قدرت به دست كسانی بیفتد كه با ولایت فقیه مشكل دارند
 
انقلاب ماهها معطل برخی خواص شد تا بفهمند فتنه‏ای هست. جدال آیت الله با فتنه اما نه از بعد انتخابات که از همان زمانی آغاز شد که در سال‏های سازندگی و اصلاحات باب حمله به روحانیت و ولایت فقیه و بعد هم قرائت‏های متکثر در فضای سیاسی کشور گشوده شد. هشدارهای آیت الله در طول این سال‏ها ادامه یافت و البته در جریانات بعد از انتخابات 88 نمودی دیگر پیدا کرد.
 
به گزارش رجانیوز او آن روزها با اعلامیه‏ها و سخنرانی‏هایش صراحتا خواص را نسبت به جریان انحرافی‏ای که آغاز شده بود، انذار می‏داد و در آستانه انتخابات نیز بار دیگر وارد صحنه شد. آیت الله در خصوص یکی از اعلامیه‏هایش و با اشاره به سخنان رئیس جمهور وقت می‏گوید:«در آن اعلامیه این نکته را اضافه کردم که متاسفانه آن مسئول محترم ناخود آگاه به مخالفین نظام و انقلاب چراغ سبز نشان می‌دهد و آنها از بیانات ایشان سوء استفاده می‌کنند. البته اعتراف دارم که مقاله قدری تند بود...»
 
سال‏ها گذشت و نوبت به انتخابات دهم رسید تا همان جریان منحرف با تابلوی نخست وزیر امام بار دیگر وارد صحنه شود. اگر چه آن روزها میرحسین موسوی می‏کوشید گونه‏ای رفتار کند که آرای اصولگرایان را نیز در سبد خود داشته باشد، آیت الله اما می‏دانست در پسِ پرده چه خبر است و کدام جریان در حال صف‏آرایی مقابل نظام اسلامی است و همگان را به پذیرش رأی ولایت سوق می‏داد. 
 
او در این خصوص می‏گوید:«برخی آقایان گرفتار این فتنه شدند و گروهی را نیز آلوده كردند. معنای فتنه همین است كه گاهی سران فتنه خود غافل از آن هستند. بنده همان روزهای اول تأكید داشتم راه حل رفع فتنه یافتن نقطه اتكایی است كه این نقطه در همه مكتب‏ها و حكومت‏ها وجود دارد و به آن اعتماد می‌كنند. مگر كسانی كه بخواهند آشوب و اغتشاش بر پا كنند. مصلحت هر كشور و نظامی اقتضاء می‌كند در هنگام آشوب به سمت آن فصل الخطاب بروند اگر چه آن فصل الخطاب مطابق میل ما نباشد.»
 
آیت الله مهدوی‏کنی در این خصوص ادامه می‏دهد:«در این حوادث اخیر برخی آقایان نظرات رهبری را قبول نكردند كه با این عمل هم به خود و هم به انقلاب ضربه زدند. اگر آنان نظرات رهبری را قبول می‌كردند ما این مشكلات بعدی را نداشتیم.»
 
او از همان آغاز انگار احساس خطر کرده بود. از همین رو صراحتا وارد عرصه شد و حمایت خود از کاندیدای جبهه انقلاب را علنی کرد. آیت الله در خصوص ورود خود به فضای انتخابات 88 می‏گوید:«با اینكه بنده بالذات آدم فرهنگی، علمی و تربیتی هستم اما مواقعی كه احساس وظیفه كرده‌ام وارد گود سیاست شده‌ام. در همین جریان انتخابات دهم، هم دعوت به حضور در انتخابات كردم هم به نفع آقای دكتر احمدی نژاد موضع‌گیری كردم و هم در روز تنفیذ با آنكه حالم خوب نبود، حضور پیدا كردم.»
 
وقتی مناظره‏های تلویزیونی آغاز شد و آنچه رفت که رفت، آیت الله لب به سخن گشود تا با صراحتی بی‏بدیل در همان روزها بگوید:«کاش مرده بودم و حرف‏های موسوی را نمی‏شنیدم.» 
 
آیت الله در درس اخلاق خود به سخنان میرحسین اشاره کرد و گفت:«آن برادرمان در سخنشان این طور فرموده‏اند که من آمده‏ام اقتصاد خراب ایران را در40 سال گذشته درست کنم. برادر! شما 10 سال قبل از انقلاب را هم چسباندی به 30 سال بعد ازانقلاب؟! یعنی از دوران نظام شاهنشاهی تا بعد از انقلاب، همه اینها یک پرونده با هم است و خراب است که می‏خواهیم درست کنیم؟!... در این صورت، مخالفین ما می‏گویند خودشان دارند می گویند 40 سال است که خرابی است و این کم لطفی است و باید از این جور برخورد استغفار کرد.»
 
آیت الله همان روزها برخی بی‏انصافی‏ها در خصوص دولت را برنتافت و گفت:«با همه اشکالاتی که به دوره آقای احمدی‏نژاد وارد می‏کنید، آیا ایشان هیچ کاری نکرده است؟!! شاید بعضی ها از روی حس مخالفت بگویند خوب کوبیدی ولی آیا در یک جامعه اسلامی، انسان مؤمن مطیع قرآن و ولایت خوبی هارا نمی‏بیند؟ یک وقت است که انسان می‏گوید کارهایی شده که بعضی‏ها نیمه کاره است بعضی‏ها خوب بود از طریق دیگری وارد می‏شدیم و بعضی‏ها هم تمام شده است ولی آیا پس از 30 سال شهادت و فداکاری هیچ آثاری وجود ندارد؟!»
 
آیت الله مهدوی کنی دلسوزانه تذکر می‏داد:«کسانی که قصد نقد دارند، خوبی‏ها و بدی‏ها را بگویند. شما در مقابل اشکالات بگویید چه راهی برای رفع آنها دارید. مردم این را می‏خواهند. شما می‏گویید بیکاری در کشور هست یا نباید بیت المال را اینطوری خرج کرد، راهش را نشان دهید که چگونه باید بیکاری را رفع کرد یا بیت‏المال را به درستی مصرف کرد.» 
 
انذارهای دلسوزانه آیت الله اما از همان روزهای نخست شنیده نشد و فضا رفت به همان سمتی که نباید می‏رفت. برخی منابع خبری از نصیحت‏ها و پیام‏های آیت الله که خطاب به میرحسین صادر می‏شد خبر می‏دادند؛ اما چه سود؟! آیت الله دلسوزانه به آنها می‏گفت حتی اگر شما خود را بر حق می‏دانید، مصالح جامعه اسلامی را بپذیرید؛ مرز خود را با دشمن مشخص کنید؛ به رأی ولایت تن بدهید؛ حداقل این است که تمکین شما در مقابل نظام مصداق صلح امام حسن(ع) را پیدا خواهد کرد. این همه سخنان دلسوزانه اما شنیده نشد و اتمام حجت‏ها نیز راه به جایی نبرد.
 
چندی بعد سایت خبری ثانیه‏نیوز خبری را منتشر کرد که حکایت از درخواست میرحسین موسوی برای دیدار با آیت الله داشت. آیت الله اما برخلاف برخی دیگر که با وجود روزافزون شدن لشگرکشی‏های خیابانی هم‏پیمانه فتنه‏گران می‏شدند، این ملاقات را نپذیرفت. او در پاسخ به این درخواست پایان دادن به اغتشاشات و پذیرش قانون را متذكر شد و تاكید كرد:«آقای موسوی باید ابتدا تكلیفش را با نظام و قانون مشخص كند كه اینها را قبول دارد یا نه؟»
 
آیت الله نگران میدان‏داری کسانی بود که بالواقع کوچکترین اعتقادی به ولایت فقیه نداشتند. او به هر مناسبتی در این خصوص سخن می‏گفت. آیت الله در آّبان ماه 88، حتی دیدار مسئولان فرهنگی وزارت علوم را هم غنیمت شمرد تا ضمن اشاره به حوادث بعد از انتخابات اعلام خطر کند و بگوید:«نباید قدرت به دست كسانی بیفتد كه با ولایت فقیه مشكل دارند.»
 
دبیر كل جامعه روحانیت مبارز پیام خود برای 22 بهمن را با این آیه شریفه آغاز کرد که:«جاءالحق و زهق‌الباطل ان الباطل كان زهوقاً.» و پیش‏بینی کرد:«مردم مؤمن و غیور ایران با هوشیاری تمام در برابر همه فتنه‌ها می‌ایستند و مانند همیشه پشت سر رهبری از انقلاب اسلامی دفاع خواهند كرد و دست خائنین و متجاوزین را از دامان پاك نظام مقدس جمهوری اسلامی كوتاه خواهند نمود و در بیست و دوی بهمن، جهان شاهد نمایش وحدت آحاد ملت بزرگوار ایران خواهد بود.»
 
او در بیانیه خود تصریح کرد:«چنانكه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند لما رای الله صدقنا اَنزَل علینا النَصر و عَلی عَدوِنا الكبت. چون در حوادث پس از هجرت خداوند متعال صدق و صفای ما را دید یاری‌اش را بر ما فرو فرستاد و دشمنان ما را سركوب نمود.»
 
برخی فتنه‏گران تلاش کردند تا راهی به سوی آیت الله بگشایند، اما مواضع آیت الله راسخ بود و روشن. تلاش‏های کروبی هم در این راستا ناکام ماند. او بر خلاف هاشمی که همواره با سکوت و مواضع حمایتی خود جریان فتنه را امید می‏داد، حتی به صراحت در اسفند ماه خبر میانجی‏گری خود را نیز تکذیب کرد و گفت:«كجا قرار بود من این بحث را دنبال كنم؟ طبعا خود من كسی هستم كه خواهان وحدت هستم، ولی بحث میانجیگری من در میان نبوده است. دلم می‌خواست وحدت شكل بگیرد ولی بعضی از آقایان نخواستند.»
 
او افزود:«همه باید به مصالح ملی و مذهبی بیاندیشند و همان‌طور كه رهبری فرموده‌اند؛ اگر كسی در كشتی نظام سوار نشود از غافله عقب خواهد ماند. ما در كشورمان بر اساس یك سری اصول انقلاب كردیم كه این اصول باید حفظ شود، وگرنه عقب می‌مانیم.»
 
آیت الله معتقد بود برخی که در دام جریان انحرافی افتاده‏اند، نیروهای انقلاب بوده‏اند اما در مسائل سیاسی سوء نیت و حسن نیت حتی برای آنها نیز دیگر ملاک نیست. او در خرداد ماه 89 در جمع اعضای حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد:«برخی اشتباه‏کاران پس از انتخابات را نمی‏توان دشمن نامید زیرا نیت همه آنها دشمنی نبود، آنهایی که سوابق خوبی در انقلاب داشتند نمی‏توان در مورد نیت‏شان در مسائل اخیر صحبت کرد اما عمل این افراد عمل بدی بوده است. ما ماموریم با بدی‏ها و ناهنجاری‏ها مبارزه کنیم، سوء نیت و حسن نیت در مسائل سیاسی ملاک صحت عمل نمی‏باشد.»
 
آیت الله با صراحت بیشتر ادامه داد:«با کسانی که کفر می‏ورزند نباید رفاقت کنیم، با کافر معاند رفاقت نکنیم، این جزو وظایف ما است، اشتباهاتی که برخی‏ها انجام دادند موجب خوشحالی دشمن شد، در جریان انتخابات دشمن را شاد کردند و دشمنان برایشان کف زدند.»
 
آیت الله مهدوی‏کنی تأویل نکردن اصول را از دیگر وظایف دانست و اظهار داشت:«ما در انقلاب اسلامی اصول ثابت داریم که قابل تأویل نیست، در جریانات پس از انتخابات برخی این اصول را تاویل کردند و از مواضع خود جا به جا نمودند، یحرفوا الکلم عن مواضعه، لذا اصل ولایت فقیه را نباید تأویل کرد... برای حفظ نظام باید پیرو ولایت بود، متاسفانه کسانی در مقام عمل پس از انتخابات کارهایی کردند که نادرست بود و به نظام ضربه زدند.»
 
آیت الله در خرداد ماه سال جاری طی مصاحبه‏ای تفصیلی با خبرگزاری فارس به تشریح فتنه و جایگاه رهبری در مواجهه با جریان فتنه پرداخت. دبیر جامعه روحانیت مبارز تهران با اشاره به شناختی كه بیش از چهار دهه از ویژگی‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی دارد، تاكید كرد:«ایشان بهترین فرد برای رهبری این انقلاب پس از دوران حیات امام بودند و امروز هم شایسته‏ترین فرد هستند.»
 
آیت الله ویژگی‏هایی را از امام برشمرد و ویژگی‏های مقام معظم رهبری را مطابق همان مشی امام راحل دانست. او گفت:«یكی از مهمترین ویژگی‌های امام ایستادگی در برابر فشارهای دشمنان اسلام و انقلاب بود. همین ویژگی را در مقام معظم رهبری مشاهده می كنیم كه در مواقع حساس یك قدم به عقب بر نداشته‌اند و ما درسی كه از امام آموختیم آن بود كه به جای تكیه بر غرب یا شرق، باید روی پای خود بایستیم تا به مقصد نهایی این انقلاب و نظام اسلامی دست یابیم.»
 
آیت الله حوادث بعد از انتخابات را مصداق فتنه دانست و با اشاره به مواضع رهبر انقلاب در حوادث بعد از انتخابات گفت:«به نظر من اگر مواضع ایشان در این دوران فتنه نبود نمی‌توانستیم این انقلاب را حفظ كنیم.» او به وضعیت فتنه‏گران اشاره کرد و افزود:«افراد معترض موضع‌گیریها و برنامه‌هایی را در روزهای پس از انتخابات اجرا كردند كه در آن مقطع دشمن به این جریان امیدوار شد و وقتی دشمن به یك جریانی امیدوار می‌شود، معلوم است كه آنها در مسیر انحراف افتاده‌اند. باید این قضایا زودتر جمع می‌شد و این اتهامات علیه نظام مطرح نمی‌شد تا دشمنان بیش از این شاد نمی‌شدند.»
 
این مواضع انقلابی را اگر کنار تاکیدات هزار باره هاشمی رفسنجانی بر همان مواضع نماز جمعه‏اش بگذاریم، آن گاه قیاس بین این دو عضو خبرگان دیگر سخت نیست. مواضع نماز جمعه هاشمی در برگیرنده همان مطالبات خاتمی بود و مواضع مهدوی همان دیدگاه رهبر انقلاب.
 
مهدوی كنی با یادآوری تلاش دولت هم برای خدمت به مردم تأكید كرد:«علیرغم برخی اشكالاتی كه در دولت دهم وجود دارد اما همه كسانی كه علاقمند به انقلاب و نظام اسلامی و ایران هستند باید با حفظ انتقادهایی كه دارند، دولت را تأیید كنند نه تخریب. انتقاد دلسوزانه یعنی به گونه‌ای برخورد شود كه جنبه‌های مثبت زیرسوال نرود و همه چیز را تخریب نكنند. آنها كه خدمات دولت را به طور كلی نادیده می‌گیرند بر مبنای احساس عمل می‌كنند نه عقل و منطق.»
 
آیت الله مهدوی و آیت الله یزدی چندی بعد بیانیه مشترکی را صادر کردند که تعریفی جامع از اصولگرایی ارائه می‏داد. آیت الله چنی بعد در تحلیل حماسه نهم دی ماه نیز طی مصاحبه‏ای تصریح کرد:«ملت بیدار و انقلابی ایران پس از گذشت 30 سال از انقلاب شکوهمند خود در روز عاشورای حسینی سال 88 با حادثه غیرمنتظره‏ای روبرو شد و ناگهان مشاهده کرد که گروهی به بهانه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری با شعارهای ضدانقلابی و ضدعاشورایی به صحنه آمدند و با توهین به مقدسات و رفتار و گفتار نابهنجار، عاشورای حسینی را به سخره گرفته و عملا اثبات کردند که مسئله انتخابات بهانه ای بیش نبوده و اینها با اساس انقلاب و دستاوردهای آن مخالفند.»
 
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری گفت:«اقدامات اینان در این روز بزرگ قلوب تمام شیعیان و عزاداران حسینی را جریحه دار کرد و معلوم شد که علت اصلی این جار و جنجال، موضوع انتخابات نیست و هدف اصلی براندازی و مقابله با نظام و رهبری است.»
 
رئیس دانشگاه امام صادق افزود:«از این رو ملت با یک احساس دینی و ملی، یکپارچه به میدان آمد و با حرکتی خودجوش در سراسر کشور و بلکه در خارج ایران عکس العمل نشان داد. عزاداران حسینی که در روز عاشورا برای امام حسین علیه السلام و حادثه عاشورا عزاداری می کردند و با مشاهده این جریان ضدعاشورایی با تمام وجود و حتی با فرزندان خردسال خود به صحنه آمدند و اثبات کردند که در پای اسلام و عاشورا از هیچگونه فداکاری دریغ نداشتند و تا پای جان ایستادند.»
 
این استاد اخلاق در ادامه با اشاره به رفتار فتنه گران گفت:«اما آشوبگران و فتنه جویان از این نکته غفلت داشتند که ملت بصیر ایران به مقدسات دینی و ملی خود پایبندند و آن را فدای حوادث مقطعی و سیاسی و گروهی نمی کنند. از این رو همه آمدند. حتی آنان که به نامزد رقیب رای داده یا متمایل بودند احساس خطر کردند و به ملت پیوستند و رای واقعی خود را با تظاهرات میلیونی و عمومی ابراز داشتند.»
 
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی همچنین درباره ویژگی‏ها و ابعاد حماسه 9 دی گفت:«در این روز مردم وفاداری خود را به اسلام و قانون اساسی و نظام اسلامی اعلام داشته و با رهبری معظم انقلاب تجدید بیعت کردند و مشت محکمی به دهان بدخواهان زدند ولی با کمال تاسف سران فتنه به خود نیامدند و از حرکات آشوبگران اعلام برائت نکردند و خدا را فراموش کردند و در بیانیه‏ای آنها را مردمان خداجو نامیدند(!) و از این نکته غفلت کردند که تشویق و تحریک مردم در روز عاشورا علیه نظام اسلامی و رهبری نتیجه ای جز خذلان و شکست نخواهد داشت و تبعات آن قطعا دامنگیر آنها خواهد شد و ملت آنها را به عنوان شریک جرم بلکه علت آن شناخته و نام آنها در تاریخ انقلاب به عنوان حرمت شکنان عاشورا ثبت خواهد شد.»
 
آیت الله مهدوی‏کنی چنانکه خود نیز تاکید می‏کند، چهره‏ای فرهنگی، علمی و تربیتی است؛ کسی که بعد از انفجار دفتر نخست وزیری عهده‏دار اداره مسائل کشور بود و اکنون انگار بار دیگر رسالتی خطیر متوجه او شده است. او را اگر به خود وامی‏گذاردند بنای ورود در بسیاری حوزه‏ها را نداشت، اما هیچ‏گاه نخواست باری از انقلاب بر زمین بماند یا جریاناتی داعیه‏دار میدان شوند که حرف رهبری را در ظاهر ارج می‏نهند و در عمل پشت گوش می‏اندازند.

هیچ نظری موجود نیست: