بسيارى از تحليلگران سياسى و نيروهاى مؤمن به انقلاب اسلامى هنوز از رفتار انتخاباتى موسوى در بهت و حيرتند كه چرا ايشان روز قبل از اعلام نتيجه، خود را رسماً پيروز انتخابات ناميد؟ چرا در دو ماه قبل، شائبه تقلب را مطرح و به توصيه رهبرى (در مشهد) مبنى بر عدم پرداختن به اين سخن توجه نكرد؟
چرا كميته صيانت تشكيل داد و چرا خانه تيمى درست كرد؟ چرا اعتراض هاى خود را قانونى مطرح نكرد؟ چرا مردم را به خيابان ها كشاند و سخنان رهبرى در خطبه هاى جمعه ۲۹/۳/۸۸ نيز تاثيرى بر وى نداشت؟ براى پاسخ به سؤالات فوق چند جمله تكان دهنده از موسوى كه قبل از انتخابات به زبان آورده همه چيز را روشن مى كند؛ از سخنان مذكور مى توان نتيجه گرفت كه موسوى و ياران تجديدنظرطلبش براى تغيير وضع موجود آمده اند.
انتخابات يكى از بسترهاى تغيير است، انتخابات بستر قانونى و گرانيگاه عامه پسندى براى اردوكشى است. ولى تنها راه تغيير نيست؛ اين تغيير به هر صورت ممكن بايد اتفاق بيفتد، انتخابات، فشار از پايين، چانه زنى از بالا، دو گام به پيش يك گام به عقب، خون ريزى و... براى اثبات اين مدعا به سخنان ميرحسين موسوى در مصاحبه با نشريه تايم كه روزهاى قبل از انتخابات انجام داده، توجه كنيد؛ خبرنگار «تايم» مى نويسد: او (ميرحسين) موكداً ابراز داشت كه تجمعات خيابانى چشمگير هفته هاى گذشته (تجمعات خيابانى قبل از برگزارى انتخابات) احتمالاً ماهيت ساختار قدرت را به نحوى بنيادين دگرگون خواهد ساخت و در واقع اين اتفاق با فشار بر رهبر نسبت به پذيرش بيشتر افكار عمومى رخ خواهد داد.
خبرنگار ادامه مى دهد: ما از او پرسيديم اگر انتخابات را ببازيد آن وقت چه مى شود؟ او پاسخ داد: تغيير از مدتى قبل آغاز شده است؛ تنها بخشى از آن به پيروزى در انتخابات مربوط مى شود و بخش هاى ديگر ادامه خواهد يافت و هيچ عقبگردى در كار نخواهد بود.
قطعاً منظور او از «تغيير از مدتى قبل آغاز شده» حركت هاى خيابانى و طراحى هاى ديگرى بوده است كه در خانه هاى تيمى توسط حلقه دوم ايشان (حلقه دوم تعبير آقاى كروبى براى ياران موسوى است) صورت مى گرفت كه اكنون همگى در بازداشت به سر مى برند و منظور او از «هيچ عقبگردى در كار نخواهد بود» يعنى در هر صورت (چه پيروزى، چه شكست) تغيير را از هر راه ممكن ادامه خواهيم داد.
با اين اوصاف چرا مردم براى پاسخ به رفتارهاى هنجارشكنانه، ضدانقلابى و غيرقانونى ميرحسين به دنبال پاسخ هستند؛ پاسخ ميرحسين روشن است و قبل از انتخابات صادقانه آن را بيان داشته است.
بعد از اردوكشى خيابانى نيز ميرحسين در بيانيه شماره ۵ خود كه در ۳۰/۳/۸۸ (سالروز اعلام جنگ مسلحانه منافقين در سال ۱۳۶۰) صادر كرد، مطالبه خود را فراتر از انتخاب شدن و نتيجه انتخابات اعلام مى كرد. او پسينه هاى ذهنى خود را كه چند ماه قبل از انتخابات براى آن طراحى كرده بودند را اين چنين اعلام مى دارد.
بنابراين لازم است اين جمله در كنار جملاتى كه به خبرنگار تايم گفته بود كنار هم گذاشته شود تا كليد حل معما پيدا شود: «اينجانب چون به صحنه مى نگرم آن را پرداخته شده براى اهدافى فراتر از تحميل يك دولت ناخواسته به ملت، كه تحميل نوع جديدى از زندگى سياسى در كشور مى بينم» پس مقصود ميرحسين و جغرافياى تغيير وى و دوستانش فراتر از دولت است؛ او دولت را بخشى از مشكل خود به حساب مى آورد نه همه مشكل. پس همه مشكل كجاست؟ او چگونه به حل آن مى پردازد؟ با انتخابات چگونه مى توانست «اهدافى فراتر از تحميل يك دولت ناخواسته» را پاسخ گويد؟
امروز براى نيروهاى مؤمن به انقلاب هيچ شكى نيست كه ميرحسين به دنبال ترسيم جغرافيا و خطوط جديدى از نظام است و روش حفظ اين اسطوره ۲۰ساله، امروز در نافرمانى مدنى و قانون گريزى تمركز يافته است. چرا اين طرف ماجرا و نظام براى رفع اين مشكل مشهود به ميدان نمى آيند، زيرا ميرحسين خود را سينه زن امام (ره) مى داند و طورى مشى مى كند كه انگار در دهه اول انقلاب فقط دو نفر آدم حسابى در اين مملكت بوده اند؛ اول امام (ره) و دوم خودش.
اميدوارم اين جمله ريول مارگات آمريكايى (مسؤول ميز ايران در CTA) شامل حال ميرحسين نشود كه مى گفت «ما براى براندازى نظام جمهورى اسلامى ايران از درون دنبال انقلابيونى بوديم كه در عين ستودن خمينى بشود آنان را به خدمت گرفت» آنچه امروز نظام با آن مواجه است يك فرصت است نه تهديد؛ براى درك آن بايد صبورانه منتظر بود.
-- عبدالله گنجى
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر