به گزارش خبرنگار آئين و انديشه فارس (توانا) آيتالله مصباح يزدي مدرس سطح عالي حوزه علميه قم در پيش همايش روز جهاني فلسفه با عنوان فلسفه و دين كه امروز در مدرسه عالي دارالشفاء قم برگزار شد در ابتدا به تعريف دو واژه دين و فلسفه پرداخت و گفت: بيش از نيمي از اختلافات در مسايل علمي انتزاعي به دليل مغالطه در اشتراك لفظي است بنابراين مراد از واژه دين و فلسفه حائز اهميت است تا بتوان از مغالطه جلوگيري كرد.
وي در تعريف فلسفه گفت: فلسفه تلاشي است كه فيلسوفان انجام ميدهند تا به حقايقي برسند كه گاهي به حقايقي ميرسند و گاهي نميرسند!؟ و اين تلاش عقلاني هم در زمينه عمل و هم در زمينه نظر است.
آيت الله مصباح يزدي در مورد معيار فيلسوف بودن اظهار داشت: در اين امر دو معيار وجود دارد؛ يا اينكه فلسفه به مطلق علوم برهاني گفته ميشود كه در اين صورت رياضيدان، اخلاقدان و شيميدان و ... همه فيلسوف هستند يا اينكه فلسفه به مطلق فلسفه اولي و متافيزيك گفته ميشود كه در اين صورت دايره فيلسوف بودن بسيار كوچك است.
اين فيلسوف معاصر در ادامه خاطرنشان كرد: در 2 قرن گذشته گرايشهاي تجربي فلسفي بسيار قدرتمند شد بنابراين آزمايشپذير بودن معيار علمي بودن قرار گرفت كه در آن زمان فلسفه در مقابل علم قرار گرفته و فلسفه به علوم ضعيف تبديل شده است چرا كه تجربهبردار نيست.
آيت الله مصباح يزدي با بيان اينكه آنچه امروز به فلسفه اطلاق ميشود هيچكدام از اين سه اصطلاح نيست خاطرنشان كرد: امروزه بيشتر به فلسفههاي مضاف، فلسفه گفته ميشود كه گاهي به روش عقلي و تحليلي گزارههاي يك علم همچون روانشناسي را بررسي ميكند و گاه به بررسي موضوع آن علم، تاريخ، تاريخچه،روش و متد آن علم و ... پرداخته ميشود.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني در ادامه سخن خود به تعريف دين پرداخت و گفت: «دين» كاربردهاي متعدد و متفاوتي دارد هم در لغت و هم در اصطلاح، برخي در تعريف دين گفتهاند كه «دين مجموعهاي از عقايد است كه همراه با وجود باورهاست» كه در اين تعريف اصطلاحي حتي اعتماد به وجود خدا و رستاخيز در تعريف دين گنجانده نشده است.
بنابراين بوديسم كه در آن خدا به معناي ابراهيمي وجود ندارد جزء دين قرار ميگيرد و حتي دينهايي كه معبودش انسانهاست همچون مكتب اگوست كنت در دايره دين قرار گرفته است.
وي در مورد رابطه دين و فلسفه در جهان اسلام اظهار كرد: از ديرباز در تاريخ دين و فلسفه كساني بودهاند كه بين دين و فلسفه تباين قائل شدهاند و معتقدند بودند كه نميشود هم فليسوف و هم ديندار بود و برخي از فقها فيلسوفها را طرد كردهاند.
آيت الله مصباح يزدي با بيان اينكه اكثر طرد فلاسفه از سوي فقها به خاطر مغالطه اشتراك لفظي در بحثهاي فلسفه اولي و الهيات است است اظهار داشت: اينكه برخي فلاسفه مخالفت كردهاند نخست به خاطر آراي آنهاست كه بايد با روش آنها در حد پاسخگويي به آنها بود.
اين مفسر قرآن خاطرنشان كرد: دومين مخالفت به خاطر روش و متد فلسفه است كه گفته ميشود؛ روش فلاسفه در تبيين گزارهاي ديني صحيح نيست و آدمي را به حقيقت نميرساند.
آيت الله مصباح يزدي با بيان اينكه همانگونه كه فقها در حكم دادن اختلاف نظر دارند فلاسفه هم اختلاف داشته و اين دليلي بر نفي فلسفه نيست گفت: براي طرد شبهاتي كه از خارج جهان اسلام وارد ميشود نيازمند فلسفه هستيم چرا كه با آنان نميشود از قرآن شاهد و مثال آورد همانگونه كه بيشترين تلاش انبياء براي طرد شبهات توحيد بود و خود توحيد نياز به اثبات نداشته با فلسفه هم بايد به سمت پاسخگويي شبهات برويم.
وي در تعريف فلسفه گفت: فلسفه تلاشي است كه فيلسوفان انجام ميدهند تا به حقايقي برسند كه گاهي به حقايقي ميرسند و گاهي نميرسند!؟ و اين تلاش عقلاني هم در زمينه عمل و هم در زمينه نظر است.
آيت الله مصباح يزدي در مورد معيار فيلسوف بودن اظهار داشت: در اين امر دو معيار وجود دارد؛ يا اينكه فلسفه به مطلق علوم برهاني گفته ميشود كه در اين صورت رياضيدان، اخلاقدان و شيميدان و ... همه فيلسوف هستند يا اينكه فلسفه به مطلق فلسفه اولي و متافيزيك گفته ميشود كه در اين صورت دايره فيلسوف بودن بسيار كوچك است.
اين فيلسوف معاصر در ادامه خاطرنشان كرد: در 2 قرن گذشته گرايشهاي تجربي فلسفي بسيار قدرتمند شد بنابراين آزمايشپذير بودن معيار علمي بودن قرار گرفت كه در آن زمان فلسفه در مقابل علم قرار گرفته و فلسفه به علوم ضعيف تبديل شده است چرا كه تجربهبردار نيست.
آيت الله مصباح يزدي با بيان اينكه آنچه امروز به فلسفه اطلاق ميشود هيچكدام از اين سه اصطلاح نيست خاطرنشان كرد: امروزه بيشتر به فلسفههاي مضاف، فلسفه گفته ميشود كه گاهي به روش عقلي و تحليلي گزارههاي يك علم همچون روانشناسي را بررسي ميكند و گاه به بررسي موضوع آن علم، تاريخ، تاريخچه،روش و متد آن علم و ... پرداخته ميشود.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني در ادامه سخن خود به تعريف دين پرداخت و گفت: «دين» كاربردهاي متعدد و متفاوتي دارد هم در لغت و هم در اصطلاح، برخي در تعريف دين گفتهاند كه «دين مجموعهاي از عقايد است كه همراه با وجود باورهاست» كه در اين تعريف اصطلاحي حتي اعتماد به وجود خدا و رستاخيز در تعريف دين گنجانده نشده است.
بنابراين بوديسم كه در آن خدا به معناي ابراهيمي وجود ندارد جزء دين قرار ميگيرد و حتي دينهايي كه معبودش انسانهاست همچون مكتب اگوست كنت در دايره دين قرار گرفته است.
وي در مورد رابطه دين و فلسفه در جهان اسلام اظهار كرد: از ديرباز در تاريخ دين و فلسفه كساني بودهاند كه بين دين و فلسفه تباين قائل شدهاند و معتقدند بودند كه نميشود هم فليسوف و هم ديندار بود و برخي از فقها فيلسوفها را طرد كردهاند.
آيت الله مصباح يزدي با بيان اينكه اكثر طرد فلاسفه از سوي فقها به خاطر مغالطه اشتراك لفظي در بحثهاي فلسفه اولي و الهيات است است اظهار داشت: اينكه برخي فلاسفه مخالفت كردهاند نخست به خاطر آراي آنهاست كه بايد با روش آنها در حد پاسخگويي به آنها بود.
اين مفسر قرآن خاطرنشان كرد: دومين مخالفت به خاطر روش و متد فلسفه است كه گفته ميشود؛ روش فلاسفه در تبيين گزارهاي ديني صحيح نيست و آدمي را به حقيقت نميرساند.
آيت الله مصباح يزدي با بيان اينكه همانگونه كه فقها در حكم دادن اختلاف نظر دارند فلاسفه هم اختلاف داشته و اين دليلي بر نفي فلسفه نيست گفت: براي طرد شبهاتي كه از خارج جهان اسلام وارد ميشود نيازمند فلسفه هستيم چرا كه با آنان نميشود از قرآن شاهد و مثال آورد همانگونه كه بيشترين تلاش انبياء براي طرد شبهات توحيد بود و خود توحيد نياز به اثبات نداشته با فلسفه هم بايد به سمت پاسخگويي شبهات برويم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر