صحبت كردن با سيدمرتضي نبوي كار آساني نيست. او كه سابقه مبارزه در دوران ستمشاهي را نيز دارد، به تنهايي تاريخ 50 ساله گويايي از سياست داخلي در ايران است. مردي كه اينك اگرچه گرد پيري و پختگي بر سر و رويش نشسته و با طمأنيه فراواني صحبت ميكند، اما ردپاي شور و نشاط يك آرمانخواه انقلابي را ميشود در حرفهايش ديد.
با او در مركز پژوهش مطالعات راهبردي توسعه به گفتوگو نشستيم. وزير سابق ارتباطات و مدير مسئول روزنامه رسالت، به سوالات مختلف و البته مرتبط ما، پاسخهاي مشروحي داد.
او از سربرآوردن طيفي در درون گفتمان اصولگرايي خبر ميدهد كه ادامه جريان اشرافيت قبلي است و همانند آنها اهل تجديد نظرطلبي هم هست.
مشروح مصاحبه فارس با مرتضي نبوي را در ذيل بخوانيد:
فارس: به عنوان اولين سؤال بفرماييد كه تحليلتان از كارنامه اصولگرايان در دوران حاضر چيست؟ به هر حال اين اصولگرايان هستند كه هم اكنون در دو مجلس در اكثريت بودهاند و دولت نيز در اختيار آنهاست؛ لذا به نظر ميرسد زمان مناسبي براي ارزيابي عملكرد گفتمان اصولگرايي باشد.
نبوي: بايد بگوييم عملكرد خوبي داشتند كه البته براي مردم هم ملموس بوده است. اصولگرايان توانستهاند در جهت تحقق شعار عدالت در جمهوري اسلامي و توجه به اقشار متوسط و پايين جامعه اقدامات مثبت و گستردهاي چه در سطح مجلس و چه در سطح دولت داشته باشند. بايد گفت كه در دوراني كه اصولگرايان در مجلس و دولت حضور يافتهاند رابطه بين دولت و مردم نيز كه در گذشته به سردي گراييده بود گرمتر شد.
در همين دوران بازتوليد گفتمان انقلاب اسلامي در ديپلماسي بينالمللي ما نيز رخ داده است و در واقع الگوي مقاومت در مقابل زيادهخواهي آمريكا و غرب تعريف شد.
همچنين در صحنه سياست داخلي نيز يك الگوي رفتاري بين اصولگرايان ايجاد شد به طوري كه اگرچه اكثريت مجالس هفتم و هشتم و دولت اصولگرا بودند اما اين سبب نشد كه اين طيف نسبت به عملكرد يكديگر اغماض داشته باشند و در واقع نقد درون گفتماني در اصولگرايان نهادينه شد و اين درست خلاف همان چيزي است كه در دوران اصلاح طلبان شاهد بوديم كه چطور هنگاميكه اكثريت مجلس و دولت را در اختيار داشتند، نسبت به يكديگر تساهل و اغماض به خرج ميدادند.
فارس: به ضعفها هم اشاره كنيد. به هر حال به نظر ميرسد موقعيت كنوني، فصل مناسبي براي نقد كليتر جريان اصولگرايي و شناخت نقاط ضعف آن در كنار نقاط قوتش باشد.
نبوي: جريان اصولگرايي ضعفهايي هم دارد اما بايد گفت كه برخي تقابلات موجود در واقع پويايي جريان را نشان ميدهد؛ يعني اصولگرايان در عين اصولگرا بودن، در تنظيم روابط و رعايت جايگاهها جدي هستند.
مثلاً ميبينيم كه اين چالشها عموما حول و حوش برداشت از قانون اساسي شكل ميگيرد و اين به نظر من نشاندهنده جديت اصولگرايان است. البته اگر به دنبال اين چالشها به راهكارهايي نيز برسيم، اين راهكارها وضعيت ما را پيشرفتهتر ميكند و ميتواند منجر به تدوين منطقي روابط بشود كه كارايي بيشتر ما را در پي خواهد داشت.
فارس: ضعفهايي هم بعضا در درون جريان شكل گرفته است كه سببساز ايجاد موقعيتهاي خاصي شدهاند. تحليل شما از اين ضعفها چيست؟
نبوي: جريان اصولگرايي اضلاع مختلفي دارد كه شخصيتهاي مؤثر و برخي احزاب اين اضلاع را تشكيل دادهاند اما بايد گفت كه اكنون اين جريان گسترده اصولگرايي در درون خود شاهد جرياني است كه خودشان ميگويند ما از اصولگرايي عبور كردهايم.
شواهدي كه از اين طيف ديده شده اين است كه آنها نسبت به گفتمان انقلاب اسلامي كه در ابتداي دولت نهم بازتوليد شد تجديدنظرهايي دارند.
اين طيف سراغ اسلام منهاي روحانيت ميرود و مثل اينكه متمايل به اسلام منهاي ولايت فقيه و يا به قيد عامتر آن اسلام منهاي مرجعيت نيز هست. البته آنها از ولايت دم ميزنند ولي بايد گفت كه به دنبال ايمان، عمل صالح هم نياز است و التزام عملي نيز فرع بر اعتقاد است.
آنها به روحانيت كممحلي ميكنند و بحث عبور از اصولگرايي را نيز مطرح ميكنند، البته من نميخواهم اسم كسي را ببرم اما اين ويژگيهايي است كه از آنها منتزع شده.
بايد گفت كه آنها حتي در پايبندي به شعار مهم مبارزه با فساد و اشرافيتي كه شكل گرفته بود نيز تجديد نظر كردهاند و برخي در حال جايگزين شدن در مقام طبقه اشراف قبلي هستند. منتهي با يك سرعت و ناشيانهگري بيشتر.
يعني آن چيزي كه به شدت از سوي خود اين طيف مورد حمله بود حالا خودشان به آن دچار شدهاند و دور نخواهد بود كه شاهد مثالهايي از انحرافات اقتصادي و توجه به رانتهاي دولتي توسط اين جريان تجديد نظرطلبي باشيم.
البته به اين نكته نيز بايد اذعان كرد كه بخشي از آنها كه ميتوان به آنان گفت جريان انحرافي، هم اكنون سعي مي كنند پشت چهره هاي موجه و دولت مخفي شوند.
فارس: تحليلتان از آينده اين جريان چيست؟ آيا آنها موفق ميشوند به اهدافي كه در نظر گرفتهاند برسند؟
نبوي: اين جريان خاستگاه و ريشه اجتماعي ندارد و گرفتار تجديدنظرطلبي است اما از خصوصيات آن نيز اين است كه در درون جريان اصولگرايي نفوذ كرده و براي دستيابي به رانتهاي دولتي و نفتي تلاش كرده و مي كند.
من اعتقاد دارم آينده اينها نيز ظهور و بروز بيشتر در استفاده از رانتهاست و بعد از آن نيز برملا شدن بيشتر انحرافاتشان و اينكه اينها مشروعيت خود را از دست خواهند داد.
البته اگر مردم متوجه بشوند كه اينها در عمل در نقطه مقابل شعارهاي خودشان قرار گرفتهاند آن وقت اين مسئله منجر به اين خواهد شد كه اين جريان به سرعت منزوي شود. زيرا اينها با شتاب به همين سمتي كه عرض كردم در حال حركت هستند و من معتقدم كه مردم متوجه اين مسئله شدهاند.
فارس: اساساً آيا شما معتقد هستيد كه اين جريان ميتواند منشأ يك فتنه جديد باشد و يا يك فتنه را مديريت كند يا خير؟
نبوي: بايد گفت كه اين اشرافيت ميتواند منجر به فتنه شود در واقع ريشه فتنه حب جاه و مقام و فاميل است كه اين اشراف اين حب را دارند.
در واقع از ابتداي انقلاب اسلامي ما يك اشرافيگري شكل گرفت و اشرافي به صحنه آمدند كه ضمن اينكه در قواي مختلف بودند با يكديگر نيز متحد و دست به دست هم داده بودند و در عين حال برايشان هم بسيار سخت بود كه از موقعيت و اشرافيتي كه داشتند دست بكشند.
لذا مردم در تمام طول سالهاي گذشته انتظار يك تحول را ميكشيدند و من معتقدم سال 84 و پيروزي دولت احمدي نژاد پاسخ مثبتي بود به اين درخواست عمومي مردم و تقابل با اشرافيتي كه ذكر كردم.
اما امروز شاهديم كه اشرافيتي جديد در ادامه همين جريان شكل گرفته از آغاز انقلاب به وجود آمده و البته در درون جريان اصولگرايي نيز نضج گرفته است. البته قاطبه اصولگرايان با جريان نفوذي و انحرافي مخالفند.
بايد گفت اين جريان اشرافيگري جديد در واقع در درون اصولگرايان مطرح و هم اكنون نيز داراي ثروت و قدرتي شده كه شيريني آن نيز زير دندانشان رفته است.
البته نظام در مقابل فتنه تجربه دارد و عكس العمل سريع مردم نيز ميتواند دامنه فتنه را كاهش دهد زيرا هر مقداري كه مردم سريعتر با اين پديده انحرافي آشنا شوند تأثيرات آن كمتر خواهد بود، ضمن اينكه با سرعت بيشتري نيز منزوي ميشود.
نكته ديگري هم در اين ميان وجود دارد و آن اينكه اين جريان كه ميشود به آنها گفت جريان انحرافي، ميگويند ما ميخواهيم رأي طرف ديگر را جذب كنيم اما در عرصه واقعيت در حال اتحاد با افراطيهاي جريان مخالف هستند.
در واقع اين جذب كردن رأي دستاويزي شده است براي اتحاد با چهرههاي افراطي جريان مقابل كه اين مسئله تا حدودي در انتخابات هيئت رئيسه اتاق بازرگاني تهران ظهور و بروز داشت و شاهد بوديم كه چهرههاي وابسته به اين جريان با جريان راديكال اصلاحات ائتلاف كرد و البته بعيد نيست اين جريان در انتخابات آتي مجلس هم همين كار را دوباره تكرار كند.
فارس: بخش عمدهاي از اصلاحطلبان و سران آنها با جريان فتنه تعامل عميقي داشتند. تحليل شما از وضعيت فعلي آنها چيست. فكر ميكنيد ظهور و بروز آنها در آينده و به ويژه در انتخاباتها چگونه خواهد بود؟
نبوي: ما نميتوانيم صورت مسئله را پاك كنيم. برخي اصلاحطلبان يا همان چپهاي سابق پايگاه اجتماعي دارند اما سران مشهور اين جريان تبديل به چهرههاي سياسي سوخته شدهاند زيرا ساختارشكني كردهاند و سبب شدهاند كه جريان اصلاحات ضربههاي سختي بخورد و به تعبيري اصلاحطلبي را تبديل به جرياني بيسر كردهاند.
اما به هر حال اين جريان چهرههايي هم دارد كه در چارچوب نظام عمل كرده و نسوختهاند. يعني اين جريان شانس بازسازي دارد و من معتقدم كه اينها از فرصت آتي مجلس هم نخواهند گذشت.
فارس: تحليلتان از ماجراي ائتلاف اصولگرايان چيست؟ فكر ميكنيد با توجه به اينكه تجربه نشان داده هرگاه در قدرت بودهايم، تا حدي در ايجاد ائتلاف دچار اشكال شدهايم، آيا ميتوان به فرمولهاي گروه 3 نفره و در ادامه گروه 13 نفره اميدوار بود يا خير؟
نبوي: بله، اصولگرايان ميتوانند ائتلاف كنند و به نظر من اين عملي است. البته من در جريان اقدامات ليست سه نفره نيستم كه البته بايد گفت اين بي خبري هم تا مقطعي مصلحت به نظر ميرسد.
اين نكته را هم بايد اضافه كرد كه ما چندان تجربه ناموفقي در ائتلاف اصولگرايان به ويژه در آن هنگام كه در قدرت بودهايم، نداريم. مثلا در انتخابات مجلس هشتم، توانستيم اين ائتلاف را عملي كنيم و در مجلس موفق شويم.
فارس: در اين ميان آيا براي جريان انحرافي هم نقشي قائليد؟ به نظر شما آيا آنها ميتوانند در اين روند ائتلاف اخلال ايجاد كنند؟
جريان انحرافي در جلب آراي مردم تحليل غلطي دارد كه اين تحليل غلط آنها در شوراي سوم هم نمود پيدا كرد. البته در شوراي سوم و در آن مقطع اين جريان مرزبنديهاي شفافي نداشت به طوري كه برخي افراد كه خود در آن مقطع محور عمل بودند هم اكنون تبديل به منتقد اين جريان شده اند. لذا بعيد ميدانم كه اين جريان بتواند از پايگاه اجتماعي مطلوبي برخوردار باشد و در ادامه اين را هم بعيد ميدانم كه اينها بتوانند سبب ايجاد اخلال در وحدت اصولگرايان شوند اما بعيد هم نيست.
فارس: اجازه بدهيد به بيرون از ايران هم نگاهي داشته باشيم. نظرتان راجع به خيزش كشورهاي اسلامي چيست؟ آيا اساسا اين اتفاقات را ثمره بيداري اسلامي ميدانيد يا نه؟
نبوي: در انقلاب خود ما هم جريان اسلام گرايي غالب بود اما معناي اين حرف اين نيست كه جريانات ديگر نبودند؛ بودند اما رهبري با امام راحل بود و جريانات ديگر بعداً كنار رفتند.
هم اكنون در كشورهاي اسلامي نيز همين اتفاق افتاده است. الان در اين كشورها برخي گروهها تحت تأثير شبكههاي اجتماعي هستند، برخي ديگر در مباحث اسلامي عمق ندارند و ناراضياني هم هستند كه بهانههاي اقتصادي دارند اما جريان غالب كلي، اسلام خواهي و بيداري اسلامي است كه در عمده كشورهاي اسلامي بروز كرده و الگوگيري از انقلاب اسلامي ايران نيز وجه غالب اينهاست.
آنها اقداماتي را كه انجام ميدهند تماما برگرفته از انقلاب اسلامي ماست به طور مثال در گذشته مردم كشورهاي مختلف در هنگام قيام به كشورهايي مثل شوروي سابق، كوبا يا چين در قيام خود تمسك ميكردند و با مبارزات مسلحانه به صحنه ميآمدند اما امروز شاهد هستيم كه مردم كشورهاي خيزش كرده با الگوگيري از انقلاب اسلامي ايران و با حضور مردم به صحنه آمدهاند كه بايد گفت اين امر ظهور قدرت نرم انقلاب اسلامي است.
فارس: در باب مصادره اين انقلابها هم تحليلتان را بگوييد؟ دشمن موفق خواهد شد يا نه؟
نبوي: دشمن در اين خيزشها زواياي محدودي را در رسانههايش نشان ميدهد. آنها نمازهاي جمعه ميليوني و نمازهاي جماعت را نشان ندادند.
اين را بايد گفت كه غرب به سركردگي آمريكا اين هنر را دارد كه وقتي با چالش روبهرو ميشود سعي ميكند آن را مديريت كند، مثلا آنها در انقلابهاي اخير تأكيد كردند كه اين تغييرات خواست خود ما هم بوده است در حاليكه غافلگيري آنها در اين انقلابها بسيار روشن است.
شما ميتوانيد طيف مواضع اوباما و كلينتون را بررسي كنيد و تناقضها براي شما آشكار شود. آنها اول طرفدار ديكتاتور مصر بودند اما بعدا به مخالفانش تبديل ميشوند و همين ميشود كه مردم مصر بعد از رفتن مبارك و آمدن دولت نظامي باز هم قيام كرده و ميگويند ما اين وضعيت را نميخواهيم.
اين جريان برگشت ناپذير است زيرا اين بيداري، اسلامي است.
فارس: وزارت خارجه ما در اين مسئله چطور عمل كرد؟
وزارت خارجه ما در قبال اين مسئله عملكردش ضعيف بود و حالا هم به ركود كشيده شده است. عملكرد نظام مثبت بود اما وزارت خارجه به ركود كشيده شده و اصلا ميشود گفت كه وزارت خارجه ما در قبال اين مسئله نيمه تعطيل است.
گفتوگو از مسعود يارضوي
با او در مركز پژوهش مطالعات راهبردي توسعه به گفتوگو نشستيم. وزير سابق ارتباطات و مدير مسئول روزنامه رسالت، به سوالات مختلف و البته مرتبط ما، پاسخهاي مشروحي داد.
او از سربرآوردن طيفي در درون گفتمان اصولگرايي خبر ميدهد كه ادامه جريان اشرافيت قبلي است و همانند آنها اهل تجديد نظرطلبي هم هست.
مشروح مصاحبه فارس با مرتضي نبوي را در ذيل بخوانيد:
فارس: به عنوان اولين سؤال بفرماييد كه تحليلتان از كارنامه اصولگرايان در دوران حاضر چيست؟ به هر حال اين اصولگرايان هستند كه هم اكنون در دو مجلس در اكثريت بودهاند و دولت نيز در اختيار آنهاست؛ لذا به نظر ميرسد زمان مناسبي براي ارزيابي عملكرد گفتمان اصولگرايي باشد.
نبوي: بايد بگوييم عملكرد خوبي داشتند كه البته براي مردم هم ملموس بوده است. اصولگرايان توانستهاند در جهت تحقق شعار عدالت در جمهوري اسلامي و توجه به اقشار متوسط و پايين جامعه اقدامات مثبت و گستردهاي چه در سطح مجلس و چه در سطح دولت داشته باشند. بايد گفت كه در دوراني كه اصولگرايان در مجلس و دولت حضور يافتهاند رابطه بين دولت و مردم نيز كه در گذشته به سردي گراييده بود گرمتر شد.
در همين دوران بازتوليد گفتمان انقلاب اسلامي در ديپلماسي بينالمللي ما نيز رخ داده است و در واقع الگوي مقاومت در مقابل زيادهخواهي آمريكا و غرب تعريف شد.
همچنين در صحنه سياست داخلي نيز يك الگوي رفتاري بين اصولگرايان ايجاد شد به طوري كه اگرچه اكثريت مجالس هفتم و هشتم و دولت اصولگرا بودند اما اين سبب نشد كه اين طيف نسبت به عملكرد يكديگر اغماض داشته باشند و در واقع نقد درون گفتماني در اصولگرايان نهادينه شد و اين درست خلاف همان چيزي است كه در دوران اصلاح طلبان شاهد بوديم كه چطور هنگاميكه اكثريت مجلس و دولت را در اختيار داشتند، نسبت به يكديگر تساهل و اغماض به خرج ميدادند.
فارس: به ضعفها هم اشاره كنيد. به هر حال به نظر ميرسد موقعيت كنوني، فصل مناسبي براي نقد كليتر جريان اصولگرايي و شناخت نقاط ضعف آن در كنار نقاط قوتش باشد.
نبوي: جريان اصولگرايي ضعفهايي هم دارد اما بايد گفت كه برخي تقابلات موجود در واقع پويايي جريان را نشان ميدهد؛ يعني اصولگرايان در عين اصولگرا بودن، در تنظيم روابط و رعايت جايگاهها جدي هستند.
مثلاً ميبينيم كه اين چالشها عموما حول و حوش برداشت از قانون اساسي شكل ميگيرد و اين به نظر من نشاندهنده جديت اصولگرايان است. البته اگر به دنبال اين چالشها به راهكارهايي نيز برسيم، اين راهكارها وضعيت ما را پيشرفتهتر ميكند و ميتواند منجر به تدوين منطقي روابط بشود كه كارايي بيشتر ما را در پي خواهد داشت.
فارس: ضعفهايي هم بعضا در درون جريان شكل گرفته است كه سببساز ايجاد موقعيتهاي خاصي شدهاند. تحليل شما از اين ضعفها چيست؟
نبوي: جريان اصولگرايي اضلاع مختلفي دارد كه شخصيتهاي مؤثر و برخي احزاب اين اضلاع را تشكيل دادهاند اما بايد گفت كه اكنون اين جريان گسترده اصولگرايي در درون خود شاهد جرياني است كه خودشان ميگويند ما از اصولگرايي عبور كردهايم.
شواهدي كه از اين طيف ديده شده اين است كه آنها نسبت به گفتمان انقلاب اسلامي كه در ابتداي دولت نهم بازتوليد شد تجديدنظرهايي دارند.
اين طيف سراغ اسلام منهاي روحانيت ميرود و مثل اينكه متمايل به اسلام منهاي ولايت فقيه و يا به قيد عامتر آن اسلام منهاي مرجعيت نيز هست. البته آنها از ولايت دم ميزنند ولي بايد گفت كه به دنبال ايمان، عمل صالح هم نياز است و التزام عملي نيز فرع بر اعتقاد است.
آنها به روحانيت كممحلي ميكنند و بحث عبور از اصولگرايي را نيز مطرح ميكنند، البته من نميخواهم اسم كسي را ببرم اما اين ويژگيهايي است كه از آنها منتزع شده.
بايد گفت كه آنها حتي در پايبندي به شعار مهم مبارزه با فساد و اشرافيتي كه شكل گرفته بود نيز تجديد نظر كردهاند و برخي در حال جايگزين شدن در مقام طبقه اشراف قبلي هستند. منتهي با يك سرعت و ناشيانهگري بيشتر.
يعني آن چيزي كه به شدت از سوي خود اين طيف مورد حمله بود حالا خودشان به آن دچار شدهاند و دور نخواهد بود كه شاهد مثالهايي از انحرافات اقتصادي و توجه به رانتهاي دولتي توسط اين جريان تجديد نظرطلبي باشيم.
البته به اين نكته نيز بايد اذعان كرد كه بخشي از آنها كه ميتوان به آنان گفت جريان انحرافي، هم اكنون سعي مي كنند پشت چهره هاي موجه و دولت مخفي شوند.
فارس: تحليلتان از آينده اين جريان چيست؟ آيا آنها موفق ميشوند به اهدافي كه در نظر گرفتهاند برسند؟
نبوي: اين جريان خاستگاه و ريشه اجتماعي ندارد و گرفتار تجديدنظرطلبي است اما از خصوصيات آن نيز اين است كه در درون جريان اصولگرايي نفوذ كرده و براي دستيابي به رانتهاي دولتي و نفتي تلاش كرده و مي كند.
من اعتقاد دارم آينده اينها نيز ظهور و بروز بيشتر در استفاده از رانتهاست و بعد از آن نيز برملا شدن بيشتر انحرافاتشان و اينكه اينها مشروعيت خود را از دست خواهند داد.
البته اگر مردم متوجه بشوند كه اينها در عمل در نقطه مقابل شعارهاي خودشان قرار گرفتهاند آن وقت اين مسئله منجر به اين خواهد شد كه اين جريان به سرعت منزوي شود. زيرا اينها با شتاب به همين سمتي كه عرض كردم در حال حركت هستند و من معتقدم كه مردم متوجه اين مسئله شدهاند.
فارس: اساساً آيا شما معتقد هستيد كه اين جريان ميتواند منشأ يك فتنه جديد باشد و يا يك فتنه را مديريت كند يا خير؟
نبوي: بايد گفت كه اين اشرافيت ميتواند منجر به فتنه شود در واقع ريشه فتنه حب جاه و مقام و فاميل است كه اين اشراف اين حب را دارند.
در واقع از ابتداي انقلاب اسلامي ما يك اشرافيگري شكل گرفت و اشرافي به صحنه آمدند كه ضمن اينكه در قواي مختلف بودند با يكديگر نيز متحد و دست به دست هم داده بودند و در عين حال برايشان هم بسيار سخت بود كه از موقعيت و اشرافيتي كه داشتند دست بكشند.
لذا مردم در تمام طول سالهاي گذشته انتظار يك تحول را ميكشيدند و من معتقدم سال 84 و پيروزي دولت احمدي نژاد پاسخ مثبتي بود به اين درخواست عمومي مردم و تقابل با اشرافيتي كه ذكر كردم.
اما امروز شاهديم كه اشرافيتي جديد در ادامه همين جريان شكل گرفته از آغاز انقلاب به وجود آمده و البته در درون جريان اصولگرايي نيز نضج گرفته است. البته قاطبه اصولگرايان با جريان نفوذي و انحرافي مخالفند.
بايد گفت اين جريان اشرافيگري جديد در واقع در درون اصولگرايان مطرح و هم اكنون نيز داراي ثروت و قدرتي شده كه شيريني آن نيز زير دندانشان رفته است.
البته نظام در مقابل فتنه تجربه دارد و عكس العمل سريع مردم نيز ميتواند دامنه فتنه را كاهش دهد زيرا هر مقداري كه مردم سريعتر با اين پديده انحرافي آشنا شوند تأثيرات آن كمتر خواهد بود، ضمن اينكه با سرعت بيشتري نيز منزوي ميشود.
نكته ديگري هم در اين ميان وجود دارد و آن اينكه اين جريان كه ميشود به آنها گفت جريان انحرافي، ميگويند ما ميخواهيم رأي طرف ديگر را جذب كنيم اما در عرصه واقعيت در حال اتحاد با افراطيهاي جريان مخالف هستند.
در واقع اين جذب كردن رأي دستاويزي شده است براي اتحاد با چهرههاي افراطي جريان مقابل كه اين مسئله تا حدودي در انتخابات هيئت رئيسه اتاق بازرگاني تهران ظهور و بروز داشت و شاهد بوديم كه چهرههاي وابسته به اين جريان با جريان راديكال اصلاحات ائتلاف كرد و البته بعيد نيست اين جريان در انتخابات آتي مجلس هم همين كار را دوباره تكرار كند.
فارس: بخش عمدهاي از اصلاحطلبان و سران آنها با جريان فتنه تعامل عميقي داشتند. تحليل شما از وضعيت فعلي آنها چيست. فكر ميكنيد ظهور و بروز آنها در آينده و به ويژه در انتخاباتها چگونه خواهد بود؟
نبوي: ما نميتوانيم صورت مسئله را پاك كنيم. برخي اصلاحطلبان يا همان چپهاي سابق پايگاه اجتماعي دارند اما سران مشهور اين جريان تبديل به چهرههاي سياسي سوخته شدهاند زيرا ساختارشكني كردهاند و سبب شدهاند كه جريان اصلاحات ضربههاي سختي بخورد و به تعبيري اصلاحطلبي را تبديل به جرياني بيسر كردهاند.
اما به هر حال اين جريان چهرههايي هم دارد كه در چارچوب نظام عمل كرده و نسوختهاند. يعني اين جريان شانس بازسازي دارد و من معتقدم كه اينها از فرصت آتي مجلس هم نخواهند گذشت.
فارس: تحليلتان از ماجراي ائتلاف اصولگرايان چيست؟ فكر ميكنيد با توجه به اينكه تجربه نشان داده هرگاه در قدرت بودهايم، تا حدي در ايجاد ائتلاف دچار اشكال شدهايم، آيا ميتوان به فرمولهاي گروه 3 نفره و در ادامه گروه 13 نفره اميدوار بود يا خير؟
نبوي: بله، اصولگرايان ميتوانند ائتلاف كنند و به نظر من اين عملي است. البته من در جريان اقدامات ليست سه نفره نيستم كه البته بايد گفت اين بي خبري هم تا مقطعي مصلحت به نظر ميرسد.
اين نكته را هم بايد اضافه كرد كه ما چندان تجربه ناموفقي در ائتلاف اصولگرايان به ويژه در آن هنگام كه در قدرت بودهايم، نداريم. مثلا در انتخابات مجلس هشتم، توانستيم اين ائتلاف را عملي كنيم و در مجلس موفق شويم.
فارس: در اين ميان آيا براي جريان انحرافي هم نقشي قائليد؟ به نظر شما آيا آنها ميتوانند در اين روند ائتلاف اخلال ايجاد كنند؟
جريان انحرافي در جلب آراي مردم تحليل غلطي دارد كه اين تحليل غلط آنها در شوراي سوم هم نمود پيدا كرد. البته در شوراي سوم و در آن مقطع اين جريان مرزبنديهاي شفافي نداشت به طوري كه برخي افراد كه خود در آن مقطع محور عمل بودند هم اكنون تبديل به منتقد اين جريان شده اند. لذا بعيد ميدانم كه اين جريان بتواند از پايگاه اجتماعي مطلوبي برخوردار باشد و در ادامه اين را هم بعيد ميدانم كه اينها بتوانند سبب ايجاد اخلال در وحدت اصولگرايان شوند اما بعيد هم نيست.
فارس: اجازه بدهيد به بيرون از ايران هم نگاهي داشته باشيم. نظرتان راجع به خيزش كشورهاي اسلامي چيست؟ آيا اساسا اين اتفاقات را ثمره بيداري اسلامي ميدانيد يا نه؟
نبوي: در انقلاب خود ما هم جريان اسلام گرايي غالب بود اما معناي اين حرف اين نيست كه جريانات ديگر نبودند؛ بودند اما رهبري با امام راحل بود و جريانات ديگر بعداً كنار رفتند.
هم اكنون در كشورهاي اسلامي نيز همين اتفاق افتاده است. الان در اين كشورها برخي گروهها تحت تأثير شبكههاي اجتماعي هستند، برخي ديگر در مباحث اسلامي عمق ندارند و ناراضياني هم هستند كه بهانههاي اقتصادي دارند اما جريان غالب كلي، اسلام خواهي و بيداري اسلامي است كه در عمده كشورهاي اسلامي بروز كرده و الگوگيري از انقلاب اسلامي ايران نيز وجه غالب اينهاست.
آنها اقداماتي را كه انجام ميدهند تماما برگرفته از انقلاب اسلامي ماست به طور مثال در گذشته مردم كشورهاي مختلف در هنگام قيام به كشورهايي مثل شوروي سابق، كوبا يا چين در قيام خود تمسك ميكردند و با مبارزات مسلحانه به صحنه ميآمدند اما امروز شاهد هستيم كه مردم كشورهاي خيزش كرده با الگوگيري از انقلاب اسلامي ايران و با حضور مردم به صحنه آمدهاند كه بايد گفت اين امر ظهور قدرت نرم انقلاب اسلامي است.
فارس: در باب مصادره اين انقلابها هم تحليلتان را بگوييد؟ دشمن موفق خواهد شد يا نه؟
نبوي: دشمن در اين خيزشها زواياي محدودي را در رسانههايش نشان ميدهد. آنها نمازهاي جمعه ميليوني و نمازهاي جماعت را نشان ندادند.
اين را بايد گفت كه غرب به سركردگي آمريكا اين هنر را دارد كه وقتي با چالش روبهرو ميشود سعي ميكند آن را مديريت كند، مثلا آنها در انقلابهاي اخير تأكيد كردند كه اين تغييرات خواست خود ما هم بوده است در حاليكه غافلگيري آنها در اين انقلابها بسيار روشن است.
شما ميتوانيد طيف مواضع اوباما و كلينتون را بررسي كنيد و تناقضها براي شما آشكار شود. آنها اول طرفدار ديكتاتور مصر بودند اما بعدا به مخالفانش تبديل ميشوند و همين ميشود كه مردم مصر بعد از رفتن مبارك و آمدن دولت نظامي باز هم قيام كرده و ميگويند ما اين وضعيت را نميخواهيم.
اين جريان برگشت ناپذير است زيرا اين بيداري، اسلامي است.
فارس: وزارت خارجه ما در اين مسئله چطور عمل كرد؟
وزارت خارجه ما در قبال اين مسئله عملكردش ضعيف بود و حالا هم به ركود كشيده شده است. عملكرد نظام مثبت بود اما وزارت خارجه به ركود كشيده شده و اصلا ميشود گفت كه وزارت خارجه ما در قبال اين مسئله نيمه تعطيل است.
گفتوگو از مسعود يارضوي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر