ا

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلا

۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سه‌شنبه

واکنش رهبر انقلاب به تملق‌گویی درباره ایشان

نویسنده وبلاگ "سحریار" در یکی از مطالب اخیر خود به دو نمونه از برخورد مقام معظم رهبری با تملق گویی اشاره کرد و نوشت: در تاریخ 24 / 6 / 77 در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران ، قبل از بیانات مقام معظم رهبری سرودی اجرا شد و و در آن مصرعی بود که جمع باهم می خواندند " سرور ما ، خامنه ای ". ایشان در همان جلسه تذکر دادند و فرمودند: " یک نکته هم درباره این سرود زیبایی که برادران اجرا کردند، عرض کنم: من خواهش می‏کنم که الفاظ این اشعار و سرودها را از کلمات مبالغه‏آمیز خالی کنید. هم شأن شما این است که در این راهها پیشقدم باشید و هم حقیقت قضیه این است.
بنده افتخارم به این است که بتوانم خدمتگزار شما و مردم باشم. «سَروَر» فقط خدای متعال است و به امر او و در پیروی و عبودیّت او بندگان صالحِ برجسته و معصومین علیهم‏السّلام‏ا ند. ما بندگانی ناقص، نارسا، و ضعیف هستیم. بزرگترین هنر ما این است که بتوانیم در لابه‏لای همه ضعفهایی که داریم، کاری انجام دهیم که ان‏شاءاللَّه طبق وظیفه باشد. این کلمات مبالغه‏آمیز را حذف کنید. بنده، وقتی این کلمات را می‏شنوم، حقیقتاً متأذّی می‏شوم."

* در 12/ 8/ 80 در دیدار با جوانان اصفهان، قبل از فرمایشات امام خامنه ای، کسی ایشان را " علی زمان " خواند، در همان جلسه اینگونه تذکر دادند : { اگر کسی در مقابل جوانان ادّعا کند و بگوید نظام اسلامی ما هیچ عیبی ندارد و همان قالبی را که اسلام خواسته، ما پیاده می‏کنیم، گزاف گفته است. به‏هیچ‏وجه این‏طور نیست. خود ما انسانهای ضعیفی هستیم. وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین علیه‏السّلام یا اسم مبارک ولیّ‏عصر روحی‏فداه را می‏آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش می‏آورند، بنده تنم می‏لرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشیِ فداشده در کربلای امام حسین علیه‏السّلام کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمی‏شویم. اما آنچه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناخته‏ایم، تصمیم خود را گرفته‏ایم و نیروی خود را برای این راه گذاشته‏ایم؛ با همه وجود در این راه حرکت می‏کنیم و ادامه خواهیم داد. نواقصی در کار ما وجود دارد؛ همه این نواقص هم قابل حلّ است. البته وقتی این نواقص را حل کنیم، این‏طور نیست که به غایت مطلوب رسیده‏ایم؛ نه، راه کمال تمام‏نشدنی است. در این جاده‏ای که ما حرکت می‏کنیم، هر کیلومتر به کیلومترِ آن توقّف ممنوع است؛ نباید توقف کرد؛ همچنان باید جلو رفت. بسیاری از مشکلات کنونی که ملت و کشور ما با آنها دست به گریبان است، قابل حلّ است. }

هیچ نظری موجود نیست: