هدفمند کردن یارانهها در حالی وارد سومین ماه اجرایی شدن خود میشود که نه هنوز خبری از تورم 70 درصدی هست و نه انقلاب شدن در ایران به خاطر اجرای آن! و این همه در حالی است که رییسجمهور طی گفتگوی تلویزیونی از آغاز سیر کاهشی قیمتها بعد فروردین ماه سخن به میان آورده است.
به گزارش رجانیوز، مطرح شدن طرح هدفمند کردن یارانهها در همان روزهای نخست حاشیهسازیها و فضاسازیهای گستردهای را برانگیخت که با اطلاعرسانی و مدیریت صحیح دولتمردان اعتمادسازی مسئولین بر تزریق بیاعتمادیها در متن جامعه غالب شد و قانون هدفمند کردن در حکم یک تصمیم کلان نظام برای علاج وضعیت اقتصادی کشور به اجرا درآمد.
برخی میگفتند آغاز اجرا با تورم 50 تا 70 درصدی همراه خواهد بود و تورم انتظاری بار سنگینی را بر دوش مردم خواهد گذاشت. اما اجرایی شدن قانون نشان داد در صورتی که به جای تزریق یأس و بی اعتمادی در جامعه به آگاهسازی و ارتباطگیری با متن مردم پرداخته شود، میتوان تورم انتظاری را به راحتی پشت سر گذاشت.
پس از این بود که برخی رسانهها فاز جدید فضاسازی را کلید زدند و این چنین وانمود کردند که تازه آغاز راه است و تورمی شدید طی ماههای آینده متوجه کشور خواهد بود. گذشت دو ماه از اجرایی شدن قانون هدفمند کرد یارانهها اما این رؤیا را نیز نقش بر آب کرد.
کسانی که از احتمال وقوع اغتشاش و حتی انقلاب در کشور سخن میگفتند و همراه و همگام با سایت بالاترین مشیای ناسازگار با امینت ملی پی گرفته بودند نیز دیدند که حتی حرکت ضدانقلاب در 25 بهمن نیز امکان موج سواری بر روی طرح تحول را پیدا نکرد چه برسد به وقوع انقلابی به واسطه هدفمند شدن یارانهها!
اصلاح الگوی مصرف و عملیاتی شدن مطالبه رهبری
پیش از این رهبر انقلاب گاه مسائلی را مد نظر قرار میدادند اما مسئولین کشور بی توجه به دستورات ایشان راه خویش را میپیمودند. این بار اما دستور رهبر انقلاب و نامگذاری ایشان بر سال اصلاح الگوی مصرف در صدر فهرست کاری مسئولین قرار گرفت و اکنون میتوان انقلابی واقعی را در حوزه مورد مطالبه رهبری مشاهده کرد.
در حالی که همواره درصدی از افزایش را در مصرف برق شاهد بودیم، بعد از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها مصرف نیز کاهش پیدا کرد بدون آنکه سطح برخورداری مردم تغییر کند. گزارش کاهش مصرف، بخشی از سخنان تلویزیونی احمدینژاد را به خود اختصاص داد. او گفت:«مصرف متوسط سال گذشته بنزین در کشور حدود 65 میلیون لیتر در همین فصل بوده که با هدفمند کردن یارانهها متوسط مصرف روزانه بنزین در دو ماه اخیر، به 51 میلیون لیتر رسیده است این در حالی است که هنوز سهمیه 100 تومانی و سهمیه 400 تومانی در کارتهای سوخت مردم وجود دارد و انتظار میرود که در آینده بیش از این نیز کاهش داشته باشیم.»
دکتر احمدینژاد همچنین به صرفهجویی در مصرف نان اشاره کرد و گفت:«یکی از مشکلات کشور هدر رفتن نان به عنوان سرمایه ملی بود که در این دو ماه مصرف گندم کشور 28 درصد کاهش پیدا کرد در حالی که هنوز به کیفیت مطلوب نان نرسیدهایم و با اصلاح روشهای پخت و بالا بردن کیفیت نان میزان صرفهجویی بیش از این خواهد بود.»
بازسازی فرهنگ اقتصادی
از سالهای سازندگی به بعد کمکم تجملات و مصرفگرایی به ارزش تبدیل شد و رییس جمهورِ وقت نیز مواضع خود را در همین راستا قرار داد. شکلگیری کارگزاران سازندگی و طبقه برخورداری جدید که فاصلهای جدی با متن مردم داشت به همین دوران باز میگردد.
در سالهای بعد از انقلاب کمکم اسم قشر مستضعف به قشر آسیبپذیر تغییر پیدا کرد و مردم کم کم قابلمه به دستانی لقب گرفتند که اگر مرگِ موش هم توزیع شود، صف خواهند کشید. این ثمره همان اختلاف طبقاتی بود که از دوران کارگزاران سازندگی کلید خورد و در دوران اصلاحات نیز ادامه یافت.
اکنون اما مناسبات گذشته به تدریج تغییر خواهد کرد و پیشبینی میشود جامعه ایرانی از حیث ساخت اجتماعی در سالهای آتی متفاوت از گذشته باشد. توزیع برابر فرصتها و درآمدها و کشاندن مردم از حاشیه به متن و در عین حال ارزش کردن گونهای جدید از مصرف، فضای فرهنگی جدیدی را ایجاد خواهد کرد. در چنین فضایی از یک سو فرصتها از طبقه برخوردار گرفته خواهد شد و به متن مردم بازخواهد گشت و این یعنی تحدید ادامه حیات بالانشینان گذشته و از سوی دیگر مفاهیمی ارزش خواهد شد که پیشتر در ادبیات دینی مهجور باقی مانده بود. تاکیدات رییس جمهور بر روی کلیدواژههایی نظیر برکت، صرفهجویی، مصرف درست و... همه و همه مبیّن یک ساخت اجتماعی جدید هستند که در آن "اقتصادِ برکتمحور" در مقابل "اقتصادِ پولمحور" تعریف میشود.
حرکت به سمت عدالت اقتصادی
در حالی که برخی از اقتصاددانان مجلس به توزیع هدفمند یارانهها به نفع اقشار محروم نیز با دید تردید نگاه میکردند، به کارگیری روشهای غیر قیمتی نظیر پلهکانی کردن قبضهای برق و گاز توزیع مناسب یارانهها به سمت اقشار کم درآمد را سرعت بخشید و این در واقع حرکتی درخور توجه بود به سمت برقراری عدالت اقتصادی در کشور.
این در حالی است که خانوادههای ایرانی با محاسبه میزان درآمد خود از بابت یارانههای واریزی و نیز محاسبه مجموع قبضهای برق، آب، گاز و تلفن در خواهند یافت که مبلغی بیش از آنچه میبایست برای قبضهای مختلف بپردازند به حساب آنها واریز شده و این در واقع به منزله چشیدن طعم یارانهها و پول نفت توسط مردم نیز هست.
به عنوان مثال اگر مصرف متوسط برای یک خانواده را در نظر بگیریم، هزینه مصرف گاز بین 16000 تا 25000، هزینه مصرف برق بین 10000 تا 20000 و هزینه مصرف آب بین 3000 تا 10000 تومان به صورت تخمینی قابل پیشبینی است. در مجموع هزینه گاز، برق و آب بین 29000 تا 55000 تومان خواهد بود. هزینه بنزین نیز برای خانوادهای که از همان متوسط 60 لیتر سهمیه 400 تومانی استفاده میکند و سهمیه 100 تومانیاش را کامل مصرف کرده، 24000 تومان خواهد بود که با احتساب رقم مربوط به گاز و برق و آب، هزینهها نهایتا بین 54000 تا 79000 تومان خواهد شد. این رقم با مبلغ یارانه پرداخت شده برای متوسط خانواده 3یا 4 نفره، فاصلهای چشمگیر دارد و مبلغ یارانه دریافتی به مراتب بیشتر از هزینهها برای متوسط خانوارهاست.
این در حالی است که بهینه شدن مصرف در صنعت نیز مزیتهای زیادی را فراهم خواهد آورد که تاثیر مستقیم بر روی کیفیت و قیمت کالاها خواهد گذاشت. در بلند مدت فراهم آمدن امکان رقابت برای تولیدات داخلی را نیز بیش از پیش شاهد خواهیم بود که این همه به پویایی اقتصاد ایران کمک خواهد کرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر