حضرت امير عليه السلام در خطبه اي ضمن اشاره به برخي از ابعاد يكي از فتنه هاي آن دوران خويش و راه برون رفت از آن، درباره علت سكوت-موقت- خود مي فرمايند «كسي كه ميوه را قبل از رسيدن و در حالي كه هنوز كال و نارس است بچيند مانند كشاورزي است كه در زمين ديگري كشت كرده است» (خطبه5 نهج البلاغه) حضرت امير(ع) در اين كلام كه مانند همه بيانات ايشان «حكيمانه» و راهگشاست، از يكسو سكوت خود را «موقت» معرفي مي كنند و از سوي ديگر با توجه به غبارآلودگي فضا كه باز هم به قول ايشان يكي از ويژگي هاي فتنه است، بازگو كردن واقعيت ها را به فرو نشستن غبارها و آشكار شدن واقعيت ها براي همگان موكول مي فرمايند. اين سخن هم از آن امام بزرگوار است كه «فتنه ها وقتي از راه مي رسند شبهه مي آفرينند و با حق شباهت دارند ولي هنگامي كه پشت مي كنند-پايان مي پذيرند- حقيقت آنگونه كه هست آشكار مي شود.(خطبه93نهج البلاغه)
فتنه 88 نيز اگرچه ابعادي گسترده تر از تمامي فتنه هاي 3 دهه اخير داشت و تمامي دشمنان ريز و درشت اسلام و انقلاب از داخل و خارج كشور در آن حضور مستقيم و بي پرده داشتند ولي از قاعده ياد شده مستثنا نبود و دقيقاً با همان فرمول كه اميرمومنان(ع) ارائه فرموده اند انطباق داشت. سران داخلي فتنه با مديريت بيروني و بي پرده مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس در حالي به صحنه آمده بودند كه در آغاز پرچم اسلام و امام و انقلاب را در دست داشتند! «علي زمان» اما- كه خدايش به ظهور مراد غايبمان(ع) متصل گرداند- بلافاصله «نيزه داران معاويه» را شناخت. همان ها بودند كه در «بدر» با قرآن و رسول خدا(ص) جنگيده بودند و اكنون در «صفين» زير پاره هاي قرآن سنگر گرفته و با شمشير آخته به قرآن ناطق تاخته بودند! فضا، ولي، مه آلود و غبارگرفته بود و همگان را چراغ مه شكن و نگاه غبار شكاف نبود. آنان كه بصيرت بيشتري داشتند، خروش برداشتند كه حراميان را مهلت ندهيد، «علي زمان» اما كه درايت از اميرمومنان(ع) به ارث برده بود، همان سخن حكيمانه مولاي متقيان را بركام دل مي سرود «كسي كه ميوه را قبل از رسيدن و در حالي كه هنوز كال و نارس است بچيند، مانند كشاورزي است كه در زمين ديگري كشت كرده است» هشدار مي داد كه مبادا به غفلت در زمين دشمن به بازي گرفته شويد! او جرج سوروس صهيونيست را مي ديد كه پارچه اي وام گرفته از رنگ سبز جين شارپ- همان كاخ سبز معاويه- را به خاتمي سپرده است تا «سبزي» آن را به «گنبد سبز» رسول خدا(ص) تشبيه كرده و بر گردن موسوي- همان اشعث بن قيس كه با يهوديان پيمان پنهان داشت- بيندازد و ننگ وطن فروشي و خيانت را به فريب «رنگ» هموار كند. توده هاي عظيم مردم كه در مكتب امام راحل(ره) و خلف حاضر او بصيرت آموخته و در كوران فتنه هاي پيشين آبديده شده بودند، به وضوح مي ديدند كه فرعونيان، با نفوذ به ميان قوم موسي، بار ديگر «گوساله سامري» را به رقص آورده اند، اما هنوز بودند كساني كه در فضاي گرگ و ميش فتنه، «گرگ»ها را به تمام قد تشخيص نداده بودند. جلودار اين همه را مي ديد، در خشت خام و عجب آن كه برخي از خواص در آينه صاف هم نمي ديدند. و اين فاصله پرناشدني ميان «ولي فقيه» با ديگران است. جلودار بايد صبر مي كرد تا بقيه از راه ماندگان هم برسند. مانند مولايش و مولايمان حضرت امير مؤمنان(ع) كه با تحمل خار در چشم و استخوان در گلو، بصيرت افزايي ديگران را دنبال مي فرمود.
«فتنه» هرچه از نقطه آغاز خود فاصله مي گرفت، به علت برخورد با بصيرت رهبر و هوشياري مردم، چهره واقعي خود را بيشتر نمايان مي كرد و از سوي ديگر دشمنان بيروني كه به گواهي اسناد موجود و شواهد آشكار، مديريت فتنه را برعهده داشتند، با مشاهده حركت هوشمندانه امام و امت، «تاب مستوري» از دست داده و هر روز پرده ديگري از چهره نفرت انگيز خود و فتنه گران را به ناچار فرو مي انداختند. اهانت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله عليه السلام، نفي وجود مبارك حضرت صاحب الزمان(عج)، پاره كردن عكس حضرت امام(ره)، شعار به نفع رژيم صهيونيستي در روز قدس كه با ديكته دو روز قبل سايت وزارت خارجه اسرائيل صورت پذيرفت، شعار به نفع آمريكا در روز مبارزه با استكبار جهاني و... سرانجام ماجراي 25 بهمن كه آشكارا با اشاره- كه نه- با دستور مستقيم و مشترك آمريكا، اسرائيل و انگليس تدارك شده و به اعتراف صريح «جو بايدن» معاون رئيس جمهور آمريكا در روز 23 بهمن - 12 فوريه- در سنا و تاكيد سايت وزارت خارجه اسرائيل- 24 بهمن/13 فوريه- هدف اصلي آن اعتراض به حمايت جمهوري اسلامي ايران از مردم مصر بود و همگان ديدند كه دقيقا چنين بود و براي ديرباورترين افراد- عمدتا از خواص- نيز كمترين ترديدي درباره هويت واقعي سران فتنه باقي نگذاشت.
حالا ديگر، محاكمه سران فتنه در دادگاه افكار عمومي پايان پذيرفته است و ارتكاب دهها جنايت از سوي آنان، نظير «ستون پنجم دشمن بيروني»، «وطن فروشي»، «مفسد في الارض»، «قاتل مردم بي گناه كوچه و بازار» و... در افكار عمومي مردم با اسناد و دلايل غيرقابل انكار به اثبات رسيده است و اكنون، نوبت محاكمه آنان در دستگاه قضايي كشور است.
ديروز از يك سو دادستان كل كشور بر محاكمه قريب الوقوع سران فتنه تاكيد كرد و از سوي ديگر جرج سوروس، در مصاحبه اي پراضطراب، نگراني شديد و عميق خود و دوستان آمريكايي و اسرائيلي خويش را از محاكمه آنان ابراز داشت.
سران فتنه اگرچه مرده اند و به قول «زئيف شف» ژنرال بازنشسته و استراتژيست كهنه كار رژيم صهيونيستي «چوب هايي هستند كه سوخته و به ذغال تبديل شده اند» و هر چند ننگ خيانت و جنايت را براي هميشه بر پيشاني خود دارند ولي محاكمه علني آنان به دلايل گوناگون يك ضرورت غيرقابل اجتناب است كه پاسخ به خواست توده هاي عظيم مردم، برملا شدن مستند روابط پنهان و آشكار آنان با سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، اسرائيل و انگليس، تبديل ماجراي فتنه و ابعاد آن به يك سند محكم تاريخي براي عبرت وطن فروشان و آگاهي نسل هاي آينده و مخصوصا كمك به مردم انقلابي مصر، تونس، يمن، اردن، بحرين، ليبي، عربستان و ساير ملت هاي مسلمان براي شناخت توطئه ها و فتنه هاي مشابهي كه احتمالا از سوي سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه براي مقابله با انقلاب اسلامي و نوپاي آنان تدارك ديده خواهد شد و اين فقره اخير مخصوصا در شرايط كنوني خدمت بزرگي به ملت هاي در حال انقلاب منطقه خواهد بود. نگراني عميق و رسما اعلام شده جرج سوروس و ساير مقامات آمريكايي و اسرائيلي از محاكمه سران فتنه نه به خاطر ادامه حيات سياسي آنان، بلكه وحشت از افشاي برخي روابط پنهان مانده سران فتنه با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه و برملا شدن چرخه ارتباطي و زد و بندها و بده بستان هاي آنان با افراد و حلقه هايي است كه تاكنون برملا نشده است و هنوز به حيات انگلي خود ادامه مي دهند.
و اما، علاوه بر ضرورت غيرقابل ترديد محاكمه سران فتنه، لازم است كه؛
اولا؛ تمامي مراحل اين محاكمه به صورت علني انجام گرفته و بدون سانسور و به صورت زنده از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شود.
ثانيا؛ بدون دغدغه وقت، تمامي موارد جرم همراه با مستندات آن در دادگاه ارائه شده و به متهمان نيز مانند معمول و به روال جاري در دستگاه قضايي كشور، وقت آزاد و فرصت فراوان داده شود تا هر چه در چنته دارند بيرون بريزند. چرا كه مطابق فرمول مشترك و ديكته شده «جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتي» سران فتنه از تن دادن به قانون اكيداً منع شده اند و بر پايه دستورالعملي كه طراحان كودتاهاي مخملي نظير «هابر ماس» و «تيمورتي اش» در ملاقات حضوري با فتنه گران به آنان ديكته كرده اند سران فتنه در صورت اجبار به پاسخگويي- نظير حضور در دادگاه- به طفره رفتن توصيه شده اند.
و بالاخره، كيهان آمادگي دارد به عنوان عضوي از خيل عظيم مردم شريف و پاكباخته ايران اسلامي و در صورت امكان به نمايندگي دادستان در دادگاه حضور يافته و با ارائه اسناد و مدارك غيرقابل ترديد و عمدتا برگرفته از خود فتنه گران، ابعاد خيانت و جنايات آنان و مخصوصا ماموريت آنها از سوي سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس و اسرائيل را در ميدان ديد افكار عمومي به چالش قانوني كشانده و اثبات كند.
حسين شريعتمداري
فتنه 88 نيز اگرچه ابعادي گسترده تر از تمامي فتنه هاي 3 دهه اخير داشت و تمامي دشمنان ريز و درشت اسلام و انقلاب از داخل و خارج كشور در آن حضور مستقيم و بي پرده داشتند ولي از قاعده ياد شده مستثنا نبود و دقيقاً با همان فرمول كه اميرمومنان(ع) ارائه فرموده اند انطباق داشت. سران داخلي فتنه با مديريت بيروني و بي پرده مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس در حالي به صحنه آمده بودند كه در آغاز پرچم اسلام و امام و انقلاب را در دست داشتند! «علي زمان» اما- كه خدايش به ظهور مراد غايبمان(ع) متصل گرداند- بلافاصله «نيزه داران معاويه» را شناخت. همان ها بودند كه در «بدر» با قرآن و رسول خدا(ص) جنگيده بودند و اكنون در «صفين» زير پاره هاي قرآن سنگر گرفته و با شمشير آخته به قرآن ناطق تاخته بودند! فضا، ولي، مه آلود و غبارگرفته بود و همگان را چراغ مه شكن و نگاه غبار شكاف نبود. آنان كه بصيرت بيشتري داشتند، خروش برداشتند كه حراميان را مهلت ندهيد، «علي زمان» اما كه درايت از اميرمومنان(ع) به ارث برده بود، همان سخن حكيمانه مولاي متقيان را بركام دل مي سرود «كسي كه ميوه را قبل از رسيدن و در حالي كه هنوز كال و نارس است بچيند، مانند كشاورزي است كه در زمين ديگري كشت كرده است» هشدار مي داد كه مبادا به غفلت در زمين دشمن به بازي گرفته شويد! او جرج سوروس صهيونيست را مي ديد كه پارچه اي وام گرفته از رنگ سبز جين شارپ- همان كاخ سبز معاويه- را به خاتمي سپرده است تا «سبزي» آن را به «گنبد سبز» رسول خدا(ص) تشبيه كرده و بر گردن موسوي- همان اشعث بن قيس كه با يهوديان پيمان پنهان داشت- بيندازد و ننگ وطن فروشي و خيانت را به فريب «رنگ» هموار كند. توده هاي عظيم مردم كه در مكتب امام راحل(ره) و خلف حاضر او بصيرت آموخته و در كوران فتنه هاي پيشين آبديده شده بودند، به وضوح مي ديدند كه فرعونيان، با نفوذ به ميان قوم موسي، بار ديگر «گوساله سامري» را به رقص آورده اند، اما هنوز بودند كساني كه در فضاي گرگ و ميش فتنه، «گرگ»ها را به تمام قد تشخيص نداده بودند. جلودار اين همه را مي ديد، در خشت خام و عجب آن كه برخي از خواص در آينه صاف هم نمي ديدند. و اين فاصله پرناشدني ميان «ولي فقيه» با ديگران است. جلودار بايد صبر مي كرد تا بقيه از راه ماندگان هم برسند. مانند مولايش و مولايمان حضرت امير مؤمنان(ع) كه با تحمل خار در چشم و استخوان در گلو، بصيرت افزايي ديگران را دنبال مي فرمود.
«فتنه» هرچه از نقطه آغاز خود فاصله مي گرفت، به علت برخورد با بصيرت رهبر و هوشياري مردم، چهره واقعي خود را بيشتر نمايان مي كرد و از سوي ديگر دشمنان بيروني كه به گواهي اسناد موجود و شواهد آشكار، مديريت فتنه را برعهده داشتند، با مشاهده حركت هوشمندانه امام و امت، «تاب مستوري» از دست داده و هر روز پرده ديگري از چهره نفرت انگيز خود و فتنه گران را به ناچار فرو مي انداختند. اهانت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله عليه السلام، نفي وجود مبارك حضرت صاحب الزمان(عج)، پاره كردن عكس حضرت امام(ره)، شعار به نفع رژيم صهيونيستي در روز قدس كه با ديكته دو روز قبل سايت وزارت خارجه اسرائيل صورت پذيرفت، شعار به نفع آمريكا در روز مبارزه با استكبار جهاني و... سرانجام ماجراي 25 بهمن كه آشكارا با اشاره- كه نه- با دستور مستقيم و مشترك آمريكا، اسرائيل و انگليس تدارك شده و به اعتراف صريح «جو بايدن» معاون رئيس جمهور آمريكا در روز 23 بهمن - 12 فوريه- در سنا و تاكيد سايت وزارت خارجه اسرائيل- 24 بهمن/13 فوريه- هدف اصلي آن اعتراض به حمايت جمهوري اسلامي ايران از مردم مصر بود و همگان ديدند كه دقيقا چنين بود و براي ديرباورترين افراد- عمدتا از خواص- نيز كمترين ترديدي درباره هويت واقعي سران فتنه باقي نگذاشت.
حالا ديگر، محاكمه سران فتنه در دادگاه افكار عمومي پايان پذيرفته است و ارتكاب دهها جنايت از سوي آنان، نظير «ستون پنجم دشمن بيروني»، «وطن فروشي»، «مفسد في الارض»، «قاتل مردم بي گناه كوچه و بازار» و... در افكار عمومي مردم با اسناد و دلايل غيرقابل انكار به اثبات رسيده است و اكنون، نوبت محاكمه آنان در دستگاه قضايي كشور است.
ديروز از يك سو دادستان كل كشور بر محاكمه قريب الوقوع سران فتنه تاكيد كرد و از سوي ديگر جرج سوروس، در مصاحبه اي پراضطراب، نگراني شديد و عميق خود و دوستان آمريكايي و اسرائيلي خويش را از محاكمه آنان ابراز داشت.
سران فتنه اگرچه مرده اند و به قول «زئيف شف» ژنرال بازنشسته و استراتژيست كهنه كار رژيم صهيونيستي «چوب هايي هستند كه سوخته و به ذغال تبديل شده اند» و هر چند ننگ خيانت و جنايت را براي هميشه بر پيشاني خود دارند ولي محاكمه علني آنان به دلايل گوناگون يك ضرورت غيرقابل اجتناب است كه پاسخ به خواست توده هاي عظيم مردم، برملا شدن مستند روابط پنهان و آشكار آنان با سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، اسرائيل و انگليس، تبديل ماجراي فتنه و ابعاد آن به يك سند محكم تاريخي براي عبرت وطن فروشان و آگاهي نسل هاي آينده و مخصوصا كمك به مردم انقلابي مصر، تونس، يمن، اردن، بحرين، ليبي، عربستان و ساير ملت هاي مسلمان براي شناخت توطئه ها و فتنه هاي مشابهي كه احتمالا از سوي سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه براي مقابله با انقلاب اسلامي و نوپاي آنان تدارك ديده خواهد شد و اين فقره اخير مخصوصا در شرايط كنوني خدمت بزرگي به ملت هاي در حال انقلاب منطقه خواهد بود. نگراني عميق و رسما اعلام شده جرج سوروس و ساير مقامات آمريكايي و اسرائيلي از محاكمه سران فتنه نه به خاطر ادامه حيات سياسي آنان، بلكه وحشت از افشاي برخي روابط پنهان مانده سران فتنه با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه و برملا شدن چرخه ارتباطي و زد و بندها و بده بستان هاي آنان با افراد و حلقه هايي است كه تاكنون برملا نشده است و هنوز به حيات انگلي خود ادامه مي دهند.
و اما، علاوه بر ضرورت غيرقابل ترديد محاكمه سران فتنه، لازم است كه؛
اولا؛ تمامي مراحل اين محاكمه به صورت علني انجام گرفته و بدون سانسور و به صورت زنده از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شود.
ثانيا؛ بدون دغدغه وقت، تمامي موارد جرم همراه با مستندات آن در دادگاه ارائه شده و به متهمان نيز مانند معمول و به روال جاري در دستگاه قضايي كشور، وقت آزاد و فرصت فراوان داده شود تا هر چه در چنته دارند بيرون بريزند. چرا كه مطابق فرمول مشترك و ديكته شده «جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتي» سران فتنه از تن دادن به قانون اكيداً منع شده اند و بر پايه دستورالعملي كه طراحان كودتاهاي مخملي نظير «هابر ماس» و «تيمورتي اش» در ملاقات حضوري با فتنه گران به آنان ديكته كرده اند سران فتنه در صورت اجبار به پاسخگويي- نظير حضور در دادگاه- به طفره رفتن توصيه شده اند.
و بالاخره، كيهان آمادگي دارد به عنوان عضوي از خيل عظيم مردم شريف و پاكباخته ايران اسلامي و در صورت امكان به نمايندگي دادستان در دادگاه حضور يافته و با ارائه اسناد و مدارك غيرقابل ترديد و عمدتا برگرفته از خود فتنه گران، ابعاد خيانت و جنايات آنان و مخصوصا ماموريت آنها از سوي سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس و اسرائيل را در ميدان ديد افكار عمومي به چالش قانوني كشانده و اثبات كند.
حسين شريعتمداري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر