به گزارش گروه "فضاي مجازي " خبرگزاري فارس، حسين صفار هرندي در ستون يادداشت ميهمان امروز يكشنبه كيهان درباره فيلمسينمايي ملك سليمان نوشت.
متن يادداشت به اين شرح است :
زياده از سه هزار سال پيش، آن هنگام كه پيشوايي بني اسرائيل به سليمان، فرزند داود نبي رسيد، مردمان به آزموني پيچيده و دشوار مبتلا شدند. ابليس، سپاه خويش را فرا خواند و با ماموريت فريب خلق به سرزميني گسيل داشت كه فرمانروايش اين پيامبر خدا بود.
در اين زمان، شياطين جنّ از هر زمان ديگر به آدميان نزديكتر شدند و به كار وسوسه و اغواي بني اسرائيل همت گماردند. جماعتي كه به خاطر منافع دنيوي، از پيش، دل در گرو شيطان داشتند، در كانون فتنه واقع شدند. جمعي ديگر از سر جهل و بي بصيرتي، به تسخير ترفندهاي نوادگان ابليس درآمدند و بر قوم خويش شوريدند. اما گروهي كه به سلاح تقوا و اطاعت از ولي خدا مجهز بودند و شياطين را به ساحت وجودشان راهي نبود، به فرمان پيشواي خود، راه كارزار با فتنه جنيان در پيش گرفتند و در اين مسير دشوار، رنج بسيار و مصائب بي شمار را به جان خريدند.
آخرالامر با سركوب فتنه، سليمان و پيروانش، مزد پايمردي و توكل برخداي خويش رادريافت كردند. شيطان، در برابر مجاهدان راه خدا، تاب نياورد و شكست را پذيرا شد و جن زدگان و وسوسه شدگان، دل هاي خود را از ولايت ابليس، تهي كردند و به فرمان و محبت ولي خدا درآمدند و اين گونه ملك سليمان پيامبر، در ديار پيامبران استقرار يافت.
اين روزها پرده جادويي(سينما) پذيراي فيلمي است كه در آن، بخشي از زندگي پرماجراي جناب سليمان نبي(ع) به تصوير درآمده است.
تقدير الهي، چنان بود كه ساخت اين فيلم عظيم، در سال هاي آغازين دولت نهم، كليد بخورد و به مدد حق، در واپسين سال عمر اين دولت، در حالي كه قريب شش ماه به انتخابات سال 88 باقي مانده بود، كار فيلمبرداري، تدوين و بخش اعظم مراحل ساخت، به انتها رسيد و پس از طي مراحل جزئي باقي مانده، همچون موسيقي فيلم و... هنوز هفته ها با انتخابات فاصله داشتيم كه فيلم ملك سليمان در اكران ويژه، بر پرده سينما فرهنگ درخشيد.
توضيح اخير، از آن رو مورد تاكيد قرار گرفت كه پاسخي باشد به شبهه و پرسشي مقدر در ذهن افراد بي خبر از اين ماجرا و تذكاري به آنان كه غفلتا چشم بر واقعيات بسته اند؛ همانان كه به دروغ وانمود مي كنند، اين فيلم، متاثر از حوادث و قضاياي فتنه پس از انتخابات، ساخته و پرداخته شده است.
اما حقيقت آن است كه فيلم ملك سليمان، سرگذشت فتنه در هميشه تاريخ است و آتش فتنه هم هماره با حضور و ميانداري شيطان در متن جامعه برافروخته مي شود. اين فيلم داستان زندگي يكي از فرستادگان خداست و روح حاكم بر اين داستان، همان است كه از قرآن كريم و روايات معصومين(ع) استنباط شده است. لذا اگر هنرمند برجسته و متعهد ما جناب شهريار بحراني، بيست سال پيش هم، قصد ساختن اين فيلم را مي كرد، فرآورده آن زمان نيز چندان تفاوتي با نسخه امروز نداشت، چرا كه فيلم مبتني بر قصه انبياء، داستان راستان است و با خيال بافي هاي معمول در رمان ها، فاصله بسيار دارد.
اگر ماجراهاي فيلمي كه داستان سه هزار سال پيش را بازگو مي كند و كارگردانش، سال ها قبل از قضاياي فتنه 88 فيلمنامه آن را نوشته و ماه ها قبل از خرداد سال گذشته، آن را به تصوير كشيده است، شباهت بسيار با حوادث سال پيش پيدا كرده، رمز و راز آن را بايد در حقيقتي جست كه از قضا، راه گم كردگان و تجديدنظرطلبان انقلاب از آن غافل بوده اند و آن اين واقعيت است كه خاستگاه فتنه، دل هاي ما آدميان است و ما همانها هستيم كه در ضميرمان، استعداد قبول حق و روي كردن به باطل را توأمان داريم. هرگاه به شيطان، ميدان دهيم، به عملگي از سوي او، تنور فتنه را گرم مي كنيم و آن زمان كه به خداوند رحمان پناه بريم، بر آتش فتنه، خاك مي پاشيم و آب سرد مي افشانيم.
فيلم زيباي ملك سليمان، حديث نفس ما آدميان است، نفس امّاره، نفس لوّامه و نفس مطمئنّه. سران فتنه، دل سپردگان به شيطانند و دائم در حال توطئه و ترديدافكني در دل توده مردم. اينان، اسباب حضور شياطين جن را در جامعه فراهم و نفس امّاره خلق را به جنبش درمي آورند تا آنجا كه از ميان ياران نزديك سليمان نيز، كساني به بند ابليس، گرفتار مي آيند. اما سليمان، كه خود، به جايگاه شريف نفس مطمئنّه راه يافته است، ياران خويش را از گذرگاه هاي سخت فتنه و كمين گاه هاي شيطان عبور مي دهد و آن دسته از قوم او كه اسير وسوسه جنيان شده و در فتنه گرفتار آمده اند، نيز به مدد تقوا و اطاعت از راهبر و مقتداي خويش، بر نفس سركش، نهيب مي زنند و با توبه، راه حق پيشه مي كنند.
تماشاي اين فيلم ملكوتي كه جلوه هاي بصري بي نظير در تاريخ سينماي ايران را به تصوير كشيده و شكوه سينما را به نمايش گذارده است، براي همه، به ويژه مشتاقان فيلم هاي فاخر، فرصتي مغتنم به شمار مي آيد اما فراتر از آن، فيلم ملك سليمان، به مثابه كلاس درسي است كه دريچه هاي تازه اي را براي شناخت خود، جهان هستي و روابط حاكم بر آن، پيش روي آدمي مي گشايد، او را بصيرت مي افزايد و كليد راهگشا و راهنماي عمل در دستش مي نهد.
و اما مقصود اصلي اين نوشتار:
اكنون، همه دستگاه هايي كه ماموريت ارتقاي فرهنگ ديني و فرهنگ اخلاقي و اجتماعي را بر دوش دارند، همه شخصيت ها و جايگاه هاي محترمي كه براي رشد معنوي مردم، خود را مسئول مي شناسند، همه آنهاكه بر سقوط ارزش هاي الهي و انساني؛ حاصل نفوذ وسوسه هاي شيطاني در دل مردم، بيمناكند، همه دولتمردان، همه عالمان دين، همه روشنفكران حوزه و دانشگاه، رسانه ها، همه امامان جمعه و واعظان اندرزگو و بالاخره همه آنها كه مسئوليت آموزش و پرورش، فرهنگ عمومي و رشد ايمان و اخلاق جامعه بر عهده شان است، مخاطب اين پيشنهاد نهايي اند، كه؛ براي بيشتر ديده شدن اين فيلم شكوهمند و اثرگذار، احساس وظيفه كنند. آيا نبايد وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم با هماهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ترتيبي اتخاذ كنند كه دسترسي اهالي مدرسه و دانشگاه به سينماهاي نمايش دهنده فيلم ملك سليمان، پرحجم تر، ارزان تر و آسان تر شود؟
آيا ائمه جمعه و سخنرانان مذهبي در كنار هشدارهاي گاه و بيگاه و انذارهاي مكرر درباره آسيب ها و خطرات ناشي از هجوم فرهنگي شياطين، نبايد بشارت توليد اين اثر ناب فرهنگ ديني و اخلاقي را به جامعه بدهند و در كساني كه تاكنون پايشان به سينما باز نشده، براي تماشاي اين فيلم ارزشمند و پاك، ايجاد انگيزه كنند؟
و آيا همه آنها كه بر اثرپذيري جامعه از فتنه هايي كه تا ظهور حضرت صاحب(عج)، هر روز پيچيدگي بيشتري پيدا مي كند، نگرانند، براي دامن زدن به يك شور ملي در استقبال از اين اثر سينمايي عظيم ضد فتنه، نبايد قدمي بردارند؟
متن يادداشت به اين شرح است :
زياده از سه هزار سال پيش، آن هنگام كه پيشوايي بني اسرائيل به سليمان، فرزند داود نبي رسيد، مردمان به آزموني پيچيده و دشوار مبتلا شدند. ابليس، سپاه خويش را فرا خواند و با ماموريت فريب خلق به سرزميني گسيل داشت كه فرمانروايش اين پيامبر خدا بود.
در اين زمان، شياطين جنّ از هر زمان ديگر به آدميان نزديكتر شدند و به كار وسوسه و اغواي بني اسرائيل همت گماردند. جماعتي كه به خاطر منافع دنيوي، از پيش، دل در گرو شيطان داشتند، در كانون فتنه واقع شدند. جمعي ديگر از سر جهل و بي بصيرتي، به تسخير ترفندهاي نوادگان ابليس درآمدند و بر قوم خويش شوريدند. اما گروهي كه به سلاح تقوا و اطاعت از ولي خدا مجهز بودند و شياطين را به ساحت وجودشان راهي نبود، به فرمان پيشواي خود، راه كارزار با فتنه جنيان در پيش گرفتند و در اين مسير دشوار، رنج بسيار و مصائب بي شمار را به جان خريدند.
آخرالامر با سركوب فتنه، سليمان و پيروانش، مزد پايمردي و توكل برخداي خويش رادريافت كردند. شيطان، در برابر مجاهدان راه خدا، تاب نياورد و شكست را پذيرا شد و جن زدگان و وسوسه شدگان، دل هاي خود را از ولايت ابليس، تهي كردند و به فرمان و محبت ولي خدا درآمدند و اين گونه ملك سليمان پيامبر، در ديار پيامبران استقرار يافت.
اين روزها پرده جادويي(سينما) پذيراي فيلمي است كه در آن، بخشي از زندگي پرماجراي جناب سليمان نبي(ع) به تصوير درآمده است.
تقدير الهي، چنان بود كه ساخت اين فيلم عظيم، در سال هاي آغازين دولت نهم، كليد بخورد و به مدد حق، در واپسين سال عمر اين دولت، در حالي كه قريب شش ماه به انتخابات سال 88 باقي مانده بود، كار فيلمبرداري، تدوين و بخش اعظم مراحل ساخت، به انتها رسيد و پس از طي مراحل جزئي باقي مانده، همچون موسيقي فيلم و... هنوز هفته ها با انتخابات فاصله داشتيم كه فيلم ملك سليمان در اكران ويژه، بر پرده سينما فرهنگ درخشيد.
توضيح اخير، از آن رو مورد تاكيد قرار گرفت كه پاسخي باشد به شبهه و پرسشي مقدر در ذهن افراد بي خبر از اين ماجرا و تذكاري به آنان كه غفلتا چشم بر واقعيات بسته اند؛ همانان كه به دروغ وانمود مي كنند، اين فيلم، متاثر از حوادث و قضاياي فتنه پس از انتخابات، ساخته و پرداخته شده است.
اما حقيقت آن است كه فيلم ملك سليمان، سرگذشت فتنه در هميشه تاريخ است و آتش فتنه هم هماره با حضور و ميانداري شيطان در متن جامعه برافروخته مي شود. اين فيلم داستان زندگي يكي از فرستادگان خداست و روح حاكم بر اين داستان، همان است كه از قرآن كريم و روايات معصومين(ع) استنباط شده است. لذا اگر هنرمند برجسته و متعهد ما جناب شهريار بحراني، بيست سال پيش هم، قصد ساختن اين فيلم را مي كرد، فرآورده آن زمان نيز چندان تفاوتي با نسخه امروز نداشت، چرا كه فيلم مبتني بر قصه انبياء، داستان راستان است و با خيال بافي هاي معمول در رمان ها، فاصله بسيار دارد.
اگر ماجراهاي فيلمي كه داستان سه هزار سال پيش را بازگو مي كند و كارگردانش، سال ها قبل از قضاياي فتنه 88 فيلمنامه آن را نوشته و ماه ها قبل از خرداد سال گذشته، آن را به تصوير كشيده است، شباهت بسيار با حوادث سال پيش پيدا كرده، رمز و راز آن را بايد در حقيقتي جست كه از قضا، راه گم كردگان و تجديدنظرطلبان انقلاب از آن غافل بوده اند و آن اين واقعيت است كه خاستگاه فتنه، دل هاي ما آدميان است و ما همانها هستيم كه در ضميرمان، استعداد قبول حق و روي كردن به باطل را توأمان داريم. هرگاه به شيطان، ميدان دهيم، به عملگي از سوي او، تنور فتنه را گرم مي كنيم و آن زمان كه به خداوند رحمان پناه بريم، بر آتش فتنه، خاك مي پاشيم و آب سرد مي افشانيم.
فيلم زيباي ملك سليمان، حديث نفس ما آدميان است، نفس امّاره، نفس لوّامه و نفس مطمئنّه. سران فتنه، دل سپردگان به شيطانند و دائم در حال توطئه و ترديدافكني در دل توده مردم. اينان، اسباب حضور شياطين جن را در جامعه فراهم و نفس امّاره خلق را به جنبش درمي آورند تا آنجا كه از ميان ياران نزديك سليمان نيز، كساني به بند ابليس، گرفتار مي آيند. اما سليمان، كه خود، به جايگاه شريف نفس مطمئنّه راه يافته است، ياران خويش را از گذرگاه هاي سخت فتنه و كمين گاه هاي شيطان عبور مي دهد و آن دسته از قوم او كه اسير وسوسه جنيان شده و در فتنه گرفتار آمده اند، نيز به مدد تقوا و اطاعت از راهبر و مقتداي خويش، بر نفس سركش، نهيب مي زنند و با توبه، راه حق پيشه مي كنند.
تماشاي اين فيلم ملكوتي كه جلوه هاي بصري بي نظير در تاريخ سينماي ايران را به تصوير كشيده و شكوه سينما را به نمايش گذارده است، براي همه، به ويژه مشتاقان فيلم هاي فاخر، فرصتي مغتنم به شمار مي آيد اما فراتر از آن، فيلم ملك سليمان، به مثابه كلاس درسي است كه دريچه هاي تازه اي را براي شناخت خود، جهان هستي و روابط حاكم بر آن، پيش روي آدمي مي گشايد، او را بصيرت مي افزايد و كليد راهگشا و راهنماي عمل در دستش مي نهد.
و اما مقصود اصلي اين نوشتار:
اكنون، همه دستگاه هايي كه ماموريت ارتقاي فرهنگ ديني و فرهنگ اخلاقي و اجتماعي را بر دوش دارند، همه شخصيت ها و جايگاه هاي محترمي كه براي رشد معنوي مردم، خود را مسئول مي شناسند، همه آنهاكه بر سقوط ارزش هاي الهي و انساني؛ حاصل نفوذ وسوسه هاي شيطاني در دل مردم، بيمناكند، همه دولتمردان، همه عالمان دين، همه روشنفكران حوزه و دانشگاه، رسانه ها، همه امامان جمعه و واعظان اندرزگو و بالاخره همه آنها كه مسئوليت آموزش و پرورش، فرهنگ عمومي و رشد ايمان و اخلاق جامعه بر عهده شان است، مخاطب اين پيشنهاد نهايي اند، كه؛ براي بيشتر ديده شدن اين فيلم شكوهمند و اثرگذار، احساس وظيفه كنند. آيا نبايد وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم با هماهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ترتيبي اتخاذ كنند كه دسترسي اهالي مدرسه و دانشگاه به سينماهاي نمايش دهنده فيلم ملك سليمان، پرحجم تر، ارزان تر و آسان تر شود؟
آيا ائمه جمعه و سخنرانان مذهبي در كنار هشدارهاي گاه و بيگاه و انذارهاي مكرر درباره آسيب ها و خطرات ناشي از هجوم فرهنگي شياطين، نبايد بشارت توليد اين اثر ناب فرهنگ ديني و اخلاقي را به جامعه بدهند و در كساني كه تاكنون پايشان به سينما باز نشده، براي تماشاي اين فيلم ارزشمند و پاك، ايجاد انگيزه كنند؟
و آيا همه آنها كه بر اثرپذيري جامعه از فتنه هايي كه تا ظهور حضرت صاحب(عج)، هر روز پيچيدگي بيشتري پيدا مي كند، نگرانند، براي دامن زدن به يك شور ملي در استقبال از اين اثر سينمايي عظيم ضد فتنه، نبايد قدمي بردارند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر